eitaa logo
مطالعات شیعه در غرب
2.5هزار دنبال‌کننده
477 عکس
138 ویدیو
327 فایل
✳️ بررسی،شناسایی ومعرفی 🔹جریانها 🔹مراکز علمی،پژوهشی وتخصصی 🔹شخصیتهای متخصص وصاحبنظر 🔹منابع ومحتواهای موجود 🔹نشست وکنفرانسها درحوزه مطالعات شیعه پژوهی واسلام شناسی ✳️ارتباط با مدیر @ebnosiam مؤسسه بین المللی ترنم صلح @Thrillofpeace @allah4all
مشاهده در ایتا
دانلود
@ThrillofPeace ✳️ : آشنایی با و در حوزه 🔹 برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از: 1. (بیت المقدس/ رژیم اشغالگر قدس) www.ol.huji.ac.il دانشگاه عبری اورشلیم دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی است. «تشیع(ساختار سنتی دنیای اسلام)» و «اندیشمند مسلمان مؤثر سده های میانه: ابن طاووس و کتابخانه اش» و «کلام و فقه در شیعه امامیه» به قلم «اتان کولبرگ» و «کتاب مقدس و تفاسیر آن در شیعه امامیه اولیه» به قلم براشر، از جمله آثار منتشر شده توسط انتشارات این دانشگاه است. 2. (رژیم اشغالگر قدس) www.haifa.ac.il توجه این دانشگاه بیشتر بر زبان و ادبیات عرب است و در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو می پذیرد. یکی از دروس آن «ابوالفرج اصفهانی»(صاحب الاغانی) است. جهت گیری مقالات و اخبار این دانشگاه به سمت ایران، عراق، لبنان و شیعیان این مناطق است که عناوین بعضی از آنها عبارتند از: حزب الله کیست؟، قبایل عراقی و نظام پس از صدام. 3. (رژیم اشغالگر قدس) www.biu.ac.il تمرکز تحقیقات بخش مطالعات عربی ـ اسلامی این دانشگاه و دانشکده زبان عربی، بر مسائل مربوط به ایران به عنوان مدل عینی حکومت شیعه است. در این دانشگاه مجله «مریا» در حوزه مذهب، فلسفه، کلام و عرفان منتشر می شود. از جمله طرح های مطالعاتی این دانشگاه عبارتند از: انتخابات سال 2000م (2 خرداد 1376) ایران؛ انتقال نظام سیاسی ایران به سمت مدلی جدید؛ تلاش برای ایجاد دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران؛ ارزیابی نیروهای مسلح و نظامی جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه بر عکس العمل ایران نسبت به تحریم اقتصادی؛ ایران حل معما(نیکی کدی). 4. (آمریکا) www.harvard.edu تمرکز این دانشگاه بر حقوق اسلامی در عصر معاصر است که با افتتاح برنامه «مطالعات حقوق اسلامی» در دانشکده حقوق این دانشگاه از سال 1991م به صورت جدی پیگیری می شود. دروس این دانشگاه نیز عمدتاً درباره نظام قضایی و حقوقی اسلام بوده و سمینارهای آن نیز اکثراً حول موضوعات حقوق اسلامی است؛ ولی به تأثیر از وقایع 11سپتامبر همایش هایی مرتبط با آن برگزار کرده اند. در این دانشگاه در باره «مفهوم سلطان عادل در جامعه چند حزبی دینی» مناظراتی میان دکتر عبدالکریم سروش و دکتر محسن کدیور در سال 2001م برگزار شد. @ThrillofPeace 5. (آمریکا) www.princeton.edu هدف بخش مطالعات اسلامی این دانشگاه توسعه و پیشرفت مطالعات در حوزه عقاید و آداب اسلامی با تأکید بر تاریخ و فرهنگ خاورمیانه است. برخی از مواد درسی این دانشگاه عبارتند از: شیعه در دوران میانه، درآمدی بر اسلام، زیارت و سفر به اماکن مقدس اسلام،. ... از کتاب های الکترونیکی درباره خاورمیانه و اسلام این دانشگاه می توان به «دشمن در آینه بنیادگرایی اسلامی و محدوده های عقل گرایی مدرن» نوشته «ایبان» اشاره کرد. 6. (UCLA آمریکا) www.ucla.edu «مرکز مطالعات خاور نزدیک گوستاو وون گرانبوم» این دانشگاه به مطالعات اسلامی و بررسی مسائل مختلف فرهنگی ـ اجتماعی خاورمیانه مشغول است. اولین پایگاه اطلاعاتی خاورمیانه در این دانشگاه با عنوان MEORO جهت دستیابی به منابع و اطلاعات در رابطه با خاورمیانه فعال است. عناوین بعضی از دروس کارشناسی ارشد و دکتری عبارتند از: متون اسلامی، مشکلات موجود در هنر اسلامی، بررسی خاورمیانه، نهادهای نخستین اسلامی، مردم و حکومت در خاورمیانه، و مقدمه ای بر اسلام. از پژوهش های انجام شده در این مرکز می توان به این موارد اشاره کرد: «مطالعات اسلامی و آینده اسلام» (فضل الرحمن) و «تصوف و شهادت» (آنه ماری شیمل). 7. (آمریکا) www.yale.edu این دانشگاه در زمینه مطالعات اسلامی در مقطع دکتری پذیرش دارد. برخی از مواد درسی آن عبارتند از: شیعیان کلاسیک، توسعه افکار شیعی، جهاد و بنیادگرایی اسلامی (با تمرکز بر ایران، لبنان و مصر)، ساختار ایران مدرن. از موضوعات و پروژه های تحقیقی مرتبط با تشیع در این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: درآمدی بر تشیع (تاریخ و دکترین شیعیان دوازده امامی)، ریشه های انقلاب (تاریخ تشریحی ایران مدرن)، اسلام تندرو، اسلام و انقلاب در خاور میانه. در سایت دانشگاه مقالات متعددی در مورد شیعه موجود است. telegram.me/bayeganitabligh/907 ... 🔸مطالب بیشتر در "" 👈👈👈 @ThrillofPeace @studiesofshia
