#خاطره_مادر_شهید_صدرزاده
💢یکی از #دعاهای همیشگی مصطفی #شهادت بود
و همیشه دعای #قنوتش بود
ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن شهید بشم،
💢 یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که #موثرتره اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته 😔
💢گفتم: عزیزم معلومه اگر بمونی بیشتر میتونی #خدمت کنی ولی اگر شهید بشی...😔🌹 گفت: کسی که شهید میشه دستش بازهست و بیشتر میتونه #دستگیری کنه.
💢 #مصطفی حتی شهادت برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه.👏😔 و تازه متوجه شدم #منظورش از مؤثرتر بودن یعنی چی.
💢وقتی پیام میدن که #ماهواره رو جمع کردن از خونه و یا #حجابشون کاملتر شده
ویااینکه فعالیت فرهنگی درجهت ارزشهای اسلامی میشه،
💢 به آرزوی #مصطفی یقین پیدا کردم،
دوست داشت اون چیزی که #موثرتر بود برایش رقم بخورد🌹😔😔
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃❤️
@syed213
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ چند دقیقه طوفانی رسایی در مناظره با زیباکلام
🔹 پولشویی اصلی را ژنرال زنگنه کرد.
🔹 مهدی هاشمی در انتخابات سال ۸۴ چطوری هزینه انتخاباتی بابا را درمیآورد؟
🔹 پسر طهماسب مظاهری، باجناق سیف، رئیس سابق بانک مرکزی، از گران شدن دلار خبر داشت، ۴ میلیارد وام گرفت و همه را دلار خرید و ...
@syed213
شھید شدن #اتفاقے_نیست
اینطور نیست کہ بگویے:گلولہ اے خورد و مُرد..‼️
#شهــــید...
رضایت نامہ دارد...📝
و رضایت نامہ اش را اول حسین(ع)
و علمدارش #امضا میکنند...
#بعد_مُھر
حضرت زهـــــرا(س)میخورد...✌️
#شهـــید...
قبل از همہ چیز دنیایش را بہ قربانگاه برده...❌
او
زیر نگاه مستقیم #خدا زندگے کرده...
شھادت اتفاقے نیست...
#سعادتے_ست کہ نصیب هرڪسے نمیشود..☝️
باید #شهیدانہ زندگے کنے
تا شهیدانہ #بمیرے...💯
🍃❤️
@syed213
1_42941083.mp3
6.34M
🎵 #صوت_شهدایـے
🌸توے خط شهدا اگہ باشم
خط به خط گناهامو پاڪ میکنم🌸
🎤🎤 #سیدرضا #نریمانـے
#مداحی
شهدایی 🕊
🍃🌹
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
#خاطرات_رهبر_انقلاب #قسمت_پنجاه_و_چهار ✨ جلسهی مخفیانهی منزل شهید باهنر اول از شهید باهنر شروع
#خاطرات_رهبر_انقلاب
#قسمت_پنجاه_و_پنج
✨ جلسهی مخفیانه منزل شهید باهنر
... ادامه
این خاطره را فراموش نمیکنم، خاطرهی جالبی است- یک روز عصری من توی خیابان انقلاب کنونی میرفتم، آقای هاشمی رسید به من گفت من توی اتوبوس بودم تو را دیدم و فوراً در اولین ایستگاه پیاده شدم. گفت: آمدم به تو بگویم که تو آزادانه داری راه میروی ولی تحت تعقیب هستی. قرار ملاقاتی گذاشتیم با آقای هاشمی و دوستان. قرارمان کجا بود؟ قراری که آقای هاشمی با آنها گذاشته بود- چون جا نداشتیم در تهران- اتاق انتظار دکتر واعظی در انتهای کوچهی روحی.
دکتر واعظی از دوستان آقای منتظری بود، مرد مؤمنی بود، علاقهمند به مبارزین بود و ما میدانستیم که توی اتاق انتظار او اگر برویم بفهمند ما را بیرون نخواهد کرد. اما خب شما ببینید اتاق یک طبیب چقدر جای ناامنی است برای ملاقات، اما از بس جا نداشتیم در تهران مجبور بودیم که برویم آنجا. رفتیم توی اتاق انتظار آقای دکتر واعظی به عنوان مریضهایی که آمدند آن جا منتظر وقت و نوبت هستند نشستیم که حرفهایمان را بزنیم، بعد دیدیم یک زن آنجا نشسته، یک مرد آنجا نشسته و نمیشود اینجا صحبت کرد. ماندیم متحیر چه بکنیم، یک دفعه یکی از دوستان گفت برویم خانهی آقای باهنر آن وقت کوچهی شترداران آنجا میدان شاه سابق که اسمش امروز میدان قیام است. آنجا خانهاش بود و نزدیک بود به آن محلی که ما قرار داشتیم. گفتم برویم خانهی آقای باهنر و همه خوشحال رفتیم طرف منزل ایشان، ایشان دوتا اطاق در یک منزلی طبقهی بالا، اجاره کرده بود. خوشبختانه خانم ایشان هم خانه نبود و ما توانستیم خود ایشان را هم از خانه بیرون کنیم و بنشینیم حرفهایمان را بزنیم و خاطرهی چهرهی نجیب این دوست قدیمی و عزیز ما- که میدید ما در حضور او داریم یک کاری، یک حرفی میخواهیم بزنیم که او میخواهیم نباشد و مطلقاً نگران و ناراحت نمیشد، چون میفهمید مسألهی مهمی است- از یاد نمیرود. خیلی صریح به ایشان گفتیم که ما یک صحبتی داریم شما نباشید، آن هم با خوشرویی به نظرم چایی و میوه و اینها برای ما فراهم کرد و خودش هم از خانه گذاشت رفت بیرون که ما حرفهایمان را آنجا بزنیم.
🔺مصاحبهی مطبوعاتی پیرامون هشت شهریور
۱۳۶۱/۵/ ۲۶
#خاطرات
#سید_علی_خامنهای
#حضرت_ماه
@syed213