بسمربالعشق...
ماجرا - قسمت عشق
به آستان خرابات سرکشی مفروش...
که بیست حجّ پیادهست یکنماز اینجا
#صائب_تبریزی
اینجا حرم عشق است...
نامش کربلاست و خاکش شفا...
جاییکه همهی قاعدهها را بههم میزند؛
خاک حرام را تربت میکند، سیاه مکروه را مشکی مستحب میکند، و عشق را واجب میکند...
اینجا بهفرات که میرسی از تشنگی سیراب میشوی، به علقمه که میروی عرق شرم بر جبینت مینشیند، حتی اگر هوا شرجی نباشد.
اینجا اگر در بینالحرمین مردد شوی کسی ملامتت نمیکند و اگر گریه کنی کسی به تو نمیخندد، و اگر بخندی کسی با تو کاری ندارد، اینجا همه فقط با حسین کار دارند...
اینجا همه آمدهاند تا خودی نشان بدهند به محبوبشان، و بگردند دنبال حال خوبشان.
کربلا سرزمین زندههای همیشه جاویدیست که به خوابی خوش فرورفتهاند تا دیگربار به یاری مردی از نسل عشق برخیزند...
باشد که باشیم و باشیم.
زان کشتگان هنوز به موعود میرسد
فریاد العجل ز بیابان کربلا ...
#جواد_هاشمی_تربت
#کربلا
.