eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
165 عکس
60 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
➖دو طرف ابتلاء: ریاست‌طلبی و تبعیت‌طلبی ☀️۱۶) ابوحمزه ثمالی می‌گوید: امام صادق ع به من فرمود: بپرهیز از طلب ریاست؛ و بپرهیز از اینکه پشت سر بزرگان قدم برداری! گفتم: فدایت شوم! درباره ریاست، مقصودتان را فهمیدم؛ اما درباره اینکه پشت سر بزرگان قدم بردارم، حقیقت این است که دو سوم آنچه در دست دارم، نیست مگر به خاطر اینکه پشت سر بزرگان قدم برداشته‌ام! فرمود: مقصودم آنچه تو گمان کردی نبود؛‌ بلکه بپرهیز از اینکه شخص بزرگی را - غیر از حجت خدا [= امام معصوم ع]- پیش روی خود برافراشته بداری و وی را در هر آنچه که می‌گوید تصدیق کنی. 📚الكافي، ج‏2، ص298 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عَقِيلَةَ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا كَرَّامٌ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِيَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ! قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِي يَدِي إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ! فَقَالَ لِي: لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِيَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ» از اینکه فعل مضارع (یغضون) که دلالت بر استمرار دارد به کار برد می‌توان نتیجه گرفت: 🔹الف. ادب‌های مقطعی و لحظه‌ای، نشان‌دهنده عمق تقوا نیست 📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۶۴). 🔹ب. این استمرار در احترام به پیامبر ص است که دلالت بر تخلق به تقوای الهی و سربلند شدن در امتحان الهی دارد 📚(الميزان، ج‏18، ص310 ) یعنی کسانی که گاه در محضر پیامبر ص رعایت فروکاستن صدای خود را کرده باشند، اما در موقعیتی دیگر صدایشان را بر ایشان بلند کرده باشند مشمول این آیه نمی‌شوند. 📝نکته : عدم اشتمال این آیه بر ابوبکر و عمر در کتب اهل سنت هم از ابوبکر و هم از عمر نقل قولهایی شده است که ما بعد از نزول این آیه رعایت می‌کردیم که صدایمان از پیامبر ص بلندتر نشود؛ تا حدی در بسیاری از تفاسیر اهل سنت، این را که این دو نفر گفته‌اند که ما در برابر پیامبر ص صدایمان را بلند نکردیم، به عنوان شأن نزول آیه ذکر شده است! اما هم در قسمت شأن نزول آیه اول این سوره نشان دادیم که بر اساس احادیث متواتر در منابع اهل سنت، بلند کردن صدا توسط این دو نفر در محضر پیامبر ص بود که موجب نزول این آیه شد (یعنی تا پیش از این آیات، این دو نفر این مساله را رعایت نمی‌کردند، تا حدی که خداوند مجبور شد آیه‌ای بفرستد و به آنها هشدار دهد)؛ و هم در قسمت احادیث ذیل آیه دوم (بویژه ذیل حدیث شماره ۵) نشان دادیم که باز بر اساس احادیث فروانی در منابع اهل سنت، این دو نفر در آخرین ساعات عمر پیامبر اکرم ص با بلند کردن صدای خود بر صدای پیامبر ص مانع نوشتن مهمترین وصیت ایشان شدند. 