eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
793 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
204 ویدیو
7 فایل
🎈#سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ (بلد، ۱٨) 🔹میمنه از "یُمن" به معنای مبارک است. "برکت" وجهِ الهیِ هر چیز است. فقر یا ثروت، مرض یا صحّت، خَلوت یا جَلوت، هر یک وجهی الهی و وجهی ظلمانی دارند. اگر خدا در زندگیِ کسی برکت قرار دهد، هر کدام از این‌ها او را به خدا می‌رسانَد. 🔹چطور می‌شود از اصحابِ میمنه شد؟ با صبر و مهربانی در سایهٔ ایمان به خدا: ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (بلد، ۱۷). 🌙 🌙 🌙 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦این‌که ما خدا را قبول داریم، دلیل نمی‌شود که خدا هم ما را قبول داشته باشد. این‌که خود را موردِ تٲییدِ خدا می‌دانیم و درجهٔ خود را عالی می‌دانیم، شاید از مصادیقِ کذب بر خدا باشد؛ و کاذبِ عَلَی‌الله، نصرت نمی‌شود. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 از کجا می‌شود فهمید در راه هستیم یا نه؟ 🔹اگر در کسی درک و سپس تمنّای مقامی از مقاماتِ الهی به‌وجود آمد، او در حالِ حرکت به‌سوی آن مقام است و خودبخود به آن مقام خواهد رسید، هرچند زمانی بسیار دور و در عالَمی جز این عالَم. 🔹وای اگر آرزوی قربِ الهی در ما از میان برود و اصلاً فراموش کنیم که باید به کدام سو برویم. امّا تا وقتی ادراکی از کمالات داریم و می‌فهمیم فلان چیز کمال است، غصّه ندارد، چون تکویناً در حالِ حرکت و اتّحاد با آن کمال هستیم. @sulookmanavi
🖌قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس، ۹) 🔸در اوّلِ سورهٔ مۇمنون نیز آمده "قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ"؛ یعنی راهِ تزکیه همان راهِ ایمان است. هرکس می‌خواهد تزکیه کند، راهش - آن‌طور که آن‌جا آمده - این‌هاست: نمازِ خاشعانه، اِعراض از لغو، انفاقِ مدام، عفّت، امانت‌داری، وفای به عهد، و ... 🔸پس، تزکیهٔ نفس راهش نه ریاضت‌های شاقّ عرفان‌های کهن است و نه تسامحِ عجیبِ عرفان‌های نوپدید؛ بلکه راهش تقواست. 🌙 🌙 🌙 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 و حسنه‌ای که به سعادتِ ابدی ختم می‌شود، و است. مالِ دنیا هرچه فراغت برای عبادت بیاورَد یا دلی را شاد کند ثروت است، باقی‌اَش وَبال است. از نعمت استفاده کنید برای آخرت. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹قدرت خیلی مکّار است! روایاتِ زیادی هست که قدرت را طلب نکنید امّا اگر آمد، با آن خدمت کنید. (این کلیدی است که فراموش شده). 🔹در تبیینِ این قضیّه در برخی روایات آمده: وقتی خدا به کسی ریاست داد، خودش هم مواظبِ اوست؛ امّا وقتی کسی خودش قدرت را طلب کرد، به خودش واگذاشته می‌شود و هلاک می‌گردد. 🔹پیامبرِ اکرم (ص) هرگز مسئولیّتی به کسانی که خود را کاندیدِ آن مسئولیّت می‌کردند نمی‌داد و از چنین تقسیمِ قدرتی در اجتماع نهی می‌فرمود. @sulookmanavi
