⚡️سقوط قیمت نفت به ۲۰دلار و تداوم این روند، میگوید اگر با مذاکره به دنبال فروش نفت و نقد کردن پول آن بودید، نفت ۲۰-۱۰ دلاری فروختن ندارد.
🔹گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید در دوران تحریم، صادرات با فناوری متوسط و بالای ایران(HT and MT) روند جهشی داشته است.
به داخل برگردید دوستان!
@syjebraily
🔹مجلس یازدهم باید مجلس تحول باشد. سپردن این مجلس به کسانی که به نام نیروهای انقلاب میخواهند مسیر گذشته را ادامه دهند، مردم را از جریان انقلابی ناامید خواهد کرد.
▫️مسئله ما با دولت کنونی این نیست که اینها بروند، ما ریاست کنیم. یا اینها تنبل هستند ۱۰ صبح سر کار میروند، ما ۴ صبح خواهیم رفت و همین مسیر را سریعتر خواهیم دوید.
▪️مسئله این است که تفکر کنونی حاکم بر مدیریت کشور، دچار یک کج فهمی است که باید اصلاح شود. ما حتما باید پرکاری کنیم و جهادی هم کار کنیم، اما در جهت دیگری باید بدویم.
@syjebraily
▫️متخصصان مراقبتهای بهداشتی در نیویورک، ثروتمندترین شهر در ثروتمندترین کشور دنیا، برای مبارزه با #کرونا گان پزشکی برای پوشیدن ندارند و از پلاستیک زباله، گان میسازند.
▪️در چنین شوربختانهای، ترامپ ریاکارانه به ایران پیشنهاد کمک میدهد. اول آمریکا، احمق!
@syjebraily
#KhameneiTheGreat inspired many oppressed people across the globe to think about the reason for their suffering: greed and arrogance of the U.S. regime.
Now "They desire to extinguish the light of Allah with the breath of their mouths, but Allah will perfect His light"/Quran,61:8
@syjebraily
سید یاسر جبرائیلی
@syjebraily
⚡️این سخن آقای جهانپور دقیق است. در جامعه اسلامی، ثروت نباید موجد حق و امتیاز شود؛ به ویژه اینکه آن حق و امتیاز، تخلف از تدابیر و مقررات ملی باشد.
▫️کسی که تریلی دربست میکند تا خودرویش را به شهر دیگری منتقل کند و خود با پرواز به مقصد میرود، آیا ابایی از پرداخت عوارض بیشتر برای آزادراه دارد؟
🔹مقایسه این مسئله با کارآیی جریمه عبور از چراغ قرمز نیز غلط است. اگر یک ثروتمند از چراغ قرمز عبور نمیکند، به دلیل مبلغ جریمهاش نیست، بلکه فشار اجتماعی ناشی از فرهنگ حاکم، و نیز احتمال توقیف خودرو پس از تکرار تخلف عامل اصلی بازدارنده است.
🔸نسخهای که برای کنترل تردد در ایام کرونا با وضع عوارض پیچیده شده، ریشه در یک تفکر غلط دارد که مکانیسم قیمت را عادلانهترین روش توزیع میداند و میگوید قیمت منابع و امکانات محدود باید به اندازهای بالا برود که تقاضا به اندازه عرضه کاهش یافته و تعادل برقرار شود. روکشی از دلسوزی اجتماعی نیز روی ماجرا کشیده شده و گفته میشود درآمد حاصل از فروش منابع محدود به ثروتمندان، خرج فقرا و خدمات اجتماعی شود.
🔹اما واقعیت این است که عامل اصلی شکاف طبقاتی و بیعدالتی در جامعه، همین توزیع منابع با مکانیسم قیمت و فروش حق و امتیاز است. آن هزینهای که بابت فروش منابع از ثروتمندان اخذ شده و هزینه فقرا میشود، هرگز جبران کننده شکاف ایجاد شده میان فقیر و غنی نخواهد بود.
