23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«قیام غیرت»
➖کوهسنگی سند مظلومیت شهدای گوهرشاد
#گوهرشاد
#حماسه_گوهرشاد
#پردیسان_محله_کرامت
#سفیران_مهر
#سفیران_هدایت
#معاونت_اجتماعی_ناحیه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#معاونت_اجتماعی_سپاه_علی_ابن_ابیطالب_علیه_السلام
#قرارگاه_نوزده_دی
مادرای عزیز
صبح یکشنبه
کلاسهای
خط تحریری
زبان ویژه پنجم ششم به بالا تشکیل میشه
ثبت نام جدید هم داره
از ساعت ۹ تا ۱۱ مسجد هستیم ان شاءالله
عصر هم کلاس طراحی سیاه قلم برگزار میشه
اینم جا داره ثبت نام میشه
هدایت شده از 𝒔𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉 𝒔𝒐𝒍𝒂𝒕𝒊
² [روایتِ هشت روز خادمیِ دخترانه | روزِ اول محرم 💌]
🕊 [مهمان ویژهی اولین روز: شهید عمران بهرامی | افتخار محله حسنیه]
صدای جاروبرقی در صحن مسجد پیچیده بود.
بچههای واحد نظافت مثل لشگری بیسروصدا، با حوصله و دقت، مسجد را جارو میزدند. گویی زمین را برای قدمهای عاشقانهی دختران محله مهیا میکردند. همهچیز آماده بود؛ مسجد در انتظار مهمانها میدرخشید.✨
از آنسو، بچههای تدارکات، قالبهای یخ به بغل گرفته و یکییکی وارد میشدند😁
تا شربتی از آبلیمو و بهارنارنج را روانه کنند😋
(گرما؟ حریف تمرکز و دلگرمیِ ما که نمیشه! 😉)
اما آنطرفتر ..؛ اضطراب در اوج بود!😰
بچههای رسانه، با لپتاپی از دل دههی هشتاد، به نفسنفس افتاده بودند.
ویدئوپروژکتور کهنهی مسجد، تن به همکاری نمیداد😩
همه آماده بودیم برای اعلام کنسلی آیتم شهدایی که . .
ناگهان ناجی از راه رسید!
مربی کودک، با لپتاپ مجروحش، به میدان آمد و لبخند را به لبها برگرداند.
آیتم برگشت؛ هیئت نجات پیدا کرد!🤩
و حالا، نوبت ورود مهمانها بود . .
یکییکی وارد میشدند؛ با چادرهای مشکی، نگاههای پرشور، و دلهایی آماده برای شنیدن روضهی سالار شهیدان🖤
بچههای خادم، با لبخند و افتخار، دم در ایستاده بودند. هیئت، از همان روز نخست دلهای ما را تسخیر کرد❤️🩹
- لحظهبهلحظهی روز اول:
▪️صحن مسجد، زیر دستهای خادمها مثل دل عاشق، جلا گرفت.
▪️ موکبِ ساده اما صمیمی، عطردار شد از بهارنارنج و لبخندهای بیبهانه.
▪️ صوت و تصویر، با دستانی مضطرب اما امیدوار، به زندگی برگشت.
▪️ مهمانها یکییکی رسیدند؛ با دلهایی بیقرار، لبهایی سلامگو، چشمهایی رو به نور.
▪️صدای قرآن و زیارت عاشورا پیچید و دلها نرم شد.
▪️آیتم شهدایی پخش شد؛ قابِ تصویرها، قاب دلها را لرزاند.
▪️آنسوتر، دنیای دیگری جاری بود؛ قصهگویی، کاردستی، و خلاقیتی کودکانه
▪️و بعد . . صدای روضه، مداحی، همخوانی؛ گویی فرشتگان کنارمان نشسته بودند.
▪️لقمههای خوشمزهی بندری، با دستان دختران خادم، طعمی از محبت داشت.
و اما ما
تازه گرم شدیم . .
روز اول گذشت،
اما قلبهایمان هنوز در هوای ناب همان روز، جا مانده🥺.
ادامه دارد . . .
تابستان ¹⁴⁰⁴
🗣. راوی: عزتی پور
✍🏻. نویسندگان: مسرور _ صولتی
#پایگاهکوثر
#معاونتفرهنگی
#هیئترضوانالرضا
#حوزهحضرتآسیه
🌐' معاونت روابط عمومی و رسانه
📣📣📣
#اطلاعیه_مهم
بانوان عزیز
برنامه های امروز یکشنبه عصر مسجد ویژه خواهران و دختران و..
