فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حماسهای دیگر از سربازان دلیر آمریکای😂
با همین دل و جرات تو خلیجفارس گیر بچههای سپاه میوفتن خودشون رو خیس میکنن دیگه😂
🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب شوخی ناجوری 😎😏
اما خداییش دلم درد گرفت از بس خندیدم 😂😂😂
الهی آدم گرفتار این مدل دوستا نشه ☺️
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
جاویدالاثر شهید شاهرخ ضرغام🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
لقب: حر انقلاب
تاریخ ولادت: ۱۳۲۸/۱۰/۱
محل ولادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۹/۱۷
محل شهادت: آبادان
مزار: گمنام
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
🔰زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام
🔹🔸🔹🔸🔹
💐شاهرخ با نامِ شناسنامه ای ابوالفضل در 1دی سال 1328 در محله نبرد در شرق تهران متولد شد و درشت جثه بود. پدرش صدرالدین که کارگر ساختمانی بود در 12 سالگی شاهرخ به رحمت خدا رفت.
به گفته برادرش علیرضا، «شاهرخ دانشآموز زرنگ و درس خوانی بود اما با رفتاری که معلم کلاس اول راهنماییش انجام داد شاهرخ ترک درس و مدرسه کرد. در امتحانی که معلم گرفت، شاهرخ متوجه شد به دانشآموزان نورچشمی ارفاق کرده است او هم اعتراض میکند اما معلم به جای جواب، کشیدهای به گوش شاهرخ زد ، مدرسه هم به بهانه توهین به معلم شاهرخ را اخراج کرد.
او هم سرخورده شد و وقتش را به بطالت سر چهارراهها گذراند و کمکم با دوستان ناباب آشنا شد. هیکل تنومندش باعث شد خیلی زود اراذل محله دور و برش را بگیرند و به یکه بزن محله نبرد و کوکاکولا تبدیل شد. هرچه مادرم میگفت این کارها عاقبت ندارد او توجهی نمیکرد.»
☘دوران جوانی
در جوانی، سنگین وزن کشتی میگرفت. قهرمان جوانان، نایب قهرمان بزرگسالان، دعوت به اردو تیم ملی کشتی فرنگی. همراهی تیم المپیک ایران و...؛ اما اینها همه ماجرا نبود. قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، رفقای نااهل و... همه دست به دست هم داد و انسانی شد که کسی جلودارش نبود؛ هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و...
روزها کار می کرد و شب ها رفیق بازی و گردن کشی می کرد. با رفقای نا اهلش در کاباره ها به الواتی مشغول بود.
در دوره ای از جوانیش سراغ کشتی رفت و قهرمان و نایب قهرمان مسابقات کشتی آزاد و فرنگی مثبت 100 کیلوگرم جوانان و بزرگسالان تهران شد اما این ورزش هم نتوانست او را از خلاف دور کند. تا سن 27الی28سالگی دعای هر روزه مادرش، سر به راه شدن شاهرخ بود.
مادرش از دست شاهرخ خسته شده بود. مرتب از دعواها، دستگیریها، دسته گلها و خرابکاری های پسر برایش خبر می بردند. سند خانه را آماده روی طاقچه گذشته بود و منتظر، تا برود کلانتری و از بازداشت خلاصش کند.
نارضایتی های مادر تا شب خاطره سازی ادامه یافت. به گفته مادرش، شبی ناراحت و غمگین بعد از نماز سر بر سجاده گذاشتم و بلند بلند گریه کردم. در مناجات با پروردگار گفتم خدایا از دست من کاری بر نمی آید خودت راه درست را نشانش بده. خدایا پسرم را به تو سپردم، عاقبت به خیرش کن.
روحیه سرکشی و نافرمانی در لوطی گری و بامعرفت بودنش در هم تنیده بود. شبی که با دوستانش از کاباره بر می گشت کاپشن قیمتیش را با دسته اسکناس همراهش به فقیری که سر راهش بود داد یا وقتی می دید از دختر یا زنی سوء استفاده می شد، غیرتی می شد و به خاطر همین احساسِ جوانمردی و غیرتی که داشت اجازه نمی داد دختران و زنان مسلمان به خدمت غیر مسلمان ها دوره پهلوی در آیند.
این روحیه جوانمردی موجب نجات زنی از کاباره محل پاتوقش شد. مهین که پسری 10 ساله به نام رضا داشت به قیومیت شاهرخ در آمد و برایشان خانه اجاره کرد.
شاهرخ به زن گفته بود در خانه بماند و بچه اش را تربیت کند و هزینه اجاره خانه و خرجی ماهش را می دهد.
☘توبه شاهرخ
«تلنگر» زندگی خیلی انسانها را از این رو به آن رو میکند. یکی از تلنگرها توسط مرد خدا مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی به شاهرخ زده شد.
علیرضا برادر شاهرخ گفت: « در دوره پهلوی برگزاری هیات مذهبی در ماه محرم با محدودیت همراه بود. حاج آقا مجتبی تهرانی مجلس عزا داشتند.
یکی از هم محله ای ها به ایشان گفته بود شاهرخ میتواند مجوز برگزاری عزای سیدالشهدا از شهربانی بگیرد.
شاهرخ را خبر کردند که نزد حاج آقا مجتبی تهرانی برود. رفتن همانا و شیفته این مرد خدا شدن همانا. حاج آقا از او خواسته بود از شهربانی برای برگزاری عزاداری هیات جوادالائمه مجوز بگیرد و شاهرخ هم موفق به این کار شده بود. همین اتفاق پای او را به جلسات حاج آقا مجتبی باز کرد.»
