Samavati-Mehdi-Allahom-Ahl-Gohbour.mp3
1.83M
❇️از پیامبر گرامی اسلام نقل است که آنحضرت فرمود: هر که این دعا را در ماه رمضان، بعد از هر نماز واجب بخواند، خداوند متعال گناهان او را تا روز قیامت بیامرزد
اللّٰهُمَّ أَدْخِلْ عَلَىٰ أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اللّٰهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ، اللّٰهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ، اللّٰهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيانٍ، اللّٰهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ، اللّٰهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ، اللّٰهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ، اللّٰهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ، اللّٰهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ، اللّٰهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ، اللّٰهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ، اللّٰهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ، اللّٰهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَأَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ
خدایا، بر اهل قبور شادی وارد کن؛ خدایا، هر تهیدستی را بینیاز کن، خدایا، هر گرسنهای را سیر کن، خدایا، هر برهنهای را بپوشان، خدایا، قرض هر بدهکاری را ادا کن، خدایا، غم هر غمزدهای را برطرف کن، خدایا، هر غریبی را به وطن بازگردان، خدایا، هر اسیری را آزاد فرما، خدایا، هر فسادی را در کار مسلمانان اصلاح کن، خدایا هر بیماری را درمان ده، خدایا راه تهیدستی ما را با توانگریات ببند، خدایا بدحالی ما را به خوبی حال خود تغییر ده، خدایا،وام ما را بپرداز و ما را از تهیدستی بینیاز کن، همانا تو بر هر کاری توانایی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
شنود7_۲۰۲۳_۰۳_۳۱_۰۱_۳۵_۲۴_۹۰۶.mp3
18.59M
مستندصوتےشنود🎙
#بخشهفتم⁷
#درخواستی_اعضا🌱
نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت ..
که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد
#آقای_من
#بطلب_کربلا
دلم با حسینه_۲۰۲۳_۰۳_۳۱_۰۵_۱۸_۰۵_۳۷۰.mp3
4.23M
حســـ♡ـــیــن آقام♥️
همه میرند تو میمونیبرام
کربلاییمحمد#اسدالهی🎙
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اِلهي لَیْتَ اُمّي لَمْ تَلِدْني
خدای من ای کاش مادرم مرا نمیزایید
(مناجاة الإمام السجاد ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± شبزیارتےامامحسین﴿؏﴾ 🕌💔
نکات مهم جز ۸ قرآن.mp3
7.07M
و اما خلاصه نکات این جزء👇
۱- همیشه راهی که اکثریت رفتن درست نیست که‼️ اگر از اکثریت این مردم پیروی کنی تو رو بدبخت می کنن!😥😶 (انعام ۱۱۶)
۲- چرا بچه ات رو میکشی؟! میترسی فقیر شی؟ میترسی گرسنه و بدبخت بمونی که بچه ات رو میکشی! بابا بخاطر ترس از فقر بچه تون رو نکشین ما روزی شو میفرستیم 😊(انعام ۱۵۱) ⭕️ مگه کسی بچه اش رو می کشه؟! آره ندیدی بعضیا سقط می کنند؟!!!
۳- هر چی بالاتر بری، بخوری زمین صدای سقوطت بیشتره، از تکبر بترس که شیطان از تکبر ضربه خورد ❌✋(اعراف ۱۲)
۴- فکر نکن خیلی زرنگی، کم فروشی نکن، به خیال خودت بیشتر سود می کنی و پولدار میشی، نه داداش مال حرام واست آورده ای نداره، با خدا ببند پادشاهی کن و وقتی چیزی رو موقع معامله وزن می کنی دقیق باش (اعراف ۸۵)👌⚖
۵- اگر دو رو برت افرادی هستن که هم عقیده تو نیستن، در کنارشون صبر کن و کنار بیا ، خدا اون بالا حاکم و داره میبینه (نه اینکه بخار چهارتا اختلاف سیاسی با پدر زنت دعوا کنی و قطع رابطه!)😶😕 (اعراف ۸۷)
#سیدکاظم_روحبخش
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💠 #قسمت_بیست_و_نهم_وسی_ام داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : جهاد من
کشور من پر بود از مبلغ های وهابی و جوان هایی که با جون و دل، عقل و ایمان شون رو دست اونها می دادن ...