✅ساعت ۳ تا ۴ کلاس گلدوزی
✅ساعت ۳ تا ۶ کلاسهای حفظ تخصصی بانوان و دختران در گروه های مختلف
✅ساعت ۶ تا ۷ کلاس طراحی سیاه قلم دختران جلسه اول هست
✅ساعت ۵ تا ۶ اولین جلسه قلاب بافی برای دختران و بانوان
✅ساعت ۵ تا ۶ اولین جلسه کلاس نمد دوزی ویژه دختران
✅ساعت ۵ تا ۸ بازارچه برقراره
✅ ساعت ۵ تا ۶ ساعت بازی خردسالان در مسجد همون طرح نشاط مادر و. کودک
✅ساعت ۶ تا ۶ و نیم دعای توسل ان شاءالله برگزار میشه
⭕️✅ کلاس تدبر خانم معماری امروز برگزار نمیشه چون قم نیستند ایشون
✅ساعت ۶ و نیم تا اذان مغرب هم بوستان برنامه فرهنگی اجتماعی داریم و.نماز جماعت با حضور کارشناس کودک و مشاوره و.. قسمت پارک بازی کودکان که البته باز توصیه میکنم بچه های نوزاد یا کوچک نرن بهتره هنوز هم کمی گرد و. غبار هست تا فردا
بزرگترا که مشکلی ندارند میتونند با ماسک و.. شرکت کنند اگه دوست دارند
✅ شب بعد از نماز مغرب و عشا هم هیات عزاداری در خیمه کنار مدرسه ۹ دی برقراره ساعت ۸ و نیم شب شروع میشه تا ۱۰ تقریبا (برداران وخواهران)
📣📣📣
#اطلاعیه_مهم
💢مژده به ساکنین خوب محله حسنیه پردیسان و همه خانواده های ساکن اطراف بوستان طراوت 👌
🌹ان شاءالله در فصل تابستان هر هفته
روزهای 👇👇
🔅یکشنبه
🔅سه شنبه
🔅پنج شنبه
(از ساعت ۶ و نیم تا ۸ شب همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشا)
👌😍برنامه های فرهنگی اجتماعی در بوستان طراوت برای خانواده های عزیز خصوصا بچه ها برگزار خواهد شد.
🌷مکان: بوستان طراوت، جنب پارک بازی کودک
(شروع فعالیت ۶ و نیم عصر)
💢با حضور کارشناس کودک
💢کارشناس مشاوره کودک و خانواده
و...
💢 بازی های گروهی خردسالان و..
🔶منتظر حضور خانواده های عزیز در این برنامه هستیم.
📣📣📣📣 خانوما بازارچه برقراره
اجناس خوبی هم آوردن یه سری بزنید 👌
تا ساعت هشت هستند
هدایت شده از عزتی پور
³[روایتِ هشت روز خادمیِ دخترانه | روز دوم محرم 💌]
🕊 [مهمان ویژه: شهید امیرعلی حاجیزاده | فرماندهی وعدههای صادق]
هنوز عطر روضهی روز قبل در هوا بود.
هیئت تمام شده بود، اما دلها آرام نگرفته بودند. در سکوتِ شب، دخترهای خادم دور هم جمع شدند؛ جلسهای ساده اما دلنشین، برای تدارک فردا.
صحبت از تبرکی روز دوم شد، اما تصمیمی قطعی نگرفته بودیم. پیشنهادها از هر طرف سرازیر میشد؛ با شوق، با ذوق، با نگاهی به بودجه هیئت😁
یکی گفت: «ماکارونی با من!»
یکی دیگه هم گفت: «سویاش هم من میارم!»
اون یکی گفت: «سیبزمینی و پیازهم من جور میکنم!»
اما . . هیچکس نگفت گوشت با من😂!
و درست همانجا بود که معلوم شد، فردا هیئت بوی نذرِ بیریا، بوی ماکارونی خواهد گرفت 🍝
از حوالی ظهر، آشپزخانهی کوچکمان به پاتوق بچههای خادم تبدیل شد. بچهها با عشق مشغول پخت شدند.🥰 کفگیرها میچرخید، قابلمهها قلقل میزدند، و هیئت داشت رنگ و بوی نذری میگرفت.
نزدیکای ساعت چهار بود 🕓
همهچیز آماده شده بود؛
قابلمهی ماکارونی شسته، لیوانها مرتب در سینیهای موکب چیده شده، پرچمها در اهتزاز . .
فقط یک دغدغه باقی مانده بود!
🌡 گرمای طاقتفرسای طبقهی بالا که میتوانست جلسهی بچههای کوچک را به زحمت بیندازد.
