eitaa logo
صبح صادق
3.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
484 ویدیو
350 فایل
کانال رسمی هفته نامه صبح صادق
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺گیس‌کشی براندازها 🔹یادداشت سیاسی 1080 🖊یعقوب ربیعی - کارشناس سیاسی 📝برای اینکه آنچه را که گفته شد، به صورت عینی بیابیم، باید به مواضع اخیر و زد و خوردهای اخیر براندازها توجه کنیم. پس از اینکه این کمپین رضا پهلوی را به این توهم رساند که او مالک الرقاب آینده ایران است، در مصاحبه با «من و تو» با رقیب قدیمی‌اش، یعنی سازمان مجاهدین تسویه حساب کرد و رفتار دوگانه آنها را زیر سؤال برده و گفت: «یک سازمانی ادعای دموکراسی و برابری کند، اما در خود آن سازمان، زنان یک‌طرف و مردان جدا از هم می‌نشینند و اسمش را هم می‌خواهند دموکراسی و حقوق بشر بگذارند. نمی‌دانم این را چطور می‌خواهند توجیه کنند؟» 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》دریافت کنید @ssweekly
🔺کودتایی پیچیده‌تر از 28 مرداد 🔹بررسی سناریوی براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا ـ‌ 2 🖊مهدی سعیدی - دبیر گروه تاریخ 📝منافقین با نفوذ در شبکه کودتا سعی داشتند در صورت موفقیت کودتا با کودتاگران همکاری کنند و در صورت مشاهده علایم شکست آنان، با مطلع کردن بنی‌صدر در مقام رئیس‌جمهور هم وی را نسبت به توان اطلاعاتی خود واقف کرده و هم اعتراف‌های گوناگون درباره همکاری این گروهک با کودتاچیان را خنثی کنند. منافقین همچنین مسعود کشمیری و جواد قدیری را وارد ستاد خنثی‌سازی کودتا کردند تا سر نخ‌های ارتباط گروهک نفاق با عوامل کودتا را از بین ببرند. در متن بازجویی یکی از سران کودتا به نقل از مسئولان سیاسی کودتا آمده است، مذاکره با سازمان مجاهدین خلق به نتیجه رسیده بود: «می‌گفت که ما این قول را از مجاهدین خلق گرفته‌ایم که آن روز [روز کودتا] بی‌طرف بمانند. در عوض اینکه آن روز بی‌طرف می‌مانند، به‌شان قول داده‌ایم که آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند.» 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》 دریافت کنید @ssweekly
❤️سالگرد ورود امام خمینی (ره) به میهن و آغاز دهه فجر مبارک باد🥳🥳 @ssweekly
🔺انقلاب اسلامی معرف الگوی سوم زن است  | زن زندگی آزادی ✌️ 🔹مسئول امور زنان ستاد کل نیروهای مسلح در گفت‌وگو با صبح صادق 🖊انسیه ربیعی - خبرنگار 📝با وجود جایگاه والای زن در اسلام و اهمیت نقش مادر، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تأثیر دیدگاه‌های فرهنگ سنتی، زنان اجازه مشارکت در امور اجتماعی را نداشتند؛ به همین دلیل زمینه لازم برای شکوفایی استعداد آنها فراهم نمی‌شد. این مسئله مهم در اوج دوران ولنگار پهلوی هم به‌شدت نمایان بود که در وهله نخست زنانگی و سپس سبک زندگی بانوان را نشانه می‌گرفت و مانع بروز و ظهور آنها در جامعه می‌شد تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با هنرمندی و قدرت حضرت امام خمینی(ره) این سرکوب از زنان برداشته و امکان رشد و پیشرفت برای آنها فراهم شد. در همین راستا، برای بررسی نقش زن در جامعه پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با دکتر «مینو اصلانی» مسئول امور زنان ستاد کل نیروهای مسلح به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》دریافت کنید @ssweekly
اخبار صد ثانیه‌ای 12 بهمن.mp3
2.28M
