📕رمان #سپر_سرخ
🔻قسمت بیست و دوم
▫️دلم میخواست کلامی بگوید که این سکوت سنگینش نفسم را بند آورده و ابوزینب دست دلم را گرفت:«ما همه مدیونت هستیم..» ولی اجازه نداد حرفش به انتها برسد و از تمام قصه تنها به منجی آن شب اشاره کرد:«هر چی بود لطف امام زمان بود.»
▪️نورالهدی اشاره میکرد حرفی بزنم و تا خواستم لب از لب باز کنم،با جدیت کلامش جانم را گرفت:«ما بریم مزاحم شما نباشیم.»
▫️از لحنش دلخوری میبارید و دیگر نمیخواست حتی لحظهای اینجا بماند که بلافاصله دست ابوزینب را گرفت و او را هم دنبال خودش از چادر بیرون برد.
▪️خنده روی صورت نورالهدی ماسید و من نمیخواستم این فرصت از دستم برود که به سمت در فتم و همانجا صدایش را از پشت چادر شنیدم:«برای چی منو اوردی اینجا؟»
▫️از آنچه میشنیدم، قدمهایم متوقف شد و دیگر جرأت نکردم از چادر بیرون روم و او همچنان با صدایی آهسته ابوزینب را سرزنش میکرد:«نباید این کارو میکردی! این دختر از من خجالت میکشه! اون شب از اینکه فکر کرده بود..»
▪️نمیشد حرفش را ادامه دهد که کلافه شد:«چرا ما رو با هم روبرو کردی که بیشتر اذیت بشه؟»
▫️و نمیدانست این رنگ پریده و نفس بریدۀ من از دریای احساسی است که در دلم موج میزند و نمیتوانم حرفی بزنم که درماندهتر از من دلیل آورد: «نمیبینی بنده خدا چه حالی داشت؟از اینکه دوباره با من روبرو شده بود،حالش بد شد!»
▪️ابوزینب ساکت مانده و شاید خیال میکرد حق با اوست اما من میفهمیدم دست و دلم برای چه میلرزد و میدانستم اگر اینبار او برود، دیگر دیداری در کار نخواهد بود که دل به دریای جنون زدم و از چادر بیرون رفتم.
▫️چند قدم دورتر از چادر روبروی هم ایستاده و تا چشمش به من افتاد، ساکت ماند و من مردانه به میدان زدم:«من فقط میخواستم تشکر کنم.»
▪️از اینکه دوباره همکلامش شده بودم، طوری به هم ریخت که دیگر نگاهش به زمین نیفتاد و سرگردان در آسمان پرستاره این شب رؤیایی میچرخید.
▫️اعتراف میکنم برای گفتن این جملات حتی نفسهایم میلرزید و قلب کلماتم از هیجان میتپید:«من این مدت همیشه به یاد محبتی که در حقم کردید بودم و همیشه دعاتون میکنم.»
▪️نورالهدی هم پشت سرم از چادر بیرون آمده بود و میدید دیگر نفسی برایم نمانده که به جای من ادامه داد:«خدا خیرتون بده،حاج قاسم و شما برادرهای ایرانی خیلی به ما کمک کردید.»
▫️چشمانم به انتظار یک نگاهش پلکی نمیزد و او انگار در هوایی دیگر نفس میکشید که در پاسخ نورالهدی با متانت تشکر کرد:«ما از شما ممنونیم که الان اومدید اینجا و دارید به مردم ایران کمک میکنید.»
▪️اما نورالهدی این بخش از نقشه را از من هم پنهان کرده بود و با یک جمله همۀ ما را غافلگیر کرد:«ابوزینب یه دقیقه بیا کارت دارم!» و بلافاصله خودش داخل چادر شد و ابوزینب هم رفت تا ما در پهنۀ این زمینهای غرق آب و گِل تنها بمانیم.
▫️در تاریکی و نور ملایم لامپ مهتابی که مقابل چادر بهداری کشیده بودند، صورتش به خوبی پیدا بود و شاید در این تنهایی بهتر میتوانست حرفش را بزند که دوباره نگاهش به زمین افتاد و زیر لب زمزمه کرد:«من امشب شرمندۀ شما شدم.اگه میدونستم ابوزینب داره منو کجا میاره،نمیاومدم..»
