هدایت شده از آئینهی جان
📚 عنوان کتاب: : مستوری
✍️ نویسنده: صادق کرمیار
🏡 ناشر: کتاب جمکران
📖 صفحات: ۳۷۲ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
کتاب رمانی درباره زندگی شهید زینالدین است. کیومرث عاشق دختری به اسم غزاله است دکتر خسروی پدر کیومرث در زمان جنگ رزمنده بوده و حالا یک کارخانهدار ثروتمند است اما اتفاقاتی میافتد که کیومرث حس میکند به خانواده فعلیاش تعلق ندارد. او خیلی اتفاقی در آلبوم عکسی خودش را در ۴ ماهگی و در آغوش مرد دیگری میبیند. مردی که به زودی معلوم میشود شهید زینالدین، فرمانده لشگر ۱۷ علیبن ابیطالب است. این موضوع کیومرث را وامیدارد تا برای پی بردن به راز زندگی اش سراغ زندگی و خانواده این شهید برود.
نویسنده در این رمان پر از پیام وارد موضوعات حساس روز جامعه شده و سیستم مدیریتی جامعه را نقد کرده است. او این سیستم را در زمان حال و گذشته باهم مقایسه کرده.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
میدانید که سرایدارها معمولاً دقیقترین و موثّقترین اطلاعات را دارند و گاهی با همان سادگی و به زعم ما کمسوادی چیزهایی میگویند که مثل یک فیلسوف و تحلیلگر لُبِّ مطلب را میرساند. وقتی ...
#کتاب_بخوانیم
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
هدایت شده از آئینهی جان
📚 عنوان کتاب: من و کتاب
✍️ نویسنده: سیدعلی خامنهای
🏡 ناشر: سوره مهر
📖 صفحات: ۱۲۸ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
کتاب مجموعه دیدگاهها و سخنان رهبر انقلاب اسلامی درباره کتاب و کتابخوانی است.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
من جوانان بسیاری را دیدهام، حالا افراد مسن که جای خود دارد، که حتی مطالعۀ کتاب رمان را هم میل ندارند! کتاب رمان را یک هفت هشت ده صفحه میخوانند و میگویند حوصله نداریم؛ درحالی که حاضرند بیست دقیقه، یا نیم ساعت بنشینند و تبلیغات تلویزیون را، که قبل از شروع فیلم سینمایی پخش می شود، تماشا کنند!
امروز کتاب خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفۀ ملی، که یک واجب دینی است.
من میگویم جوانان، پیران، مردان، زنان، شهریها، روستاییها و هرکسی که با کتاب میتواند ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست، مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، در دکان وقتی که مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت، کتاب را دربیاورد و بخواند. افرادی که کار روزانه دارند اداری، کاسب، روستایی، کشاورز و امثال اینها، اگر مثلاً شب یا بین روز به...
#کتاب_بخوانیم
@aeenejan
eitaa.com/aeene
هدایت شده از آئینهی جان
📚 عنوان کتاب: با چشمانی باز
✍️ نویسنده: سیدمحمد سادات اخوی راهی
🏡 ناشر: به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)
📖 صفحات: ۲۶۰ صفحه
📗 معرفی کوتاه کتاب
این اثر یک رمان امروزی است و در آن شخصیت اصلی داستان و همراهش در عین تضاد سختی که در راه پیش می آید به عزم گرهگشایی از کار و دل، همزمان با شیوع ویروس کرونا از تهران، راهی مشهد الرضا(ع) می شود، در طول مسیر یکی از دوستانش نیز با او همراه می شود، در جریان این سفر، حوادثی رخ می دهد که به حضرت رضا(ع) پیوند می خورد.
📖 قطعهی کوتاه کتاب
«ماجراهای داستان، چنان درهم تنیده، نامعلوم و حدس نزدنیاند که نمیدانی موقع رسیدن به مشهد، چه باید بگویی یا بخواهی... و چگونه باید بخواهی.
همین قدر میدانی که همه چیز ناموافق با مراد توست، همه چیز!...
این را هم میدانی که ـ جز دلیریهای رسواگر ـ بقیه ارکان قصه، در هالهای از ناپیدایی پنهان شدهاند.
این را هم فهمیدهای که اگر همه، «او»یند... پس من و ما و ... تو و او، خیالی شیریناند که خوش ساخته تا آدمها ـ میان جبر و اختیار ـ اراده و توکل را هم زمان بیاموزند.
#کتاب_بخوانیم
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan