توصیه_ای_برای_سالکان راه خدا
" از تو به یک اشاره / از خدا به سر دویدن..... "
حضرت آیت الله حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری (حفظه الله تعالی) :
این مطلب را نیز باید دانست که خداوند تبارک و تعالی خود مشتاق تر می باشد که بندگان است به وصال او نائل آیند در حدیث قدسی آمده است:
((من تقرب الی شبرا تقربت الیه ذرعا))
هرکس یک وجب به من نزدیک شود من به او یک از ذراع نزدیک میشود.
عجیب تراین که این اشتیاق خدا فقط مربوط به بندگان صالح و کسانی که در راه او قدم بر می دارند نیست بلکه مربوط به تمامی بندگانش می باشد حتی کسانی که به او پشت نموده اند در حدیث قدسی دیگر آمده است:
((لو علم المبدرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا))
اگر کسانی که به من پشت کرده اند و روی از من برگردانیده اند بدانند که اشتیاق من نسبت به ملاقات آنها چه قدر زیاد است از اشتیاق این بشارت قالب تهی خواهند کرد
🌴گوهر معرفت 🌴
" ذکری از مرحوم امام خمینی(رضوان الله علیه ).
حضرت استاد حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری ( زید عزه ) :
زمانی توفیق شد خدمت حضرت امام رسیدم وعرض کردم:
آقاجان ! ذکری به من تعلیم بفرمایید!
حضرت امام فرمودند: ((لااله الاالله)) خوب ذکری است.
از آن ساعت به بعد تا حال وتا قیامت ذکر ( لااله الاالله) برای من لذتی دارد،
((البته این اثر اجازه ذکر است.))
🌴گوهر معرفت 🌴
آیت الله حسن زاده آملی، به عوارضی آمده بود
رهبری که وارد قم شدند، مورد استقبال مردم قرار گرفتند. از آن میدان ورودی تا خود حرم با ماشین آمدند. آن موقع خیلی از علمای بزرگ برای دیدن آقا تا عوارضی قم ـ تهران آمده بودند. آقای «حسن زاده آملی» خودشان فرمودند که برای ورود آقای خامنه ای، به استقبال ایشان آمدند. هرچند آقای خامنه ای را ندیدند، توی ورودی شهر قم ایستادند و منتظر آقای خامنه ای بودند. حرف های آقای حسن زاده آملی که دربارة آقای خامنه ای گفتند، واقعاً عجیب است.
یک ساعت و بیست دقیقه طول کشید. من عین آن لحظات را فقط گریه می کردم. شاید به اندازة پنج تا روضة امام حسین(ع) گریه کردم.
آیت الله حسن زاده آملی دربارة آقای خامنه ای مطالبی می گفت که خیلی کوچک ترهای جامعه جرأت نمی کنند با آقا این طوری حرف بزنند. حقیرترین آدم ها که ما باشیم، خودمان را مقابل آقای خامنه ای کسی می بینیم. این قدر آقای حسن زاده نسبت به ایشان آن روز باصفا برخورد کرد.
آیت الله جوادی آملی دویدند در ماشین را باز کردند
صبح با آقای «موسوی کاشانی» دفتردار آقا رفتیم منزل آیت الله «جوادی آملی». گفتیم آقا بعد از نماز مغرب وعشا بنا دارند بیایند منزل شما. ایشان گفتند: خواهش می کنم که بگویید نیایند.
برای خود ما هم غریب بود که چرا نیایند. گفتند: واقعاً می گویم، منزل من برای ایشان خیلی حقیر است. اگر ایشان اراده کنند هر روزه بارهاوبارها خدمتشان می رسم. به ایشان ارادت دارم، ولی خانة من خیلی حقیر است. این خانة حقیر اصلا گنجایش وجود نازنین ایشان را ندارد. من خواهشم این است که اگر ایشان می خواهند بزرگی کنند، تشریف بیاورند قدمشان روی تخم چشم ما، ولی بگویید که نظر من این است که نیایند.
ما هم با آقای موسوی کاشانی رفتیم، عرض ادب کردیم و سلام رساندیم و نظر آیت الله جوادی آملی را گفتیم. آقا خندیدند و گفتند: ایشان بزرگوارند. ما منزل ایشان برویم، خیلی چیزها گیرمان می آید. خیلی چیزها یاد می گیریم.