@ThrillofPeace ✳️ : آشنایی با و در حوزه 🔹 برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از: 1. (بیت المقدس/ رژیم اشغالگر قدس) www.ol.huji.ac.il دانشگاه عبری اورشلیم دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی است. «تشیع(ساختار سنتی دنیای اسلام)» و «اندیشمند مسلمان مؤثر سده های میانه: ابن طاووس و کتابخانه اش» و «کلام و فقه در شیعه امامیه» به قلم «اتان کولبرگ» و «کتاب مقدس و تفاسیر آن در شیعه امامیه اولیه» به قلم براشر، از جمله آثار منتشر شده توسط انتشارات این دانشگاه است. 2. (رژیم اشغالگر قدس) www.haifa.ac.il توجه این دانشگاه بیشتر بر زبان و ادبیات عرب است و در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو می پذیرد. یکی از دروس آن «ابوالفرج اصفهانی»(صاحب الاغانی) است. جهت گیری مقالات و اخبار این دانشگاه به سمت ایران، عراق، لبنان و شیعیان این مناطق است که عناوین بعضی از آنها عبارتند از: حزب الله کیست؟، قبایل عراقی و نظام پس از صدام. 3. (رژیم اشغالگر قدس) www.biu.ac.il تمرکز تحقیقات بخش مطالعات عربی ـ اسلامی این دانشگاه و دانشکده زبان عربی، بر مسائل مربوط به ایران به عنوان مدل عینی حکومت شیعه است. در این دانشگاه مجله «مریا» در حوزه مذهب، فلسفه، کلام و عرفان منتشر می شود. از جمله طرح های مطالعاتی این دانشگاه عبارتند از: انتخابات سال 2000م (2 خرداد 1376) ایران؛ انتقال نظام سیاسی ایران به سمت مدلی جدید؛ تلاش برای ایجاد دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران؛ ارزیابی نیروهای مسلح و نظامی جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه بر عکس العمل ایران نسبت به تحریم اقتصادی؛ ایران حل معما(نیکی کدی). 4. (آمریکا) www.harvard.edu تمرکز این دانشگاه بر حقوق اسلامی در عصر معاصر است که با افتتاح برنامه «مطالعات حقوق اسلامی» در دانشکده حقوق این دانشگاه از سال 1991م به صورت جدی پیگیری می شود. دروس این دانشگاه نیز عمدتاً درباره نظام قضایی و حقوقی اسلام بوده و سمینارهای آن نیز اکثراً حول موضوعات حقوق اسلامی است؛ ولی به تأثیر از وقایع 11سپتامبر همایش هایی مرتبط با آن برگزار کرده اند. در این دانشگاه در باره «مفهوم سلطان عادل در جامعه چند حزبی دینی» مناظراتی میان دکتر عبدالکریم سروش و دکتر محسن کدیور در سال 2001م برگزار شد. @ThrillofPeace 5. (آمریکا) www.princeton.edu هدف بخش مطالعات اسلامی این دانشگاه توسعه و پیشرفت مطالعات در حوزه عقاید و آداب اسلامی با تأکید بر تاریخ و فرهنگ خاورمیانه است. برخی از مواد درسی این دانشگاه عبارتند از: شیعه در دوران میانه، درآمدی بر اسلام، زیارت و سفر به اماکن مقدس اسلام،. ... از کتاب های الکترونیکی درباره خاورمیانه و اسلام این دانشگاه می توان به «دشمن در آینه بنیادگرایی اسلامی و محدوده های عقل گرایی مدرن» نوشته «ایبان» اشاره کرد. 6. (UCLA آمریکا) www.ucla.edu «مرکز مطالعات خاور نزدیک گوستاو وون گرانبوم» این دانشگاه به مطالعات اسلامی و بررسی مسائل مختلف فرهنگی ـ اجتماعی خاورمیانه مشغول است. اولین پایگاه اطلاعاتی خاورمیانه در این دانشگاه با عنوان MEORO جهت دستیابی به منابع و اطلاعات در رابطه با خاورمیانه فعال است. عناوین بعضی از دروس کارشناسی ارشد و دکتری عبارتند از: متون اسلامی، مشکلات موجود در هنر اسلامی، بررسی خاورمیانه، نهادهای نخستین اسلامی، مردم و حکومت در خاورمیانه، و مقدمه ای بر اسلام. از پژوهش های انجام شده در این مرکز می توان به این موارد اشاره کرد: «مطالعات اسلامی و آینده اسلام» (فضل الرحمن) و «تصوف و شهادت» (آنه ماری شیمل). 