eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
655 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بورس چگونه مردم را ذینفع بدبختی خود می‌کند؟ متیو دسموند (Matthew Desmond) جامعه‌شناس سرشناس آمریکایی در فصلی از کتاب «فقر محصول آمریکا» -که ان شاءالله به زودی ترجمه آن منتشر خواهد شد- نشان داده که چگونه سازوکارها و نهادهای سرمایه‌داری، لشکری از فقرا را برای تامین منافع سرمایه‌داران ایجاد می‌کند. او می‌نویسد: «سود شرکت‌ها هنگامی افزایش می‌یابد که هزینه‌های کار کاهش یابد. به همین دلیل است که هنگامی که شرکت‌ها دستمزدها را افزایش می‌دهند، بورس اوراق بهادار نیویورک (مشهور به وال استریت) به سرعت آن‌ها را مجازات می‌کند. وقتی در سال 2015 شرکت والمارت (بزرگترین فروشگاه زنجیره‌ای مواد غذایی در جهان) در واکنش به فشارهای مردمی اعلام کرد که قصد دارد حداقل دستمزد کارگران خود را به 9 دلار در ساعت برساند، سرمایه‌گذاران بورسی از سهام آن روی گرداندند. سهام این شرکت تا 10 درصد سقوط کرد و 20 میلیارد دلار از ارزش بازار آن از بین رفت. این رخداد، رکورد بزرگ‌ترین ضرر و زیان را در یک روز شکست. همین اتفاق در سال 2021 نیز افتاد. بعد از اینکه والمارت قول داد میانگین دستمزد ساعتی خود را به 15 دلار برساند، سهام‌داران سرمایه خود را بیرون کشیدند و ارزش سهام در یک صبح پنج‌شنبه 6 درصد سقوط کرد. سهامداران با این کار خود داشتند به والمارت و هر شرکت دیگری هشدار می‌دادند: اگر دستمزدهایتان را افزایش دهید، باید منتظر عواقبش باشید. چه کسی از این وضعیت نفع می‌برد؟ خب معلوم است، سهام‌داران. اما آن‌ها چه کسانی هستند؟ آدم وسوسه می‌شود که آن‌ها را مردانی با کت‌وشلوارهای مشکی راه‌راه و کراوات تصور کند که در اتاق‌های هیئت رئیسه در آسمان‌خراش‌های نیویورک دور هم جمع می‌شوند. اما واقعیت این است که بیش از نیمی از خانوارها در ایالات متحده در بازار سهام سرمایه دارند. خود ما سهام‌دار هستیم!». اما آنچه دسموند گفته، فقط یک روی سکه است. اینکه نیمی از مردم آمریکا سهامدار بازار سرمایه هستند و از سود شرکت‌های بورسی نفع می‌برند، کمی گمراه‌کننده است. چون انسان تصور می‌کند اگر شرکت بزرگی مانند والمارت دستمزدها را افزایش ندهد، سود آن افزایش می‌یابد و نفع این افزایش سود را بیش از نیمی از خانوارهای آمریکایی که در بورس سهام دارند، می‌برند. یا اگر دستمزدها افزایش یابد، درست است که حقوق کارگران این شرکت افزایش می‌یابد، اما سهامداران این شرکت که خود «مردم» هستند، زیان می‌کنند. اما واقعیت این است که در آمریکا 10 درصد از ثروتمندترین خانواده‌ها بیش از 80 درصد ارزش کل سهام‌ها را در اختیار دارند. به عبارت دیگر، یک سیاه لشکری از سهامداران در آمریکا ایجاد شده که در مقایسه با سرمایه‌داران آمریکایی، ارزش سهام‌شان «تقریبا هیچ» است، اما نامشان «سهامدار» است و بدون اینکه سرمایه‌داران زحمتی بکشند، سر بزنگاه‌هایی مثل افزایش حقوق کارگران، سر و کله‌شان پیدا می‌شود و دسته‌جمعی برای حفاظت از سودهای نجومی سرمایه‌داران آمریکایی تلاش می‌کنند، چون خودشان نیز از این دریای پول، قطره‌ای کاسب می‌شوند! این قصه، شباهت زیادی به سهامداری بخشی از مردم ایران در بورس دارد. چندین میلیون ایرانی، سهامدار شرکت‌های فولادی، پتروشیمی، پالایشی، معدنی و... هستند. اما واقعیت این است که 99 درصد سهامداران، سهامدار خرد محسوب می‌شوند. 41 میلیون ایرانی در بازار بورس سهامدار هستند، اما طبق آماری که چندی پیش از یک مسئول دولتی گرفتم، فقط حدود 350 هزار نفر ارزش سهامشان بالای 200 میلیون تومان است! اینجاست که وقتی می‌گوئیم نباید فولاد و پتروشیمی ایرانی به دلار به داخل فروحته شود، یا اینکه باید نرخ ارز تثبیت شود، لشکری میلیونی از سهامداران خُرد بورس در مقابل ما صف می‌کشند! این بندگان خدا، که قاعدتا از قشر حقوق بگیر جامعه نیز هستند، فریب سود کاذب و ناچیزی را می خورند که در بورس به دست می آورند. چرا؟ اولا نمی‌دانند که بیشترین زیان را خود اینها از دلاری فروشی مواد اولیه ایرانی می‌بینند(چون با افزایش نرخ ارز، یا افزایش قیمت‌های جهانی، هزینه‌های زندگی‌شان از مسکن تا مرکب گران می‌شود). ثانیا متوجه نیستند که اگر جلوی دلاری‌فروشی گرفته شود و نرخ ارز تثبیت شود، بیشترین نفع را خود اینها می‌برند(چون ارزش پول ملی افزایش می‌یابد. در نتیجه هم قدرت خرید حقوقی که سر ماه می‌گیرند بیشتر می شود، هم اینکه ارزش پولی که در سهام دارند، افزایش می‌یابد). بله عزیزان! بورس، همانگونه که در آمریکا لشکری از فقرا را برای حفاظت از منافع سرمایه‌داران بسیج کرده، در ایران نیز همین اتفاق را رقم زده است. رهایی از این وضع، فقط و فقط با بیداری ملت ممکن است. کمک کنید مردم را آگاه کنیم... @syjebraily
هدایت شده از هاد
بازترین بازار جهان 🔸خشونتِ خیلی زیاد به طریقی مانع دیدن منافعی می شود که خشونت در خدمت آن است. 🔸پس از فروکش کردن بمباران‌های وحشتناک، تاریخ عراق بار کامیون می‌شد و می‌رفت. طلاها و دیگر اشیای عتیقه را از موزه ملی عراق ربودند، هشتاد درصد از ۱۷۰ هزار شی ارزشمند موزه به یغما رفت. کتابخانه ملی ویرانه شد.قرآن‌های با قدمت هزار ساله ناپدید شدند و جز قفسه‌های سوخته چیزی باقی نماند. خاطرات عمیق از کل یک فرهنگ، فرهنگی که هزاران سال جریان داشته، از میان برداشته شد. 🔸امحاء انجام شد. حال نوبت جایگزینی رسید. مرز‌ها گشوده شد و وسایل ارزان‌قیمت خانگی و واردات مواد غذایی بنجل شروع شد. واردات بی قید و شرط، بدون تعرفه، بدون حقوق و عوارض، نه بازرسی، نه مالیات، آزادِ آزاد. 🔸 پل برمر که بوش او را به سمت رئیس حکومت اشغالگران در عراق منصوب کرد، دو هفته بعد از ورودش به بغداد، عراق را آماده کسب و کار اعلام کرد. عراق یک شبه از یکی از بسته‌ترین کشور‌های جهان، بازترین بازار جهان شد. 🔸در حالی که وانت‌های پر از غنائم مسروقه به سوی مال‌خران خارج از کشور روان بودند، از سوی مقابل کاروان کامیون‌های انباشته از تلویزیون، لوح فشرده‌ی فیلم‌های هالیوودی و آنتن‌های ماهواره‌ای در حرکت بودند و بار خود را در پیاده‌رو‌های محله کراده بغداد تخلیه می‌کردند‌. دقیقا همان‌گونه که یک فرهنگ می سوخت، فرهنگ دیگری در بسته‌بندی‌های از پیش آماده، برای جانشینی آن سرازیر می شد. ۳۷ @haad1442
🔹اقتصاد لیبرال و آزاد، یعنی آزاد برای سرمایه‌دار؛ اما زندان و حبس و فشار برای طبقه مظلوم و فقیر| رهبر حکیم انقلاب اسلامی @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در روزگاری که شبکه های ماهواره ای با ظواهر و هدایت رسانه ای در صدد فریب شماست ما برای ششمین بار در شبکه چهار سیما حرف دل مردم را در قالب نت های علمی به قلب میزهای کارشناسی برده ایم. زمانی جمله ی «درآمدها ریالیه، هزینه ها دلاریه» به عنوان شعار کف خیابان بود، من در طی سالها مطالعه کلاف سردرگم مشکل اصلی اقتصاد ایران یعنی تورم را با چارچوب علمی به حقیقت زندگی مردم متصل کرده ام و برخلاف خیلی ها که حرفهای مبهم با واژه های نامفهوم به کار می برند، سعی کرده ام حقیقت علم را به زبان ساده بیان کنم تا همه بدانند ریشه ی اصلی تورم در این کشور چیست. پس اگر عزیزان این استدلال را از طریق بازنشر آن به گوش همگان نرسانند این موضوع در لابلای زر و زیور رسانه های زرد گم و به فراموشی سپرده خواهد شد. اگر شما کمک نکنید آنها که با مکیدن زندگی شما برای خود، حال خوشی رقم می زنند کمافی السابق با جملات زیبای فریبنده زندگی فرزندان این سرزمین را به غارت خواهند برد، امیدوارم وقت بگذارید و این مطالب را گوش کنید. @hemmatgholizadeh
درسی از سیره سیاسی حضرت آقا برای جریان انقلابی با رویکردها و مواضع غلطی که افراد مؤثر سیاسی مطرح و پیگیری می‌کنند، چه کنیم؟ در این باره، بخش عمده‌ای از شخصیت‌های سیاسی کشور را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروهی از شخصیت‌ها جایگاه و شأنی برای خود قائل‌اند که اساساً درباره مسائل مهم مبتلابه کشور، هیچ‌گونه موضعی نمی‌گیرند. ملاحظه‌شان هم این است که مثلاً اگر درباره فلان کار غلط یک دستگاه دولتی موضع‌گیری نمایند، چون مسئول آن دستگاه تخریب می‌شود، وارد منازعات سیاسی شده‌اند و این منازعه، دور از شأن آن‌ها و بلکه به ضرر وحدت و همدلی و آرامش کشور است. در مقابل این گروه، گروه دیگری نیز قرار دارند که موضع‌گیری می‌کنند، اما مواضعشان، مستقیماً ناظر به اشخاصی است که عملکرد غلطی داشته‌اند یا موضع غلطی گرفته‌اند. به نحوی که بعضاً موضوع مورد نقد کنار گذاشته می‌شود و برای نمایش یک رویکرد و عملکرد غلط، به نقایص شخصیت صاحب آن رویکرد و عملکرد پرداخته می‌شود. نتیجه چنین فضایی این است که از یک جماعت قابل توجهی، در برابر اقدام‌ها و مواضع غلط، هیچ صدایی بلند نمی‌شود؛ و جماعت دیگری هم که موضع می‌گیرند، چون اشخاص را محور نقد قرار می‌دهند نه افعال را، موضع‌گیری‌شان بی اثر می‌شود. در نتیجه آن راه غلطی که باید جلویش گرفته می‌شد، طی می‌شود. یکی از درس‌هایی که از سیره سیاسی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای باید آموخت، این است که اولاً هرگز درباره مسائل مهم و اساسی کشور سکوت نکرده‌اند، ثانیاً هنگام موضع‌گیری درباره رویدادها و مسائل، اشخاص را محور اظهار نظر خود قرار نداده‌اند، بلکه فعل یا قول غلط را نقد کرده و عمل صحیح و سخن صحیح را بیان کرده‌اند. یعنی ایشان به هیچ عنوان سکوت نکرده‌اند، اما بدون اسم بردن از افراد، قول را، یا فعل را با منطق و استدلال قوی نقد کرده‌اند. یکی از مصادیق این رویکرد، ناظر به کارهای غلطی است که مهدی هاشمی معدوم (برادر داماد آقای منتظری) در خارج از کشور به نام نهضت‌های آزادیبخش انجام می‌داد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در واکنش به این رویکرد غلط، سکوت نکردند، بلکه در مهم‌ترین تریبون سیاسی کشور، یعنی تریبون نماز جمعه موضع جدی گرفتند. مفهوم صدور انقلاب را تبیین کرده و تصریح کردند که مراد از صدور انقلاب، یک اقدام فرهنگی است، نه نظامی. اما هیچ اشاره‌ای به نام مهدی هاشمی نکردند. تصور بفرمائید حضرت آقا در تریبون نظام جمعه بجای تبیین مفهوم صدور انقلاب و نفی اقدامات غیراصولی مهدی هاشمی، از او نام می‌بردند و به شخص او حمله می‌کردند. آیا ابعاد منازعه سیاسی که ممکن بود آغاز شود، با توجه به حمایت‌های تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی، در تصور می‌گنجد؟ اگر این روش اسلامی، برای شخصیت‌های مؤثر کشور مبنا باشد، هم از سکوت در برابر انحرافات و اشتباهات رنج نخواهیم برد، هم شاهد منازعات سیاسی بی‌حاصل نخواهیم بود. سیاست‌ورزی در پستوهای محفلی از یک سو و پنجه‌کشی در پست‌های مجازی از سوی دیگر، نسبتی با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ندارد. @syjebraily
این تصویر، بخشی از گزارش رسمی پالایشگاه نفت اصفهان است که به همراه صورت‌های مالی این پالایشگاه منتشر شده است. این شرکت، از جمله شرکت‌هایی است که محصولات خود را به دلار قیمت‌گذاری کرده و به ملت ایران می‌فروشد. در این گزارش رسما اعلام شده است که با قیمت جهانی نفت ۷۳.۸ دلار، اگر نرخ دلار ۴۳ هزار تومان باشد، سود هر سهم پالایشگاه ۷۸۴ ریال خواهد بود و اگر نرخ دلار به ۴۹ هزار تومان افزایش یابد، سود هر سهم به ۲۴۱۱ ریال افزایش خواهد یافت. یعنی با افزایش قیمت دلار از ۴۳ هزار به ۴۹ هزار، سود هر سهم پالایشگاه اصفهان حدود ۲۰۷ درصد افزایش می‌یابد. سوال ما این است که چرا یک شرکت ایرانی باید محصولات خود را به دلار قیمت‌گذاری کرده و به مردم ایران بفروشد؟ چرا یک شرکت باید از محل کاهش ارزش پول ملی سود کند؟ بله عزیزان! گرانی دلار در داخل این کشور ذینفع دارد. اگر با گرانی دلار زندگی شما گران‌تر می‌شود، اگر با گرانی دلار از خودرو و مسکن تا فرش زیر پایتان و گوشت و مرغ و لبنیات سر سفره‌تان گران می‌شود، صاحبان سهام پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و شرکت‌های معدنی و فولادی، سودهای نجومی به جیب می‌زنند. ما حرف عجیب و غریبی نمی‌زنیم که اینهمه ناسزا می‌شنویم. ما می‌گوئیم درآمد این ملت به ریال است. قیمت‌گذاری دلاری نفت و گاز و محصولات پتروشیمی و پالایشی و معدنی (که همگی مواد اولیه تولید هستند)، باعث شده دخل این ملت به ریال و خرج‌شان به دلار شود. باعث شده مردم نتوانند از عهده هزینه‌های زندگی برآیند. در پاسخ، فقط ناسزا و تمسخر و تخریب شنیده‌ایم. اما سفره این ملت، کمتر از مرز این سرزمین نیست. تا پای جان می‌جنگیم...
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
منشأ تورم در ایران نظریات اقتصادی مختلفی درباب منشأ و علل پیدایش تورم در کتاب‌های درسی اقتصادی وجود دارد که البته هیچ‌کدام از آنها مربوط به اقتصاد ایران نمی‌شود، چون همه این نظریات اقتصاد مبتنی بر واقعیت‌های مشاهده شده (Fact) از اقتصادهای غربی و به‌ویژه آمریکا تولید شده‌اند. اما متاسفانه برخی از اقتصادخواندگان سطحی و کم‌مایه گمان می‌کنند هر جا اصطلاح آمد یعنی یک گزارۀ جهانشمول که در همه زمان‌ها و مکان‌ها صادق است. بگذریم از این ... علت تورم در ایران براساس واقعیت‌های مشاهده‌شده در ایران بیشتر از همه متأثر از نرخ تبدیل دلار به ریال است. بسیاری از شرکت‌های پتروشیمی و فولاد و... از تقریبا دو دهه پیش با شیطنت و فریب، محصولات خود را با نرخ دلار بازار سیاه (که امروزه برای تطهیر آن، بازار آزاد خوانده می‌شود) قیمت‌گذاری می‌کنند و به داخل کشور می‌فروشند و این در حالی است که عمدۀ هزینه‌های این شرکت‌ها در داخل کشور به صورت ریالی پرداخت می‌شود. نتیجه این آن شده است که آحاد مردم ریالی درآمد دارند ولی مجبورند دلاری هزینه کنند. به‌رغم چنین ظلم آشکاری، متاسفانه شاهد آن هستیم که همین مافیای گرانکن، با تسلط بر رسانه‌ها، توانسته است تحت لوای ناترازی یا یارانه پنهان یا حتی عدالت در بهره‌مندی از منابع، عموم نخبگان و مردم را با سیاست‌های گرانسازی خود همراه کند. حل ناترازی و برقراری عدالت در بهر‌ه‌مندی از منابع و جلوگیری از اسراف راه‌حل بسیار ساده‌تری هم دارد و آن تقویت ریال است نه نرخ دلار! 🆔 @DrSaeedi
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
دوست بزرگواری این مطلب سایت تابناک را فرستاده و با تعجب پرسیده که شما مگر عضو پایداری بوده‌اید؟! متاسفانه فضای رسانه‌ای کشور چنان مملو از بی‌اخلاقی است که اگر کسی بخواهد برای این قبیل مطالب تکذیبیه بدهد، باید یک سازمان برایش تاسیس کند. این زردنگاری‌ها سند بی‌اعتباری یک رسانه است. @syjebraily
اوایلِ بعد از رحلت امام که [شروع] این مسئولیّت جدید ما بود، این آقایان جناح چپ -که آن وقت هنوز چپ بودند، هنوز به این طرف منحرف نشده بودند- مثل آقای موسوی‌خوئینی، مثل آقای خاتمی می‌آمدند پیش ما [میگفتند] که آن جریان راست میگویند رهبری مال ما است؛ گفتم خب من چه بکنم، من چه کار کنم که وقتی آنها میگویند؛ خب، شما بگویید رهبری مال ما است. گفتم علاجش این است که شما که چپ هستید بگویید رهبری مال ما است؛ من انکار خواهم کرد؟ مسلّماً انکار نمیکنم؛ من رد خواهم کرد؟ نه، استقبال هم میکنم| رهبر حکیم انقلاب اسلامی، 30 تیرماه 1388
منظور از راهکار قیمتی رفع ناترازی بنزین چیست؟ پیرو اظهارات وزیر نفت دولت آقای پزشکیان مبنی بر اینکه «راهکارهای قیمتی برای رفع ناترازی بنزین، در دستور کار نیست»، چند اقتصادخوانده که از افراد تاثیرگذار در سیاست‌های اقتصادی دولت شهید رئیسی بودند و این اواخر، دولت سیزدهم را به گران‌سازی بنزین نیز راضی کرده بودند، فریاد اعتراض سرداده‌اند که چرا می‌خواهید راهکار قیمتی برای رفع ناترازی را کنار بگذارید. اما منظور از عبارت زیبای «راهکار قیمتی برای رفع ناترازی» که اینها دنبالش هستند، چیست؟ ناترازی، یعنی میزان مصرف بنزین کشور بیش از تولید است. این موضوع، دلایل متعددی دارد. یکی پرمصرف بودن خودروها، دیگری جهانی‌سازی قیمت‌ها که باعث شده تمایل پالایشگاه‌ها به تولید بنزین کم شود، دیگری سیاست آقای زنگنه وزیر نفت دولت‌های هفتم، هشتم، یازدهم و دوازدهم که پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری می‌دانست، دیگری اضافه شدن سالانه بیش از یک میلیون خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور که با هوا کار نمی‌کنند و بنزین می‌خواهند... برای حل این معضل، دو راهکار وجود دارد: ۱- راهکار غیرقیمتی ۲- راهکار قیمتی. راهکار غیرقیمتی، یعنی کم‌مصرف کردن خودروها، سهمیه‌بندی بنزین تا زمان تراز شدن تولید و مصرف، ساخت پالایشگاه برای افزایش تولید و... اما راهکار قیمتی، یعنی افزایش قیمت بنزین. سوالی که پیش می‌آید این است که افزایش قیمت چگونه می‌خواهد معضل ناترازی را حل کند؟ پاسخ این است که وقتی بنزین گران شد، بخشی از مردم قدرت خرید بنزین را از دست می‌دهند و در نتیجه، مصرف کل کشور کم می‌شود و صورت مسئله پاک می‌شود. اما سوال اینجاست که با گرانی بنزین، کدام قشر از مردم دیگر نمی‌توانند بنزین مصرف کنند؟ چه کسانی از سفر کردن محروم می‌شوند؟ سرمایه‌داران یا مستضعفان؟! سیاست گران‌سازی بنزین، دقیقا مانند سیاست گران‌سازی ارز است. می‌گویند اجازه دهید دلار به اندازه‌ای گران شود که یک عده از مردم توان خرید کالای وارداتی را نداشته باشند. در نتیجه، تقاضا برای ارز کم شود و ناترازی ارزی رفع شود. اما آن کالای وارداتی که باید مردم نتوانند تهیه کنند چیست؟ متاسفانه بخش قابل توجهی از واردات ما، غذای دام و طیور است. حرفشان این است که اجازه دهید دلار به قدری گران شود تا قیمت غذای دام و طیور برای دامداران و مرغداران سر به فلک بکشد و در نتیجه، قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و... نجومی شود. وقتی چنین شد، مستضعفان دیگر توان خرید گوشت و مرغ را از دست می‌دهند و نیاز دامدار و مرغدار به خوراک وارداتی دام و طیور کم می‌شود و در نتیجه، تقاضای ارز کاهش می‌یابد و معضل ناترازی رفع می‌شود! اما نکته اینجاست که هرگز، موضوع را با این ادبیات بیان نمی‌کنند که مردم متوجه شوند چه بلایی قرار است سرشان بیاید. می‌گویند «راهکار قیمتی حل ناترازی». البته این سیاست قیمتی، چه درباره بنزین و چه درباره ارز و چه سایر کالاها، بدون ذینفع نیست. هم گران‌سازی بنزین ذینفع دارد، هم گران‌سازی ارز. شرکتی که سالانه یک میلیارد دلار صادرات دارد، اگر نرخ ارز از ۴۰ هزار تومان به ۶۰ هزار تومان افزایش یابد، بدون کمترین زحمتی ناقابل ۲۰ هزار میلیارد تومان کاسب می‌شود. این ذینفعان، باید هم دنبال اقتصاددان‌هایی باشند که گرانی‌ها را تئوریزه کنند. انگس استوارت دیتون برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد اقتصاد دانشگاه پرینستون که دچار عذاب وجدان شده و کتاب افشاگرانه «اقتصاد در آمریکا» را نوشته است، می‌گوید: «بر خواننده این کتاب حرجی نیست اگر فکر کند که ما [اقتصاددانان نئوکلاسیک] انسان‌های رذلی هستیم که صرفا منافع مادی خودمان برایمان اهمیت دارد. اینکه ما لابی‌گر و توجیه‌گر سرمایه‌دارانی هستیم که سخاوتمندانه بابت کارهایمان به ما پاداش می‌دهند». @syjebraily
قیمت هر متر مکعب گاز در: - هلند ۴۲/۵ سنت - انگلستان ۴۱/۱ سنت - کانادا ۰/۹ سنت - آمریکا ۷/۱ سنت اساتیدی که همه ادعا دارند یارانه پنهان گاز که برای مردم ایران ۷۶ میلیارد یورو محاسبه کرده اند، وجود دارد اگر راست می گویند توضیح دهند یارانه پنهان گاز در کانادا چقدر است و سند یارانه پنهان گاز را در بودجه کانادا ارایه دهند. @hemmatgholizadeh
🟢فقاهت اجتماعی به نسخه ولایت فقیه در ایران یا اخوت ایمانی در عراق؟ 📝حسین مهدیزاده 1️⃣از 2️⃣ برادرم زیارت اربعین را از طریق جاده حیدریه نمیرود بلکه از میرود و فقط هم با می رود. من هیچ وقت قبول نمی کردم که از این مسیرها بروم چرا که واقعا از زحمتی که برای برادران عراقی ایجاد می شود خجالت می کشم. می گفتم که همین چادرها و موکبهای جاده ای را می رویم و بیشتر از این زحمت برای این برادران با کرامت درست نمی کنیم. حتی عوض همه ایرانی هایی که می روند خانه های مردم و متوقعانه از آنها تقاضا حمام و غذا و جای خواب و استراحت می کردند خجالت می کشیدم و البته هنوز هم خجالت می کشم! در این سفر هم فقط جمله های عذرخواهی از زبانم هیچ وقت نیفتاد. تا اینکه سال قبل به بخاطر همراهی با برادرم از رفتم. اربعین خودش یک جهان دیگر در جهان حاضر است و طریق روستایی یک جهان دیگر، درون جهان اربعین! برادرم در این سالها رفقای عجیبی پیدا کرده بود و من را برد تا به همه شان سر بزنیم! آدمهای عجیبی که هر کدام یک قصه خوانی برای دنیای قصه خوانها بودند! از روز دوم مدام یک گمانه علمی در ذهنم بازی می کرد که واقعا یک سال دندان روی جگر گذاشتم که آن را منتشر نکردم تا اینکه در این روزها جوابی برای آن پیدا کردم و حالا آن را منتشر می کنم. من وقتی بحث نظریه اجتماعی اسلام را با عنوان می گویم، همیشه به طبع مرحوم آیت الله شاه آبادی از دو عمودی و افقی در این را بطه میگویم. یکی خیط و خط عمودی که استیلاء نیست، بلکه ولایت است و دیگری خیط و خط افقی که به جای تضاد سوداگرانه در بازار، اخوت و برادری و یاریگری مشفقانه است. آنچه سال قبل ذهنم را درگیر کرده بود این بود که فقاهت در ایران به محوریت نظریه ولایت فقیه مرحوم امام (ره) ناموس جامعه پردازی شیعه را صیانت از قرار داد و متاسفانه در جامعه ایران زیر تاخ و تاز در خطر نانودی واقعی قرار گرفته. در مقابل فقهای عراق خط عمودی ولایت را به حکومت مدرن کرده اند و به مشارکت حزبی و لابی گری اکتفا کرده اند و تلاش خود را بر حفظ خط افقی اخوت اجتماعی از طریق اربعین و زیارت و روابط عشیره ای قرار دادند. حالا سوال این است که کدام یک موفق تر بوده اند؟!! سال قبل، وقتی در طریق راه می رفتیم مدام با خودم می گفتم که واقعا ایده عراقی ها موفق تر نبوده؟! 📌پیوند به قسمت دوم https://eitaa.com/social_theory/2806 🆔 @social_theory