حق با حاجی بود ... باید مانع از پیوستن جوانان کشورم به داعش می شدم ... باید کاری می کردم که توی سپاه اسلام بجنگن، نه سپاه کفر ...
از اون روز، کلاس، جبهه نبرد من شد و قلم و کتاب ها، سلاحم ... باید پا به پای مجاهدان می جنگیدم ... زمان زیادی نبود ... یک لحظه غفلت و کوتاهی من و عقب موندنم، ممکن بود به قیمت گمراهی یک هموطنم و جان یک مسلمان دیگه تموم بشه ...
خستگی ناپذیر و بی وقفه کارم رو شروع کردم ... غذا و خوابم رو کمتر کردم و تلاشم رو چند برابر ... به خودم می گفتم: یه مجاهد ممکنه مجبور بشه چهل و هشت ساعت یا بیشتر، بدون خواب و استراحت یا با وجود مجروحیت، بی وقفه مبارزه کنه ... تو هم باید پا به پای اونها بجنگی ...
در مورد دفاع مقدس و شهدای ایران خیلی مطالعه کرده بودم ... خیلی ها رو می شناختم و توی خاطرات خونده بودم که چطور و در چه شرایط وحشتناکی ایستادگی کرده بودند ... اونها رو الگو قرار دادم و شروع کردم ...
اما فکرش رو هم نمی کردم که با آغاز این حرکت، نبرد سخت دیگه ای هم در انتظار من باشه ... هر لحظه، هجوم شیاطین رو حس می کردم ... هجمه و فشاری که روز به روز بیشتر می شد ... شبهه، تردید، خستگی، یأس، رخوت، تنبلی و ... از طرف دیگه ...
🌹 : امواج بلا
کم کم مشکلات مختلف شروع به خودنمایی کرد ... سنگ پشت سنگ ... اتفاق پشت اتفاق ... و اوج ماجرا زمانی بود که به خاطر یک مشکل اداری، بیمه و شهریه ای که می گرفتم قطع شد ... حدود 5 ماه ... بدون منبع درآمد، بدون حمایت خانواده ... چند ماه با فقر زندگی کردم ...
تنها یک قدم با فقر مطلق فاصله داشتم ... غذا بر اساس تعداد و اسامی ثبت شده می رسید که اسمم از توی لیست هم خط خورد ... بچه هایی که از وضعم خبر داشتن، دور هم جمع شدن ... هر روز بخشی از غذاشون رو جدا می کردن و یواشکی کنار تختم میزاشتن ... با این وجود، بیشتر روزها رو روزه می گرفتم ... شخصیتم اجازه نمی داد احساس عجز و ناتوانی کنم ...
هر وقت فشار روم خیلی شدید می شد یاد سخن شهید آوینی می افتادم ... دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند و گرنه در صلح و آسایش و فراغت اهل دین بسیارند ...
به خودم می گفتم ... برای اینکه از فولاد سخت، چیز با ارزشی بسازن ... اول خوب ذوبش می کنن ... نرمش می کنن ... بعد میشه ستون یک ساختمان ... و خدا رو به خاطر تک تک اون فشارها و سختی ها شکر می کردم ...
کم کم دل دردهام شروع شد ... اوایل خفیف بود ... نه بیمه داشتم ... نه پولی برای ویزیت و آزمایش ... نه وقتی برای تلف کردن ... به هر چیز مثل خستگی، گرسنگی و ... فکر می کردم ... جز سرطان ...
⬅️ادامه دارد...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat