💠 منشا دین فطرت و عقل یا جهل و ترس 💠
سؤال:
#ترس انسان از اموری که برایش راز آلود بود و به دلیل عدم پیشرفت علم، پاسخی برایش نمی توانست پیدا کند همچون زلزله، کسوف، مرگ و ... مهم ترین انگیزه پیدایش چیزی به نام #دین بود که با نسبت دادن این اسرار به ماورای طبیعت و آفریدگار برایش آرامش می آورد؛👌 اما امروزه با پیشرفت #علم و کشف بسیاری از رازهای گذشته و امید بشر به یافتن اسرار باقیمانده، انسان باید با اتکا به خرد و دستاوردهای علمی، از خرافات و ماورای طبیعت نامفهوم رهایی یابد.
📝 چکیده پاسخ:
1⃣ مبناى شبهه بالا، فرضيه برخی جامعهشناسان است که هيچ دليل علمى بر صحّت آن وجود ندارد.
2⃣ گرایش فطری انسان به خدا و بینش عقلانی آدمی که آموزه های دینی بر اساس آن به اثبات می رسد، با این پیش فرض که گرایش انسان به دین را صرفا معلول جهل او نسبت به امور رازآلود می داند سازگاری ندارد.
3⃣ اگر #منشا پیدایش مذهب، ترس و جهل باشد باید امروزه با کشف بسیاری از علل، مذهب هم از بین برود در حالی که در همین عصربسيارى از انديشمندان بزرگ كه بيش از ديگران، از علل پديدهها آگاه هستند، اعتقاد يقينى به وجود خداى حكيم دارند.
4⃣ اگر چه ترس و یا نشناختن علل طبیعی برخی پدیده ها ممکن است موجب توجه به خدا گردد، اما این بدین معنا نیست که #خدا هم زاییده ترس و جهل انسان است، چنانکه ممکن است گاه یک انگیزه روانی مثل شهرت طلبی باعث یک تلاش علمی در یک زمینه ای شود، اما کسی بدین خاطر، نتایج آن علم را معلول آن انگیزه نمی داند.
5⃣اگر ترس و نگرانی انگیزه پیدایش دین باشد، با وجود دین باید ترس و نگرانی هم از بین برود درحالی که تکالیف و آموزه هایی که در دین مطرح می شود مثل قبر و قیامت، عذاب، نکیر و منکر و ... خود به ترس و نگرانی هایی در متدینین دامن می زند که در قیاس با دلهره نسبت به بلایای طبیعی شاید بیشتر هم باشد.
6⃣ اعتقاد به اینکه انگیزه پیدایش مذهب، تلاش بشر برای رهایی از ترس بوده است، تبیین کاملی نیست چون بسیاری از مواقع ،صرف یافتن علت حادثه، ترس را از بین نمی برد، حتی اگر آن تعلیل علمی باشد و نه وهمی!
7⃣بر خلاف روان شناسانی همچون فروید، برخی محققان و روان شناسان معتقدند انسان به لحاظ روحی و روانی حداقل دارای چهار بعد است که عبارتند از: حس حقیقتجویی، زیبایی، نیکی و مذهب، لذا اعتقاد به خدا ریشه در اعماق روان آدمی داشته و تراوشی از درون به بیرون است؛ به عبارتی اعتقاد به خدا یکی از ابعاد روح آدمی و از احساسات اصیل اوست و نه تنها زندگی مادی، آن را به وجود نیاورده است، بلکه چه بسیارند انسانهایی که زندگی مادی خود را فدای مذهب میکنند؛ بنابراین، حس مذهبی از درون نشأت گرفته و امری فطری است.(1)
پی نوشت:
📚1. ر.ک: سبحانی، جعفر، مدخل مسایل جدید در علم کلام، ص183، ناشر موسسه امام صادق علیه السلام، چاپ سوم تابستان 1386.
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9435/
🆔@spasokh