♨️ ماه من رخ بنما
صحرا دگر جای تو نیست
♨️🔻امیرالمومنین سلام الله علیه فرمود:
🔹[حضرت مهدی عجل الله فرجه] شيوه عدالت را به شما نشان مى دهد و احكام از بين رفته كتاب و سنّت را زنده سازد.
🔹فيُريكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السّيرَةِ وَ يُحْيى مَيِّتَ الْكِتابِ وَ السُّنَةِ.
📚نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸
#حضرت_مهدی
#امام_زمان
🌸 امام صادق (ع):
✍ هرکس میخواهد از یاران مهدی باشد، علاوه بر ترک گناه، باید از شُبَهات هم دوری کند. یعنی مواظب باشد که هر چیزی که در آن شُبهه گناه است مرتکب نشود.
📚 مکیال المکارم، جلد۲
✳️ منتظر مهدی(عج) باید تحلیل عمیق از دین داشته باشد
🔻 عصر #حسين (ع)، عصر غربت #دين بود و عصر #انتظار نيز چنين است. قيام امام حسين (ع) و فرزندش #مهدی (عج) برای احيای دين است. #منتظر مهدی (عج) بايد از دين و ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... #تحليلی_عميق داشته باشد تا در اين عصر -كه عصر #شبهات و #فتنهها است- بتواند #زمينهساز حركت مهدی (عج) باشد.
📚 از کتاب #عاشورا_و_انتظار
👤 #مسعود_پورسیدآقایی
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
#⃣ #انتظار #وظایف_منتظران #جهاد_تبیین
17.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با امام زمان باش، پادشاهی کن...
داستان علامه حلی
مرحوم کافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حجت الاسلام عالی/«به نبودنش عادت کردیم» غیبت امام زمان متاسفانه برای بعضی از شیعیان عادی شده
#امام_زمان
🌺🌷السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام🌺🌷
🖊 #علامه_حسن_زاده_آملی ره:
هر جا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغلکاری و فریبکاری نباشد، هر جا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، امام زمان(عج) آنجا تشریف دارند.
✳️ امام خودش به ما توجه میکند، اگر...
🔻 مردم زیادی از من پرسیدهاند که چه کنیم #امام_زمان را ببینیم؟ به آنها گفتهام: چشمت #گناه نکند، لیاقت ملاقات پیدا میکنی. شما اگر توی یک ظرفی حنا درست کردی، آن ظرف پس از شستن هم بوی حنا میدهد. اگر چشمی گناه کرد، آلوده میشود. البته ما وظیفه نداریم که کارهایمان را تعطیل کنیم، برویم دنبال دیدن امام زمان (عج)! همانطور که یاران #امام_صادق علیه السلام وظیفه نداشتند بروند دنبال دیدن امام صادق علیه السلام. آنچه مهم است، #شناخت و #اطاعت است، گرچه زیارت و ملاقات هم یک ارزش است؛ اما چنین تکلیفی نداریم. اگر #تقوا داشته باشیم، امام، خودش، به ما توجه میکند.
👤 #حجت_الاسلام_قرائتی
📚 از کتاب #تمثیلات_مهدوی
📖 ص ۱۱۵
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
#⃣ #مهدویت #انتظار #وظایف_منتظران
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
ادیسون در سنین پیری پس از كشف لامپ، یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد...این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...
پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید كه پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!
من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟!!!!!! چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!
پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید. مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند. در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد...! در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكر می كنیم! الآن موقع این كار نیست! به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!!!
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه تلخ اختراع کرد.
در خلال زندگی با هزاران پستی و بلندی مواجهیم. زندگی سفری اکتشافی است. لحظاتی از آن در قلهها سپری میشود و لحظاتی در قعر درههای ناامیدی. شما باید از دردها و شادیها استفاده کنید و بهره ببرید، نه آنها از شما. اگر این نکته را دریابید، کنترل زندگیتان را در دست خواهید گرفت.
یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت، پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد...
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد.
اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده...
عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند...
لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند.
یک لیوان آب کدر را با همه آلودگیها و ذرات درونش تجسم کنید. اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همه آب کثیف از لیوان خارج میشود و آبی که لیوان را پر میکند، کاملا شفاف خواهد بود. لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم. فقط بایستی آنچه را درست بود جایگزین میکردیم و طولی نمیکشید که آنچه غلط بود، از بین میرفت.
همین امر درباره شیوه فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و میتوانمها؛ آنگاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت.
👤جوئل اوستین
یک_جرعه_کتاب 📚
فلاسفهای از روم و یونان که به رواقیون مشهور بودند، این ترفند را برای رفع هر نگرانیای توصیه کردند:
دقیقاً مشخص کنید بر چه چیزهایی میتوانید اثر بگذارید و بر چه چیزهایی نه. فقط به بخش اول بپردازید. اجازه ندهید بخش دوم در ذهن شما رژه برود.
دو هزار سال بعد از این گروه، خداشناس آمریکایی رینولد نیبور به این شکل مسئله را توضیح داد: «خدایا، به من آرامش کافی بده برای پذیرش چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستم، شجاعت بده برای تغییر چیزهایی که قادر به تغییر آن هستم و حکمت کافی به من عطا فرما تا این دو را از هم تمیز دهم.»
به نظر آسان میآید، امّا اینطور نیست. «آرامش» چیزی نیست که با فشردن یک دکمه و به صورت آنی به وجود بیاید.
"رولف_دوبلی"
📗هنر خوب زندگی کردن
یک مورد مهم از رعایت نکردن حدود خود در زندگی ما افرادی هستند که رُک بودن رو با فضولی اشتباه می گیرند و بسیاری از مشکلات به دلیل عبور از همین مرزهاست
رُک بودن به معنای ابراز نظر شخصی در مورد مسائلی است که مربوط به خود ما می شود!
مثلا "بستنی دوست ندارم" و این موضوع را به صراحتاً بازگو می کنم؛ یا دوستی می پرسد "میای بریم بیرون؟" براحتی میگویم نه، الان حوصله ندارم...
این میشه نظر شخصی در مورد خود!
و اما فضولی، گستاخی یا وقاحت این است که نظرات ما در مورد مسائل خصوصی دیگران مطرح شود؛
مثلا کسی به دوستش میگوید "چقدر چاق یا لاغر هستی!" یا در مورد خصوصیات چهره اون نظر می دهد!" و تازه میگوید ببخشیدا من رک هستم!!! یا کسی میهمانی رفته می نالد که چرا پله های شما زیاده! چرا تو این محله خونه گرفتید! چرا نور خونتون کمه آدم دلش می گیره! فلانی حقوق شوهرت یا خودت چقدره؟ یا چرا کمه! فلانی با مردی یا خانمی که ازدواج کردی در حد تو نیست! یا تو در حد او نیستی!
و اینجا دقیقا همون جاییه که میخواهند رفتارای زشتشونو پشت کلمه رک بودن پنهان کنند...
تفاوت "رُک" بوﺩن ﻭ "فضول" بودن به همین سادگی است!
نظر دادن راجع به ظاهر و تیپ و درس و ازدواج و بچه دار شدن دیگران و کلا مسائلی که هیچ ربطی به ما نداره مصداق بارز فضولی و حتی بیشعوریه...اصلا چرا وقتی کسی از ما نظری که با ما ربط نداره نپرسیده اصرار داریم که حتما یه حرفی بزنیم...
برای برقراری ارتباط با بقیه بهتره کمی مطالعه کنیم و اگر اصرار به حرف زدن داریم یک صحبت پر مغز داشته باشیم
امام على:
برترين ادب، آن است كه انسان در حدّ خود بايستد و از اندازه خويش فراتر نرود