۱۲ بهمن ۱۴۰۱ 🔻 «در ۱۰۰ثانیه» کانال صبح صادق 🔹تیتر اخبار تحولات داخلی و خارجی را هر روز در صبح صادق بشنوید. @ssweekly
🔺قانون‌گذار حامی زنان ایران | زن زندگی آزادی ✌️ 🔹 زهره الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس مطرح کرد 🖊گروه پرونده 📝پیشرفت‌ها و دستاوردهایی که زنان ایران‌زمین در طول 44 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی از خود به یادگار گذاشته‌اند، در دنیای امروز جایگاه رفیعی را برای آنها به وجود آورده است. پس از بهمن سال 1357، محیطی امن و سالم برای حضور اجتماعی زنان فراهم شد و تأکید حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه زنان باید در مقدرات اصلی مملکت دخالت کنند، فتح بابی بود برای اینکه بانوان اندیشمند، با فکر و دغدغه‌مند وارد عرصه‌های اجتماعی، علمی، مدیریتی، اقتصادی و... شوند و ظرفیت‌های خود را در مسیر انقلاب به کار بگیرند. 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》 دریافت کنید @ssweekly
🔺استقلال اقتصادی  | زن زندگی آزادی ✌️ 🔹پرونده ویژه دهه مبارک فجر 🖊میثم مهرپور - کارشناس سیاسی 📝یکی از دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی را می‌توان حرکت به سمت مدیریت اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای نفتی یا کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و افزایش نقش صادرات غیرنفتی- درآمدهای پایدار- در اقتصاد دانست. از این نظر که وابستگی اقتصاد ایران در سال‌های پیش از انقلاب به درآمدهای نفتی بیش از 90 درصد بوده و در آن سال‌ها عملاً چیزی با عنوان صادرات غیر نفتی مطرح نبود و اقتصاد ایران با وجود تفاوت ماهوی با اقتصاد کشورهای کوچک حاشیه خلیج‌فارس با روشی مشابه این کشورها- با محوریت پذیرش تقسیم کار جهانی، فروش نفت و واردات کالا- اداره می‌شد. در حالی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تغییر در این روند ایجاد و توجه روی صادرات غیر نفتی آغاز شد. 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》 دریافت کنید @ssweekly
🔺به استقبال لقاءالله 🔹قبیله عشق 📝 وقتى به جبهه می‌خواست برود تفألى به قرآن زده بود، آیه شریفه «مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» آمده بود؛ یعنى کسى که لقاء خداوندى را آرزومند است، قطعاً بداند اجل الهى در پیش روى اوست و او شنواى داناست، پس از این تفأل با خانواده، همسر و فائزه تازه به دنیا آمده‌اش خداحافظى تمام عیار کرد و مى‌دانست که بر اساس نوید قرآن کریم لقاء الهى را در پیش دارد و دیگر بر نمى‌گردد! او دیگر از دنیا رخت بربسته بود و روحش هر لحظه در انتظار وعده دیدار حضرت حق جل و علا بود. نمى‌دانم چند روز شده بود که به جبهه آمده بود؛ اما خدا خواست که شب قبل از شهادتش او را ببینم. 📌من درآن زمان در تیر ماه ١٣٦١ به عنوان تخلیه گر مجروح به منطقه عملیاتى رمضان در شلمچه خوزستان اعزام شده بودم و در کنار یک بیمارستان صحرایى در خط مقدم جبهه بودم که ناگهان دیدم شهید جلال افشار براى بازدید از مجروحان و وضعیت بیمارستان صحرایى به آنجا آمد؛ اما چه جمالى داشت! چفیه‌اى بر سر گذاشته بود و سیمایش، مانند ماه مى‌درخشید و کاملاٌ با دفعات قبل که او را مى‌دیدم، تفاوت داشت. همیشه چهره و محاسن زیبایى داشت؛ اما آن شب جمالش وصف‌ناپذیر بود، نمى‌دانستم که او در آستانه شهادت است! 