eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
803 دنبال‌کننده
3هزار عکس
210 ویدیو
7 فایل
🎈 #سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ﷽ 📚 🔹کسانی‌که واردِ طریقِ سیر و سلوک می‌شوند، دائم در پیِ دستورالعملی می‌گردند تا آنان را به منزلِ مقصود واصل گردانَد؛ هرچه هست زیرِ سرِ همین حضور و مراقبه است. عرفان، یعنی حضور و مراقبه. 🔹اگر در طلبِ ارتقای وجودیِ خویش و خَرقِ جمیعِ حُجُب و شکستنِ حدود و قیودی که زندانِ رِندان است هستی، در هر آن و دَمی خود را در محضرِ ولیّ‌الله احساس کن؛ که اندک‌اندک این احساس به یقینِ عقلی، و این یقینِ عقلی به شهودِ قلبی، و این شهود به حضورِ سرّی مبدّل شده و در نهایت تو در وجودِ مطلقِ ولایت ِحضراتِ معصومین مُندَک و فانی خواهی شد. 🔹تو چه می دانی ادراکِ حضورِ ولیّ‌الله ــ در جمیعِ حالات و در همهٔ عوالم ــ با وجودت چه می کند؟ اصلاً شدّتِ حضور و مراقبه، شخص را بیچاره می‌کند، منیّتِ وی را از او اخذ می‌کند. 🔹تو چه می‌دانی عاشقِ جانباز، در مقابلِ چشمِ مولایش و در حضورِ معشوق و محبوبش، به چه روزی افتاد؟ "فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى‌ صَعِقا". دیگر عباسی نمانده تا طعمِ وصال چشیده یا دردِ فراق را حس کند. او سراپا حسین شده و همه‌جا و در همه‌کس حسین را بیند، بلکه جز حسین نبیند. گر بشکافند سراپای من جز تو نیابند در اعضای من 🔹تو چه می‌دانی آن دم که جنابِ ابوالفضل شاهدِ آن بود که مولایش ناظر بر اعمالِ اوست، چگونه با ذوق و شوقِ وصف‌ناپذیری می‌جنگید؟ گویا عاشق در مقابلِ معشوق مشغولِ رقصِ عشق است! رقصِ شمشیر در زیرِ بارانِ تیرهای بلایا و مصایب. 🔹آن که چشیده، می داند چه ذوقی دارد در مقابلِ چشمِ معشوق خودنمایی نمودن. به دیدهٔ دل مشاهده می‌کند که این مولاست که در اعضا و جوارحِ من متصرّف است، و من به نورِ وی می‌بینم و می‌شنوم و حرکت می‌کنم. آن‌دم، خود را فانی در ارادهٔ محبوب نموده و به نور او و با وی سیر و سفر می‌نماید. 🔹ای شایقِ عاشق! عشق، چنین احوالاتِ عجیب و چنان مقاماتِ غریبی دارد؛ هم سوزَش از سوزِ دوزخ فزونتر است ـ بلکه دوزخ، قَبَسی از قَبَساتِ آن است ـ و هم ذوقش از قند و عسل شیرین‌تر است. 🔹تو گمان می‌کنی عطشِ وصالِ محبوب، مجالی برای ادراکِ عطشِ آب و شرابِ ظاهریِ خاکی به عشّاقِ کربلا می‌داد؟ هرچند امام و یارانِ خاصّ‌الخاصِّ وی، هم عطشِ عالَمِ مادّه را به شدیدترین وجه ادراک می‌نمودند و هم عطشِ وصالِ حضرتِ جانان را. 🔹آه! تو چه دانی دردِ آنان چگونه بود؟ اگر ذرّه‌ای از دردِ تک‌تکِ یارانِ حضرتِ سیّدالشّهدا را بر اهلِ زمین بریزند، اهلش نابود و هلاک می‌گردند، چه رسد به درد و سوزِ خودِ حضرت سیّدالشّهدا، که قابلِ ادراکِ امثالِ ما نیست، و اگر بر جانِ جهان قطره‌ای از آن آید، جهان فانی و متلاشی می‌شود. 🔹پس عشق مُفنیِ عاشق در معشوق و مبدّلِ وجودِ مُحب به محبوب است. بکوش تا عاشق شوی و شرابِ عشق بنوشی تا این بادهٔ تلخ و شیرین تو را از جمیعِ البسهٔ وجود عریان نموده و در بحرِ فنا غرق شوی. 🔹اگر به فنای در معشوق نایل گردی، تو علمدارِ ولیّ‌الله و انسانِ کامل و امام و حجّتِ عصری؛ چرا که عَلَم همان نشانه و آیه است ـ که رسالتِ وی حکایت‌گری‌ست ـ و اگر تو بتوانی در جمیعِ شئونات و اطوارِ خود ـ به همان مقدار که بتوانی ـ امام و ولیِّ خویش را نشان دهی و آینهٔ خَلق و خُلق و مرآتِ صفات و کمالاتِ حضراتِ معصومین ـ که جامعِ جمیعِ اسماء الله اَند ـ گَردی، پس تو به‌قدرِ وسعتِ وجودیِ خویش، علمدارِ کربلای امامِ عصرِ خویشی. 🏴 @sulookmanavi