عصر رفتیم منزل آقای جوادی آملی. تا آقا تشریف بیاورند. آقای جوادی آملی آمدند پیش ما ایستادند. گفتیم آقا شما بفرمایید بنشینید، هر موقع نزدیک شدند ما می گوییم. گفتند نه، من در انتظارم، از صبح که گفتید، ننشستم. می گفتند: چی شد؟ کی می آیند؟
هی می پرسیدند. لحظه ای که ماشین حرکت کرد، ما گفتیم آقا از صفاییه حرکت کردند. از صفاییه تا منزل آقای جوادی آملی کلی راه است. ایشان هم آمدند دم در ورودی توی کوچه ایستادند. برای ما خیلی بد بود؛ چون می خواستیم مطلب نسوزد. وقتی آقای جوادی آملی دم در می ایستد، هر کس عبور می کند، حداقلش این است که می ایستد و احوالپرسی می کند.
وقتی ماشین ایستاد، آقای جوادی دویدند در را باز کردند. رفتند که دست آقا را ببوسند، آقا نگذاشتند و سریع از آن در ماشین پیاده شدند. با آقای جوادی آملی رفتیم بالا توی خانة آقای جوادی آملی. ایشان تا دست آقا را نبوسید، ول نکرد. آیت الله جوادی آملی، خیلی اظهار تواضع و احترام کردند. آقا شروع کرد با ایشان صحبت کردن. حدود چهل دقیقه خانة آقای جوادی آملی با آقا نشستیم.
آیت الله بهاءالدینی می خواستند دست آقا را ببوسند
صبح زود تقریبا ساعت های سه ونیم، چهار صبح، رفتم منزل آیت الله «بهاءالدینی». قرار بود آقای خامنه ای از جمکران که نماز صبحشان را می خواندند، برویم منزل آقای بهاءالدینی. من با چندتا از دوستان در خانه را زدیم. آقاعبدالله، پسر آقای بهاءالدینی، آمد دم در. بهشان عرض کردم من شاه پسندی هستم از دفتر حفاظت آقا. آقای خامنه ای قرار است که خدمت آقا برسند.
آقاعبدالله هم در را باز کردند و ما رفتیم بالا. هنوز ساعت چهار صبح نشده بود. آقای بهاءالدینی تقریبا لباس تنشان بود و مهیا و منتظر کسی بود. دست گذاشتم به سینه ام و خدمتشان عرض ادب کردم. احوالی از ما پرسیدند و گفتند: خب، آسیدعلی آقای ما کجاست؟
این حرف آقا، قبل از این بود که من حرفی بزنم. گفتم: جمکران هستند. از آن جا که حرکت کنند، قرار است خدمت شما برسند.
گفتند: این جوری نگویید. ایشان اجلّ بر این هستند که خدمت من برسند؛ ایشان دارند لطف می کنند؛ ایشان بزرگواری می کنند، قدم می گذارند بر منزل ما. رونق منزل ماست...
بعد نشستیم چند دقیقه ای تا اسکورت حرکت کند. اسکورت تماس گرفتند که شما حاضرید؟
گفتیم: بله.
گفتند: پس ما راه افتادیم. اما آقای بهاءالدینی به ما گفتند که آقای خامنه ای از آن جا حرکت نکردند!
نگاه کردم، یک خورده به من برخورد. من بی سیم دستم است و تماس دارم. مثلاً می دانم چه خبر است دیگر. رفتم بالکن و به «مجتبی حیاتی»، فرمانده مان بی سیم زدم و گفتم: آقا حرکت کردند؟
گفتند: نه! آقا رفتند توی گودی داخل محراب مسجد جمکران، آن جایند؛ الآن حرکت می کنیم.
دیدیم آقای بهاءالدینی می داند که آقا حرکت نکردند. به ایشان گفتم: بله، آقا حرکت نکرده اند.
چند دقیقه ای گذشت و این ها دوباره تماس گرفتند. گفتم: حرکت کردند.
آقای بهاءالدینی گفتند: بله! حرکت کردند.