📌تا اینکه غروب فردایش ۲۴/۴/۱۳۶۱ شهید افشار براى اقامه نماز با زبان روزه نداى اذان سر مى‌دهد و در حین گفتن اشهد ان محمدا رسول‌الله(ص) ترکشى به او اصابت می‌کند. من در بیمارستان صحرایى بودم که ماشین آمبولانس خاکى استتار شده‌ای به سرعت از راه رسید و مجروحى را تخلیه کردند و بر برانکارد گذاشتند. ناگهان با تعجب دیدم جلال افشار است و ترکش به پهلوى او اصابت کرده بود و خون به شدت جارى است. 📌هنوز از هوش نرفته بود و لبانش با اذکار الهى تکان می‌خورد و هـیچ آه و ناله‌ای هم نمی‌کرد، بلافاصله چند واحد خون تزریق کردند و لحظاتى بعد بالگردی هم براى انتقال مجروحان به اهواز رسید؛ ولى ظاهرا به بیمارستان نرسیده از شدت خونریزى جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و به لقاء الهى که شیفته‌اش بود، می‌رسد.    به نقل از مرتضی نجفی قدسی 📌جلال افشار۶  مهر 1335، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، کارگر بود و مادرش عذرا نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم دینی درس خواند. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. 24 تير 1361، با سمت مربی عقیدتی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شکم شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است. 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》 دریافت کنید @ssweekly
🔺 انقلاب اسلامی و ساختار نوین سیاسی  | زن زندگی آزادی ✌️ 🔹عبدالله گنجی در گفت وگو  با صبح صادق مطرح کرد 🖊زهرا ظهروند - خبرنگار 📝دکتر عبدالله گنجی، فعال سیاسی گفت: «نظام‌های سیاسی به خصوص نظام‌های پساانقلابی وقتی شکل می‌گیرند، طبیعی است که مشکلاتی دارند. یکی از اختلافات چالش‌برانگیز جمهوری اسلامی به منتقدان و مخالفانش این است که منتقدان و مخالفان فکر می‌کنند کسانی که به جمهوری اسلامی معتقد هستند، اینجا را مدینه فاضله می‌دانند و نسبت به مشکلات کر و کور هستند، در حالی که اینطور نیست.» وی افزود: «نکته مهم این است که ببینیم جمهوری اسلامی در این مسیر43 ساله با این موانع به کجا رسیده است؛ در این مسیر موانع و دست‌اندازهای بسیار بزرگ، بحران‌های بزرگ و به فرمایش امام راحل حوادث کمرشکن، جنگ تحمیلی هشت ساله دفاع مقدس، ترورها و 41 سال تحریم وجود داشته است. اگر اینطور احساس کنیم که انقلاب اسلامی از 23 بهمن ماه سال 1357 وارد بزرگراهی شده، اشتباه است و ... 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》دریافت کنید @ssweekly
اخبار صد ثانیه‌ای 13 بهمن.mp3
2.32M
۱۳ بهمن ۱۴۰۱ 🔻 «در ۱۰۰ثانیه» کانال صبح صادق 🔹تیتر اخبار تحولات داخلی و خارجی را هر روز در صبح صادق بشنوید. @ssweekly
🔺پوست‌اندازی تئاتر  | زن زندگی آزادی ✌️ 🔹نگاهی به چهل‌ویکمین جشنواره تئاتر فجر 🖊ندا کرمانشاهی - خبرنگار فرهنگی 📝چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در حالی امسال و در اولین روز از دومین ماه زمستان افتتاح شد که تفاوت‌هایی با ادوار گذشته این رویداد هنری داشته است؛ تفاوت‌هایی که موجب بیشتر دیده شدن خیلی از آثار این دوره شد. البته «کوروش زارعی» دبیر این دوره از جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیز این تفاوت‌ها را یادآوری کرده و گفته است: «امسال در بخش ارسال اثر تفاوت‌هایی وجود داشت، چرا که از سال‌های پیش ارسال مستقیم آثار به جشنواره حذف شده بود و جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر هیجان نداشت. اما امسال سازوکاری اندیشیدیم که آثار با جشنواره فجر به اجرا در بیایند تا مردم نسبت به کار هنرمندان کنجکاو شوند. از ویژگی‌های دیگر جشنواره امسال همزمان نبودن جشنواره تئاتر با جشنواره فیلم بود. 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》 دریافت کنید @ssweekly