7. (آمریکا) www.yale.edu این دانشگاه در زمینه مطالعات اسلامی در مقطع دکتری پذیرش دارد. برخی از مواد درسی آن عبارتند از: شیعیان کلاسیک، توسعه افکار شیعی، جهاد و بنیادگرایی اسلامی (با تمرکز بر ایران، لبنان و مصر)، ساختار ایران مدرن. از موضوعات و پروژه های تحقیقی مرتبط با تشیع در این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: درآمدی بر تشیع (تاریخ و دکترین شیعیان دوازده امامی)، ریشه های انقلاب (تاریخ تشریحی ایران مدرن)، اسلام تندرو، اسلام و انقلاب در خاور میانه. در سایت دانشگاه مقالات متعددی در مورد شیعه موجود است. telegram.me/bayeganitabligh/907 ... 🔸مطالب بیشتر در "" 👈👈👈 @ThrillofPeace @studiesofshia
@studiesofshia ✳️ تفسیر قرآن: میان علم، تاریخ و عهدین ✳️ Qur'anic Hermeneutics: Between Science, History, and the Bible 🔹عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه ابوظبی) 🔹Abdulla Galadari 🔸کتاب تفسیر قرآن: میان علم و تاریخ و عهدین به بحث پیرامون اهمیت فهم تکثر معانی واژگان قرآنی می پردازد و درصدد است تا طرحی پیرامون روش تفسیر قرآن با نام «چندمعنایی بینامتنی» (intertextual polysemy) ارائه دهد. گلدری در این کتاب می کوشد تا بر اساس روش مذکور به بیان نمونه هایی از قرآن و کتاب مقدس بپردازد. او معتقد است قرآن کریم نه تنها قصد رد و اتهام بر انجیل ندارد بلکه می کوشد تا آن را بر اساس تعبیر خودش تفسیر کند. او در فصل نخست پیرامون نحوه پیدایش قرآن سخن می گوید و معتقد است این کتاب شرح و بیان جنبه های بشری تجربه و عمل پیامبر اکرم (ص) است. او به هیچ وجه جایگاه الهی قرآن را نفی نمی کند اما توضیح می دهد که در کتابش درصدد بیان این جنبه نیست. سپس می افزاید که در نگاه وی، قرآن باید به عنوان اثری فهمیده شود که به عهدین می‌پردازد و تلاش می کند آن را تفسیر کند. او به بحث پیرامون وضعیت روحی پیامبر (ص) می پردازد و پیامبر دارای تجربه های عرفانی می داند و البته چندین بار اذعان می کند که ایشان فاقد هرگونه بیماری روانی بوده اند. گلدری در فصل دوم به تفسیر قرآن پرداخته و معتقد است قرآن فقط دو روش تفسیر را مجاز دانسته است: اول اینکه خداوند معانی قرآن را تعلیم دهد و دوم رویکرد زبانی. وی می‌گوید روش‌های سنتی تفسیر، محلّ بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند و ماهیت چندمعناییِ بسیاری از کلمات عربی در قرآن، تفسیر قطعی را دشوار نموده است. وی در ادامه به روش کتاب خود پرداخته و آن را «چندمعنایی بینا‌متنی» عنوان کرده است، روشی که در اصل شامل تحلیل زبانی مقایسه‌ای مفصل، به عنوان ابزاری برای فرضیه‌سازی حالت‌های ذهنی پیامبر اکرمدر طی تجربه عرفانی اوست؛ گلدری تکرار می‌کند که هیچ قصد جدلی ندارد. گلدری در فصل سوم نمونه‌هایی از چندمعنایی میان‌متنی از منظر قرآنی و زبان عربی را ارائه کرده که بر نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) تمرکز دارد. گلدری استدلال می‌کند که در قرآن کریم، دانش به انسانی آموخته شده است که همانند اتصال جنین در رحم مادر، به خدا متمسک باشد. این استعاره گلدری را قادر می‌سازد تا این آیات قرآنی را با بحث بین نیکودموس(Nicodemus) و عیسی در فصل سوم انجیل یوحنا مقایسه کند. دو مقایسه دیگر بعدی، یکی مربوط به طلاق و دیگری مربوط به زکریا و پسرش می باشد. @studiesofshia فصل چهارم رابطه میان قرآن کریم و کتاب مقدس را با تمرکز بر این پرسش بررسی می‌کند که چرا قرآن کریم از مسیحیان می‌خواهد که از انجیل پیروی کنند، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد قرآن مخالف الهیات مسیحی است. استدلال اساسی گلدری این است که پیامبر اکرم(ص) می‌خواست خود را به عنوان یک پیامبر از جانب همان خدای کتاب مقدس اثبات کند و در این جهت، ارتباط و تفسیر متون کتاب مقدس برای پشتیبانی از ادعای ایشان مطرح گردید. بحث گلدری این است که از منظر قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده اما معنا و تفسیر آن از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، توسط یهودیان و مسیحیان