eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
813 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️:↯ حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ پيامبر اکࢪم ﷺ↯ رَكْعَتَيْنِ بِسِواكٍ اَحَبُّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنْ سَبْعينَ رَكْعَةً بِغَيْرِ سِواكٍ. دو ركعت نماز با مسواك، نزد خداوند عزوجل محبوب تر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است. 📿 🙏 🕊 @syed21
🌹امیرالمومنین (علیه السلام): دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود. 📗تحف العقول:۲۷۸ @syed213
🚨وقتی که می‌گفتن است شد، کمتر از ۴ میلیون تومن بود و امروز سکه ۸ میلیون تومنه! 🔹می‌دونید چرا با اعدام مظلومین، سکه ارزون نشد؟ چون جای کسی که با رانت به امثال مظلومین سکه و دلار می‌داد، در جایگاه متهم خالی بود! 👈در حالی که فرمودن کسی که این سکه‌ها و دلارها رو داده هم باید محاکمه بشه ..! 💚💜 @syed213
❤️ نه راز، نیاز هم به عشق تو خوش است نه سوز که ساز هم به عشق تو خوش است اللّهمّ کن لولیّک به قنوت یعنی که: نماز هم به عشق تو خوش است 💚 @syed213
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب این بار که برگشتی،سوغاتی ات ساک شهید صابری بود.تو غمگین بودی،اما من خوشحال بودم،چون چراغ خانه ام روشن شده بود.آن روز صبح هنوز خواب بودی که مامان زنگ زد و گفت میخواهد برود نمایشگاه بهاره.یادم افتاد که برای عید هیچ خریدی نکردم.برای فاطمه گرفته بودم اما برای تو نه.نگاهت کردم کنار بخاری زیر پتو مچاله شده بودی .صدایت زدم:《آقا مصطفی میای بریم نمایشگاه بهاره؟》 خواب آلود چشم هایت را باز کردی:《با تو تا اون سر دنیام میام!》 به مامان گفتم که می آییم.صبحانه را خورده و نخورده راه افتادیم.فاطمه را پیش مادرت گذاشتیم و رفتیم.هنوز موقع راه رفتن مشکل داشتی ،آرام راه می رفتی و من هم پا به پای تو.مامان هم برای خودش در نمایشگاه می چرخید.هر چقدر اصرار کردم چیزی بخری قبول نکردی. _همه چی دارم! باز که اصرار کردم گفتی:《بسیار خب.یک صندل برمیدارم،یعنی دو جفت چون سایز پاهام باهم نمیخونه.》 سایز یک پایت شده بود ۴۲ و یکی شده بود ۴۳. صندل ها را خریدیم و یک کیلو هم کُنار خریدیم و رفتیم گوشه ای نشستیم و شروع کردیم به خوردن کنار‌. دو تا روسری هم در حال آمدن بودیم که گرفتم.یکی برای عیدی دادن به مادرت و یکی برای مامانم.تازه آن موقع بود که گفتی:《نمیخوای برای عید خرید کنی؟》 خندیدم:《چون خیلی زود یادت افتاد نه!》 از مامان جدا شدیم و سر راه رفتیم خانه مدرت تا فاطمه را برداریم.اصرار کردند بمانیم.بعد از شام که برگشتیم خانه،جلوی در،دوستت را دیدی که در ماشین منتظر تو نشسته بود.گفتی:《شما برو بالا من میام!》 ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
و شَهآدت نام گِرفت...! وقتۍ خُـدا کسۍ را کُشت از شِدت •|عِشـق♥️|• 🌱 🕊@syed213
دیده را فایده آن است، که دلبر بیند... ور نبیند چه بُود فایده بینایی را؟! ♥️ 🌹 @syed213🌹
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... قسمتی از وصیت نامه 🌸 @syed213 🌸
✅ رفیق شهید داری؟؟ 🌸خاصیت رفیق شهید... یعنی تو اوج نا اُمیدی یه نفر پارتی بین تو و خدا بشه! وجوری دستت رو بگیره که متوجه نشی... 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🌹 @syed213