باز نم بارون و من مجنون و
میبینم بازم یه خیابونو
حس قشنگیه وقتی دم غروب دارن اذون میگن میرسی کربلا
انگاری یه صدا میگه وضو بگیر وقت نماز شده سمت حرم بیا
حس قشنگیه بارونی هوا توی حرم مثل چشمای زائرا
تاج حرم
دلم افتاده تو امواج حرم
واسه منی که معراج حرم
اسممو بذاره محتاج حرم
حسین آقام ...
نفس زدن هامو ببین اشکامو
تو دلم دارم عشق آقامو
چشمای تر بده رزق سفر بده قلبمو پر بده حالا که اومدم
حال بُکا بده عشق و صفا بده کرببلا بده حتی اگه بدم
آبرو داری کن برام یه کاری کن اشکمو جاری کن تا به تو رو زدم
جان منی
خوب میدونی دین و ایمان منی
تو مقدسی و قرآن منی
نوکرت هستم و سلطان منی
حسین آقام ...
باز منو شیدا کن گرهمو وا کن
تو دل محشر منو پیدا کن
در به در تو ام خاک در تو ام کبوتر تو ام دونه برام بریز
ای ضربان حسین اشک روان حسین روزی رسان حسین یا ایها العزیز
حک شده رو تنم سینه که میزنم تا دم مردنم از تو میگم یه ریز
با کرمی
وقتی سایه بون بالا سرمی
التماس سجده مادرمی
برا پر زدن تو بال و پرمی
تاج حرم
دلم افتاده تو امواج حرم
واسه منی که معراج حرم
اسممو بذاره محتاج حرم
حسین آقام ...