چند دقیقه بعد آقا در خانه رسیدند و از پشت بی سیم تأکید زیادی به من داشتند که مزاحم ایشان نشوید؛ یعنی حتی توی خانه خیلی اذیت و آزار برای ایشان نداشته باشید.
محافظ ها را برداشتیم بردیم بیرون و خانه را خلوت تر کردیم. آقا با تعدادی از همراه ها وارد منزل آقای بهاءالدینی شدند. آقای بهاءالدینی آمدند تا از پله های خانه ـ که پله های خیلی درب وداغانی هم بود و تقریباً آدم جوان هم شاید زمین بخورد ـ، بیایند پائین. آقای خامنه ای تند آمدند بالا و توی بالکن به هم رسیدند. آقا برگشتند با یک عصبانیت به من نگاه کردند، انگاری که من تخلف کردم و مزاحم آقای بهاءالدینی شده ام. آقای بهاءالدینی نگاه کردند و گفتند: آقا به این بچه ها چیزی نگویید. این طفلکی ها هیچی به من نگفتند. من دیشب تا حالا منتظر شما هستم. من دیشب نخوابیدم اصلاً.
آقای بهاء الدینی می خواستند که دست آقا را ببوسند. آقا هم نمی گذاشتند. آقای بهاءالدینی فرمودند: درست است که شما جوانید و زور هم دارید و قدرت در حد، ولی ما پیر شدیم، ولی این جوری ها هم نیست؛ من یک خواهشی ازت دارم، بگذارید من دستتان را ببوسم که فردا به مادرتان حضرت زهرا(س) بگویم دست ولی ام را بوسیدم.
وقتی نشستیم، آقای بهاءالدینی از آن دم در ورودی چشم می انداخت نگاه می کرد. آن هایی که یک چیزهایی می دانستند نزدیک بود قلبشان از توی سینه شان بزند بیرون. همه ترسیدند. ایشان چی می بیند ماها را؟ ما که مطمئن بودیم.
به آقای خامنه ای گفتند: آقا من شنیده بودم شما مراقبید و مواظبید، ولی نمی دانستم این قدر؛ الحمدلله الحمدلله. چیزهایی را به قاعده خوب می بینم، خوب اند.
بعد دربارة بچه های آقا صحبت کردند؛ دربارة آقامصطفی، آقامجتبی، آقامسعود، آقامیثم گفتند. آن آقا پسرهای بزرگ تان را بارها دیدم، الحق که مثل خودتان اند. آن دوتا بچه های کوچک ترتان را من ندیده بودم، همین چند روز پیش دیدم. این ها هم الحمدلله خیلی اهل اند، خیلی خوب اند.
بعد آقا به بچه ها اشاره کردند و بچه ها آمدند. تک تک پاسدارها و محافظین و دفتری هایی که بودند، دست آقا را بوسیدیم و خداحافظی کردیم آمدیم بیرون. یعنی دیدگاه شخصی مثل آقای بهاءالدینی، دیدگاه شخصیتی مثل آیت الله العظمی «اراکی»، دیدگاه کسی مثل آقای حسن زاده آملی، دیدگاه آقای جوادی آملی، این ها را ماها از نزدیک با چشم خودمان دیده ایم.
🌴گوهر معرفت 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتظار
🗒منفعلانه کار نکنید.
🔻اسم منو باید بنویسید آقا جون، من کاری ندارم چجوری؟!
#استادپناهیان
#تصویری
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
یا اباصالح المهدی ادرکنی
هوای مهدی فاطمه را داشته باشید،
خیلی تنهاست.
سلامتیش صلوات
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ «علائم ظهور» با «قواعد ظهور» فرق داره!
چیزی که باعث «تحقق ظهور» میشه کدومه؟
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
بایزید بسطامی را پرسيدند :
اگر در روز رستاخيز
خداوند بگويد چه آورده ای
چه خواهی گفت؟
بايزيد فرمود :
وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود
به او نميگويند چه آورده ای
بلکه ميگويند چه ميخواهي ؟!
