✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل : اول
🔸صفحه: ۳۷_۳۸
🔻قسمت: ۱۳
سرانجام جنگ تمام شد. بچه ام، بعد از جنگ، خیلی گوشه گیر شده بود. حال و هوای دیگری داشت. تنها جایی که بهش آرامش می داد، گلزار شهدا بود. ساعت ها می رفت، آنجا می نشست، دعا می خواند.
سخت بود درد دلش را بفهمیم. می دانستم تمام آرزوش، شهادت بود؛ اما حتماً قسمتش نبود.
ولی نمی شد که بیخیال زندگی بشود. به خودم قول داده بودم همین که از جبهه بیاید، دستش را می گذارم تو حنا.
حالا می بایست به قولم عمل می کردم. می بایست دلش را به زندگی گرم می کردم.
یک روز بهش گفتم ننه، دیگه هیچ آرزویی ندارم جز دیدن دامادیت. خندید و گفت ننه، چقدر دست پاچه ای؟! هنوز خیلی زوده که داماد بشم. گفتم آخه ننه، شاید عمر من و بابات کفاف نکنه. تو بچه ی اول منی. نذار آرزوی لباس دامادیت رو به گور ببرم. دوتا دستش رو گذاشت روی چشم هاش، و گفت چشم! حالا که داری لطف می کنی، اگه خواستی بری خواستگاری، اول و آخرش فقط یه جا برو. اگه شد که منت به من گذاشته؛ اگه نه، دیگه جایی نرو.
گفتم خوب، بگو ننه! طفلک بچه ام، از خجالت، سرش را پایین انداخته بود.
آخرش گفت طاهره، دختر خاله ام. گفتم: ننه، قربونت برم که حرف دل مادرت رو زدی!
خوشحالم کردی با این انتخابت. چه کسی بهتر از دختر خاله ات؟
#قسمت_اول👇
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل :اول
🔸صفحه: ۳۹_۳۸
🔻قسمت:۱۴
دیگه سنّی از من و باباش گذشته بود.
همیشه سعی می کرد با وجود مشغله های کاری اش، به ما هم سربزند تا چیزی کم و کسر نداشته باشیم.
همه ی بچّه هام ، خداراشکر سروسامان گرفته بودند.
هر کسی دنبال کار و زندگی خودش بود.
اگر آن ها دوسه روز یک بار می آمدند خانه مان، ازشان دلگیر نمی شدم؛ولی علاقه ی من و باباش به حسین، به قدری بود که اگر یک روز نمی دیدیمش ، فوری بهش زنگ می زدم که «کجایی؟!».
محمد چند سالی می شد که چشم هاش مشکل پیدا کرده و کم کم نابینا شده بود.
حسین خیلی ناراحت بود.
وقتی می آمد ،می رفت کنار باباش می نشست، دست باباش را محکم می گرفت تو دستش، و می گفت: بابا، هیچ وقت از این که نابینا شده ای، ناراحت نشو!
من هم مثل خودت هستم.
این یکی چشمم رو هفت سال قبل عمل کردم؛ هیچی ازش در نیومد.
اون یکی هم فرستادم تعطیلات.
درد دوتایی مشترکه.
نبینم بابای گلم غصه بخوره!
#قسمت_اول👇
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا شرمنده ایم💔🥀
شهدا شرمنده ایم💔🥀😔
💚شادی روح سردار دلها حاج قاسم سلیمانی یه حمدو یه توحید بخونید 💚
🌟مقام معظم انقلاب امام خامنه ای🌟
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
#حاج_قاسم میگفت..
ازخدا یڪ چیز خواستم.!
خواستم ڪه خدایا اگر بخواهم به انقلاباسلامۍ خدمت ڪنم..
باید خودم را وقف انقلاب ڪنم..
از خدا خواستم اینقدر به من مشغله بدهد که حتۍ فڪر گناه هم نڪنم:)..!
مسیرزندگیتون و عاقبتتان_شهدایی
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
#مولاجانم
🍂هوای خواب ندارد
دلی که کرده هوایت...
🍂چه میشود که بیایی
و من شوم بفدایت؟
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
💚زمزمه دعای فرج آقا امام زمان💚
#اللہمعجللولیڪالفرج❤
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
قرار عاشقی
❄️ #دعای_غریق
« یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دینک 》
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
AUD-20220520-WA0289.
5.43M
دعای عظم البلاء
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎
السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین وعلی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین علیهم السلام
لٰا عِشٖقٌٖ اِلاّ حُسِیْݩ لٰا وَطَݩ اِلّٰا ڪَرْٖبَلاٰ ♥️
#حضرت_ارباب
باتربتتو
کامدلمراگشودهاند . .
آقاارادتمبهشماارثمادریست...💕
#اربابـــــــــ♥️
#لاتنسانیفییومالاربعین
- شرمنده ._۲۰۲۳_۰۶_۱۰_۱۶_۰۵_۴۲_۷۶۲.mp3
4.01M
هر موقع در زدمدروبہروم واکردے !
حتےشدهبااَشکنامہمواِمضاکردے !
#کاشمیدونستمکجایی...!(
AUD-20220921-WA0002.mp3
7.58M
هوالودود
صـوتۍ حـدیث شـریف ڪســاء
🎙با نواے علۍ فانی
🌸بہ نیابت از جمیع مؤمنین و مؤمنات و اموات
وجمیع شــــهدا و اموات هممون
🌸و به نیت همگی متوسلین و شرڪت ڪنندهاے محترم و بہ امـید حاجتروایی همگۍ
بہنیتسلامتۍوتعجیلدرامرفرجآقاامامزمانعج🌷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
💎🍃🌷🍃💎