eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
868 دنبال‌کننده
87.9هزار عکس
112.3هزار ویدیو
561 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ای زیبا از یک پزشک متخصص اطفال» لطفا بخونید من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم. سال‌ها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک دستفروشی بساط باطری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده؛ او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است! گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی صلواتی موجود است) باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم... گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟ با کمال سادگی گفت: ۲۰۰تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم. مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم. این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف داشتم، مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم... به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم. گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر؛ نمیدانید چقدر ثواب دارد! صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا اینها کجا؟! از آن روز دادم تابلویی در اتاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون؛ <شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم> دوستان و آشنایان طعنه ام زدند، اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی: گفت باور نمی کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و ما خاموش... امام رضا(ع) فرمودند: "هرکه اندوه و مشکلی از مومنی برطرف کند، خدا روز قیامت قلب او را شاد میکند." تو این روزای سخت؛ دستگیری از دیگران را فراموش نکنیم...🙏 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
⚜توسل به خاتون دوسرا، زینب کبری “سلام الله علیها” و شفای فیض الاسلام…⚜ ✍🏻سید علی نقی فیض الاسلام، مترجم شهیر قرآن و نهج البلاغه و مؤلف آثار فاخر اسلامی می فرماید: 🌻بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودی نبخشید. 🌻برای استشفاء به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده به کربلای معلی مشرف شدیم. در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. 🌻روزی دوستی از زائرین در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده، با اینکه رنجور بودم، رفتم. در بین گفت و گوهای گوناگون، یکی از علماء که در آن مجلس حضور داشت، فرمود: 💐پدرم می گفت: هر گاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام علیا حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بخوان، بی شک و دودلی، خدای عزوجل خواسته است را روا می سازد. 👈🏼از این رو من چنین کرده، شفا و بهبودی بیماری خود را از خدای تعالی خواستم و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم که: ✴️اگر از این بیماری بهبودی یافتم، کتابی در احوال سیده معظمه (سلام الله علیها) بنویسم تا همگان از آن بهره مند گردند. ✅حمد و سپاس خدای جل شأنه را که پس از زمان کوتاهی شفا یافتم. اما از بسیاری اشغال و کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب و ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم، به نذر خویش وفا ننمودم! تا اینکه چند روز پیش یکی از دخترانم مرا آگاه ساخت که به نذرم وفا ننموده، من هم از خدای “عز اسمه” توفیق و کمک خواسته، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را "کتاب ترجمه خاتون دوسرا سیدتنا المعصومه، زینب الکبری سلام الله علیها" نامیدم. ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🌿🌺 داستان کوتاه زیبا ✍فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت. دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود. فقیر گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت. به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد, کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت: کجا؟ پول دود کبابی را که خورده ای بده. رندی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت: این مرد را رها کن من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد. مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده، بشمار و تحویل بگیر. کباب فروش گفت: این چه پول دادن است؟ گفت: آدم حریصی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد. حکایت آدمهای اطرافمون👌🌹 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام عصر عجل الله و شخص بودایی 🌼 امام عصر عجل الله بر تمام عالَم اشراف کامل دارد ، اما شکل گیری ظهور در دست ما منتظران و شیعیان است . ‼️کدامین شیعه همچون این شخص بودایی با اعتقاد امام زمانش را صدا زده ؟ ❌❌ این همه دعای ندبه می‌خوانیم ، آیا به غربت و تنهایی حضرت اعتقاد داریم ؟ استاد بندانی نیشابوری 🇮🇷🇵🇸 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊🥀🕯🥀🕊️🌴