💢پس حتی اگر طبق ادعای خودشان گاهی هم رعایت این را کرده باشند که صدایشان از صدای پیامبر ص بلندتر نشود باز چون این آیه دلالت بر استمرار دارد این دو نفر مشمول این آیه نمی‌شوند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ» 💢کسانی که این رویه را در زندگی‌شان دارند که در پیشگاه رسول خدا ص صدایشان را فرومی‌کاهند، مدال افتخار عظیمی دارند: ➖قلوب چنین کسانی برای اینکه واقعا تقواپیشه باشد امتحان شده و سرافراز بیرون آمده است، ➖آن هم در امتحانی که امتحان‌گیرنده‌ای که نمره قبولی به اینها داده، خود خداوند است (الميزان، ج‏18، ص310 )، ➖و بقدری موفقیت در این امتحان عظیم است که مشمول مغفرت الهی می‌شوند، یعنی اگر در زندگیشان گناه و خطایی مرتکب شده باشند بخشیده می‌شود، ➖و علاوه بر همه اینها پاداشی عظیم نیز در انتظارشان است. 🤔اگر توجه کنیم که هدف اصلی آفرینش انسان در زمین (انعام/۱۶۵ ؛ ملک/۲)، و بلکه آفرینش آسمانها و زمین (هود/۷)، امتحان و ابتلای انسان بوده است، آنگاه معلوم می‌شود شود تعبیر «امتحن الله قلوبهم» از عالی‌ترین تعابیری است که در مدح انسان مومن در ادبیات دینی می‌توان مشاهده کرد؛ هم در قرآن کریم و هم در احادیث: 🔹در قرآن کریم: با اینکه تعبیر امتحان و ابتلاء و تمحیص و ... در آیات فراوانی به کار رفته است؛ اما اینکه فاعل این کار خود خداوند، و محل این امتحان، قلب (یعنی عمیق‌ترین لایه وجودی انسان) معرفی گردد، تنها و تنها در این آیه دیده می‌شود. شاید تنها تعبیری که در قرآن بتواند با این تعبیر رقابت کند آیه «وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في‏ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في‏ قُلُوبِكُمْ: تا خداوند آنچه در سینه‌های شماست را ابتلا نماید و آنچه در دلهای شماست را محض و خالص کند» (آل عمران/154) است؛ که باز هم ظاهرا شدت آن، به گرد آیه محل بحث نمی‌رسد؛‌ زیرا اولا در آنجا تعبیر «ابتلا» درباره «آنچه در سینه‌ها» است نه قلوب؛ ثانیا تمحیص هم در خصوص «ما فی القلوب» است نه خود قلوب؛ و ثالثا و مهمتر از همه اینکه صرفا می‌فرماید که خداوند با آن کار می‌خواست آنچه را درون قلوب شماست خالص کند، اما از متن آیه معلوم نمی‌شود که بالاخره آیا آنها خالص شدند یا خیر؛ در حالی که در آیه محل بحث، با آوردن فعل ماضی از سویی، و آوردن تعبیر «اجر عظیم» از سوی دیگر، بوضوح از حصول ثمربخش این امتحان خبر می‌دهد. 🔹اما در احادیث، این تعبیر در خصوص برترین انسانها به کار رفته است: از سویی این مقام خاصی است که به حضرت علی ع اعطا شد، با کارهای بسیار ویژه‌ای همانند فداکاری‌های آنچنانی ایشان، از جمله خوابیدن در بستر پیامبر ص برای حفظ جان ایشان (احادیث ۳و ۴)؛ و از سوی دیگر در وصف کسانی مطرح شد که در ردیف فرشتگان مقرب و انبیای مرسل (و بالاتر از سایر فرشتگان و سایر انبیاء) هستند (احادیث۱۰ تا ۱۲)، همه جنود عقل را در خود حاصل نموده‌اند (حدیث۷)، و تا اوج پیری ذره‌ای دلبستگی به دنیا در وجودشان رخنه نکرده است (حدیث۵)، و در یک کلام شیعیان حقیقی قرآن و اهل بیت ع (احادیث۸ تا ۱۶) هستند. 📝ضرورت انحصاری تسلیم محض بودن در برابر معصومان اگر از سویی به کاربرد انحصاری این تعبیر قرآنی در این آیه، و از سوی دیگر به کاربرد آن در احادیث در خصوص چنان مقاماتی توجه کنیم، چه‌بسا بتوان گفت فروکاستن صدا در محضر رسول الله ص برترین عملی است که یک انسان می‌تواند انجام دهد و این عمل است که انسان را به اوج جایگاهی که برای یک انسان ممکن است می‌رساند.