وقتی صبح امتحان شیمی از ۲ونیم فصل داری الان تازه وسط فصل دویی😂🥺😭
همه این خیارو باهم دارم
خواببمم میادددد
خدااا
#رمان غریبه
#پارت ۱۵
برگشتم خونه مامان و بابا از کارن پرسیدند گفتم منو پیاده کرد و رفت
رفتم تو اتاقم رو تخت دراز کشیدم
هرچی فکر کردم میدیدم نمیشه با رفتار ضد و نقیض کارن کنار اومد
از یه طرف میخواست منو از این قضیه آگاه کنه که به نوعی قراره منو بخرن و از یه طرف هم منو مجبور به گفتن جوابی میکرد که خودش میخواست
با به یاداوردن صورتش درآخرین لحظه خندم گرفت
شده بود شبیه غول های که با سر داخل یه چیزی فرو رفتن 😂
.
کارن
دختره زشت حالا نشونش میدم
شانس آوردم که کافه مال علی بود و تونستم اونجا حمام کنم
وگرنه سرشو میکندم
البته قبول داشتم زیاده روی کرده بودم
ولی خب اونم فکر میکرد کیه؟
ولی حرفاش برام تعجب آور بود اون گفت که پدرم به دلیل دیگه ای اونو انتخاب کرده و همینم برای من جای تعجب داشت
یعنی اونا از قبل همدیگه رو میشناختن؟
قصد بابا از این کار چی بود مشخص نبود ولی میدونم که چیزی مد نظرشه
« به وقت شام »
میتوانست :
« به وقت تهران »
شود !
اگر شهدا نبودند . . . ♥️
مدیونیم حقیقتا :) -!
••|⛵️⚓️|••
اگرمیدانستم_صلوات_چه_گنجی_است..😍.
🌸🌱 نقل شده است که بانو مجتهده امین را در خواب در #بهشت_برزخی دیدند و پرسیدند :
آنجا چه چیز بیشتر به درد میخورد⁉️🤔
☘ 💕ایشان در پاسخ گفتند :
⭐️اگر میدانستم #صلوات چه گنجی است ، تمام عمر #صلوات می فرستادم.😍
📚 نسیمی از ملکوت ، ص۴۰
#اَللھُـمَعَجلْلِوَلِیڪَالْفَرَج
#دوکلمهحرفحساب 💔
رفیق!
بیرودربایسی . . .
دوروییم !
نه اینکه کافر مؤمننما باشیما ، نه !
ظاهرمون با ته قلبمون فرق داره . . . !
□• عکس شهدا پروفایل و پس زمینهی گوشیمونه :)
□• عکس شهدا رو دیوار اتاقمون چسبیده :)
□• پیکسل شهدا رو کیفامونه :)
□• کتاب شهدا تو کتابخونههامونه :)
ولی . . .
نمیدونیم اونا بزرگترین گناهشون نخوندن نماز اول وقت بود 🙂💔