▪️از اینهمه مهربانی بیمنتش، به وجد آمدم و معصومانه میان حرفش پریدم: «من خودم خواستم شما رو ببینم تا ازتون تشکر کنم.»
▫️همانطور که سرش پایین بود، لبخندی مردانه لبهایش را ربود و با لحنی دلنشین دلم را حواله به حضرت کرد:«من یادم نرفته اون لحظهای که حضرت صاحبالزمان رو صدا زدید!طوری آقا رو صدا زدید که دل من لرزید!پس مطمئن باشید من کاری نکردم و فقط امام زمان (علیهالسلام) شما رو نجات داده!»
▪️هر کلامی که میگفت نبض نفسهایم آرامتر میشد و تپش قلبم کمتر و حرفی که در تمام این سالها در دلم مانده بود،سرانجام بر زبان آوردم: «دوست دارم یه کاری برای شما انجام بدم،میخوام یجوری جبران کنم!»
▫️انگار انتظار شنیدن چنین حرفی را نداشت که سرش را بالا گرفت؛قلب چشمانش شکست و عطر خنده از صورتش پرید.
▪️شاید برای نخستین بار بود که برای چند لحظه نگاهمان در هم نشست و او با لحنی مردد حرف دلش را زد:«برای حاجت دلم دعا کنید!»
▫️سر و صدای ماشینهایی که از صبح برای جمع کردن آب و گِل،بیوقفه کار میکردند در این ساعت از شب ساکت شده و همهمه مردم ساکن در چادرها هم آرام گرفته و در این سکوت و تاریکی، انگار صدای نفسهایش را هم میشنیدم و او با همین نفسهای غمگین از من تمنا کرد:«دخترم یک ماهشه! نارسایی قلبی داره،دعا کنید زنده بمونه!»
▪️آنچه در مورد بیماری سخت یک نوزاد یک ماهه میشنیدم بینهایت غمگین بود و این غم کنج دلم کِز کرد که از همین جملاتش،جریان خون در رگهایم بند آمد و به سختی لب از لب گشودم:«شما..بچه..دارید؟»
📖 ادامه دارد...
♥️👏🏻 ماشاءالله به شیر پسر کرمانشاهی، یاسین خسروی که او هم در پرتاب وزنه با ثبت رکورد 15.96 متر، ضمن شکستن رکورد پارالمپیک، مدال طلا رو کسب کرد. دمت گرم پهلوون.🥇🏆
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماینده مجلس: نیاز به قوانینی برای حفاظت از پلیس داریم
بیژن نوباوه:
سردار رادان در کمیسیون فرهنگی تصاویری را نشان داد که نتوانستم تا انتها ببینم. پلیس به خانومی که عریان بود تذکر میدهد و طرف، چایی خود را به صورت پلیس پاشید.
این افراد میخواهند نظام را بزنند، به پلیس حمله میکنند
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری بردهای خواهی شد در بازار برده فروشان
که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست!!
#شهیدجهادمغنیه...🌷🕊
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
🔴رئیس بنیاد شهید:
همسر #شهید_رجایی مستأجر است!
♦️ رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران میگوید: میخواستیم از همسر شهید رجایی اجازه بگیریم که برای قدردانی برویم خدمتشان. اما ایشان فرمودند: «چون خانه ما استیجاری است، رعایت مالک ساختمان را میکنیم و رفت و آمدها را محدود نگه میداریم.»
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
اهل دل که باشی دو چیز را خوب یاد میگیری
جدا شدن از زمین
پریدن بـه آسمان...
#شهیدبابکنوری...🌷🕊
از حضور تا ظهور.mp3
14.15M
#پادکست_روز
✘ بهترین راهکار برای اصلاح ارتباط میان خود و امام زمان علیهالسلام چیست ؟
• چگونه میشود حضور حضرت را در زندگی خود درک کرد ؟
🎧 در این پادکست به بررسی تخصصی این سوالات پرداخته ایم
#استاد_شجاعی | #استاد_ماندگاری
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 «یک ثانیه!»