زندگى يک پاداش است ؛ نه يک مکافات
فرصتى است کوتاه تا ببالى ؛ بيابى
بدانى , بينديشى , بفهمى , وزيبا بنگرى
ودر نهايت در خاطره ها بمانی ...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینا آبگون مجدد ترکاند🧨
ما انتقام کرمان را از حیفا میگیریم
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و چهار سال از شهادتت گذشت...
صداتو بلند کن...
بفهمن که هستی ....
#حاج_قاسم
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
چقدر دیر می فهمیم زندگی همین روزهاییست که
منتظر گذشتنش هستیم.
زندگی کوتاه است،
زمان بسرعت می گذرد،
نه تکراری نه برگشتی،
پس از هر لحظه ای که می آید لذت ببرید.
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پشت زیباکلام به کجا گرمه که اینطور وقیحانه با صدای آمریکا حرف میزنه و از اسرائیل حمایت میکنه؟
این اشغالها رو از مملکتمان بندازید بیرون که حق اینجور اظهار نظرهای توام با دشمنی رو نداشته باشند
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️#فرمول_شادی
#الهی_قمشه_ای
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
همه چیز در زندگی موقتی و گذراست ...!
همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
هر وقت باران بیاید ، بالاخره
بند خواهد آمد .
هر وقت ضربه میخورید،
بالاخره خوب میشوید.
بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
هر روز صبح طلوع خورشید
میخواهد همین را بگوید
اما شما یادتان میرود و در عوض
فکر میکنید که شب همیشه باقی
می ماند.
اما اینطور نیست.
هیچچیز همیشگی نیست.
پس اگر اوضاع زندگی خوب است
از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
اگر اوضاع بد است، نگران نباشید
چون این شرایط هم همیشه نمیماند....
فکر میکنید بدترین چیز این است
که بمیرید...
مرگ بدترین چیز نیست ،
بدترین چیز این است که در زمان
زنده بودن ذره ذره بمیرید..
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدر دریا دل باش
که ازچیزی نگران نشوی
آنقدر بزرگوار باش که خشمگین نگردی
آنقدر نیرومند باش که از چیزی نترسی
آنقدر راضی باش که به هیچ مشکلی اجازه
خودنمایی ندهی ...!!
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
در مسیر زندگی
غم و شـادی
عشـق و نفرت
امید و نا امیدی هست
انتخاب با توست ...
که نظر به کدام سو کنی....🌸🍃
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🍃
اونجا که خـدا میگه: «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» یعنی من با شـما هستم، هر جا که باشید و هـر کاری که بکنید!
خیالتو راحـت میکنه که کنارته شونه به شونه! اگه حـتی هـمهی آدمها هم تـنهات بذارن اون هـمیشه هـست تووی همه شـرایطی پیشته .
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
خدایا...!!
کمک کن دیرتر
برنجیم، زودتر ببخشیم
کمتر پیش داوری کنیم
و بیشتر فرصـت دهیم ...
خدایا...!!!
در "این شب زیبا"
دوستان و عزیزانم را
در مسیر خوشبختی
و آرامش قلبی قرار بده ...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌هزاران سال گذشت تا انسان فهمید.../دکتر انوشه
#دکتر_انوشه
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🎀نیایش شبانه
خدایم❤️
تو زیباترین " ﺣﻀﻮﺭ " ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﯽ
ﻭﻣﻦ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ...
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ؛ ﺑﻪ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻫﺎﯼ بی ﺸﻤﺎﺭﺕ
ﺑﻪ ﺑﺨﺸﺶ ﻫﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭت مندﺍﻧﻪاﺕ
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ
ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﮔﻠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﯽ
ﺑﻪﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ میدهی..
ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻟﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ، ﻧﻪ ﻏﺼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ براﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﻭﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎ
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﻭ علف ها ﺩﺭ ﺳﺒﺰ ﺷﺪﻥ ﻣﻌﻨﯽ ﭘﯿﺪﺍ می کنند.
ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺑﺎﻗﻠﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻮﺝ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﯿﺪﺍ می کنند ﻭ ﻫﻤﻪ ی ﺍنسان ها ﺑﺎ ﻋﺸﻖ...❤️
ﭘﺲ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭ
ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ آﻥ ﺟﺎﯼ ده...
الهی آمین ✨
دل تون پر از یاد خدای مهربون 💓وشب تون سر شار از آرامش 😴
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