🟢فقاهت اجتماعی به نسخه ولایت فقیه در ایران یا اخوت ایمانی در عراق؟ 📝حسین مهدیزاده 2️⃣ از 2️⃣ اما به مرور وقتی به کربلا رسیدیم و منزل سید محمد رفتیم و برادرم از ریزش نسل جوان این خانواده در این سالها تعریف کرد و بعد در مسیر بازگشت وقتی داخل بغداد محله های جدید را دیدیم و یا مال هایی که در کربلا ساخته شده بود و با افتخار نوشته شده بود که موقوفه عتبیه حسینیه و عباسیه است، فهمیدم که نسخه عراقی اربعین و زیارت و عشیره هم در مقابل جامعه پردازی سوداگرانه لیبرال_آمریکایی نقطه ضعف های شدیدی دارد که در برخی از آنها ما ایرانی ها جوابهای بهتری داریم تا عراقی ها و در برخی موارد هم درد مشترک داشتیم! خانواده هایی را دیدم که مجاهدین طریق اربعین در زمان صدام بودند اما امروز فرزند جوان آنها که در بغداد مهندس بود، حاضر نبود حتی برای کمک به موکب اجدادی اش حتی شب و روز اربعین خودش را به طریق برساند و این خیلی برای عشایر عراقی سنگین بود. اضافه کنید روشنفکری عربی که یک پای ثابت زندگی دویست ساله جوانان عرب است و مثل خوره ایمان جوانهای تحصیل کرده و نخبه را می خورد! امنیت و بودن اربعین روی زمین هم که محصول عراقی های طرفدار ولایت فقیه و یا حداقل با حمایت جدی آنها حاصل شده است و الا داعش اربعین را به خاطره ها ملحق می کرد و حتی خیلی بدتر از اینها... حالا پس کدام یک از این دو گروه از فقها مسیر درست برای ساخت دینی و دینی کردن زندگی را انتخاب کرده اند؟! ⚠️می خواهم جواب این سوال راهبردی، بلکه بنیادین را امسال بنویسم که ایران چهارم را نوشته ام و دیگر ذهنم از شعوب و قبایل فراتر رفته و از ایران و عراق کردن خلاص شده. البته می دانم که همین جواب هم به مرور باید تکمیل شود و نسخه های جدیدتری برای آن نوشت. 🔆 زندگی متمدن بشر از شروع شده و پایتخت سرزمین های میانه از زمان آدم ابوالبشر تا امروز و تا همیشه همین نقطه ای بوده و هست و خواهد بود که امروز به آن کوفه تا کربلا می گویند. حالا اگر امروز، همان لحظات تحول تاریخ و ظهور ولایت عظما باشد، ساکنین کوفه و اطراف آن در حال آماده شدن برای میزبانی متفاوت ترین حکومت تاریخ هستند و ما نه تنها نباید به آنها حسادت کنیم و یا با کمی از این مساله یاد کنیم بلکه باید بدانیم که این ماموریت تاریخی این منطقه است و همه ما نیز باید به آن دل بدهیم. در همین حال، هم ظاهرا مثل همیشه تاریخ در است. پس این دو سرزمین از دو مسیر ظاهرا مجزا، برنامه رشد خودشان را ادامه داده اند ولی دستشان را از دست هم خارج نکرده اند. می بنید که عراقی ها با فرهنگ اربعین به ما ایرانی ها کمک می کنند تا ما خط اخوت را گم نکنیم و ما مجاهدین ما ایرانی ها هم در خطرات از آنها و مجاهدین شان حمایت می کنیم. 🟡 حالا وقت این است که مشاهده گر خوبی باشیم و نقش بقیه مردم سرزمین های میانه را هم پیدا کنیم و برای آنها هم احترام قائل شویم و این چهل تکه از هم گسیخته شده را این بار به عنوان یک و به تبعیت از اخلاق نبی مکرم(ص) و امیرالمومنین (ع) و اهلبیت شان(ع) که به قول قرآن «انک علی خلق عظیم» بودند گزارش کنیم و خودخواه نباشیم و دنبال برتری ها خودمان نباشیم و یا مثل بردگان تحقیر شده دنبال آقایی دیگران نباشیم بلکه مثل برادرهایی که قرار است همدگیر را پیدا کنند و به هم تکیه کنند و احساس برتری بر هم نداشته باشند، برادرهایمان را پیدا کنیم بدانیم که بدون آنها و یک یک ما را نابود خواهد کرد و کس دیگری است که البته هنوز پشت پرده غیبت است! جامعه ای که هزار و چند صد سال با رویایش زندگی کرده ایم، جامعه است که هیچ کس در آن خود را نمی بیند و برای خود چیزی جمع نمی کند و دنبال برتری بر دیگری نیست و تواضع و محبت و یاریگری در راه خدا خصلت بزرگ آن است. ما به سوی عاطفی ترین جامعه ای که بشر می تواند به سوی آن حرکت کند، در حال حرکت هستیم! «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید!» 🆔 @social_theory
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 رهبر انقلاب: کارزار بین جبهه حسینی و جبهه یزیدی تمام نشدنی است ☝ فیلم کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در جمع دانشجویان عزادار اربعین. ۱۴۰۳/۶/۴ 💻 Farsi.khamenei.ir
💫چند کلمه درباره یک اعتراف تلخ و دیرهنگام برادر خوش نیت ما آقای خاندوزی، در آخرین مصاحبه خود در کسوت وزیر اقتصاد، درباره سیاست حذف ارز 4200 اظهاراتی کرده که برخی آن را تعبیر به «نوشدارو پس از مرگ سهراب» کرده اند؛ لکن راقم این سطور معتقد است «جلوی ضرر را هر وقت بگیریم، منفعت است» و اگر این سخنان، باعث شود آقای دکتر پزشکیان مسیر دولت‌های گذشته را در اقتصاد ادامه ندهد، غنیمت است. آقای خاندوزی گفته است که در راستای هماهنگی های پیش از تشکیل کابینه دولت، از طرف سازمان برنامه به او گفته شده که «شما که می‌خواهی رای اعتماد از مجلس بگیرید بدانید که قرار است حتماً چنین اقدامی (حذف از 4200) را در ستاد اقتصادی دولت پیگیری خواهیم کرد و شما نیز همراه باشید»؛ و علی‌القاعده او این شرط را می‌پذیرد و به مجلس معرفی می‌شود. اما امروز آقای خاندوزی می‌گوید با زمان بندی و جزئیات پروژه حذف 4200 موافق نبوده و به دولت جدید توصیه کرده است که «اگر دوباره به مرحله‌ای برسیم که نیاز به اصلاح سیاست‌های ارزی برای کالاهای اساسی داشته باشیم، تجربه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و