مادرش در خاطره ای از توبه شاهرخ گفت:«پسرم در گوشه یکی از صحنهای حرم در مناجاتش با پروردگار می گفت: خدایا من را ببخش، بد کردم، غلط کردم، می خواهم توبه کنم یا امام رضا به دادم برس، من عمرم را تباه کردم.
✨ادامه دارد....
#شهدا
#شاهرخ_ضرغام
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
☘خالکوبی (من دیوانه خمینی ام) بر بدن
در روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب به درخواست آیتالله جلالی خمینی در کمیته مشغول کار شد.
علیرضا گفت: «شاهرخ برای ختم غائله کردستان به غرب کشور رفت و در آنجا با شهید چمران آشنا شد.» با آغاز جنگ تحمیلی به همراه60الی70 نفر از دوستانش به اهواز رفت، از آنجا به سوسنگرد و سپس به دشت ذوالفقاریه آبادان رفت.
برادرش گفت: «چند روز بعد از شروع جنگ تحمیلی به همراه هم و تعداد زیادی از دوستانش به خوزستان رفتیم و شاهرخ سه ماه آغازین جنگ را این منطقه ماند تا به شهادت رسید.»
هر جا سخنان امام خمینی را می شنید بی اختیار با تمام وجود به این سخنان گوش می کرد. آنقدر عوض شده بود که به همه می گفت: «من دیوانه خمینی ام» و همین جمله را روی بدنش خالکوبی کرده بود.
☘زمان شهادت
آذر ماه 1359، ساعت 9 صبح بود. شاهرخ اولین گلوله آر پی جی را سمت تانکهای عراقی شلیک کرد. آنها بی امان شلیک می کردند. شاهرخ گلوله دوم را زد گلوله به تانک اصابت کرد و با صدای مهیبی تانک منفجر شد.
شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت تا گلوله سوم را شلیک کند که صدایی شنیدم. بر روی سینه اش حفره ای از گلوله تیربار تانک عراقی ها ایجاد شده بود و خون با شدت فوران کرد. بدنش غرق در خون بود. سربازهای عراقی هم در کنار پیکرش از خوشحالی هلهله می کردند.
گوینده عراقی هم می گفت: «ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم.»
پیکرش در دشت ذوالفقاریه حد فاصل جاده آبادان - ماهشهر جا ماند، بعدها هم اثری از پیکرش پیدا نشد.
مادرش در خاطره ای از خواب دیدن پسرش گفت:
نگران شاهرخ بودم. شب خواب دیدم که در بیابانی نشسته ام و گریه می کنم.
شاهرخ آمد با ادب دستم را گرفت و گفت: «مادر چرا نشستی بلند شو برویم»
گفتم: پسرم کجایی، نمی گویی این مادر پیر دلش برای پسرش تنگ می شود؟
مرا کنار یک رودخانه زیبا و بزرگ برد و گفت: «همین جا بنشین» بعد به سمت یک سنگر و خاکریز رفت. از پشت خاکریز دو سید نورانی به استقبالش آمدند.
شاهرخ با خوشحالی به سمت آنها رفت. می گفت و می خندید. بعد هم در حالی که دستش در دستان آنها بود گفت: «مادر من رفتم منتظر من نباش»
#شهدا
#شاهرخ_ضرغام
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟اون وقتی که کارد به استخونت میرسه و فکر می کنی دیگه کم آوردی🥺😔
۵تا جمله خدا بهت گفته که خیالتو راحت کنه💖😍
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
30.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
امشب رفتم دیدن آقا مسعود خاتمی عزیز از قرّاء خوب کشورمون
ایشون متاسفانه حدود یه هفته است که در اثر یه عارضه نامعلومی دچار لرزش بدن و لکنت شدند و نمیتونن درست صحبت کنن،
اما امشب به چشم خودم یکی از معجزات قرآن رو دیدم! عجیبه ایشون برای خوندن قرآن مشکلی ندارند!!
این فیلم رو با اجازه خودشون گرفتم که پخش کنم که هم معجزه قرآن رو ببینید و هم برای عافیت و سلامتی ایشون خیلی دعا کنید...
انشاءالله خداوند مهربان لطف و رحمتش رو بر همه ما و به ویژه آقا مسعود خاتمی عزیز بیش از پیش نازل بفرماید🤲
#سبحان_اللّه
#تربیت_قرآنی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد فرزند آوری
👌آقا فرمودند تنم می لرزد وقتی ....🥺
جمعیت ایران در هشتاد سال آینده 😱
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) :
((هرکس کوچکترین قدمی در راه جمعیت و فرزنداوری بردارد شامل دعاهای نمازشب من میشود ))
🔴 اگر فرزند آوری از سن تان گذشت و یا شرایط جسمی و .. برای فرزند اوری نیست
در راه ترویج و تبلیغ فرزند آوری و یا همراهی با زوج جوان قدم بردارین
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
💫روز الست..
هر که به چیزی رسید و ما
عشق حسین را به امانت گرفتهایم
#درحسرتکربلا
#صلیاللهعلیکیاعطشان💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± دستگیری امام رضا (ع) در قیامت
حجتالاسلام #عالی🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± یاامامرضا(؏)؛ یهدستمالنمداررویِدلِمابکش...
#السلامعلیکیاعلیابنموسیالرضا(؏)🕌
دلشوره شیرین_۲۰۲۳_۰۶_۰۸_۱۰_۱۱_۴۳_۹۶۲.mp3
7.6M
درداموندرمونمیشهبایهکربلا …💔_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_صادق_عليهالسلام :
زائر امامحسین علیهالسلام به درجاتی
میرسد که کسیکه در راهخدا به خونش
آغشته شده است، نمیرسد..!
📕کاملالزيارات ص۲۹۷
#اللهمالرزقنااربعینکربلا🕌💔