🍀 سرّ اختصاصِ ضیافةالله به انسان 🔹مسیرِ کلّ (موجودات) به‌سوی خداست، امّا این موجودات در رودِ عظیمِ انسان گم می‌شوند، و انسان به خدا برمیگردد. با رجوعِ به خدا، رجوعِ کلّ به خدا شده است. این مقامِ انسان است. 🔹تنها شطّی که به دریا می‌ریزد، انسان است؛ سایرِ موجودات مثلِ جوی‌ها و جویبارهایی هستند که  متّصل می‌شوند به شط و در شط فانی می‌شوند. و جز انسانِ کامل، هیچ‌کس را یارای این‌که به‌سوی خدا برگردد نیست؛ انسان است که به خدا برمی‌گردد. 🔹لذا انسان است که به ضیافت‌الله دعوت شده. چرا ملائکةالله را به ضیافت‌الله دعوت نکردند؟ چون نمی‌توانند به ضیافت‌الله بروند. 🌙 🌙 🌙 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🍀 در موردِ دین خیلی با من حرف نزن ... بگذار آن‌را در رفتار و اخلاقت ببینم! @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹یعقوب گفت: "من از بردنِ او غمگین می‌شوم و از این می‌ترسم که گرگ او را بخورَد و شما از او غافل باشید". 🔹یعقوب فرزندان را به غفلت، عیب کرده بود؛ همان غفلت، عذرِ ایشان شد و از غفلتِ خویش به این عبارت تعبیر کرده‌اند که "یا ابانا انا ذهبنا نستبق و ترکنا یوسف عند متاعنا". 🔹اربابِ اشارات چنین گفته‌اند که یعقوب، فرزندان را پیش از وقوعِ واقعه، تلقینِ عذر می‌فرماید و به‌جهتِ شفقتِ پدری عذرشان می‌آموزد تا در وقتِ اعتذار، تمسّک به‌ذیلِ غفلت نموده، همان را عذرِ خود سازند. 🔹نظیرِ این، آن است که الله تعالی با بندگانِ عاصی همین معامله می‌فرماید و در بازخواست، تلقینِ عذر می‌نماید که "یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم"، ای آدمی چه چیز تو را به پرودگارِ کریمت مغرور کرد؛ تا چنان چه فرزندانِ یعقوب را هم غفلت، عذرِ ایشان شد، ما را نیز هم کَرَمِ او عذرخواهِ ما باشد تا جواب گوییم که الهی ما را پروردگارِ کریم مغرور کرد. @sulookmanavi
🔹خدیجه‌ٔ کبرى علیها‌الصّلاةوالسّلام در آغازِ اسلام ایمان آورد؛ بزرگ‌ترین حرکت را به عنوانِ یک بانوى کامله و عاقله و بزرگوار انجام داد. اوّل مؤمنِ به اسلام او بود. 🔹بعد هم همه‌ٔ ثروتِ خود را در راهِ دعوتِ اسلام و ترویجِ اسلام خرج کرد؛ و تأثیرِ این‌کار را کسانى مى‌دانند که در مبارزات و دورانِ اختناق، نقشِ کمک‌هاى مالى را به مبارزین تجربه کردند. که اگر کمک‌هاى خدیجه ـ علیهاالسّلام ـ نبود، شاید در حرکتِ اسلام و پیشرفتِ اسلام یک اختلال و وقفه‌ٔ عمده‌اى به وجود مى‌آمد. 🔹بعد هم با رسولِ خدا و همه‌ٔ مسلمین به شِعبِ ابى‌طالب تبعید شدند و چند سال ـ دو سه سال ـ زندگىِ دشوار و طاقت‌فرسا را در آن‌جا تحمّل کرد و در همان شِعبِ ابى‌طالب هم دعوتِ حق را لبیک گفت و در حال تبعید از دنیا رفت. 