🤔 از این رو، این فروکاستن صدا نمی‌تواند منحصر در عملی فیزیکی باشد که تنها در زمان حیات دنیوی رسول الله ص فرض داشت (وگرنه هم این آیه بعد از شهادت ایشان لغو و بی‌خاصیت می‌شد؛ و هم در قرآن کریم آموزه‌ای برای یافتن راه ممتحن القلب شدن باقی نمی‌ماند)؛ بلکه علی‌القاعده (بویژه با توضیحی که در تدبر ۶ بیان شد) به معنای آن است که انسان، عمیق‌ترین لایه وجودی خود (قلب) را تسلیم محض در برابر سخنان رسول الله ص قرار دهد؛ آن هم تسلیم بودنی که هیچ چیز هم‌عرض و همتای آن قرار نگیرد. واضح است که این تسلیم بودن محض در برابر پیامبر ص، شامل قرآن و اهل بیت ع هم می‌شود؛ قرآن، از این جهت که اساسا تسلیم محض در برابر «رسول» خدا بودن، همان تسلیم محض در برابر «سخن» خدا بودن است؛ و اهل بیت ع هم از این جهت که همچون خود پیامبر ص، به نص قرآن کریم، برخوردار از مقام عصمت‌اند (احزاب/۳۳)، ونیز بر اساس احادیث متواتری از رسول الله ص (بویژه حدیث ثقلین)، آنان هم‌عرض قرآن و تنها معلمان حقیقی قرآن‌اند که پیام قرآن را بدون کمترین خطا و اشتباهی بیان می‌کنند و اطاعت از آنان عین اطاعت از رسول الله ص است. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر ۸ (ضرورت انحصاری تسلیم محض بودن در برابر معصومان) اما غیر اینان، هیچکس، حتی فقیهان و عالمان دینی نیز چنین جایگاهی ندارند که انسان تسلیم محض آنها بشود؛ و اگرچه انسان غیرمجتهد - هنگام عدم دسترسی به امام معصوم ع و بر اساس توصیه خود امامان معصوم ع - وظیفه دارد به سراغ راویان حدیث (كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص484) و فقهایی که مواظب نفس خویش و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع امر مولای خویش‌اند (الإحتجاج، ج‏2، ص458) برود، و در مسائل دینی "هرچه را نمی‌داند" بر اساس تعلیم آنان عمل کند؛ اما حتی در پیروی از ایشان هم کسی حق ندارد که انسانی غیرمعصوم را جلوی خود بگذارد و هرچه گفتند چشم و گوش بسته بپذیرد (حدیث۱۶) . 📜یکی از اساتید ما می‌فرمودند: اوایلی که قم مشرف شده بودم جمله‌ای از (قده) شنیدم خیلی جامع، فرمودند: «از الطاف خدا در حق شیعه این بود که در ابتدای غیبت کبری دو بزرگ شیعه که بچه‌های شیعه هم بزرگی آنها را می‌دانند، هر دو اشتباهی کردند که بچه‌های شیعه هم می‌دانند که اشتباه است! شیخ صدوق «سهو النبی» قائل شد و شیخ مفید «عالم ذر» را منکر شد! این برای این بود که در ابتدای کار به شیعه بگویند معصوم را با غیر معصوم فرق بگذارید.» (قریب به این مضمون، ر.ک: در محضر بهجت، ج۲، ص۲۶۳) ✅تبصره سخنان فوق نباید بهانه‌ای شود که در عرصه‌هایی که واقعا دانش کافی نداریم و می‌دانیم فقهای دین تلاش خود برای کشف حکم خدا را انجام داده‌اند، صرفا به خاطر اینکه از نظر آنها خوشمان نمی‌آید نظر خود را بر ایشان ترجیح دهیم؛ بلکه مساله این است که نباید چشم و گوش بسته هرچه گفتند قبول کنیم؛ یعنی در جاهایی که در حد درک متعارف انسانی تشخیص دادیم که مرتکب گناه و خطا شده‌اند، وظیفه تحقیق از ما ساقط نمی‌شود و اگر تحقیق کردیم و مطمئن شدیم که آنان نابجا یا جانبدارانه موضع گرفته‌اند حق پیروی از ایشان را نداریم. 