🔸منابع و امکانات و امتیازات عمومی، یا محدود هستند، یا قابلیت توزیع برابر برای همه جامعه را دارند. اگر منابع و امکانات، محدود هستند، صرفا باید در جهت پیشرفت کشور و افزایش رفاه عمومی صرف شوند. اختصاصی کردن این منابع و امتیازات، اقشار ثروتمند جامعه را ممتاز و بقیه را محروم خواهد کرد.
✨رهبر حکیم انقلاب در دیدار آبان سال گذشته خود با تولیدکنندگان و کارآفرینان، اشاره ظریفی به این مسئله داشتند که باید برای تحقق عدالت اجتماعی، اندیشمندان و صاحبنظران در آن تدقیق کنند: "در جامعه، یک عدّهای بیشتر دارند، یک عدّهای کمتر دارند؛ این اشکالی ندارد؛ منتها منابع عمومی بایستی عادلانه توزیع بشود؛ این نگاه اسلام به ثروت است. طبعاً در نظام اسلامی، شکاف طبقاتی پیش نمیآید؛ آن شکاف و آن درّههای طبقاتی دیگر تحقّق پیدا نمیکند؛ تفاوت هست، امّا آن شکاف طبقاتی دیگر نیست."
▪️انشاءالله در آینده نزدیک به طور مبسوط به این مسئله خواهم پرداخت.
@syjebraily
سید یاسر جبرائیلی
⚡️صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیتبخشی" به بازیگران 🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازه
📎 #بازنشر به مناسبت پخش سریال پایتخت ۶
🔺صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیتبخشی" به بازیگران
🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازهای مرجعیت اجتماعی یافتهاند که در بزنگاههای مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقشهای اساسی و بعضا تعیین کننده ایفا میکنند؟ آیا آنان شایستگی چنین جایگاهی را در جامعه دارند؟
🔹پیش از پاسخ به این سوال، باید در شخصیت بازیگران دقیق شویم. بازیگر کیست؟ بازیگر در واقع هنرمندی است که میتواند ذهن خود را در اختیار نویسنده و جوارح خود را در اختیار کارگردان بگذارد تا به دستور آنها بگوید و بجنبد. بازیگر به اختیار خود نه سخنی میتواند بگوید و نه حرکتی میتواند بکند.
اواخر سال ۱۳۹۷ اتفاقی افتاد که اشاره به آن، در لمس بیشتر این معنی به ما کمک میکند. وقتی خشایار الوند، نویسنده سریال پایختت چهره در نقاب خاک کشید، دیدیم که کل پروژه متوقف شد؛ نقی معمولی با رفتن خشایار الوند دچار مرگ مغزی شد و از سیروس مقدم که مسئول تنظیم حرکات جوارح او بود نیز، کاری برای احیایش برنیامد. آقای مقدم حرف جالبی در تلویزیون زد و گفت من تجربه از دست دادن عوامل را در میانه کار دارم و پس از فوت خانم پوپک گلدره، بازیگر دیگری را جایگزین کردم. اما نویسنده را نمیتوان جایگزین کرد و آقای مقدم هم نتوانست. نویسنده خالق همه شخصیتهای فیلم و داستان فیلم است و جایگزین ندارد.
🔹حال پرسش اینجاست که چرا علاقه مردم به شخصیت نقی معمولی-که مخلوق ذهن خشایار الوند است- آقای محسن تنابنده را تبدیل به سلبریتی میکند و او در مسائل گوناگون از موضع و جایگاه نقی معمولی اظهار نظر میکند؟ آیا او این حق را دارد؟ آیا تبدیل شدن بازیگران به صاحبنظران اجتماعی، سوء استفاده و سرقت شخصیت محبوبی نیست که نویسنده خلق کرده است؟
🔹پاسخ این سوالات البته روشن است. اما چه چیزی باعث شده است که بازیگران، به چنین جایگاهی در اجتماع برسند؟ به نظر میرسد مقصر اصلی در این سرقت شخصیتی، سیاستگذاران و تصمیمگیران سازمان صدا و سیما هستند. سازمان صدا و سیما به جای اینکه بیینده را از این وهم در بیاورد که آنچه دیده است، فیلم است و آنکه بازی میکند، در حال اجرای دستورات نویسنده و کارگردان است، در فضای خارج از فیلم بیشتر به وهم اینهمانی معمولی-تنابنده دامن میزند.