🖌   (۱۳۶۵/۳/۲) حضرت‌ آيت‌اللّه‌العظمي‌‌ امام‌ سيّدعلي‌ حسيني‌ خامنه‌اي [ادام‌ اللّه‌ تعالي ظلال سيادته] 💘 اَللّهُمَّ احفَظ لَنَا سَیِّدَنَا وَ نُورِ عَینَنَا وَ قَلبِنَا الَذَّی بَینَ جَنبَینَا قَائِدِنَا اِمَامَنَا الخَامِنِه‌ای اِلَی قیام مولانا المهدی (عج) 🏴شهادتِ حضرتِ خدیجه (س) تسلیت @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦در خانه‌ٔ هر ایرانی یک جلد قرآن و یک جلد دیوانِ حافظ پیدا می‌شود، که خیلی‌ها به اوّلی عمل نمیکنند و دومی را اصلاً نمی‌توننند بخوانند! @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 هر چقدر در سلوک پیش می‌روم، باز گناهی یا کاری هست که مرا به نقطهٔ آغاز برمی‌گردانَد و تلاشم را زایل می‌کند! چه‌کنم؟ 🔸گناهان انواعِ بسیاری دارند. برخی از آن‌ها با کالبدِ جسمانی صورت می‌گیرند، مثلِ اعتیاد به یک کار یا مادّه خاص؛ برخی با کالبدِ عاطفی صورت می‌گیرد، مانندِ شهوات و غضب‌ها؛ برخی با کالبدِ ذهنی، مثلِ غیبت و تهمت و بدخواهی و فتنه‌گری؛ و برخی با کالبدِ روحی، مانندِ شرک به خدا. 🔸این‌ها به‌هیچ‌وجه با هم برابر نیستند؛ علاوه بر این، برخی جنبهٔ شخصی و برخی جنبهٔ حق‌ّالله و برخی جنبهٔ حق‌ّالنّاس دارند. و باز بر طبقِ این‌که چه کسی گناه را مرتکب می‌شود و حجّت بر او تمام شده یا نه، در فشار بوده یا نه، عمدی بوده یا نه، کارش در عَلَن بوده یا خفا، خودش الگوی مردم بوده یا نه، و از این قبیل امور، اثرش فرق می‌کند. 🔸وقتی کسی می‌خواهد لغزشی را ترک کند امّا نمی‌تواند و هربار باز بدان آلوده می‌شود، این نوع معصیت، طبقِ روایتِ امام صادق (ع) ذیلِ آیهٔ "الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ ..." (نجم، ۳۲) بخشیده می‌شود. 🔸بعضی مۇمنین - چون روحِ لطیفی دارند - خیلی از گناهان‌شان می‌ترسند و این به یٲس از سلوک می‌کشاندشان و نیروی‌شان را هدر می‌دهد. خدا به مۇمن می‌گوید خودت در حقّ خودت حساب کن و حکم نما. حالا که این‌طور است، بیایید به خود رحم کنیم و از چیزی کوه نسازیم و سدّ راه تلقّی‌اش نکنیم؛ موقّتاً تمرکزمان را از آن برداریم و آن‌را مانع ندانیم و با وجودِ آن، با خدا دلال کنیم و بگوییم: در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را تا حرکتی کنیم و بعداً در سایهٔ شعاع و پرتوی که روحِ ما پیدا می‌کند، آن گناه هم خودش ترک شود. 🔸فراموش نکنیم که حسنات است که وقتی انباشته شود، سیّئات را محو می‌کند؛ پس بجای غصّه خوردن برای سیّئات، نیروی خود را روی انجامِ حسنات بگذاریم و به هدایت و نصرتِ خدا نسبت به مۇمنان، یقین داشته باشیم. (خیلی از ما با یک گناه، مٲیوس می‌شویم و یادمان می‌رود که خدا به مۇمنین رئوف و رحیم است). 🔸باید یاد بگیریم که خودمان را ببخشیم. اگر بخشش خوب است، اوّل خودت را ببخش و به رحمتِ خدا امیدوار باش! در روایات است که چنان باش که اگر گناهِ ثقلین را هم کرده‌ای، باز به رحمتِ حق امیدواری؛ البتّه، خدا همین گناهان را به حسنات تبدیل می‌کند. تو بکوش رابطه‌ات را با خدا خوب نگه‌داری، که سرمایهٔ اصلی همین است: نگه دار سرِ رشته تا نگه دارد. @sulookmanavi