🔺نور 🔹داستان 🖊سمانه رحمانی - نویسنده 📝هر بار که می‌خواستم از خانه بیرون بروم، خودم را توی آینه می‌دیدم. از خودم و چهره‌ام بدم می‌آمد. دوست داشتم هر جوری شده تغییرش بدهم. بعد معاینات اولیه، آزمایش‌ها را انجام دادم و حالا توی راه مطب بودیم. خیلی گشتیم تا مطب جدید دکتر را پیدا کردیم. احمد توی راه آخرین تلاشش را کرد تا من را منصرف کند، اما نتوانست. گوشم به این حرف‌ها بدهکار نبود، باید عمل می‌کردم و هیچ چیزی نمی‌توانست مرا از تصمیمم منصرف کند. سال‌ها دلم می‌خواست مثل یکی دو تا از همکلاسی‌هام بینی‌ام را عمل کنم. به خاطر همین مدت‌ها بود پس‌انداز می‌کردم. 📌احمد که نتوانست قانعم کند، من را جلوی مطب گذاشت و رفت تا دنبال جای پارک بگردد. مطب شلوغ بود. با بی حوصلگی نشستم. در ذهنم خودم را تصور می‌کردم. خودی را که آرزو داشتم ببینم. 📌خانمی کنارم نشست. دختر کوچک زیبایی در آغوش داشت. چقدر شلوغ بود. فکر نمی‌کردم عمل زیبایی این همه مشتاق داشته باشد. دستی روی سر دخترک کشیدم. برای سرگرمی و گذر وقت مشغول بازی با او شدم، اما دخترک حوصله نداشت. رنگ زرد صورتش لبخندش را بی‌رمق کرده بود. شاید از شلوغی مطب کلافه شده بود. از دختر کوچولو ناامید شدم و  با هیجان از مادرش پرسیدم تصمیم دارد مثل من بینی‌اش را عمل کند؟ 📌زن مثل بمبی منفجر شد. اشک توی چشمش جوشید. انگار منتظر گوشی شنوا بود تا دلش را خالی کند، حرف‌هایش مثل آتش ‌سوزانی بود. خنده صورتم محو شد. تازه تابلوی مقابلم را دیدم. متخصص خون... پزشکی بود که در همسایگی دکتر زیبایی‌، جا خوش کرده بود. 📌چه دل پر دردی داشت. شوهر کارگر و فرزند بیمار و هزار و یک جور سختی که باید به خاطر بیماری تحمل می‌کردند و از همه مهم‌تر پول عمل که قرار بود با فروش موتور و کمک چند نیکوکار تهیه شود...  . هاج و واج نگاهش می‌کردم، که منشی اسمم را صدا کرد. بلند شدم. سست و کرخت شده بودم. انگار پاهایم به زمین قفل شده بود. آرام و گنگ به سمت در رفتم و خودم را داخل اتاق انداختم. جلوی اتاق آینه بزرگی بود. ناخودآگاه خودم را در آینه برانداز کردم. دکتر لبخند شیرینی به لب داشت. چند نکته را بررسی و تاریخ عمل را مشخص کرد. بعد آرام و مهربان به رایانه روی میزش اشاره کرد و گفت:« به به! ببین من چهره شما رو با این نرم‌افزار طراحی کردم ببین خوشت  میاد؟» 📌به تصویرم خیره شدم... آیا این همانی بود که دوست داشتم ببینم؟ همانی که مدت‌ها توی ذهنم تصویرش را مجسم می‌کردم؟ صدای گریه‌های دخترک معصوم توی گوشم بود، تصویر مادر نگرانش و حرف‌هایی که تنم را لرزانده بود. 📌بدون اینکه چیزی بگویم از دکتر تشکر کردم و بیرون رفتم. چیزی در وجودم جوشید. حسی مادرانه و عجیب! به سمت زن رفتم. دخترش را که حالا در خواب شیرین فرو رفته بود، نوازش کردم. شماره حسابش را همانجا با اصرار گرفتم و همه پول عمل را به حسابش ریختم. آسوده از در مطب بیرون رفتم. احمد تازه از آسانسور بیرون آمده بود. با تعجب نگاهم کرد. شیرینی کاری که کرده بودم، قلب هر دوی‌مان را پر از نور کرده بود. 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت 《سنجاق شده》دریافت کنید @ssweekly