👨👧👦 #پندهای_جاودانی
💠 مناجات در بیهوشی
مرحوم آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی (ره) از مراجع تقلید شیعه دچار بیماری معده شده بودند. پروفسور روُش بولوَن [۱] را برای جراحی ایشان آوردند. جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی [۲] را قرائت می کردند. پس از این مساله پروفسور بولون گفت: شهادتین را به من بیاموزید. از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم. وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور بولون گفت: حالت به هوش آمدن بعد از عمل، تنها زمانی است که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد. من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود و در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم. دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند. در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند. اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحیِ مسلمان شده در خواجه ربیع مشهد محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند.[۳]
۱- پزشک بلژیکی که از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۸ در مشهد بود و ریاست بخش جراحی بیمارستان امام رضا (ع) را بر عهده داشت. در سال ۱۳۴۸ در اثر سکته قلبی درگذشت. نامش را بعد از اسلام به عبدالله بولون تغییر داد. (ویکی پدیا)
راوی: حجتالاسلام جواد مروی (عضو شورایعالی حوزه های علمیه)
📜 خبرگزاری رسمی حوزه (با مقداری ویرایش)
┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈•
🌺صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
🖋رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت میکنیم.
📖 سوره بقره آیه ۱۳۸
🌸إِلَهِی أَنْتَ الَّذِی تُفِیضُ سَیْبَکَ عَلَى مَنْ لا یَسْأَلُکَ وَ عَلَى الْجَاحِدِینَ بِرُبُوبِیَّتِکَ فَکَیْفَ سَیِّدِی بِمَنْ سَأَلَکَ وَ أَیْقَنَ أَنَّ الْخَلْقَ لَکَ وَ الْأَمْرَ إِلَیْکَ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ سَیِّدِی عَبْدُکَ بِبَابِکَ أَقَامَتْهُ الْخَصَاصَهُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَقْرَعُ بَابَ إِحْسَانِکَ بِدُعَائِهِ [وَ یَسْتَعْطِفُ جَمِیلَ نَظَرِکَ بِمَکْنُونِ رَجَائِکَ ] فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ عَنِّی وَ اقْبَلْ مِنِّی مَا أَقُولُ فَقَدْ دَعَوْتُ [دَعْوَتُکَ ] بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ أَنَا أَرْجُو أَنْ لا تَرُدَّنِی مَعْرِفَهً مِنِّی بِرَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ
🖋خدایا تویى که عطایت را پی درپى فرو ریزى، بر کسى که از تو درخواست نمی کند، و بر آنان که منکر پروردگاریت هستند، چه رسد آقاى من بر کسی که از تو خواهش کرده و یقین نموده که آفرینش از تو و فرمان تنها به دست توست، منزّه و والایى اى پروردگار جهانیان، اى آقاى من بنده ات به درگاه توست، تنگدستى، او را پیش رویت قرار داده با دعایش در خانه احسانت را مى کوبد، پس روى کریمانه ات را از من برمگردان، و آنچه می گویم از من بپذیر، من تو را به این دعا خواندم، امید دارم که به خاطر معرفتم به رأفت و مهرت مرا باز نگردانى.
📜فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی