بِسْمِاللَّهِالرَّحْمَٰنِالرَّحِيم
ن وَالْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ
بزرگترین و سنگینترین درد نظام و انقلاب
اینکه نظام و انقلاب در مسیر انحرافی طی طریق میکند، واقعیتی است که بر هیچ انسان آزادهای پوشیده نیست
میتوان برای اثبات این مدعا هزار و یک دلیل اقامه کرد
پس درد بزرگ خارج شدن قطار انقلاب از ریل نیست
هر انقلابی ممکن است به دلایل عدیدهای از مسیر واقعی خود خارج شود
درد بزرگ این است که نظام و انقلاب از ریل خارج شده، و بر پاشنهای که حضرت امام #خمینی رحمةاللهعلیه بنا نهاده و مقام معظم رهبری، ادامه داده نمیچرخد، ولی با این وجود، باز تصمیمسازان کلان نظام و انقلاب، با تمام وجود بر این واقعیت، غیرقابل انکار، چوب انکار زده، و مانند بیماری که مبتلا به سرطان است و بیماری خود را انکار میکند، به طرف واقعیت سنگِ انکار پرتاب میکنند، و فکر میکنند با پاک کردن صورت مسایل، مسایل به خودی خود محو میگردند
چرا؟
این شائبه از کجا نشئت گرفته است
از اینجا:
متأسفانه عدهای معتقدند همینکه یک فقیه عابد و زاهد و سادهزیستی چون مقام #رهبری در رأس هرم حاکمیت است، کافی است، تا انقلاب را در مسیر واقعی خود بدانیم
معتقدند چون مقام رهبریِ سادهزیست، سکاندار نظام است، کافی است، که نظام را بر همان پاشنهای بدانیم که حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه بنا نهاده است؛ ولو ۱۸۰ درجه از مبانی فکری حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه زاویه گرفته و ذرهای به منویات و فرامین ولیامر مسلمین وقعی ننهاده باشد
درد بزرگ و اصلی این است
و از این درد بزرگتر، درد ممنوعیت نقد خواص (مذهبی، نظامی، سیاسی و…) است
و از درد ممنوعیت نقد خواص سنگینتر، منزوی شدن منتقدین خیرخواه و دلسوز با برچسب ضدیت با ولایت فقیه است
کافی است از سر خیرخواهی و دلسوزی، نه به یکی از ارکان نظام و انقلاب؛ بلکه به نظام مقدس #بانکداری جمهوری اسلامی، انتقاد وارد کنی؛ فوراً با چوب عدم التزام عملی به نظام و ولایت، برای همیشه از عرصه سیاست، طرد و منزوی خواهی شد
آیا غیر از این است؟
متأسفانه باید پیشاپیش فاتحه نظامی که شیرینی برخورد منافقانه را بر تلخی برخورد صادقانه ترجیح میدهد خواند
آیا غیر از این است که در نظام جمهوری اسلامی؛ #مجیزگویان روی سر، و منتقدین خیرخواه و دلسوز همواره پشت سرند؟
نسل آفتاب