♦️ ما نمیدانیم اگر یک لحظه ظهور عقب بیافتد چه برکاتی را از دست میدهیم..
#امام_زمان
#توسل_به_امامزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 «یک ثانیه!»
♦️ ما نمیدانیم اگر یک لحظه ظهور عقب بیافتد چه برکاتی را از دست میدهیم..
#امام_زمان
#توسل_به_امامزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥فتنه اکبری که پیش رو میباشد
که خیلی از خواص و انقلابی ها نسبت به رهبر شک و تردید میکنند
این فتنه بزرگی که پیش رو میباشد
آیت الله مصباح در اواخر عمر خودشان به انقلابیها گوشزد کردند!!!
💥برخی میگویند فکر یک رهبر دیگر باشیم...
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبارکت باشه پهلوانِ خوشقلبِ ایران 🇮🇷
💬 روحالله رستمی: مدالم را از ائمه معصومین دارم و آن را به #رهبر_معظم_انقلاب و همه ملت شریف #ایران اسلامی تقدیم میکنم.
#روحالله_رستمی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥فتنه اکبری که پیش رو میباشد
که خیلی از خواص و انقلابی ها نسبت به رهبر شک و تردید میکنند
این فتنه بزرگی که پیش رو میباشد
آیت الله مصباح در اواخر عمر خودشان به انقلابیها گوشزد کردند!!!
💥برخی میگویند فکر یک رهبر دیگر باشیم...
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبارکت باشه پهلوانِ خوشقلبِ ایران 🇮🇷
💬 روحالله رستمی: مدالم را از ائمه معصومین دارم و آن را به #رهبر_معظم_انقلاب و همه ملت شریف #ایران اسلامی تقدیم میکنم.
#روحالله_رستمی
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#شهید_القدس
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
چه کنم با دل شکسته ام..:)💔
دلمان برای نگاه های شما تنگ است...💔
#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
دیدیم در انگشتر تو صبح ظفر را🌱
#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
گـویَند؛
شَھادَتمُھرقبولـیستکِہبَردِلـتمیخورَد..!
شُھدادِلـملایقشَھادَتنیـستامـٰا؛
شمـٰاکِہنَظرکُنیـداینکَویرتِشنہدریـٰامۍشَود
بـٰاعَطـرشَھادت((:
اللّھمارزقنـٰاشَھادتفۍسَبیلک
#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
از گریه هایش پشت تلفن متوجه شدم بد موقع تماس گرفتم.
_گفتم:«اتفاقی افتاده؟»
_گفت:«کارت رو بگو.»
مسئله پیش آمده را در میان گذاشتم.
_باشه میگم بچه ها تا دو سه دقیقه دیگه انجام بدن.
_گفتم:«اجازه بدید من از طرف شما به بچه ها بگم.»موافقت نکرد.
به معاون ذی ربطش سپرده بود کارم را پیگیری کند.پنج دقیقه بعد که کار انجام شده بود،یکی از دفترشان تماس گرفت.
_پرسیدم :«من هیچ وقت سردار رو این طور ندیده بودم.اتفاقی افتاده؟»
_گفت:«مگه خبر ندارید احمد کاظمی به شهادت رسیده؟»
می دانستم باهم رفاقت دیرینه دارند.
اما توی آن شرایط هم عمل گرا بود و پاسخگوی مسائل.
راوی:شهید حسین امیرعبداللهیان
#خاطراتۍازحـاجۍ
#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
حاجقاسمیبارگفتنکه:
ازخداخواستماینقدربهمن
مشغلهبده،کهحتیفکرگناهمنڪنم !
#جان_فدا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود.. 💔🥀
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴
هدایت شده از کانال سیاست دشمنان مهدویت
حاج قاسم این نظام قطعه ای از بهشته
قدر این نظام مقدس را بدانید؛
اجازه ندهیم مجددا #کربلا رخ دهد تا بعد از آن امت اسلام تازه بفهمند چه نعمتی را از دست دادند..
#حاج_قاسم
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🇵🇸🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