13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗حماسهای که سرنوشتساز شد!
🔻قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی سال ۵۶ استقلال و آزادی را برای ملت ایران به ارمغان آورد!
‼️دلیل #قیام_خونین_۱۹دی👇
با انتشار مقاله توهینآمیز احمد رشیدی در روزنامه اطلاعات، مردم شهر قم قبل از هر جا به این مطالب توهینآمیز واکنش نشان دادند که این واکنش در روز ۱۷ دی ماه سال ۵۶ زمینهساز قیام تاریخی قمیها در روز ۱۹ دی ماه شد.
در کتاب «انقلاب اسلامی ایران از دی ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده گزارشی از زبان شاهدان عینی این قیام تاریخی بدین شرح میخوانیم:
با وجود اینکه هنوز روزنامه به قم نرسیده بود، ولی خبر آن در قم پخش شده بود. به همین خاطر عصر شنبه، ۱۷ دی ماه که کامیون حامل روزنامه وارد شهر قم شد، عدهی کثیری از مردم بدان هجوم بردند و در لحظهای روزنامهها را به آتش کشیدند. ساواک در گزارشی وقایع این روز را چنین شرح داد:
«در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض، حدود ۱۰۰ عدد روزنامهی اطلاعات را پاره کردند. ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینی که در روزنامهی اطلاعات به خمینی شده بود، کلیهی دربهای حوزه تعطیل بود».
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady
بانوی استراتژیست🇮🇷🇵🇸
❗حماسهای که سرنوشتساز شد! 🔻قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی سال ۵۶ استقلال و آزادی را برای ملت ایران
❗مقاله توهین آمیز روزنامه ی اطلاعات
🔻مقاله ای با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در دو ستون سمت چپ صفحه 7 ، توسط فرد مجهول الهویه ای به نام «احمد رشیدی مطلق» نوشته شد و خطای نابخشودنی نام گرفت و ٤٠٠ روز بعد برای همیشه حکومت پهلوی فروپاشید.
▪️موضع سرسختانه امام(ره) در طی سه بیانیه ای که بعد از شهادت فرزندشان علیه شاه انجام گرفت، خشم و کینه شاه را برانگیخت و او با توجه به قوت قلبی که جیمی کارتر به شاه داد وقت را برای مبارزه با امام مغتنم شمرد و به صورت علنی به مخالفت با او پرداخت.
#قیام_خونین_۱۹دی_قم
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady
بانوی استراتژیست🇮🇷🇵🇸
❗مقاله توهین آمیز روزنامه ی اطلاعات 🔻مقاله ای با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در دو ستون سمت
💢متن #مقاله_احمدرشيدي_مطلق در روزنامه اطلاعات، ۱۷ دي ۱۳۵۶👇
🔻استعمار سرخ و سياه اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشوراي حسيني بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگري اتحاد استعمار کهن و نو شده است.استعمار سرخ و سياهش ، کهنه و نويش، روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با اينکه خصوصيت ذاتي آنان همانند است، خيلي کم اتفاق افتاده است که اين دو استعمار شناخته شده تاريخ با يکديگر همکاري نمايند، مگر در موارد خاصي ، که يکي از آن ها همکاري نزديک و صميمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ايران بخصوص برنامه مترقي اصلاحات ارضي در ايران است. سرآغاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه ۲۵۲۰ شاهنشاهي استعمار سرخ و سياه ايران را که ظاهرا هر کدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصي داشتند با يکديگر متحد ساخت، که مظهر اين همکاري صميمانه در بلواي روزهاي ۱۵ و ۱۶ خرداد ماه ۲۵۲۲(۱٣۴۲) در تهران آشکار شد. پس از بلواي شوم ۱۵ خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پايه ريزي شده بود ، ابتدا کساني که واقعه را مطالعه مي کردند دچار يک