eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.9هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
370 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📝شبهه 76 قرآن کریم حمد را مخصوص خدا و حمد غیر او را شرک‌ورزیدن به او معرفی می‌کند؛ شیعیان با نادیده گرفتن این اصل مهم توحیدی، به مدح و ستایش اهل‌بیت، ثناگویی آنان می‌پردازند؛ حتی روایات شیعه هم این رفتار شرک‌آلود را مردود می‌داند؛ علاوه بر این، مداحی کردن برای بزرگانی که از دنیا رفته‌اند، هیچ ثمره‌ی عقلایی و دینی، در پی ندارد! پاسخ 1⃣ الفاظ «حمد» و «مدح»، اگر چه از نظر معنا به هم نزديک‌اند، ولي تفاوت دقيقي با يکديگر داشته و داراي دو ريشه و معناي متفاوت‌اند. حمد، تنها در برابر صاحب کمالی است که داراي عقل و انديشه است، ولي مدح، گفتاري حاکي از عظمت حال ممدوح است. دیگری اینکه حمد، تنها در برابر کارهاي اختياري است، امّا مدح، درباره‌ی امور غیراختیاری هم به کار می‌رود. 2⃣اصل حمد برای غیرخدا، تلویحاً پذیرفته شده است؛ امیر مؤمنان (علیه‌السلام) در خطبه 220 نهج البلاغه فرمود: «اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فيهِ فَرَضِىَ سَعْيَهُمْ وَ حَمِدَ مَقامَهُمْ»؛ «خدا به آن‌ها توجّه كرد؛ پس از سعىشان خشنود شد و مقام شان را ستود»؛ نتیجه‌ی سخن این است که اگر حمد غیرخدا جایز نبود، نباید خود خداوند افرادی را به سبب تلاششان حمد کند. 3⃣«الحمد لله» یعنی هرحمد و ستايشی از هركس، درباره‌ی هركس و هرچيز كه باشد، مخصوص خداست؛ مردم، خواه خدا را حمد كنند، خواه شخص ديگر یا شىء ديگری را، همه‌ی آن‌ حمدها بازگشت به حمد خدا دارد؛ چون آفریننده و رب همه‌ی امتیازها و برجستگی‌ها و زیبایی‌هایی که مورد حمد دیگران قرار می‌گیرد، خود خداوند است. (1) 4⃣مداحی و تمجید خداوند از پیامبران بزرگ بیان‌گر این است مدح و مداحی اگر از انسان‌های وارسته و نسبت به فضائل معنوی و اخلاقی باشد، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه امری انسان‌ساز و تربیت کننده است؛ شیعیان بر همین اساس، به مدح و ستایش اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) و انسان‌های بلندمرتبه‌ی تاریخ می‌پردازند. پی نوشت: 1.قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371 ه.ش، ج2، ص173. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9472/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 77 تحدی در قرآن به صورت پراکنده است. گاهی آوردن مانند همه‌ی قرآن و گاهی آوردن ده سوره و گاهی یک سوره را طلب می‌کند. به همین دلیل نمی‌تواند این روش مدعی اعجاز قرآن باشد. پاسخ 1⃣یکی از حکمت‌های گوناگونی تحدی‌های قرآن این است كه هريك از آيات، غرضى خاص از تحدى را مطرح می‌کنند. تك تك سورههاى قرآن خصوصيتى مختص به خود دارد و آن اين است كه با بيانى جامع و بلاغتى خارق العاده يكى از اغراض الهى را كه بستگى و ارتباط با هدايت و دين حق دارد، دنبال مىكند. اين خصيصه، غير از آن خصيصهاى است كه در مجموع قرآن كريم هست. همچنين چند سوره، مثلا ده يا بيست سوره از قرآن، نيز خصيصه‌ی ديگرى مخصوص به خود دارند، و آن اين است كه فنونى از مقاصد و اغراض را با بيانى غيراز بيانات ساير سورهها بيان مىكنند؛ تا بيانات قرآن يك نواخت نباشد؛ بلكه در آن تنوعى به كار رفته باشد، و اين تنوع خود دليل مىشود بر اينكه نمىتوان درباره‌ی قرآن احتمال اتفاق و تصادف داد. 2⃣ نخستین سوره‌ای که در آن تحدّی شده (سوره اسراء) در سال‌های پایانی اقامت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه نازل شده و آخرین آن‌ها (بقره)، نخستین سوره‌ی مدنی است. از این رو گرچه تحدّی آشکار قرآن استمرار دارد، امّا این موضوع در فاصله زمانی اوج مخالفت مکّیان تا دوران ثبات و تحکیم حکومت اسلامی در مدینه، مطرح شده و پیش از این تاریخ و پس از نزول سوره‌ی بقره، که در سال دوم هجرت نازل شده، آیات دیگری در تحدّی نازل نشده است. پس نظم زمانی در تحدی وجود دارد. 3⃣تنزل در مرحله‌ی اول به آن است که از همه‌ی قرآن به یک سوره تنزل شده، و آوردن یک سوره، کافی در تحدّی دانسته شده است. تنزل بین مرحله‌ی دوم و سوم آن است که در مرحله‌ی سوم، تنها به آوردن اسلوب‌های کلامی مشابه قرآن و نظم و فصاحت تحدّی شده و معنی در نظر گرفته نشده است. در مرحله‌ی چهارم، با توجه به اینکه (حدیث) شامل سوره، چند سوره و کل قرآن می‌شود، نسبت به تحدّیات سه گانۀ قبلی توسعه داده شده، فرد معارض را در وسعت انتخاب قرار داده است. در مرحله‌ی اخیر نیز، گرچه با مرحله‌ی دوم یکسان، و هردو تحدّی به یک سوره است، اما در این مرحله، اعجاز و تحدّی, آوردن چیزی دانسته شده که همانند با قرآن باشد. (1) پی نوشت: 1. سیوطی, جلال الدین, معترک الاقران فی اعجاز القرآن, ج 1، ص 12، بیروت, دارالکتب العلمیة پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9473/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 78 شهادت به ولایت امام علی (علیه‌السلام) در اذان شیعیان علاوه بر اینکه هیچ مبنای دینی و تاریخی ندارد، از بدعتی‌هایی است که صفویان در اذان وارد کردند. پاسخ 1⃣ در زمان حکومت آل‌بویه برخی از شعارهای شیعه از جمله شهادت به ولایت، به عنوان شعاری آشکار، مطرح شد. اصرار آل بویه به اینجا منجر شد که شهادت ثالثه در اذان و اقامه رسمیت یافت. شیخ صدوق درباره این مسأله قائل به وجود نص خاص بود. از آن به بعد کسی نتوانست از انتشار آن جلوگیری کند مگرمدتی درعهد سلجوقیان که گفتن آن به کلی منع شد. و بعد با برپایی حکومت مقتدر صفوی، این شعار هماره با عشق به امیرمؤمنان آشکارتر گفته می‌شد. 2⃣ فقیهان شیعی(1) اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولايت در اذان و اقامه واجب نیست؛ بلكه بر اساس عمومیت و اطلاق پاره‌ای از ادلّه، اظهار آن را مستحب دانسته‌اند. شهادت بر ولایت امام علی (علیه‌السلام) با اینكه از فصول اذان و اقامه به شمار نميرود، اما از آنجا که امامت، در امتداد نبوت است، شهادت بر ولايت، كامل‌كنندة شهادت بر توحيد و نبوت است. 3⃣بدعت در جایی است که فردی در میان احكام، آموزه‌ها و ارزش‌های دين اسلام ـ كه خداوند به وسيله پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) براي مسلمانان معین كرده است ـ تغيير یا تغییراتی پدید آورد؛ به گونه‌اي كه مستلزم کاستن از دین يا افزودن بر آن شود. در حالی که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هرگاه يكي از شما گواهي بر توحيد و نبوت داد، بايد بگويد عليُّ اميرالمومنين وليّ الله»! به گفته مرحوم صاحب جواهر اين اضافه ضرري به موالات و ترتيب ميان فصول اذان نميزند.(2) پی نوشت: 1. رک. کتاب‌های فقهی ورساله های عملیه این حضرات . 2. محمد حسن نجفي، جواهر الكلام، ج9، ص87. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9474/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 79 در نظام حکومتی ایران، فتاوای فقها منشأ قانون است و حتی اقلیت های مذهبی غیر مسلمان نیز مجبور به تبعیت هستند و این امری نادرست و برخلاف موازین حقوق بشر است. پاسخ 1⃣ منشأ قانون فتاوا نیست زیرا در جمهوری اسلامی قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی و طبق فرایند قانونگذاری در همه دنیا انجام می‌شود لیکن شورای نگهبان موظف است عدم مغایرت آن قانون را با شرع (فتاوای مشهور فقهای جامع الشرایط) و قانون اساسی احراز کند. 2⃣ برای همه‌ی افراد روشن است که اجراى احکام سیاسى و اجتماعى دین، جز از راه برقراری حکومت دینى مقدور نیست؛ از این رو ضرورت برپایی حکومت دینی اثبات می‌شود و مؤمنان موظف‌اند در دوران معصوم (علیه‌السلام) وی را برای تحقق حکومت اسلامی یاری کنند. پس احکام و قوانین در سطح عمومی باید اجراء گردد. 3⃣ از آن‌جا که اکثریت قاطع مردم ایران مسلمان و شیعه‌ی دوازده امامی هستند و به جمهوری اسلامی رأی مثبت داده‌اند، طبیعتا خواهان آن هستند که احکام اسلامی، که توسط فقیهان شیعه از قرآن و سنت استخراج می‌شود، مبنای قانون‌گذاری باشد. 4⃣ اقلیت‌های مذهبی و دینی، فقط در حوزه‌ی مسائل اجتماعی موظف به رعایت قوانین اسلامی هستند و در حریم خصوصی یا در پاره‌ای از مسائل اجتماعی و حقوقی که عمل بر طبق احکام دینی و مذهبی خودشان ممکن است، آزادند! ضمن اینکه در قانون اساسی آمده است که در بسیاری از مسائل حقوقی فیما بین اقلیت‌ها احکام و قوانین خودشان قابل اجراست. علاوه بر این اگر اقلیت‌ها آزاد باشند زمینه قانونی شکنی داخلی توسط معاندین، تقویت می‌شود. پاسخ کامل: 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 80 هيچكدام از پيامبران كه براي منطقه خود آئين يكتا پرستي و نيكي و اخلاق اجتماعي را به ارمغان آورده‌اند، هرگز برنامه‌اي براي ايجاد حكومت‌هاي ديني نداشته‌اند. همه حكومت‌هاي مذهب پايه، توسط كساني كه مدعي جانشيني ايشان بوده‌اند برپا شد و همه اين حكومت‌هاي مذهبي چه در اروپا و چه در غرب آسيا منجر به ديكتاتوري و خشونت‌هاي بي پايان، منع انديشه آزاد و عقب افتادگي تمدني شد. اداره جامعه امري دنيوي است كه با امور معنوي و اخروي ارتباطي ندارد كه آنها مربوط به شخص است نه جامعه بنابراين از آنجا كه باور انديشه را ايستا مي‌كند، ما دخالت ترويج كنندگان باورها را در اداره كشور نمي توانيم بپذيريم.(1) پاسخ 1⃣ اگر نگاهی به تعالیم اسلام داشته باشیم، اذعان خواهیم کرد که بخش عمده ای از مباحث دین مربوط به مسایل سیاسی، اجتماعی است، نگاهی گذرا به آیات به خوبی گویای این نکته است که «قرآن همان گونه که دستورهای عبادی و فرمان جزایی و کیفری و دستورهای سیاسی و نظامی نیز دارد، از این رو اين نشان ميدهد كه اسلام يك تشكيلات همه جانبه و يك حكومت است و تنها به مسأله اخلاق و عرفان و وظيفه فرد نسبت به خالق خود يا نسبت به انسانهاي ديگر نپرداخته است؛ ... اگر اسلام آمده است تا جلوي همه‌ی مكتبهاي باطل را بگيرد و طغيان طواغيت را در هم كوبد، چنين انگيزهاي، بدون حكومت و چنين هدفي، بدون سياست هرگز ممكن نيست.» (2) 2⃣ این اصل که قانون و اداره جامعه باید پویا باشد نه ایستا کاملاً پذیرفته شده است، اما این ادعا که باور، به طور مطلق، اندیشه را ایستا می کند، سخنی ناتمام است ، زیرا اساساً اندیشه از باور جدا نبوده و هر اندیشه‌ای مبتنی بر باور و مبانی فکری خاصی است و اگر پذیرش باور، اندیشه را ایستا می کند، سکولاریسم نیز با این اشکال مواجه خواهد بود. بله برخی از باورها موجب ایستایی اندیشه می‌شوند همچون باورهای مسیحیت تحریف شده و کلیسای قرون وسطی که با جزم گرایی و مقابله با علم و اندیشه، زمینه ایستایی و رکود جامعه را فراهم آورده بود، اما باورهای اسلامی نه تنها موجب ایستایی اندیشه نشده، بلکه زمینه شکوفایی آن را فراهم می نماید. 