معاصر ایشان تحریف شده است. از نظر گلدری، انحصار نجات (salvific exclusivism) هیچ مبنایی در قرآن ندارد. در فصل‌های پنجم تا هفتم کتاب، گلدری نمونه‌هایی از چندمعنایی بینا‌متنی در قرآن و کتاب مقدس ارائه کرده است. فصل پنجم به تعامل میان اصطلاحات قرآنی و مسیحی می‌پردازد و به طور خاص، مفاهیم پسر خدا، خدای پدر و تولد روحانی مورد نظر بوده است. در فصل ششم این دیدگاه مطرح می‌شود که قرآن لزوماً با اعتقاد عهد جدید مبنی بر اینکه عیسی از خدا متولد شده است، مغایرت ندارد بلکه سعی در تفسیر انجیل یوحنا دارد. در فصل هفتم، به تجسم کلمه (word) در انجیل یوحنا و پیوند درون‌متنی میان داستان خلقت در سفر پیدایش، انجیل یوحنا و قرآن کریم توجه شده است. طبق دیدگاه گلدری که در فصل ششم آمده، این متون متناقض یکدیگر نیست اما تفاسیری از این متون وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند و با هم تنش دارند. فصل هشتم، آخرین فصل اصلی است و گلدری در این قسمت از روش چندمعنایی میان‌متنی خود برای بحث پیرامون کنایه‌‌ها و تمثیلات قرآن بهره می‌گیرد. او منع از ربا را به عنوان مثال اصلی خود مطرح می‌کند و این پیشنهاد را ارائه نموده که منع، در درجه اول یک درس معنوی است و می‌خواهد به مخاطبان این نکته را یادآور شود که خداوند جان‌های مردم را به عنوان یک قرض برای مدتی مشخص به آن‌ها داده و لازم است آن را بازگردانند و تسویه کنند. @studiesofshia 👇👇👇
هدایت شده از مطالعات شیعه در غرب
@studiesofshia ✳️ تفسیر قرآن: میان علم، تاریخ و عهدین ✳️ Qur'anic Hermeneutics: Between Science, History, and the Bible 🔹عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه ابوظبی) 🔹Abdulla Galadari 🔸کتاب تفسیر قرآن: میان علم و تاریخ و عهدین به بحث پیرامون اهمیت فهم تکثر معانی واژگان قرآنی می پردازد و درصدد است تا طرحی پیرامون روش تفسیر قرآن با نام «چندمعنایی بینامتنی» (intertextual polysemy) ارائه دهد. گلدری در این کتاب می کوشد تا بر اساس روش مذکور به بیان نمونه هایی از قرآن و کتاب مقدس بپردازد. او معتقد است قرآن کریم نه تنها قصد رد و اتهام بر انجیل ندارد بلکه می کوشد تا آن را بر اساس تعبیر خودش تفسیر کند. او در فصل نخست پیرامون نحوه پیدایش قرآن سخن می گوید و معتقد است این کتاب شرح و بیان جنبه های بشری تجربه و عمل پیامبر اکرم (ص) است. او به هیچ وجه جایگاه الهی قرآن را نفی نمی کند اما توضیح می دهد که در کتابش درصدد بیان این جنبه نیست. سپس می افزاید که در نگاه وی، قرآن باید به عنوان اثری فهمیده شود که به عهدین می‌پردازد و تلاش می کند آن را تفسیر کند. او به بحث پیرامون وضعیت روحی پیامبر (ص) می پردازد و پیامبر دارای تجربه های عرفانی می داند و البته چندین بار اذعان می کند که ایشان فاقد هرگونه بیماری روانی بوده اند. گلدری در فصل دوم به تفسیر قرآن پرداخته و معتقد است قرآن فقط دو روش تفسیر را مجاز دانسته است: اول اینکه خداوند معانی قرآن را تعلیم دهد و دوم رویکرد زبانی. وی می‌گوید روش‌های سنتی تفسیر، محلّ بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند و ماهیت چندمعناییِ بسیاری از کلمات عربی در قرآن، تفسیر قطعی را دشوار نموده است. وی در ادامه به روش کتاب خود پرداخته و آن را «چندمعنایی بینا‌متنی» عنوان کرده است، روشی که در اصل شامل تحلیل زبانی مقایسه‌ای مفصل، به عنوان ابزاری برای فرضیه‌سازی حالت‌های ذهنی پیامبر اکرمدر طی تجربه عرفانی اوست؛ گلدری تکرار می‌کند که هیچ قصد جدلی ندارد. گلدری در فصل سوم نمونه‌هایی از چندمعنایی میان‌متنی از منظر قرآنی و زبان عربی را ارائه کرده که بر نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) تمرکز دارد. گلدری استدلال می‌کند که در قرآن کریم، دانش به انسانی آموخته شده است که همانند اتصال جنین در رحم مادر، به خدا متمسک باشد. این استعاره گلدری را قادر می‌سازد تا این آیات قرآنی را با بحث بین نیکودموس(Nicodemus) و عیسی در فصل سوم انجیل یوحنا مقایسه کند. دو مقایسه دیگر بعدی، یکی مربوط به طلاق و دیگری مربوط به زکریا و پسرش می باشد. @studiesofshia فصل چهارم رابطه میان قرآن