سیاست‌های سال ۱۴۰۱ می‌تواند درس‌های مهمی برای آینده به همراه داشته باشد. اولین نکته این است که باید از سایر ابزارهای غیر قیمتی و هوشمندسازی بهره گرفت... هیچ نسخه کلی و همواره موفقی وجود ندارد که بتوان با آن گفت اگر قیمت‌ها را به درستی تنظیم کنیم، همه مشکلات حل خواهند شد. ممکن است در بلندمدت یا با هزینه‌های بسیار زیاد به نتایجی برسیم، اما قطعاً این رویکرد نمی‌تواند صلاح اقتصاد ایران و تاب‌آوری جامعه و مردم ما باشد». این حرف ها که امروز آقای خاندوزی می‌زند، حرف دیروز ما بود. اگر امروز آقای خاندوزی می گویند از تجربه حذف 4200 برای آینده درس بگیریم، دیروز ما می‌گفتیم به تجارب دیگر کشورها نگاه کنید و درس بگیرید و نکنید. اگر این برادرمان امروز می‌گوید گران‌سازی به صلاح اقتصاد ایران و تاب آوری جامعه و مردم ما نیست، حرف دیروز ما را می‌زند. دیروز ما همین حرف‌ها را می‌زدیم و ناسزا می‌شنیدیم... بگذریم! ما نه قصد شماتت کسی را داریم و نه می‌خواهیم پرچم «دیدید گفتیم» برافراشته و از زخم سفره ملت کاسبی سیاسی کنیم. به نظرم اصلی‌ترین مخاطب سخنان آقای خاندوزی، کسی نیست جز دکتر مسعود پزشکیان. اوست که باید پای درس و تجربه تلخ اردیبهشت 1401 بنشیند و زیر بار لابی گران‌سازی نرخ ارز نرود. دیروز ارز 4200 ارز ترجیحی نام داشت، امروز ارز 28500 را ارز ترجیحی می‌نامند و در پی حذفش هستند. اصولگرا و اصلاح‌طلب هم فرقی ندارند. این سیاست، به قول آمریکایی ها بایپارتیزان (Bipartisan) است! رویش اجماع وجود دارد. این حقیر اشراف کامل دارم که در تیمی که آقای پزشکیان چیده است، غلبه با تفکر آزادسازی نرخ ارز است. شنیدم شرکت های دلاردار و دلاری فروش نیز از ایشان همین را مطالبه کرده‌اند. اما سر سوزنی به انس رئیس جمهور با نهج البلاغه و ارادتش به امیرالمومنین(ع) و گرایش‌های عدالتخوانه‌اش امید دارم. و سوگمندانه عرضه کنم که اگر خود آقای پزشکیان تلاش نکند که بر موضوع اشراف پیدا کند و راسا تصمیم گیرد، تسلیم کارشناسانی خواهد شد که به قول انگس دیتون، توجیه‌گر و لابی‌گر منافع سرمایه‌داران هستند و بابت این خوش خدمتی‌ها، از آنان پاداش می‌گیرند. پول ملی، ناموس یک اقتصاد است. ما نباید تعیین ارزش پول ملی‌مان را به بازار آزاد عرضه و تقاضای دلار بسپاریم تا دلارداران و دلاری‌فروشان با مهندسی عرضه دلار، ریال ایران را بی‌ارزش کنند و به سودهای نجومی برسند. اقتصاد ایران هیچ خیری از این نسخه‌های دیکته شده صندوق بین‌المللی پول به ویژه «جهانی‌سازی/ دلاری‌سازی قیمت‌ها» و «شناورسازی نرخ ارز» ندیده است. نرخ ارز باید در یک رقم معقول(که طبق محاسابات اقتصاددان‌های غیرلیبرال و وارسته از سرمایه داری، در حال حاضر زیر 20 هزار تومان است) تثبیت شود. تمامی ارز حاصل از صادرات (چه نفتی و چه غیرنفتی) به این نرخ توسط بانک مرکزی خریداری شده و به همین نرخ، به نیازهای اولویت‌دار کشور تخصیص یابد. @syjebraily
🔹پول و مقام و قدرت و موقعیت‌های اجتماعی حقیرتر از آنند که هدف زندگی انسان قرار بگیرد. هدف زندگی، بندگی و رسیدن به خداست، راهش هم فقط همین است: سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم| رهبر حکیم انقلاب اسلامی @syjebraily
📌استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد در کتاب جدیدش سرمایه‌داری نئولیبرال را به دلیل تسلط ثروتمندان بر مقدرات کشور عامل تضعیف دمکراسی و زمینه‌ساز تقویت فاشیسم دانسته است. نئولیبرالیسم چیزی نیست جز اشتراک ضرر برای اکثریت و خصوصی سازیِ منفعت طلبی برای عده‌ای بسیار اندک! http://www.abc.net.au/news/2024-08-11/joseph-stiglitz-the-road-to-freedom-neoliberalism-fascism/104210670 @syjebraily
🔹پیش از آنکه نسل‌های آینده از سرنوشت شما عبرت گیرند، شما از روزگار پریشان پیشینیانتان عبرت گیرید| امیرالمومنین علی (ع) @syjebraily
اصولگرایان از تبعات سیاست تعدیل کاملا آگاه بودند. آنها می‌دانستند که حذف ارز ۴۲۰۰ به زندگی مردم ضربه خواهد زد. می‌دانستند اجرای این سیاست آثار اجتماعی ناگواری خواهد داشت؛ اما به جای جراحی توبره سرمایه‌داران، سفره مستضعفان را جراحی کردند. مردمی که با گران‌سازی ارز به زیر خط فقر سقوط کردند، پولی نداشتند که صدای زجر کشیدنشان را در فضای مجازی وایرال کنند. سر صندوق رای، انتقام این جنایت را از جریان اصولگرا گرفتند؛ چه با مشارکت نکردنشان، چه با رای دادن به جریان رقیب دولت اصولگرا. @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای دکتر همتی وزیر محترم اقتصاد فرموده‌اند «تعداد نرخ ها‌[ی ارز] را کاهش دهیم و این خودش یک سینگنال مثبتی برای صادرکنندگان و بازار سرمایه خواهد بود». منظور ایشان این است که صادرکنندگان غیرنفتی که عمدتا شرکت‌های فولادی، پتروشیمی، پالایشی و معدنی هستند، می‌توانند دلار حاصل از صادرات خود را به نرخ ۶۰ هزار تومان بفروشند. در حال حاضر، این