خانواده و اربعین.mp3
15.62M
پنجشنبه گذشته (28 شهریور 1398) در «همایش هیاتهای فعال در عرصه اربعین» 👆 بحثی داشتم در زمینه #خانواده_و_اربعین
که به یک معنا ادامه و تکمله بحثهای قبلی ام در زمینه خانواده بود.
▪️اینکه
در #جنگ_تمدنی ما و غرب در زمینه خانواده، چگونه #اربعین نقشآفرینی میکند؟
▪️و اینکه
چقدر مهم است که ما #ایرانی ها نیز مثل #عراقی ها،
چه برای خدمت به زائران و برپایی #موکب،
و چه برای #پیاده_روی در مسیر زیارت،
با #خانواده حضور داشته باشیم، نه مجزا از خانواده.
#پیاده_روی_اربعین
@souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_تو_از_دور_سلام
دهه محرم سال ۱۳۸۹ بود؛ هیات عاشقان مهدی در شاهرود.
در محضر اباعبدالله به درگاه خدا استغاثه کردیم و از خدا توفیق #زیارت_اربعین را خواستیم؛
و خدا توفیق داد؛
نه فقط #اربعین همان سال؛ بلکه ده سال پیاپی.
از #نجف تا #کربلا با پای پیاده: حاوی نابترین تجربه زندگی در امت مهدوی
امشب، #شب_اربعین است؛
بعد از این ده سال، اولین بار است که از لذت تجربه آن زندگی حقیقی محرومم و توفیق حضور در چنین شبی در کربلا را از دست دادهام.
خدایا ...
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا؛
اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِين.
@qomirib
@souzanchi
اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ لَكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ
#زیارت_اربعین به پایان رسید؛
و ما ماندیم و ... .
سفر #اربعین شاید نمونه بارزی از سفر زندگی ما در دنیا باشد:
مقصد واقعی برای همگان معلوم است؛ هرچند که برخی مقصد دلشان چیز دیگری باشد. نعمتهای الهی در مسیر مهیاست؛ البته سختیها هم در مسیر هست.
#سختیها از سویی گاه طاقتت را طاق می کند؛ ولی در همان زمان #نعمتهای الهی در مسیر تو را به خود میخوانند و به تو بیهیچ چشمداشتی اجازه بهرهوری میدهند؛ و از آن سو #مقصد هم تو را میخواند:
🔸اغلب (همچون من روسیاه) چنان در استفاده از این نعمتهای بین مسیر غرق میشوند که گویی همین مسیر، مقصد آنان بوده است؛ گویی فقط آمدهاند برای خوردن و آشامیدن و خوابیدن و لذت بردن از این همه محبت (که البته همین هم مادام که ناظر به مقصد باشد چیز بدی نیست؛ بالاخره لذت بردن از اینکه همه تو را به خاطر امامت دوست دارند و تو همه را به خاطر امامت دوست داری، چیز کمی نیست)؛
🔺 برخی (که شاید بسیار کم بودند و ای کاش ما میتوانستیم چنین باشیم) تنها هم و غمشان مقصد بود و امامشان؛ امامی که در کربلا آرمیده، که برایشان فرقی نداشت با امام حیای که کنارشان قدم برمیدارد؛ بهتر بگویم: آنان در این مسیر هم پشت سر امامشان گام برمی داشتند؛ از نعمتها به اندازه نیاز بهره میبردند و از سختیها مطلقه گلایه نمی کردند و همه چیز را در پرتو امام زیبا می دیدند؛ که آن شیرزن مردآفرین روزگار در این مسیر فرمود: ما رایت الا الجمیل.
◽️ و البته بودند کسانی که چون خود را واقعا آماده سختیها نکرده بودند و چهبسا بر اثر توهم ناشی از تبلیغات پا در مسیر گذاشته بودند با دیدن سخیتها چنان زبان به شکوه و گلایه گشودند و جان خود و دیگران را آلودند که معلوم نیست از این سفرشان جز سختی و عذاب بهرهای برده باشند؛ و وقتی هم که برمی گردند معلوم نیست جز تف و لعنت به دیگران ارمغانی همراه آورده باشند. (هرچند در میان اینان هم می دیدی که گاه در بینالحرمین یا تحت قبه یا هر مکان مقدس دیگری، منقلب میشدند و حالی بدانان دست می داد؛ و تو میفهمیدی که امامت هیچ زائری را دست خالی برنمی گرداند؛ هرچقدر هم که وی بیمعرفت باشد).
💢این سفر عظیم با همه خوبیها و سختیهایش به اتمام رسید؛
و ما ماندیم و امامی که اگرچه توفیق معرفت و دیدارش را نیافیتم،
اما حضورش چنان فضا را لطیف و معنوی و بهجتآفرین کرده بود که لذت این سفر همچنان تا مدتها در عمق جانمان جاری خواهد بود؛
ان شاء الله.
@souzanchi