اما مثل همیشه، دلهای خالص راه را نشان دادند☺️:
یکی از بچهها، بیمنت، پنکهی خانهاش را آورد. و حالا، نسیمی از مهربانی، کنار انیمیشنِ «سواد رسانه»، فضای جلسه را خنک کرده بود. بچهها، چشم به تصویر، دل به پیام، و لبخند به لب داشتند😇.
مربی کودک، مثل یک فرشته، بلد بود با دلهای کوچک چه کند؛
هدیهها یکییکی اهدا میشدند🎁:
جامدادیهایی با طرحی مذهبی و دخترانه
عطرهایی خوشبو همچون گلهای بهاری
لبخند کودکان، مثل پروانه در صحن مسجد میچرخیدند😍.
و حالا نوبت دل بود🫀؛
سه گروه سنی، هر کدام بعد از برنامهی خود، با دلی نرم و آماده وارد مجلس روضه شدند.
روضهخوان شروع کرد. صدایش لرزان، لحنش سوزناک، و دلها آرامآرام ترک برداشت.
اشک، بیهوا از صورتهای پاک و معصوم بچهها میچکید🥺. مسجد، بوی روضه گرفته بود؛ بوی حضور، بوی عشق❤.
- لحظهبهلحظهی روز دوم:
▪️پخت ماکارونی با عشق، خنده و کفگیرهای بیادعا
▪️ آمادهسازی مسجد با دلهایی که از کف تا سقف را برق انداختند
▪️پخش انیمیشن سواد رسانه برای دلهای کوچک، اما آگاه
▪️ آیتم شهدایی با حضور شهید امیرعلی حاجیزاده؛ روایت آسمان در قاب تصویر
▪️ کاردستی خیمه و قصهگویی کودکانه؛ وقتی ایمان با بازی معنا میگیرد.
▪️ مداحی حماسی و شور حسینی؛ وقتی دلها از زمین جدا میشوند.
▪️ اهدای هدیههای زیبا توسط خانم زارع پور به گل دخترای فعال
▪️ موکب و پذیرایی؛ لقمههایی که با عشق و حال خوب درست شده بودند به دست عُشاق اباعبدالله رسیدند.
روز دوم هم گذشت . .
اما گرمای محبت، نسیم پنکه، طعم ماکارونی، و اشکهای روضه همه در دلها میماند❤️🩹.
دلهایی که هر روز، بیشتر از دیروز به حسین بن علی "ع" نزدیک میشوند.
ادامه دارد . . .
تابستان ¹⁴⁰⁴
🗣. راوی: عزتی پور
✍🏻. نویسندگان: مسرور _ صولتی
#پایگاهکوثر
#معاونتفرهنگی
#هیئترضوانالرضا
#حوزهحضرتآسیه
🌐' معاونت روابط عمومی و رسانه
📣📣📣📣
عزیزان علاقمند به کلاس تدبر سوره فتح
با همکاری و هماهنگی خانم اسماعیلی عزیز
امروز این برنامه در مجتمع امام رضا ع
بلوک 3 طبقه 4 واحد 14 منزل خانم اسماعیلی
ساعت 5 و نیم
با حضور مربی محترم سرکار خانم عرب
برگزار میشه 👌
هر خانمی از محله دوست دارند میتونند شرکت کنند
مربی محترم خیلی فرصت ندارند مسجد هم اکثر ساعتها کلاس و.. هست لذا امروز روز خیلی خوبیه برای این کلاس
غنیمت بشمارید و شرکت کنید 👌
این برنامه هر هفته دوشنبه در همین مجتمع برگزار خواهد شد.
هدایت شده از عزتی پور
⁴[روایتِ هشت روز خادمیِ دخترانه | روز سوم محرم 💌]
🕊 [مهمان ویژه: شهیده ریحانهسادات ساداتی ارمکی | دختر بهشتی ایران 🌸]
هر شب بعد از پایان هیئت، دور هم جمع میشدیم تا برای فردا، برای دلها، برای لبخندها تصمیم بگیریم.
اما شبِ سوم، حال و هوایش فرق میکرد.🥺 قرار بود نام «رقیه» بر زبانها بیفتد، و دلها برای دختر سهسالهی کربلا تپش بگیرد و بی قراری کند❤.
اولین پیشنهاد، ساده و روشن، از دل دختری عاشق بیان شد. با چشمانی پر از ذوق گفت:
«نون و پنیر و سبزی با من!»
و آن لبخندِ ساده، شروع قصهای شد که تا آسمان رسید☺️.
پیشنهادها یکییکی بر زبان بچهها جاری میشد، اما در دل من، طوفانی از نگرانی موج میزد. با خودم میگفتم: آیا میشود؟ آیا میرسد؟ اما بر لبم لبخند بود، و دلم پر از ذکر آرامِ «یا رقیه».