صادرکنندگان، دلار خود را در سامانه نیما به نرخ ۴۵ هزار تومان می‌فروشند. یعنی واردات کشور با دلار ۴۵ هزار تومانی انجام می‌شود. این نرخ در ابتدای دولت شهید رئیسی،۲۲ هزار تومان بوده است. یعنی یک خام‌فروش اگر سالانه یک میلیارد دلار صادرات دارد، در مرداد ۱۴۰۰ از محل فروش دلار خود به واردکنندگان، ۲۲ هزار میلیارد کسب می‌کرد، در حال حاضر ۴۵ هزار میلیارد کسب می‌کند، و در صورت آزادسازی نرخ نیما، ۶۰ هزار میلیارد کسب خواهد کرد. این سودهای نجومی، با گران‌سازی کالاهای وارداتی برای مردم تامین می‌شود. اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. خام‌فروشان، محصولات خود را به داخل کشور نیز به دلار می‌فروشند. فرمایش آقای همتی یعنی قرار است مواد اولیه ایرانی که به قیمت جهانی به ملت ایران فروخته می‌شود، بر اساس دلار ۶۰ هزار تومانی قیمت‌گذاری شود. این بها را چه کسی باید پرداخت کند؟ از خودرو تا لوازم منزل تا مصالح ساختمانی که با این مواد اولیه تولید می‌شود، برای مردم گران خواهد شد. @syjebraily
هدایت شده از ترجمۀ خواندنی قرآن
✨✨✨ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ قرآن را ساده کرده‌ایم، برای به‌خودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! سوره قمر آیه ۲۲ 🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🔸چاپ جدید ترجمهٔ خواندنی قرآن 🔹ویرایش ششم 🔸قطعی رقعی (۲۲ در ۱۵ با قطر ۵ سانت) 🔹با جلد، کاغذ و صحافیِ مرغوب 🔸در ۷ رنگ زیبا @qurantr_maleki
هدایت شده از هاد
قوانین چپاول به سبک بازار آزاد 🔸پل برمر (حاکم نظامی عراق که پس از اشغال از طرف آمریکا منصوب شد) مجموعه ای از قوانین را تصویب کرد که در مجموع، برنامه سنتی و کلاسیک شوک‌درمانیِ "مکتب اقتصادی شیکاگو" را تشکیل می‌دهد. 🔸اقتصاد عراق پیش از تهاجم آمریکا بر شرکت ملی نفت و ۲۰۰ شرکت دولتی اتکا داشت که مواد غذایی و مواد اولیه صنایع عراق_از سیمان تا کاغذ و روغن خوراکی_ را تولید می کردند. 🔸برمر اعلام کرد که ۲۰۰ شرکت دولتی باید بی‌درنگ خصوصی‌سازی شود. به گفته او: "برای احیای عراق، تسلیم بنگاه‌های دولتی ناکارآمد به بخش خصوصی اقدامی ضروری است" 🔸بعد نوبت به قوانین اقتصادی رسید. برمر برای نشان دادن درِ باغ سبز به سرمایه‌گذاران خارجی برای شرکت در حراج دارایی‌های دولتی عراق، یک سلسله قوانین ریشه‌ای تصویب کرد که مجله اکونومیست با عنوان "فهرست آرزوهای سرمایه‌گذاران خارجی در بازارهای نوظهور" از آنها یاد کرد. 🔸یکی از این قوانین که مستقیما برگرفته از کتاب میلتون فریدمن است، قانون کاهش مالیات بر شرکت‌های عراقی از ۴۵ درصد به نرخ ثابت ۱۵ درصد بود. قانون دیگر به شرکت‌های خارجی اجازه می‌داد که سهام شرکت‌های عراقی را تا سقف ۱۰۰ درصد تملیک کنند. این یعنی جلوگیری از تصاحب دارایی‌های دولت توسط بخش ثروتمند عراقی. 🔸بهتر از اینها قانونی بود که اجازه می‌داد سرمایه‌گذاران همه سود حاصل از عملیات خود را از عراق خارج کنند، بدون آنکه ملزم به سرمایه‌گذاری دوباره آن و یا پرداخت مالیات باشند. همچنین قید شده بود که سرمایه‌گذاران می توانند قراردادهای اجاره یا پیمان‌های چهل‌ساله‌ای منعقد کنند که بعد از این مدت هم تمدیدپذیر است. 🔸همه این اقدامات زمانی انجام می‌شد که ۵۰ درصد مردم عراق هنوز آب آشامیدنی نداشتند، چراغ‌های راهنمایی کار نمی‌کرد و جرم و جنایت فراگیر شده بود. ۴۰ @haad1442
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 رهبر انقلاب: رجوع به کارشناس، حکمرانی را خردمندانه میکند و ملت را راضی میکند اما مراقب تحمیل نظرات غلط با لباس کارشناسی باشید 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ نکته‌ی چهارم درباره‌ی مسئله‌ی کارشناسی است. در تبلیغات آقای دکتر پزشکیان و اظهاراتی که گفته شد، رجوع به کارشناس‌ها تکرار شده. بنده عقیده‌ی راسخ دارم به این قضیه‌ی رجوع به کارشناس. ✏️ دولت‌ها وقتی که کار کارشناسی می‌کنند حکمرانی‌شان حکمرانی خردمندانه و اندیشه‌ورزانه خواهد بود، نه حکمرانی محفلی و رفاقتی و توصیه‌ای. کار کارشناسی خصوصیتش این است که گاهی شما یک کار کارشناسی‌ای را انجام میدهید برخلاف خواست چند رفیق و دوست و آشنا و آدم صاحب نفوذ و اینها، آنها را ناراضی می‌کنید اما ملت را راضی میکنید. ✏️ منتها یک نکته‌ای اینجا وجود دارد در انتخاب کارشناس. گاهی اوقات در مواردی ته‌نشین‌های ذهنیِ غلط یک کارشناس با ادبیات کارشناسی می‌آید در میدان. با لباس کارشناسی می‌آید در میدان. آن وقت مشکل درست میکند. تحمیل میکند آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیات اخلاقی او را، تحمیل میکند به شما. ۱۴۰۳/۶/۶ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
📌تکیه بر کار کارشناسی به معنای حکمرانی خردمندانه است. کارشناسی را انتخاب کنید که به دنبال نسخه‌های نسخ شده خارجی نباشد| رهبر حکیم انقلاب اسلامی @syjebraily