3⃣این ادعا که «هیچکدام از پیامبران الهی هرگز برنامه‌ای برای ایجاد حکومت دینی نداشته‌اند.» بر خلاف واقعیات است. چرا که میان حکومت داشتن انبیا و برنامه حکومت داری تفاوت وجود دارد. اکثر انبیاء حکومت نداشته‌اند اما این به این معنا نیست که برنامه‌ای هم برای حکومت‌داری نداشته‌اند. زیرا برنامه یک امر ذهنی و فکری است؛ ولی حکومت‌داری امری واقعی است و بر وجود شرایط و لوازم بسیاری مبتنی است که اولین آن خواست و همراهی مردم است. پی نوشت: 1. كوروش زعيم هموند، شوراي مركزي جبهه ملي ايران، زندان اوين، 21 شهريور 1395 ( 11 سپتامبر 2016 ). 2. جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص 75-76. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951724/ 🆔@spasokh
📝شبهه 81 خمس در شریعت اسلامی تنها به غنائم جنگی تعلق می‌گیرد و سرایت حکم آن به دیگر موضوعات نادرست است. فقیهان شیعی با توسعه‌ی موضوع خمس آن را به موارد دیگری هم مربوط کردند که ریشه‌ای در شریعت ندارد. روایاتی که در بحث خمس به آن استناد می‌کنند، نوعا جعلی و نامعتبر است. پاسخ 1⃣ غنیمت در لغت به مطلق فایده گفته می‌شود که بدون زحمت بدست آید. پس اگر قرار است معنای این لغت را در آیه، منحصر در غنائم جنگی بدانیم، نیاز به قرائن اضافی داریم حال آنکه چنین قرینه‌ای در آیه وجود ندارد. 2⃣ حتی مفسران اهل تسنن نیز به معنای لغوی عام غنیمت در آیه مذکور معترفند و علت انحصار معنای آن را قرائن شرعی خارج از آیه می‌دانند. در حالی که در آیه دیگر قرآن نیز غنیمت به معنای عام آن استعمال شده است. (1) 3⃣وجود روایات جعلی امری قطعی است، اما شیعه با هدایت ائمه (علیهم‌السلام) از ابتدا نظامی دقیق، منسجم و سختگیرانه را برای پالایش و تصفیه روایات طراحی و اجرا کرد. پس از رحلت پیامبر زمانی که نقل روایت حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ممنوع شد، شیعیان به جمع‌آوری و دسته‌بندی روایات روی آوردند. پس از آن نیز با اشاره اهل‌بیت (علیهم‌السلام) همواره عده‌ای از شیعیان مسئول جمع‌آوری، نقل و کتابت روایات بودند. ائمه (علیهم‌السلام) نیز بارها اسامی افراد معتمد و افراد کذاب در این باره را به دیگران اعلام کردند تا بدین وسیله از نقل و اشاعه روایات جعلی پیش‌گیری کرده باشند؛ بنابر این ادعای اینکه اغلب روایات شیعه در یک باب خاص مثل خمس، یا دیگر ابواب فقهی، جعلی یا ضعیف است، ادعایی بسیار غلط و واهی است. پی نوشت: 1. نساء: 94 ، «فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ كَثِيرَة» 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951725/ 🆔@spasokh
📝شبهه 82 شیعیان معتقدند که بر اساس روایات شیعه و سنی در آیه 7 سوره رعد (انما انت منذر ولکل قوم هاد)، مقام انذار مخصوص پیامبر و مقام هدایت‌گری مخصوص علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) است. این روایات در کتاب‌های اهل‌سنت توسط ابونعیم صاحب کتاب الفردوس نقل شده است. ادعای شیعیان با سه اشکال سندی و چهار اشکال محتوایی روبه‌رو است: اشکالات سندی عبارت است از: 1. همه مطالب کتاب الفردوس، صحیح نیست؛ 2. اینکه فقط ابونعیم ناقل روایت است، سبب سستی اعتبار آن می‌شود. 3. به اتفاق اهل علم، از اهل‌سنت، حدیث انذار جعلی است. اشکالات محتوایی عبارتست از: 1. معنای سخن شیعه این است که هدایت مسلمانان به دست علی صورت می‌گیرد نه به وسیله‌ پیامبر! 