📱ناگهان پیامکی آمد؛
دینگدینگ کوتاهی که همهی وجودم را لرزاند: «بستنی برای مراسم حضرت رقیه آماده شد.» اشک، بیاجازه، از چشمم سر خورد😭؛ نفهمیدم بغض بود یا اشک شوق❤️🩹.
چند دقیقه بعد، صدای امام جماعت مسجد در گوشی پیچید: «فردا، شربت نذری با من! و یک هدیه هم برای دختران سهساله کنار گذاشتهام.»😍
نفسم بند آمد . .
گویی حضرت رقیه خودش همه چیز را چیده بود.آن شب، خواب از چشمانمان رفت. با دلی سرشار از اشتیاق،با نگاهی آمیخته به بغض و عشق، تا سحر فقط «یا رقیه» گفتیم و تصویرش را در ذهن پروراندیم💚.
و حالا، صبح روز سوم رسیده بود.
پا به مسجد که گذاشتم، سفرهای کوچک روی زمین پهن کردم.
ساده، بیتکلف، اما پر از نیت🌱.
کمی بعد، بچهها آمدند؛
یکییکی، با قدمهای کوچک و دلهای بزرگ.
و با آمدن بچه ها، رزق سفره هم بیشتر و بزرگتر میشد🥰؛
آبنبات، بیسکویت، شیر، حلوا، شربت،
نان و پنیر و سبزی، ماست، خرما .
همه چیز بود.
اما این، فقط یک سفره ساده پر از خوراکی نبود.
این، سفرهی دل بود. سفرهی نذر. سفرهی حضرت رقیه.🫀
مداح جوان آمد، نشست و شروع کرد. کلمهها را نمیخواند، میگریست. دل بچهها را بند کلمههایش کرد. اشک، آرام آرام روی صورتهای کودکانه سر میخورد.🥺 و ذکر «رقیه، رقیه...» در صحن مسجد طنین انداز شد.
همه چیز کوتاه بود،
اما امید بچهها بلندتر از همهی سقفها بود. و در دل معصومشان، رؤیای زیارت کربلا را با لبخند از خانم سه ساله میخواستند🥲.
- لحظهبهلحظهی روز سوم:
▪️صبح زود، خادمان مسجد را با اشک و اشتیاق جلا دادند.
▪️شربتخانهی هیئت رضوانالرضا با نیت پاک، آمادهی نذر شد.
▪️صدای قرآن و زیارت عاشورا، هوای مسجد را نورانی کرد.
▪️سخنرانی برای سه گروه سنی، هرکدام متناسب با دلهای شنونده آغاز شد.
▪️ پخش کلیپ حضرت رقیه، قطرههای اشک را بیپروا جاری کرد.
▪️ هدیههای ساده اما شیرین، دل دختران فعال را به وجد آورد.
▪️ کاردستی خیمه و قصهگویی، خیال کودکانه را باعشق به نام اهلبیت پیوند زد.
▪️آیتم شهدایی، با روایتی از زندگی شهیده ریحانه سادات ساداتی ارمکی تصویری از بهشت را شکل داد.
▪️مداحی و همخوانی، اشک ها را چون باران فرو ریخت.
▪️پذیرایی از دختران، پایان بخش مراسمی بود که از ابتدا عطر آسمان داشت.
روز سوم هم گذشت . .
اما دلهای کوچک، زیر سایهی حضرت رقیه،
رؤیای کربلا را قاب گرفتند ، و یاد گرفتند
عشق، گاهی در چشمان یک دختر سهساله خلاصه میشود♥️.
ادامه دارد . . .
تابستان ¹⁴⁰⁴
🗣. راوی: عزتی پور
✍🏻. نویسندگان: صولتی _ مسرور
#پایگاهکوثر
#معاونتفرهنگی
#هیئترضوانالرضا
#حوزهحضرتآسیه
🌐' معاونت روابط عمومی و رسانه
هدایت شده از السلام علیک یا صاحب الزمان
شستشوی فرش وموکت، گلیم
نظافت، مسجد قسمت برادران، آشپزخانه ،حیاط سرویس بهداشتی
توسط خواهران خادم اهل بیت
باتشكر از خواهران عزیز
خانم ها
اکرمی
محمدی
رادنیا
افضلی
خاوری
جوهری
طارقلی
با تشکر از شما عزیزان 🙏🙏
اجرتون با امام حسن مجتبی علیه السلام
تاریخ:۱۴۰۴/۴/۲۴
روز:سهشنبه