📘برای اینکه مطلب بهتر معلوم شود این سخنان شهید را با هم مرور کنیم: ... پس معلوم می‌شود که تقلیدِ ممدوح و مشروع، «سرسپردن» و چشم بستن نیست، چشم باز کردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئولیت و شرکت در جرم است... داستان موسی و عبد صالح که در قرآن کریم آمده داستان عجیبی است. یک نکته بزرگ که از این داستان استفاده می‌شود این است که تابع و پیرو تا آنجا تسلیم‏ متبوع و پیشواست که اصول و مبادی و قانون نشکند و خراب نشود. اگر دید آن متبوع کاری برخلاف اصول و مبانی انجام می‌دهد نمی‌تواند سکوت کند. گو اینکه در این داستان عملی که عبد صالح کرد از نظر خود او که افق وسیعتری را می‌دید و به باطن موضوع توجه داشت برخلاف اصول نبود بلکه عین وظیفه و تکلیف بود، ولی سخن در این است که چرا موسی ع صبر نمی‌کرد و زبان به انتقاد می‏‌گشود؟ با اینکه وعده می‌داد و به خود تلقین می‌کرد که اعتراض نکند، باز هم اعتراض و انتقاد می‌کرد. نقص کار موسی در اعتراض و انتقاد نبود، در این بود که به رمز مطلب و باطن کار آگاه نبود. البته اگر به رمز مطلب آگاه می‌شد اعتراض نمی‌کرد؛ و مایل بود که برسد به رمز مطلب، ولی مادامی که از نظر او عملی برخلاف اصول و قانون الهی است، ایمان او به او اجازه نمی‌دهد سکوت کند... به هر حال خواستم عرض کرده باشم که تقلید جاهل از عالم سرسپردگی‏ نیست. تقلیدِ ممنوع جاهل از عالم همان است که شکل سرسپردگی پیدا کند و به صورت «جاهل را بر عالم بحثی نیست، ما دیگر نمی‌فهمیم، شاید تکلیف شرعی چنین و چنان اقتضا کرده باشد» و امثال اینها ادا می‌شود... البته این نکته واضح است که مخالفت یک عالِم روحانی با هوای نفس، فرق دارد با مخالفت یک نفر از عوام؛ زیرا هوای نفس هرکسی در امور معینی است. هوای نفس جوان یک چیز است و هوای نفس پیر یک چیز دیگر. هرکسی در هر مقام و هر درجه و هر طبقه و هر سنی که هست یک نوع هوای نفس دارد. مقیاس هواپرستی یک عالِم روحانی این نیست که ببینیم مثلاً شراب می‌خورد یا نمی‌خورد؟ قمار می‌کند یا نمی‌کند؟ نماز و روزه را ترک می‌کند یا ترک نمی‌کند؟ مقیاس هواپرستی او در جاه و مقام و میل به دست‌بوسی و شهرت و محبوبیت و علاقه به اینکه مردم دنبال سرش حرکت کنند و در مصرف بیت‌المال در راه آقایی خود و یا باز گذاشتن دست کسان و خویشان و مخصوصاً آقازادگان گرام در بیت المال و امثال اینهاست. بعد امام علیه السلام فرمود: وَ هُمْ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّیعَةِ لا جَمیعُهُم.‏ یعنی کسانی که دارای این فضائل و ملکات عالیه باشند بعضی از فقهای شیعه هستند نه همه آنها. 📚ده گفتار، ص۱۲۱-۱۲۶ @yekaye
از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓سؤال: این جانب تصمیم دارم به خداوند، قرب پیدا کنم و سیروسلوک داشته باشم، راه آن چیست؟ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸چنانچه طالب، صادق باشد، «ترک معصیت» کافی و وافی است برای تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🗓 جمعه 5 فروردین ماه 1401 ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: هر معصیت و ظلمی که در دیگران بالفعل موجود است، در ما نیز بالقوه وجود دارد. خدا کند شرایط آنها برای ما تحقق پیدا نکند و به آزمایش آنها مبتلا نشویم! خدا به ما توفیق و تنبه دهد که اگر در ابتلا و آزمایش قرار گرفتیم، بد را خوب، و خوب را بد نبینیم! 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۱۲۱ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت محمدبن‌علی‌بن‌شهرآشوب، مؤلف «المناقب»؛ 588ق. 🔹 درگذشت مفسر قرآن کریم، شیخ محمدجواد بلاغی؛ 1352ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Imam-Alis-Name-In-Holy-Quran.pdf