2. مطابق آیه باید هدایت‌گران متعدد باشند نه یک فرد؛ زیرا در آیه آمده است "و لکل قوم هاد". پس علی نمی‌تواند تنها مصداق هادی در این آیه باشد.3. لازمه سخن شیعه تقسیم شغل میان پیامبر و علی است؛ یعنی پیامبر شغل انذار و علی شغل هدایت‌گری را به عهده دارد. این ادعا با آیه 52 سوره شوری که پیامبر را هدایت‌گر به سوی راه راست معرفی می‌کند، (شوری /آیه آخر) ناسازگار است. 4. این ادعای شیعه که آیه مربوط به علی است، عین ادعای بهائیت است که گفته‌اند این آیه مربوط به بهاء الله است! پاسخ 1⃣ حدیث انذار نه تنها در منابع حدیثی شیعه همچون کتاب سلیم بن قیس هلالی، الاحتجاج طبرسی، الاصول السته عشر، تفسیر فرات الکوفی، تفسیر العیاشی، اصول کافی، امالی شیخ صدوق، بحارالانوار مجلسی و غیره آمده است، در کتاب‌های علمای مشهور اهل‌تسنن مانند حاكم در كتاب «المستدرك»، حموينى في «فرائد السمطين»، ذهبي در میزان الاعتدال، الحسكاني في «شواهد التنزيل»، بيهقي شافعي در کتاب تفسیرش «التهذيب» ، ميبدى يزدي در کتاب «شرح ديوان أميرالمؤمنين»، و غیره نقل شده است. بنابراین اشکالات سندی حدیث مذکور، برطرف می‌شود. از این رو با توجه به وجود ناقلان مختلف و کثرت نقل حدیث انذار در کتاب‌های روایی اهل سنت جای هیچگونه شبهه‌ای در صدور حدیث انذار درباره فضلیت امام علی (علیه‌السلام) وجود ندارد. ادعای جعلی و کذب‌بودن حدیث یا اینکه تنها ناقل حدیث ابونعیم است، سخنی از روی تعصب است. همچنین روشن است که صحت یا عدم‌صحت برخی از مطالب کتاب الفردوس دیلمی خدشه‌ای به صحت صدور این حدیث وارد نمی‌کند. 2⃣ سیاق آیه نشان می‌دهد که «انما انت منذر» در ارتباط با انکار رسالت پیامبر توسط کافران و درخواست‌های مکرر برای ارائه معجزات مادی است. مراد این قطعه از آیه که ای پیامبر! تو تنها بیم‌دهنده‌ای! این است که پیامبر اسلام وظیفه‌اش انذار مردم از پیامدهای نافرمانی از دستورات الهی است نه آوردن انواع معجزات و انجام کارهای خارق العاده‌ای که مشرکان از پیامبر درخواست داشتند. پس منظور آیه، هدایتگر نبودن پیامبراسلام نیست، چنانکه مراد از هادی در آیه فقط امام علی (علیه‌السلام) نیست، بلکه شامل پیامبر و یازده امام معصوم دیگر شیعه هم می‌شود. زیرا کلمه هادی به صورت نکره آمده و این بدین معنا است که برای هر قوم و ملتی، هادی‌ای وجود دارد. نام‌بردن از امام از باب انحصار نیست، بلکه از باب تطبیق مفهوم هادی بر مهم‌ترین مصداق آن پس از پیامبر است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951726/ 🆔@spasokh
🔸عنوان: استعمال عام واژه حرم 📝شبهه شماره 83 واژه حرم، تنها برای مسجد الحرام و برخی از اماکن دینی دیگر مثل مشعر الحرام جایز است و به کار بردن این واژه، برای مدفن پیامبر و دیگر شخصیت‌های مذهبی از جمله امامان شیعه، حرام و مشرکانه است. حتی حرم ساختن و بنای بر قبور امامان شیعی نیز عملی مشرکانه است. پاسخ 1⃣ مسلمانان در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون برخی از مقابر را حرم خوانده‌اند. صحابه و تابعان نیز بنای بر قبور و حرم ساختن را مشروع می‌دانستند. گزارشات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که صحابه و تابعان بر ساختن بنا بر قبور اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند مخصوصاً قبر پیامبر و بسیاری از صحابه آن حضرت مورد تکریم مسلمانان از صدر اسلام تاکنون بوده است. 2⃣ دو آیه در قرآن وجود دارد که عالمان اهل سنت در کتاب های تفسیریشان تصریح می کنند كه اين دو آيه، دليل بر جواز مشروعيت جواز بنای بر روي قبور بزرگان و اولياء و ساخت حرم برای آنان است. الف) آيه 21 سوره كهف (1) طبری در کتاب تفسیرش ذیل این آیه چنین می‌گوید: «مشركين گفتند: ما بر روي قبر آنان ساختمان يادبودي بناء مي كنيم، چون آنان فرزندان اجداد ما هستند. مسلمانان گفتند: ما سزاوارتريم، چون آنان مؤمن و موحد بودند و بر روي قبر آنها مسجد بناء مي كنيم و در اين مسجد عبادت مي كنيم».