هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣1️⃣ «وَ لا تَجَسَّسُوا»
قرآن کریم مسلمانان را به پرهیز از تجسس در امور همدیگر دستور میدهد؛ و بیان شد که این یک حکم ارشادی است؛ و شاید علت اینکه این حکم را چنین مطلق فرمود و درباره حدود و ثغورش توضیحی نداد همین ارشادی بودن حکم باشد؛ یعنی حکمی است که عقل انسان حدود و ثغورش را میفهمد و فقط از باب تذکر بدان هشدار داده شده است.
📝حدود و ثغور #تجسس
چنانکه در فلسفه حکم بیان شد (تدبر۱۳) فلسفه اصلی این حکم، ضرورت برقراری اعتماد بین مسلمانان و امکان تداوم زندگی اجتماعی است؛ که افراد نسبت به همدیگر دچار نفرتی نشوند که عملا اعتماد بین افراد و در نتیجه ارتباط اجتماعی آنان را ناممکن سازد.
💢همین ضابطه بخوبی نشان میدهد که اگر در مواردی حفظ جامعه نیازمند تجسس باشد، این نهی شامل آن نمیشود.
⛔️پس این نهی شامل مواردی که عدهای قصد آشوب و دشمنی و اخلال در نظم و امنیت جامعه دارند نمیشود؛ و کسی بر اساس شواهدی گمان برد که عدهای از دشمنان خارجی یا منافقان داخلی میخواهند علیه امنیت و جان و مال و آبروی مسلمانان دسیسه میکنند طبیعی است که وظیفه تجسس و بررسی پیش میآید (خواه خودش یا اینکه ماموران حکومتی را مطلع سازد و آنان به تجسس اقدام کند).
⛔️از همین باب طبیعی است حاکم جامعه اسلامی افرادی را برای تجسس و بررسی اوضاع و احوال و نحوه مدیریت کارگزاران خود استخدام کند؛ چنانکه امیرالمومنین ع در عهدنامه معروفی که برای مالک اشتر نوشت بر تعیین چنین جاسوسانی تاکید کردند، چرا که به هر حال ممکن است این کارگزاران در کارها خیانت ویا به مردم ظلم کنند و حاکم و مسئول مافوق باید مراقب رفتارهای آنان باشد تا بتواند در صورت وقوع چنین رفتارهایی، به تنبیه و توبیخ مناسب و عزل ایشان و نیز اصلاح امور اقدام نماید:
«وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ؛ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ» (نهجالبلاغه، نامه ۵۳).
💢پس میتوان گفت عرصه مجاز برای تجسس عرصهای است که ضرورتی برای حفظ جامعه و جلوگیری از آسیب زدن به نظم و امنیت عمومی (هم از جانب دشمنان و منافقان، و هم از جانب کارگزاران خویش) پیش میآید؛
که این عرصه در درجه اول برعهده حکومت است؛
و از همین روست که تمام حکومتها تشکیلاتی که موظف به تجسس و کسب اطلاعات برای حفظ امنیت است (#وزارت_اطلاعات) دارند؛
🤔اما تفاوت مهم اسلام با نظامات دیگر این است که اسلام اجازه نمیدهد کارگزاران حکومت (از جمله کارمندان و مسئولان دستگاه اطلاعات) برای انجام هرگونه اطلاعاتی به تجسس در احوال مردم برخیزند و به صرف سوء ظن و بدگمانی به هرکسی که با او مشکل دارند به کارگزارانشان دستور تجسس بدهند؛ و اگر چنین دستوری هم دادند صرف اینکه شخص کارگزار حکومت است توجیه مناسبی نیست که بگوید من مامورم و معذور؛ چرا که «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق» (نهجالبلاغه، حکمت۱۶۵).
📜حکایت ۱
عمر بن خطاب بعد از اینکه سلمان را به جای حذیفه، حاکم مدائن کرد به وی نامهای نوشت و مطالبی را به وی گوشزد کرد؛ از جمله اینکه از او خواست که در کارهایی که حذیفه کرده بود تجسسی کند و نقطه ضعفهای وی را برایش گزارش کند.
سلمان در پاسخ نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
از سلمان، برده آزادشدهی رسول الله ص، به عمر بن خطّاب!
امّا بعد؛ ای عمر! نامهای از تو به من رسید که مرا سرزنش و توبیخ کرده و در آن نوشته بودی که: تو مرا به عنوان امیری بر اهل مدائن فرستادی و به من امر کردهای که کارهای حذیفة بن یمان را پیگیری، و اموری که در زمانه وی واقع شد و نیز سیره وی را بهتفصیل بررسی کنم و امور قبیح آن را به تو گزارش دهم؛ در حالی که خداوند در آیه محکمی از کتابش مرا از این کار نهی فرموده، آنجا که فرمود: «ای کسانی که ایمان آوردهاند، بسیار از گمان اجتناب کنید، که همانا بعضی از آن گمانها گناه است و تجسس نکنید و برخی از شما غیبت برخی را نکنند؛ آیا یکی از شما دوست دارد که از گوشت برادرش که مرده، بخورد؛ قطعاً از آن کراهت دارید؛ و تقوای الهی پیشه کنید، که بهیقین خداوند بسیار اهل توبه و رحیم است.» (حجرات/۱۲) و من کسی نیستم که به خاطر پیگیری وضعیت حذیفه، خدا را عصیان و تو را اطاعت نمایم ...
📚الإحتجاج (للطبرسی)، ج1، ص131
@yekaye
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/10160