نوع سرگيجي عجيبي شده بودند، زيرا در يک جا رد پاي استعمار سياه و در جاي ديگر اثر انگشت استعمار سرخ در اين غائله به وضوح ديده مي شد. از يک سو عوامل توده اي که با اجراي برنامه اصلاحات ارضي همه اميدهاي خود را براي فريفتن دهقانان و ساختن انجمن هاي دهقاني نقش بر آب ميديدند در برابر انقلاب دست به آشوب زدند و از سوي ديگر مالکان بزرگ که ساليان دراز ميليونها دهقان ايراني را غارت کرده بودند و به اميد شکستن اين برنامه و رجعت به وضع سابق، پول در دست عوامل توده اي و ورشکستگان ديگر سياسي گذارده بودند و جالب اينکه اين دسته از کساني که باور داشتند ميتوانند چرخ انقلاب را از حرکت بازدارند و اراضي واگذار شده به دهقانان را از دست آنها خارج سازند ، دست به دامن عالم روحانيت زدند زيرا ميپنداشتند که مخالفت عالم روحانيت که در جامعه ايران از احترام خاصي برخوردار است، ميتواند نه تنها برنامه انقلاب را دچار مشکل سازد، بلکه همانطور که يکي از مالکان بزرگ تصور کرده بود( "دهقانان زمين ها را به عنوان زمين غصبي پس بدهند!" )ولي عالم روحانيت هوشيارتر از آن بود که عليه انقلاب شاه و ملت که منطبق با اصول وتعاليم اسلامي و به منظور ايجاد عدالت و موقوف شدن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ايران طراحي شده بود برخيزد. مالکان که براي ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزير و از روضه خوان تا چاقوکش را در اختيار داشتند، وقتي با عدم توجه عالم روحانيت و درنتيجه مشکل ايجاد هرج و مرج عليه انقلاب روبرو شدند و روحانيون برجسته حاضر به همکاري با آنها نشدند، در صدد يافتن يک"روحاني" برآمدند که مردي ماجراجو و بي اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماري و بخصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آن ها را تامين نمايد و چنين مردي را آسان يافتند. مردي که سابقه اش مجهول بود و به قشري ترين و مرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود و چون در ميان روحانيون عالي مقام کشور با همه حمايت هاي خاص موقعيتي بدست نياورده بود در پي فرصت مي گشت که به هر قيمتي هست خود را وارد ماجراهاي سياسي کند و شهرتي پيدا کند . روح الله خميني عامل مناسبي براي اين منظور بود و ارتجاع سرخ و سياه او را مناسبترين فرد براي مقابله با انقلاب ايران يافتند و او کسي بود که عامل واقعه ننگين 15 خرداد شناخته شد. روح الله خميني معروف به "سيد هندي" بود. درباره انتصاب او به هند هنوز حتي نزديکترين کسانش توضيحي ندارند، به قولي او مدتي در هندوستان بسر برده و در آنجا با مراکز استعماري انگليس ارتباطاتي داشته است و به همين جهت به نام سيد هندي معروف شده است. قول ديگر اين بود که او در جواني اشعار عاشقانه مي سروده و به نام هندي تخلص مي کرده است و به همين جهت به نام هندي معروف شده است و عده اي هم عقيده دارند که چون تعليمات او در هندوستان بوده فاميل هندي را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکي تحت تعليمات يک معلم بوده است. آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز ۱۵ خرداد به خاطر همگان مانده است، کسي که عليه انقلاب ايران و به منظور اجراي نقشه استعمار سرخ و سياه کمر بست و بدست عوامل خاص و شناخته شده عليه تقسيم املاک ، آزادي زنان، ملي شدن جنگل ها وارد مبارزه شد و خون بيگناهان را ريخت و نشان داد، هستند هنوز کساني که حاضرند خود را صادقانه در اختيار توطئه گران و عناصر ضدملي بگذارند. براي ريشه يابي از واقعه 15 خرداد و نقش قهرمان آن، توجه به مفاد يک گزارش و يک اعلاميه و يک مصاحبه کمک موثر خواهد کرد.