501.1K
اسم کریم اوایل رمضان سال 1393 دوستی گفت نام حضرت علی (ع) در قرآن کریم آمده است. شب ۱۹ رمضان در این زمینه تحقیقی کردم و حاصل را در روز ۱۹ رمضان سال جاری در مسجد دانشگاه بوعلی‌سینای همدان ارائه کردم. شب ۲۱ رمضان مطلب را مقداری تکمیل کرده و در سایتم نوشتم. نقدهایی بر آن شد که با توجه به آن نقدها همان موقع مطلب اصلاح‌شده در سایتم به آدرس زیر بارگذاری شد. https://www.souzanchi.ir/imam-alis-name-in-holy-quran-2/ خلاصه ادعای مقاله حاضر این است که اگرچه در موارد متعددی کلمه «علی» در قرآن کریم به معنای «عالی و بلندمرتبه» به کار رفته، اما می‌توان گفت که لااقل در دوجای قرآن کریم (یعنی آیه ۵۰ سوره مریم و آیه ۴ سوره زخرف)، مراد از کلمه «علی»، حضرت علی علیه السلام است. اخیرا یکی از سایتها اقدام به بازنشر نسخه اولیه کرده؛ که چون - چنانکه گفتم- اشکالاتی داشت خودم نسخه اصلاحیه را مجددا در فایل ضمیمه بازنشر می‌دهم @souzanchi
موسسه امام هادی «علیه السلام» نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد 🎙ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین دکتر سوزنچی 🎙ناقد: دکتر حمید رضا مستفید دبیر جلسه: جناب آقای محمدرضا معینی 📌 ۹ ماه مبارک رمضان 🕰 ساعت ۱۸ الی ۲۲:۳۰ 🗓 ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ مهلت ثبت نام تا ۲۰ فروردین۱۴۰۱ 👇👇 لینک ثبت نام 👇👇 https://survey.porsline.ir/s/Tw8xH7k 👇 راه های ارتباطی 👇 02537725225-7 @emamhadi_qom @souzanchi
حسین سوزنچی
موسسه امام هادی «علیه السلام» نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ تبیین دیدگاه سا
لینک ورود مجازی به نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد 🕰 ساعت ۱۸ الی ۲۲:۳۰ 🗓 ۹ ماه مبارک رمضان / ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ https://www.skyroom.online/ch/imamhadi/qeraat
هدایت شده از یک آیه در روز
. 7️⃣«وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّی تَخْرُجَ إِلَیهِمْ لَكانَ خَیراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» از ابتدای تاریخ بشر، جز مقاطع بسیار محدودی (همچون دوره حکومت ذوالقرنین و معدودی از پیامبران بنی‌اسرائیل مانند داوود و سلیمان، و دوره بسیار محدود حکومت رسول الله ص در مدینه)، همواره آنچه مشاهده می‌شده غلبه قدرت اهل باطل و ضلالت اکثریت مردم بوده است. حتی در همین دوره‌ها نیز اگر نیک بنگریم معلوم نیست که بتوان براحتی از غلبه قدرت اهل حق و هدایت اکثر مردم سخن گفت؛ زیرا نه‌تنها این بزرگواران – غیر از ذوالقرنین- در همان زمان خویش هم در محدوده بسیار مختصری از کل کره زمین چنین قدرتی داشتند، بلکه همگی در همان محدوده حکومت خود نیز با انحرافات و ضلالتهای فراوانی مواجه بودند؛ بارزترینش دوره خود رسول الله ص است که به محض اینکه سر بر بالین خاک نهاد آن انحرافات عظیم رقم خورد؛ که این نشان می‌دهد حق در متن جامعه آن طور که باید و شاید غالب نشده بود. 