(2) ب)آيه 36 سوره نور(3) زمخشري در تفسير آيه مي‌گويد: «رفع بيوت، يا به معناي بناي بيوت است و يا به معناي تعظيم بيوت و بالا بردن قدر و منزلت بيوت است.».(4) معنای بیوت در این آیه را چه بناء و چه برافراشته شدن و چه گرامي داشتن بگیریم، بناء بر قبور انبياء و اولياء و حرم سازي و گنبد سازي، يكي از مصاديق بارز گرامي داشتن بيوت أنبيا و أئمه (عليهم السلام) است. 3⃣روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که صحابه پیامبر و بسیاری از مسلمانان به قبر پیامبر اسلام و بزرگان دین تبرک جسته‌اند؛ مانند: ابن منكدر، عبداللّه بن عمر، بلال حبشي ، عبداللّه، فرزند احمد بن حنبل و... . همچنین صحابه بارها به هنگام گرفتاري به قبر پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) متوسّل مي‌شدند. پی نوشت: 1. «إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَي أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا». 2. جامع البيان في تأويل القرآن، أبو جعفر الطبري، المحقق: أحمد محمد شاكر، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الأولى، 1420 هـ - 2000 م، ج17، ص635. 3. «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآَصَالِ». 4. الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، زمخشری، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، ج3، ص247. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951727/ 🆔@spasokh
عنوان: مصحف امام علی(علیه‌السلام) و عدم تحریف قرآن 📝شبهه شماره 84 شيعه ادعا مي كند كه بعد از رحلت پيامبر، حضرت علي (علیه‌السلام) قرآني را با ويژگي خاص تدوين كرد، اما آن را از همه، حتي از شيعيان پنهان نمود. شيعيان و علماي آنها هرچند در زبان قائلند كه قرآن كنوني را قبول دارند اما باور قلبي آنها اين است كه قرآن واقعي همان است كه حضرت علي (علیه‌السلام) نوشته است و الان در دست امام زمان(علیه‌السلام) است و قرآن كنوني تحريف شده است و رواياتي نيز در اصول كافي وارد شده مبني بر اينكه قرآن اصلي همان است كه در دست ائمه است. آنها در ظاهر اين روايات را رد مي كنند اما هيچ گاه در كتب خود تصريح به ضعف شان نمي كنند. پاسخ 1⃣ مصحف حضرت علي (علیه‌السلام) كتابي است مشتمل بر آيات و سوره هاي قرآن مطابق با ترتيب نزول و نيز مشتمل است بر بيان تفاسير آيات و شأن نزول ها و ... و لذا با قرآن فعلي تفاوتي ندارد مگر در ترتيب نزول، و هيچ روايتي با چشم پوشي از سند آن چنين دلالتي ندارد كه وجود مصحف علی، دال بر تحريف قرآني است كه نزد مردم است. بلکه منظور روايات همان تدوين قرآن توسط اميرالمؤمنين به ترتيب نزول و مباحث تفسيري موجود در آن است نه اينكه آياتي در آن باشد كه در قرآن فعلي نيست. 2⃣ علت مخفي بودن مصحف عبارت است از اينكه چون با سياست هاي سردمداران آن زمان مطابقت نداشت لذا آن را نپذيرفتند و در دوران خلافت خود حضرت هم به خاطر حفظ وحدت جامعه از ارائۀ آن خودداري نمودند و در اعصار بعدي هم وضع به گونه اي بود كه به دنبال از بين بردن يا تحريف آثار شيعيان بودند. 3⃣وقتی در دسترس قرار دادن مصحف در زمان امام علی (علیه‌السلام) و ائمه به مطالبه عمومی تبدیل نشده است ارائه آن به جامعه نه تنها مفید نیست بلکه منشا درگیری های فراوان خواهد شد. ازاین رو اختلاف مصاحف در زمان عثمان موجب تفرقه هایی در میان مسلمانان شد و عثمان با راهنمایی حذیفه بن یمان به توحید مصاحف اقدام کرد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951728/ 🆔@spasokh
عنوان: حرمت موسیقی 📝شبهه شماره 85 فتوا به حرمت موسیقی ناشی از سنّت گرایی فقیهان و نفهمیدن آیات و روایات موسیقی است و روش فقهاء در طول تاریخ در فهم روایات موسیقی از جمله مراجعه به لغت نامه‌های عامیانه اشتباه بوده است و همین مسئله سبب شده که موسیقی در عرصه زندگی دینمداران به کناری نهاده شود. فقهاء معمولا جرأت مخالفت با فتوای معروف را نداشتند و آن را به عنوان یک اصل مسلّم می¬پذیرفتند و نتیجه این جوّ، عدم پیشرفت فکری در حوزه های دینی شیعه بوده است. پاسخ 1⃣ فتاوای فقهاء در باب موسیقی ناشی از روایاتی است که در این باب وارد شده است. فقهای شیعه در فتوا دادن همیشه مراقب بودند تا مبادا حرامی را حلال و یا حلالی را حرام کنند. اگر فتوایی ناشی از رأی و دیدگاه شخصی باشد، اعتباری نخواهد داشت. این قانونی است که هر متدینی به آن ملتزم است و اصل کلام یک مؤمن این است که پیرو فرامین الهی است و تابع آراء بشری نیست. 2⃣ روایات مرتبط با موسیقی شامل احادیث صحیح، موثّق و غیر آن است. و از مجموع آنها استفاده می شود که شارع مقدّس نه تنها رأی مثبتی نسبت به استفاده از ابزار آلات موسیقی ندارد، بلکه نهی هم فرموده است. در برخی روایات بطور صریح فرموده اند: که من شما را از رقص و مزمار و ... نهی می کنم و یا برای نگهداری و نواختن ابزارآلات موسیقی عواقب شومی ذکر شده است. 3⃣اهل بیت (علیه‌السلام) وقتی با مردم زمان خود سخن می گفتند، با زبانی با آنان صحبت می کردند که متداول بین مردم بود و مردم آن را می فهمیدند، پس اگر بخواهیم معنای یک لغت را در زبان ائمه: بفهمیم باید معنای آن کلمه را در زبان مردم آن زمان بدست آوریم و این همان کاری است که فقیه با مراجعه به لغتنامه های تخصصی که درصدد بیان معنای حقیقی کلمات است، انجام می دهد. پس این ادّعاء که فقهاء برای بدست آوردن معانی کلمات موجود در روایات به لغتنامه های عامیانه مراجعه می کنند، ادّعایی بدون دلیل است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951730/ 🆔@spasokh
عنوان: عدم جواز ازدواج موقت با زن شوهردار 📝شبهه شماره 86 در کتاب اصول کافی، که از معتبرترین کتاب‌های شیعیان است، ازدواج موقت با زنان شوهردار مجاز شمرده شده است. در روایتی آمده است که یکی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) به امام گفت: زنی را به ازدواج موقت درآوردم و در اثناء معاشقه فهمیدم که شوهر دارد؛ امام به او گفت: چرا در این باره تحقیق کردی؟! یعنی مهم نبود که او شوهردار است و نباید با پرس و جو عیشت را مکدر می‌کردی! این روایت به خوبی نشان می‌دهد که در اسلام مسیر شهوت¬رانی مرد و خفت زن به عنوان ابزار هوسبازی او به خوبی تسهیل شده است؛ تا جایی که رابطه جنسی با زن شوهردار هم مجاز شده است. پاسخ 1⃣ ازدواج با زن شوهردار در مذهب شيعه حرام است، چه آن ازدواج دائم باشد يا موقت و روايتي كه به آن استدلال شده دقيقاً خلاف فهم اشكال كننده را مي¬رساند. هيچ¬كدام از فقهاي شيعه در طول تاريخ، فتوا به جواز ازدواج موقت با زن شوهردار نداده¬اند و هيچ روايتي مبني بر جواز اين مسئله وجود ندارد. 2⃣ ازدواج با زن شوهردار در صورت علم، علاوه برحرمت، كيفر نيز دارد. اگر كسي عمداً با زن شوهردار ازدواج كرده و با او نزديكي كند، در حقيقت مرتكب عمل زنا شده و احكام زنا بر او جاري مي‌شود. 3⃣جايگاه والاي زن در مكتب شيعه امري آشكار است كه در موارد متعدد از مصادر تشريع استفاده مي-شود. اينگونه روايات نیز بيانگر جايگاه والاي زن در جامعه است چرا كه به كلام زن اعتبار مي‌بخشد كه اگر بگويد: من متأهّل نيستم، به همين مقدار اكتفا شده و گفتار او پذيرفته مي‌شود و نيازي به تحقيق بيشتر نيست و