#قیام_خونین_۱۹دی_قم
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗حماسهای که سرنوشتساز شد!
🔻قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی سال ۵۶ استقلال و آزادی را برای ملت ایران به ارمغان آورد!
‼️دلیل #قیام_خونین_۱۹دی👇
با انتشار مقاله توهینآمیز احمد رشیدی در روزنامه اطلاعات، مردم شهر قم قبل از هر جا به این مطالب توهینآمیز واکنش نشان دادند که این واکنش در روز ۱۷ دی ماه سال ۵۶ زمینهساز قیام تاریخی قمیها در روز ۱۹ دی ماه شد.
در کتاب «انقلاب اسلامی ایران از دی ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده گزارشی از زبان شاهدان عینی این قیام تاریخی بدین شرح میخوانیم:
با وجود اینکه هنوز روزنامه به قم نرسیده بود، ولی خبر آن در قم پخش شده بود. به همین خاطر عصر شنبه، ۱۷ دی ماه که کامیون حامل روزنامه وارد شهر قم شد، عدهی کثیری از مردم بدان هجوم بردند و در لحظهای روزنامهها را به آتش کشیدند. ساواک در گزارشی وقایع این روز را چنین شرح داد:
«در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض، حدود ۱۰۰ عدد روزنامهی اطلاعات را پاره کردند. ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینی که در روزنامهی اطلاعات به خمینی شده بود، کلیهی دربهای حوزه تعطیل بود».
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady
❗مقاله توهین آمیز روزنامه ی اطلاعات
🔻مقاله ای با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در دو ستون سمت چپ صفحه 7 ، توسط فرد مجهول الهویه ای به نام «احمد رشیدی مطلق» نوشته شد و خطای نابخشودنی نام گرفت و ٤٠٠ روز بعد برای همیشه حکومت پهلوی فروپاشید.
▪️موضع سرسختانه امام(ره) در طی سه بیانیه ای که بعد از شهادت فرزندشان علیه شاه انجام گرفت، خشم و کینه شاه را برانگیخت و او با توجه به قوت قلبی که جیمی کارتر به شاه داد وقت را برای مبارزه با امام مغتنم شمرد و به صورت علنی به مخالفت با او پرداخت.
#قیام_خونین_۱۹دی_قم
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady
💢متن #مقاله_احمدرشيدي_مطلق در روزنامه اطلاعات، ۱۷ دي ۱۳۵۶👇
🔻استعمار سرخ و سياه اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشوراي حسيني بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگري اتحاد استعمار کهن و نو شده است.استعمار سرخ و سياهش ، کهنه و نويش، روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با اينکه خصوصيت ذاتي آنان همانند است، خيلي کم اتفاق افتاده است که اين دو استعمار شناخته شده تاريخ با يکديگر همکاري نمايند، مگر در موارد خاصي ، که يکي از آن ها همکاري نزديک و صميمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ايران بخصوص برنامه مترقي اصلاحات ارضي در ايران است. سرآغاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه ۲۵۲۰ شاهنشاهي استعمار سرخ و سياه ايران را که ظاهرا هر کدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصي داشتند با يکديگر متحد ساخت، که مظهر اين همکاري صميمانه در بلواي روزهاي ۱۵ و ۱۶ خرداد ماه ۲۵۲۲(۱٣۴۲) در تهران آشکار شد. پس از بلواي شوم ۱۵ خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پايه ريزي شده بود ، ابتدا کساني که واقعه را مطالعه مي کردند دچار يک نوع سرگيجي عجيبي شده بودند، زيرا در يک جا رد پاي استعمار سياه و در جاي ديگر اثر انگشت استعمار سرخ در اين غائله به وضوح ديده مي شد. از يک سو عوامل توده اي که با