کریم و کتاب مقدس را با تمرکز بر این پرسش بررسی می‌کند که چرا قرآن کریم از مسیحیان می‌خواهد که از انجیل پیروی کنند، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد قرآن مخالف الهیات مسیحی است. استدلال اساسی گلدری این است که پیامبر اکرم(ص) می‌خواست خود را به عنوان یک پیامبر از جانب همان خدای کتاب مقدس اثبات کند و در این جهت، ارتباط و تفسیر متون کتاب مقدس برای پشتیبانی از ادعای ایشان مطرح گردید. بحث گلدری این است که از منظر قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده اما معنا و تفسیر آن از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، توسط یهودیان و مسیحیان معاصر ایشان تحریف شده است. از نظر گلدری، انحصار نجات (salvific exclusivism) هیچ مبنایی در قرآن ندارد. در فصل‌های پنجم تا هفتم کتاب، گلدری نمونه‌هایی از چندمعنایی بینا‌متنی در قرآن و کتاب مقدس ارائه کرده است. فصل پنجم به تعامل میان اصطلاحات قرآنی و مسیحی می‌پردازد و به طور خاص، مفاهیم پسر خدا، خدای پدر و تولد روحانی مورد نظر بوده است. در فصل ششم این دیدگاه مطرح می‌شود که قرآن لزوماً با اعتقاد عهد جدید مبنی بر اینکه عیسی از خدا متولد شده است، مغایرت ندارد بلکه سعی در تفسیر انجیل یوحنا دارد. در فصل هفتم، به تجسم کلمه (word) در انجیل یوحنا و پیوند درون‌متنی میان داستان خلقت در سفر پیدایش، انجیل یوحنا و قرآن کریم توجه شده است. طبق دیدگاه گلدری که در فصل ششم آمده، این متون متناقض یکدیگر نیست اما تفاسیری از این متون وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند و با هم تنش دارند. فصل هشتم، آخرین فصل اصلی است و گلدری در این قسمت از روش چندمعنایی میان‌متنی خود برای بحث پیرامون کنایه‌‌ها و تمثیلات قرآن بهره می‌گیرد. او منع از ربا را به عنوان مثال اصلی خود مطرح می‌کند و این پیشنهاد را ارائه نموده که منع، در درجه اول یک درس معنوی است و می‌خواهد به مخاطبان این نکته را یادآور شود که خداوند جان‌های مردم را به عنوان یک قرض برای مدتی مشخص به آن‌ها داده و لازم است آن را بازگردانند و تسویه کنند. @studiesofshia 👇👇👇
@studiesofshia ✳️ تفسیر قرآن: میان علم، تاریخ و عهدین ✳️ Qur'anic Hermeneutics: Between Science, History, and the Bible 🔹عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه ابوظبی) 🔹Abdulla Galadari 🔸کتاب تفسیر قرآن: میان علم و تاریخ و عهدین به بحث پیرامون اهمیت فهم تکثر معانی واژگان قرآنی می پردازد و درصدد است تا طرحی پیرامون روش تفسیر قرآن با نام «چندمعنایی بینامتنی» (intertextual polysemy) ارائه دهد. گلدری در این کتاب می کوشد تا بر اساس روش مذکور به بیان نمونه هایی از قرآن و کتاب مقدس بپردازد. او معتقد است قرآن کریم نه تنها قصد رد و اتهام بر انجیل ندارد بلکه می کوشد تا آن را بر اساس تعبیر خودش تفسیر کند. او در فصل نخست پیرامون نحوه پیدایش قرآن سخن می گوید و معتقد است این کتاب شرح و بیان جنبه های بشری تجربه و عمل پیامبر اکرم (ص) است. او به هیچ وجه جایگاه الهی قرآن را نفی نمی کند اما توضیح می دهد که در کتابش درصدد بیان این جنبه نیست. سپس می افزاید که در نگاه وی، قرآن باید به عنوان اثری فهمیده شود که به عهدین می‌پردازد و تلاش می کند آن را تفسیر کند. او به بحث پیرامون وضعیت روحی پیامبر (ص) می پردازد و پیامبر دارای تجربه های عرفانی می داند و البته چندین بار اذعان می کند که ایشان فاقد هرگونه بیماری روانی بوده اند. گلدری در فصل دوم به تفسیر قرآن پرداخته و معتقد است قرآن فقط دو روش تفسیر را مجاز دانسته است: اول اینکه خداوند معانی قرآن را تعلیم دهد و دوم رویکرد زبانی. وی می‌گوید روش‌های سنتی تفسیر، محلّ بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند و ماهیت چندمعناییِ بسیاری از کلمات عربی در قرآن، تفسیر قطعی را دشوار نموده است. وی در ادامه به روش کتاب خود پرداخته و آن را «چندمعنایی بینا‌متنی» عنوان کرده است، روشی که در اصل شامل تحلیل زبانی مقایسه‌ای مفصل، به عنوان ابزاری برای فرضیه‌سازی حالت‌های ذهنی پیامبر اکرمدر طی تجربه عرفانی اوست؛ گلدری تکرار می‌کند که هیچ قصد جدلی ندارد. گلدری در فصل سوم نمونه‌هایی از چندمعنایی میان‌متنی از منظر قرآنی و زبان عربی را ارائه کرده که بر نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) تمرکز دارد. گلدری استدلال می‌کند که در قرآن کریم، دانش به انسانی آموخته شده است که همانند اتصال جنین در رحم مادر، به خدا متمسک باشد. این استعاره گلدری را قادر می‌سازد تا این آیات قرآنی را با بحث بین نیکودموس(Nicodemus) و عیسی در فصل سوم انجیل یوحنا مقایسه کند. دو مقایسه دیگر بعدی، یکی مربوط به طلاق و دیگری مربوط به زکریا و پسرش می باشد. @studiesofshia فصل چهارم رابطه میان قرآن کریم و کتاب مقدس را با تمرکز بر این پرسش بررسی می‌کند که چرا قرآن کریم از مسیحیان می‌خواهد که از انجیل پیروی کنند، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد قرآن مخالف الهیات مسیحی است. استدلال اساسی گلدری این است که پیامبر اکرم(ص) می‌خواست خود را به عنوان یک پیامبر از جانب همان خدای کتاب مقدس اثبات کند و در این جهت، ارتباط و تفسیر متون کتاب مقدس برای پشتیبانی از ادعای ایشان مطرح گردید. بحث گلدری این است که از منظر قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده اما معنا و تفسیر آن از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، توسط یهودیان و مسیحیان معاصر ایشان تحریف شده است. از نظر گلدری، انحصار نجات (salvific exclusivism) هیچ مبنایی در قرآن ندارد. در فصل‌های پنجم تا هفتم کتاب، گلدری نمونه‌هایی از چندمعنایی بینا‌متنی در قرآن و کتاب مقدس ارائه کرده است. فصل پنجم به تعامل میان اصطلاحات قرآنی و مسیحی می‌پردازد و به طور خاص، مفاهیم پسر خدا، خدای پدر و تولد روحانی مورد نظر بوده است. در فصل ششم این دیدگاه مطرح می‌شود که قرآن لزوماً با اعتقاد عهد جدید مبنی بر اینکه عیسی از خدا متولد شده است، مغایرت ندارد بلکه سعی در تفسیر انجیل یوحنا دارد. در فصل هفتم، به تجسم کلمه (word) در انجیل یوحنا و پیوند درون‌متنی میان داستان خلقت در سفر پیدایش، انجیل یوحنا و قرآن کریم توجه شده است. طبق دیدگاه گلدری که در فصل ششم آمده، این متون متناقض یکدیگر نیست اما تفاسیری از این متون وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند و با هم تنش دارند. فصل هشتم، آخرین فصل اصلی است و گلدری در این قسمت از روش چندمعنایی میان‌متنی خود برای بحث پیرامون کنایه‌‌ها و تمثیلات قرآن بهره می‌گیرد. او منع از ربا را به عنوان مثال اصلی خود مطرح می‌کند و این پیشنهاد را ارائه نموده که منع، در درجه اول یک درس معنوی است و می‌خواهد به مخاطبان این نکته را یادآور شود که خداوند جان‌های مردم را به عنوان یک قرض برای مدتی مشخص به آن‌ها داده و لازم است آن را بازگردانند و تسویه کنند. @studiesofshia 👇👇👇
هدایت شده از مطالعات شیعه در غرب
@studiesofshia ✳️ تفسیر قرآن: میان علم، تاریخ و عهدین ✳️ Qur'anic Hermeneutics: Between Science, History, and the Bible 🔹عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه ابوظبی) 🔹Abdulla Galadari 🔸کتاب تفسیر قرآن: میان علم و تاریخ و عهدین به بحث پیرامون اهمیت فهم تکثر معانی واژگان قرآنی می پردازد و درصدد است تا طرحی پیرامون روش تفسیر قرآن با نام «چندمعنایی بینامتنی» (intertextual polysemy) ارائه دهد. گلدری در این کتاب می کوشد تا بر اساس روش مذکور به بیان نمونه هایی از قرآن و کتاب مقدس بپردازد. او معتقد است قرآن کریم نه تنها قصد رد و اتهام بر انجیل ندارد بلکه می کوشد تا آن را بر اساس تعبیر خودش تفسیر کند. او در فصل نخست پیرامون نحوه پیدایش قرآن سخن می گوید و معتقد است این کتاب شرح و بیان جنبه های بشری تجربه و عمل پیامبر اکرم (ص) است. او به هیچ وجه جایگاه الهی قرآن را نفی نمی کند اما توضیح می دهد که در کتابش درصدد بیان این جنبه نیست. سپس می افزاید که در نگاه وی، قرآن باید به عنوان اثری فهمیده شود که به عهدین می‌پردازد و تلاش می کند آن را تفسیر کند. او به بحث پیرامون وضعیت روحی پیامبر (ص) می پردازد و پیامبر دارای تجربه های عرفانی می داند و البته چندین بار اذعان می کند که ایشان فاقد هرگونه