📛این مساله گاه شبهه مهمی را در ذهن بسیاری از افراد رقم می‌زند که: اگر واقعا دین الهی و پیامبران حق‌اند، چرا غالبا نه تنها غلبه ظاهری از آنِ آنان نیست؛ بلکه اغلب مردم در زمان آنها از آنها بی‌خبرند و از هدایت آنها ظاهرا بی‌بهره می‌مانند؟! شاید از بهترین تقریرهای این شبهه، همان باشد که فرعون در برابر حضرت موسی ع گفت: وقتی حضرت موسی ع پروردگار را با این ویژگی معرفی کرد که او کسی است که هر موجودی را آفرید و سپس هدایت کرد: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» (طه/5۰) بلافاصله فرعون اشکال کرد که: پس تکلیف نسلهای گذشته چه می‌شود: «قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى‏» (طه/۵۱)؟ یعنی چگونه ادعا می‌کنی که خدا بنا بر هدایت انسانها و برقراری عدالت و ... دارد در حالی که دیده‌ایم بسیاری از نسلهای گذشته از هدایت محروم بوده‌اند: آمدند و چند صباحی مشرکانه و در میان ظلمها زیستند و رفتند و خبری هم نشد. حضرت موسی ع پاسخ را به علم الهی به همه امور برمی‌گرداند؛ گویی می خواهد بگوید این مساله‌ای نیست که پاسخش بدین سادگی قابل فهم باشد؛ و اگر خدا خداست چیزی را فروگذار نکرده است؛ و به نظر می‌رسد این آیه سوره حجرات را هم اگر در افق کلان انتظار (که از بنیادهای معارف شیعی است)‌ ببینیم، پاسخی به همین شبهه است در عمیق‌ترین لایه‌های معرفتی. 📝تحلیل عقیدتی: جایگاه در ابتدا باید مقدمه‌ای قرآنی را در ذهن حاضر نمود که: نظام آفرینش برپا شده و انسان در دنیا آمده است تا اساسا انسان امتحان شود (هود/۷) تا نشان دهد که برتر از اغلب مخلوقات (اسراء/۷۰) و سزاوار مقام خلیفة‌اللهی (بقره/۳۰) است. از این رو، خداوند همگان را هر ساله در فتنه‌ها و آزمایش‌های سخت می‌افکند (توبه/۱۲۶) و هرلحظه که هرکس ادعای ایمان کند به انواع فتنه‌ها و بلاها آزمایش می‌شود (عنکبوت/۲)، و البته به محض استقامت ورزیدن و قبولی در هر امتحانی، فتنه و امتحان دیگری در پیش خواهد داشت (جن/۱۶-۱۷)، ولذا بسیار اندکند کسانی که در این امتحانات به خلوص کامل برسند و از همه این امتحانات سربلند بیرون آیند و به مقام مخلَصین – که شیطان هیچ راهی برای اغوای آنان ندارد (ص/۸۲-۸۳) - نائل شوند. از این رو، بسیاری از مردم افق زندگی را در راحت زیستن- یا کسانی که دغدغه‌مندترند: حصول عدالت اقتصادی و اجتماعی و ظلم نشدن- می‌بینند، و برای آن تلاش می‌کنند؛ آنان می‌خواهند وضعیت آرمانی مورد نظر خویش را در متن جامعه محقق سازند، در حالی که آرمانهایی همچون و هم تنها با تحقق آن افق والای انسانی () قابل وصول است؛ لذا حتی اگر آرمانشان به لحاظ ذهنی درست هم باشد، مقدمات کار مهیا نیست، زیرا هنوز بر نفس خویش غلبه نکرده‌اند: بسیاری از اینان وقتی قدرت در اختیار ظالمان است با جدیت و فداکاری با ظالمان می‌جنگند؛ اما همین که آن ظالمان سرنگون شدند، کم‌کم قدرت، اینان را شبیه قبلی‌ها می‌کند: حتی وقتی عثمان را به خاطر ظلمهایی که روا داشته کنار می‌زنند، از علی ع هم انتظار دارند دست آنان در عرصه اعمال قدرت باز بگذارد❗️ 🤔 و این جامعه‌ای که آماده نیست، عملا حکومت علی ع را هم چند صباحی بیشتر تحمل نخواهد کرد؛ جنگها بر او تحمیل می‌کنند و نهایتا از یاریش دست می‌کشند؛ تا معاویه بیاید و دوباره حسرت روزگار علی ع را بخورند. مساله یک چیز است: انسانی که به فکر جهاد اکبر نیست یا در آن ناکام مانده، اگر در جهاد اصغر هم بر ظالمان پیروز شود، عملا تغییر خاصی در نظام اجتماعی رخ نخواهد داد؛ و ظلم در لباسی دیگر همچنان غلبه خواهد داشت. از این روست که مکرر به صبر و انتظار دعوت شده‌ایم. 👇ادامه مطلب👈 https://eitaa.com/yekaye/9405