💌#خاطرات_شهدا
اولینبارے ڪه حاجحسن رفت سوریه🇸🇾
مجــــروح شد؛ زمانیڪه برگشت🇮🇷
رفتــــم عیــــادتــــش🤍
بعد از ڪلے صحبتڪردن بهش گفتم:
حاجے به نظرت بَــــس نیست؟!
اون زمان به اندازه ڪافے جبهه رفتی🧨
الآنم ڪه رفتے سوریه و اینجورے شدے!
بسّــــه دیگــــه،خستــــه نشــــدی؟😒
حاجحســــن اولش سڪوت ڪرد؛
بعدش یه نگاهے به آسمون ڪرد⛅️
و آهے از تهِ دل ڪشید💔
و گفت: شما ڪه نمیدونید
جــــوندادن رفیق تو بغلت یعنے چی!!
نمیدونید دیدن رفیقایے ڪه بخاطر من
یا رفقاے دیگهشون، خودشون رو
مینداختنــــد روے میــــن⛓⚙
ڪه بقیــه سالم بمونند یعنے چی!!
آیا این اِنصــافــه ڪه من بمونم‼️
📀راوے: دوست شهیــد #حسن_اڪبری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💌#خاطرات_شهدا
اولینبارے ڪه حاجحسن رفت سوریه🇸🇾
مجــــروح شد؛ زمانیڪه برگشت🇮🇷
رفتــــم عیــــادتــــش🤍
بعد از ڪلے صحبتڪردن بهش گفتم:
حاجے به نظرت بَــــس نیست؟!
اون زمان به اندازه ڪافے جبهه رفتی🧨
الآنم ڪه رفتے سوریه و اینجورے شدے!
بسّــــه دیگــــه،خستــــه نشــــدی؟😒
حاجحســــن اولش سڪوت ڪرد؛
بعدش یه نگاهے به آسمون ڪرد⛅️
و آهے از تهِ دل ڪشید💔
و گفت: شما ڪه نمیدونید
جــــوندادن رفیق تو بغلت یعنے چی!!
نمیدونید دیدن رفیقایے ڪه بخاطر من
یا رفقاے دیگهشون، خودشون رو
مینداختنــــد روے میــــن⛓⚙
ڪه بقیــه سالم بمونند یعنے چی!!
آیا این اِنصــافــه ڪه من بمونم‼️
📀راوے: دوست شهیــد #حسن_اڪبری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_شهدا
ازش پرسیدم چجوری اومدی اینجا؟
گفت با التماس.
گفتم چجوری گلوله رو بلند میکنی؟
گفت با التماس.
گفتم میدونی آدم چجوری شهید میشه؟
با لبخند گفت با التماس :)
+ شادی روح شهید مرحمت بالازاده صلوات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_شهدا
ازش پرسیدم چجوری اومدی اینجا؟
گفت با التماس.
گفتم چجوری گلوله رو بلند میکنی؟
گفت با التماس.
گفتم میدونی آدم چجوری شهید میشه؟
با لبخند گفت با التماس :)
+ شادی روح شهید مرحمت بالازاده صلوات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #مهدی_دهقان
♨️نذر عجیب
⭐️برادر شهید روایت میکند: مهدی وقتی به چهارسالگی میرسد، دچار فلج اطفال میشود. پدر و مادرم او را در تهران و کاشان پیش دکترهای زیادی میبرند اما بینتیجه میماند. آخرین پزشک میگوید شاید خودبهخود خوب شود و به نوعی جوابشان میکند.
🎈آن موقع مادرم مرا باردار بود. به امام رضا علیهالسلام متوسّل میشود و میگوید اگر مهدی شفا پیدا کرد، نام مرا رضا میگذارد. بعد هم نذر میکند اگر جنگ ادامه پیدا کرد و سنّ مهدی به جنگ قد داد، به جبهه برود. اگر هم جنگ تمام شد، او به مدّت سهماه با اسرائیل بجنگد.
⭐️شهادت مهدی بر اثر بمباران جنگندههای رژیم صهیونیستی نشان داد که نذر مادرمان قبول شده است. خدمت به جبههی مقاومت اسلامی همان هدفی بود که مهدی را به مشهدش در سوریه کشاند و سرانجام، در حملهی هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاه هوایی تیفور سوریه به آرزویش رسید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•