بیماری روانی بوده اند. گلدری در فصل دوم به تفسیر قرآن پرداخته و معتقد است قرآن فقط دو روش تفسیر را مجاز دانسته است: اول اینکه خداوند معانی قرآن را تعلیم دهد و دوم رویکرد زبانی. وی می‌گوید روش‌های سنتی تفسیر، محلّ بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند و ماهیت چندمعناییِ بسیاری از کلمات عربی در قرآن، تفسیر قطعی را دشوار نموده است. وی در ادامه به روش کتاب خود پرداخته و آن را «چندمعنایی بینا‌متنی» عنوان کرده است، روشی که در اصل شامل تحلیل زبانی مقایسه‌ای مفصل، به عنوان ابزاری برای فرضیه‌سازی حالت‌های ذهنی پیامبر اکرمدر طی تجربه عرفانی اوست؛ گلدری تکرار می‌کند که هیچ قصد جدلی ندارد. گلدری در فصل سوم نمونه‌هایی از چندمعنایی میان‌متنی از منظر قرآنی و زبان عربی را ارائه کرده که بر نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) تمرکز دارد. گلدری استدلال می‌کند که در قرآن کریم، دانش به انسانی آموخته شده است که همانند اتصال جنین در رحم مادر، به خدا متمسک باشد. این استعاره گلدری را قادر می‌سازد تا این آیات قرآنی را با بحث بین نیکودموس(Nicodemus) و عیسی در فصل سوم انجیل یوحنا مقایسه کند. دو مقایسه دیگر بعدی، یکی مربوط به طلاق و دیگری مربوط به زکریا و پسرش می باشد. @studiesofshia فصل چهارم رابطه میان قرآن کریم و کتاب مقدس را با تمرکز بر این پرسش بررسی می‌کند که چرا قرآن کریم از مسیحیان می‌خواهد که از انجیل پیروی کنند، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد قرآن مخالف الهیات مسیحی است. استدلال اساسی گلدری این است که پیامبر اکرم(ص) می‌خواست خود را به عنوان یک پیامبر از جانب همان خدای کتاب مقدس اثبات کند و در این جهت، ارتباط و تفسیر متون کتاب مقدس برای پشتیبانی از ادعای ایشان مطرح گردید. بحث گلدری این است که از منظر قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده اما معنا و تفسیر آن از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، توسط یهودیان و مسیحیان معاصر ایشان تحریف شده است. از نظر گلدری، انحصار نجات (salvific exclusivism) هیچ مبنایی در قرآن ندارد. در فصل‌های پنجم تا هفتم کتاب، گلدری نمونه‌هایی از چندمعنایی بینا‌متنی در قرآن و کتاب مقدس ارائه کرده است. فصل پنجم به تعامل میان اصطلاحات قرآنی و مسیحی می‌پردازد و به طور خاص، مفاهیم پسر خدا، خدای پدر و تولد روحانی مورد نظر بوده است. در فصل ششم این دیدگاه مطرح می‌شود که قرآن لزوماً با اعتقاد عهد جدید مبنی بر اینکه عیسی از خدا متولد شده است، مغایرت ندارد بلکه سعی در تفسیر انجیل یوحنا دارد. در فصل هفتم، به تجسم کلمه (word) در انجیل یوحنا و پیوند درون‌متنی میان داستان خلقت در سفر پیدایش، انجیل یوحنا و قرآن کریم توجه شده است. طبق دیدگاه گلدری که در فصل ششم آمده، این متون متناقض یکدیگر نیست اما تفاسیری از این متون وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند و با هم تنش دارند. فصل هشتم، آخرین فصل اصلی است و گلدری در این قسمت از روش چندمعنایی میان‌متنی خود برای بحث پیرامون کنایه‌‌ها و تمثیلات قرآن بهره می‌گیرد. او منع از ربا را به عنوان مثال اصلی خود مطرح می‌کند و این پیشنهاد را ارائه نموده که منع، در درجه اول یک درس معنوی است و می‌خواهد به مخاطبان این نکته را یادآور شود که خداوند جان‌های مردم را به عنوان یک قرض برای مدتی مشخص به آن‌ها داده و لازم است آن را بازگردانند و تسویه کنند. @studiesofshia 👇👇👇
هدایت شده از مطالعات شیعه در غرب