اجراي برنامه اصلاحات ارضي همه اميدهاي خود را براي فريفتن دهقانان و ساختن انجمن هاي دهقاني نقش بر آب ميديدند در برابر انقلاب دست به آشوب زدند و از سوي ديگر مالکان بزرگ که ساليان دراز ميليونها دهقان ايراني را غارت کرده بودند و به اميد شکستن اين برنامه و رجعت به وضع سابق، پول در دست عوامل توده اي و ورشکستگان ديگر سياسي گذارده بودند و جالب اينکه اين دسته از کساني که باور داشتند ميتوانند چرخ انقلاب را از حرکت بازدارند و اراضي واگذار شده به دهقانان را از دست آنها خارج سازند ، دست به دامن عالم روحانيت زدند زيرا ميپنداشتند که مخالفت عالم روحانيت که در جامعه ايران از احترام خاصي برخوردار است، ميتواند نه تنها برنامه انقلاب را دچار مشکل سازد، بلکه همانطور که يکي از مالکان بزرگ تصور کرده بود( "دهقانان زمين ها را به عنوان زمين غصبي پس بدهند!" )ولي عالم روحانيت هوشيارتر از آن بود که عليه انقلاب شاه و ملت که منطبق با اصول وتعاليم اسلامي و به منظور ايجاد عدالت و موقوف شدن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ايران طراحي شده بود برخيزد. مالکان که براي ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزير و از روضه خوان تا چاقوکش را در اختيار داشتند، وقتي با عدم توجه عالم روحانيت و درنتيجه مشکل ايجاد هرج و مرج عليه انقلاب روبرو شدند و روحانيون برجسته حاضر به همکاري با آنها نشدند، در صدد يافتن يک"روحاني" برآمدند که مردي ماجراجو و بي اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماري و بخصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آن ها را تامين نمايد و چنين مردي را آسان يافتند. مردي که سابقه اش مجهول بود و به قشري ترين و مرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود و چون در ميان روحانيون عالي مقام کشور با همه حمايت هاي خاص موقعيتي بدست نياورده بود در پي فرصت مي گشت که به هر قيمتي هست خود را وارد ماجراهاي سياسي کند و شهرتي پيدا کند . روح الله خميني عامل مناسبي براي اين منظور بود و ارتجاع سرخ و سياه او را مناسبترين فرد براي مقابله با انقلاب ايران يافتند و او کسي بود که عامل واقعه ننگين 15 خرداد شناخته شد. روح الله خميني معروف به "سيد هندي" بود. درباره انتصاب او به هند هنوز حتي نزديکترين کسانش توضيحي ندارند، به قولي او مدتي در هندوستان بسر برده و در آنجا با مراکز استعماري انگليس ارتباطاتي داشته است و به همين جهت به نام سيد هندي معروف شده است. قول ديگر اين بود که او در جواني اشعار عاشقانه مي سروده و به نام هندي تخلص مي کرده است و به همين جهت به نام هندي معروف شده است و عده اي هم عقيده دارند که چون تعليمات او در هندوستان بوده فاميل هندي را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکي تحت تعليمات يک معلم بوده است. آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز ۱۵ خرداد به خاطر همگان مانده است، کسي که عليه انقلاب ايران و به منظور اجراي نقشه استعمار سرخ و سياه کمر بست و بدست عوامل خاص و شناخته شده عليه تقسيم املاک ، آزادي زنان، ملي شدن جنگل ها وارد مبارزه شد و خون بيگناهان را ريخت و نشان داد، هستند هنوز کساني که حاضرند خود را صادقانه در اختيار توطئه گران و عناصر ضدملي بگذارند. براي ريشه يابي از واقعه 15 خرداد و نقش قهرمان آن، توجه به مفاد يک گزارش و يک اعلاميه و يک مصاحبه کمک موثر خواهد کرد.
#قیام_خونین_۱۹دی_قم
#بانوی_استراتژیست👇
@strategist_lady