نپذيرفتن كلام او به معني پذيرفتن او در جايگاه اتّهام است. پس اين نه تنها نشان خفّت زن نيست كه نشان عزّت و احترام اوست. 4⃣اگر مكلّفين در همه موارد خود را ملزم به احتياط و تحقيق بدانند، به حرج و سختي افتاده و نظم زندگي آنان مختلّ مي شود؛ در حالي كه دين اسلام دين سختي نيست بلكه دين آساني و وسعت است. يكي از مواردي كه اسلام احتياط را لازم ندانسته، بحث تحقيق كردن مرد در مورد مجرّد بودن زني است كه قصد ازدواج موقّت با او را دارد. در اين مورد هم مانند بسياري موارد ديگر، اسلام مسير ازدواج موقّت را دشوار نكرده است و به كلام خودِ زن در اين مسئله، اعتبار بخشيده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951733/ 🆔@spasokh
عنوان: احکام فقهی امضائی اسلام 📝شبهه شماره 87 اکثر احکام فقهی اسلام امضائی است؛ یعنی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) همان قواعد و اصولی که مردم زمانش در معاملات و تنظیم امور اجتماعی خود پذیرفته و بر طبق آن عمل می‌کردند، را پذیرفته و تأیید کرد. اداره جوامع پیشرفته امروزی با همان قوانين جامعه بسته‌ی حجاز، کاری اشتباه است. از این رو باید قوانین فقهی به یک سو نهاده شود و قوانین متناسب با شرایط کنونی جامعه طراحی گردد! پاسخ 1⃣ اسلام با احکام عرفی رایج در میان مردم عصر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سه گونه برخورد کرد: برخی را مطلقاً مردود شمرد، برخی را اصلاح کرد و برخی را به همان وضع که بود پذیرفت. اینطور نبوده که هرچه در عرف حجاز مورد پذیرش مردم بوده است، از سوی اسلام تأیید شود. نکته مهم دیگر آن است که بسیاری از آداب و رسوم مردم عصر جاهلیت که اسلام بر آن مهر تأیید زد، ریشه در ادیان گذشته داشته و از حضرت ابراهیم (علیه السلام) منشأ گرفته است. (1) بنابر این امضائیات اسلام نیز ریشه تأسیسی و الهی دارد. 2⃣ اگر معیار، وحی بوده است پس تأیید یا ردّ قوانین آن روز حجاز به سبب مطابقت آن با اراده‌ی تشریعی خداوند و فطرت انسانی بوده است. اگر این مبنا را بپذیریم آنگاه از آنجا که فطرت انسانی همواره ثابت و یکسان جریان دارد و اراده‌ی تشریعی خداوند هم نقض نشده است، همان قوانین مورد تأیید اسلام امروز هم مشروعیت خود را حفظ کرده و منطبق بر نیازهای ماست. 3⃣هرگز اینگونه نبود که اسلام هرچه از احکام و قوانین که میان مردم حجاز جریان داشت، تأیید کند. مبنای اسلام در وضع احکام و رد یا تأیید عرف، فطرت بشریست؛ فطرت یا همان نحوه‌ی خلقت انسان، امری ثابت، همگانی و فراتاریخی است .فطری بودن احکام و آموزه‌ها، علت ثبوت و کارایی احکام اسلامی در تمام جوامع و اعصار است. 4⃣علاوه بر این باید بپذیریم که همه‌ی احکام و قوانین موجود در حجاز صدر اسلام، عاری از حکمت و عقلانیت نبوده است. اسلام با پذیرش آنچه عقلانی و درست بود و وانهادن آنچه غیرعقلانی و نادرست بود، نظام پویا و تازه‌ای از احکام اجتماعی بنا نهاد که برای همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها مناسب و سودمند است. از این گذشته نهاد احکام حکومتی، احکام ثانویه و اجتهاد مداوم مجتهدان از بروز مشکلاتی در امر قانون‌گذاری پیش‌گیری می‌کند! پی نوشت: 1. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل،چاپ محمدبن فتح‌الله بدران، قاهره (افست قم ۱۳۶۷ش) ج2، ص594- 601، « أول من طلق ثلاثا على التفرقة إسماعيل بن إبراهيم عليهما السلام، و كان العرب يفعلون ذلك، فتطلقها واحدة و هو أحق الناس بها، حتى إذا استوفى الثلاث انقطع السبيل عنها، و منه قول الأعشى» 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951734/ 🆔@spasokh