@studiesofshia ✳️ تفسیر قرآن: میان علم، تاریخ و عهدین ✳️ Qur'anic Hermeneutics: Between Science, History, and the Bible 🔹عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه ابوظبی) 🔹Abdulla Galadari 🔸کتاب تفسیر قرآن: میان علم و تاریخ و عهدین به بحث پیرامون اهمیت فهم تکثر معانی واژگان قرآنی می پردازد و درصدد است تا طرحی پیرامون روش تفسیر قرآن با نام «چندمعنایی بینامتنی» (intertextual polysemy) ارائه دهد. گلدری در این کتاب می کوشد تا بر اساس روش مذکور به بیان نمونه هایی از قرآن و کتاب مقدس بپردازد. او معتقد است قرآن کریم نه تنها قصد رد و اتهام بر انجیل ندارد بلکه می کوشد تا آن را بر اساس تعبیر خودش تفسیر کند. او در فصل نخست پیرامون نحوه پیدایش قرآن سخن می گوید و معتقد است این کتاب شرح و بیان جنبه های بشری تجربه و عمل پیامبر اکرم (ص) است. او به هیچ وجه جایگاه الهی قرآن را نفی نمی کند اما توضیح می دهد که در کتابش درصدد بیان این جنبه نیست. سپس می افزاید که در نگاه وی، قرآن باید به عنوان اثری فهمیده شود که به عهدین می‌پردازد و تلاش می کند آن را تفسیر کند. او به بحث پیرامون وضعیت روحی پیامبر (ص) می پردازد و پیامبر دارای تجربه های عرفانی می داند و البته چندین بار اذعان می کند که ایشان فاقد هرگونه بیماری روانی بوده اند. گلدری در فصل دوم به تفسیر قرآن پرداخته و معتقد است قرآن فقط دو روش تفسیر را مجاز دانسته است: اول اینکه خداوند معانی قرآن را تعلیم دهد و دوم رویکرد زبانی. وی می‌گوید روش‌های سنتی تفسیر، محلّ بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند و ماهیت چندمعناییِ بسیاری از کلمات عربی در قرآن، تفسیر قطعی را دشوار نموده است. وی در ادامه به روش کتاب خود پرداخته و آن را «چندمعنایی بینا‌متنی» عنوان کرده است، روشی که در اصل شامل تحلیل زبانی مقایسه‌ای مفصل، به عنوان ابزاری برای فرضیه‌سازی حالت‌های ذهنی پیامبر اکرمدر طی تجربه عرفانی اوست؛ گلدری تکرار می‌کند که هیچ قصد جدلی ندارد. گلدری در فصل سوم نمونه‌هایی از چندمعنایی میان‌متنی از منظر قرآنی و زبان عربی را ارائه کرده که بر نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) تمرکز دارد. گلدری استدلال می‌کند که در قرآن کریم، دانش به انسانی آموخته شده است که همانند اتصال جنین در رحم مادر، به خدا متمسک باشد. این استعاره گلدری را قادر می‌سازد تا این آیات قرآنی را با بحث بین نیکودموس(Nicodemus) و عیسی در فصل سوم انجیل یوحنا مقایسه کند. دو مقایسه دیگر بعدی، یکی مربوط به طلاق و دیگری مربوط به زکریا و پسرش می باشد. @studiesofshia فصل چهارم رابطه میان قرآن کریم و کتاب مقدس را با تمرکز بر این پرسش بررسی می‌کند که چرا قرآن کریم از مسیحیان می‌خواهد که از انجیل پیروی کنند، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد قرآن مخالف الهیات مسیحی است. استدلال اساسی گلدری این است که پیامبر اکرم(ص) می‌خواست خود را به عنوان یک پیامبر از جانب همان خدای کتاب مقدس اثبات کند و در این جهت، ارتباط و تفسیر متون کتاب مقدس برای پشتیبانی از ادعای ایشان مطرح گردید. بحث گلدری این است که از منظر قرآن، تورات و انجیل تحریف نشده اما معنا و تفسیر آن از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، توسط یهودیان و مسیحیان معاصر ایشان تحریف شده است. از نظر گلدری، انحصار نجات (salvific exclusivism) هیچ مبنایی در قرآن ندارد. در فصل‌های پنجم تا هفتم کتاب، گلدری نمونه‌هایی از چندمعنایی بینا‌متنی در قرآن و کتاب مقدس ارائه کرده است. فصل پنجم به تعامل میان اصطلاحات قرآنی و مسیحی می‌پردازد و به طور خاص، مفاهیم پسر خدا، خدای پدر و تولد روحانی مورد نظر بوده است. در فصل ششم این دیدگاه مطرح می‌شود که قرآن لزوماً با اعتقاد عهد جدید مبنی بر اینکه عیسی از خدا متولد شده است، مغایرت ندارد بلکه سعی در تفسیر انجیل یوحنا دارد. در فصل هفتم، به تجسم کلمه (word) در انجیل یوحنا و پیوند درون‌متنی میان داستان خلقت در سفر پیدایش، انجیل یوحنا و قرآن کریم توجه شده است. طبق دیدگاه گلدری که در فصل ششم آمده، این متون متناقض یکدیگر نیست اما تفاسیری از این متون وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند و با هم تنش دارند. فصل هشتم، آخرین فصل اصلی است و گلدری در این قسمت از روش چندمعنایی میان‌متنی خود برای بحث پیرامون کنایه‌‌ها و تمثیلات قرآن بهره می‌گیرد. او منع از ربا را به عنوان مثال اصلی خود مطرح می‌کند و این پیشنهاد را ارائه نموده که منع، در درجه اول یک درس معنوی است و می‌خواهد به مخاطبان این نکته را یادآور شود که خداوند جان‌های مردم را به عنوان یک قرض برای مدتی مشخص به آن‌ها داده و لازم است آن را بازگردانند و تسویه کنند. @studiesofshia 👇👇👇