وقتی گاه و بیگاه، در برنامههای مناسبتی، بازیگر میهمان است و مجری از علائق و سلایقش تا نظراتش درباره مسائل گوناگون از او سوال میکند، روشن است که این بازیگر دچار توهم صاحبنظر بودن در امور گوناگون جامعه خواهد شد. درباره خوانندگان محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانستهاند مفهومی که شاعر میسراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت میبرند و چنان رفتار میکنند که گویی آنچه خواندهاند، سخن خود آنهاست.
🔹وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمیآیند و در بزنگاههای سیاسی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا میزند که بازیگران سیاستمدار میشوند.
🔹این وضعیت متوهمانه، حاصل نگاه تفرجگاهی به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. هدف صدا و سیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید اعتلای سواد و فهم و درک و آگاهی مردم باشد. سلبریتیپروری و مرجعیتبخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است.
🔹خوب است دوستان تصمیمگیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحبنظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامهها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلمنامهها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کردهاند با مردم سخن بگویند.
@syjebraily
✨حاج ولی الله کلامی را ما آذری زبانها به کتابهای شعرش در مدح و ثنای اهل بیت(علیهمالسلام) میشناسیم و از کودکی اشعارش را از زبان مداحان اهل بیت(ع) شنیدهایم. یک بار وقتی در محضر رهبر انقلاب شعر خواند، آقا فرمودند "کلامی را کلام از دل برآید..."
▫️حاج ولیالله کلامی اما رزمنده دیروز و امروز نیز هست. تصویر بالا عکسی از اوست که در حال خیاطی لباس برای رزمندگان است و تصویر پایین، او را در حال دوختن ماسک برای مبارزه با #کرونا ثبت کرده است.
▪️پس از دیدن این عکس، امروز با ایشان تماس گرفتم تا بابت همه مجاهدتهایشان تقدیر کنم. میگفت هیئتشان کارگاه خیاطی راهانداخته و روزانه بخشی از کار چهل هزار ماسک را انجام میدهند. گفت هیئت حاج مهدی رسولی هم تیمهای ضدعفونیسازی راهانداختهاند و مشغول کارند.
▫️آقای پناهیان تعبیر زیبایی درباره ابتلای انسانها دارد. میگوید امتحانهای الهی برای این است که انسان سرّ درون خود را نشان دهد. میتوان درباره ظهور و بروز سرّ درون یک ملت نیز این تعبیر را به کار برد و گفت امتحانهای الهی، موجب تجلی اسرار درون ملتهاست.
برای اینکه سرّ درون ملت ایران را بدانیم، کافی است به رفتار آنها هنگام بلایا دقت کنیم.
در شرایطی که مردم غرب به جان هم افتادهاند، #مردم_مهربان_ایران برای یکدیگر از جان مایه میگذارند.
https://b2n.ir/373889
@syjebraily
✍نقش صندوق بینالمللی پول در اغتشاشات آبان ۹۸
رهبر حکیم انقلاب اسلامی آذرماه سال نود و هفت به دولت دستور دادند که در ساختار بودجه اصلاحاتی انجام شود. این دستور برای این بود که برای اشتغال و تولید بسترهای مناسبی در بودجه فراهم شود و بودجه، متناسب با چالشهای کشور تنظیم شود.
طیف نئولیبرال حاکم بر نهادهای اقتصادی دولت اما به جای اصلاح ساختار بودجه متناسب با چالشهای کشور و ایجاد بسترهای مناسب برای اشتغال و تولید در بودجه، سراغ صندوق بینالمللی پول رفت تا با مشورت این نهاد که آلت دست وزارت خزانهداری آمریکاست، ساختار بودجه کشور را اصلاح کند.
اوایل سال نود و هشت، با همکاری وزارت اقتصاد و سازمان برنامهوبودجه، یک هیئت چهار نفره از طرف صندوق بینالمللی پول به ایران آمد تا در زمینه اصلاحات ساختار بودجه کشور و برخی مسائل دیگر به مسوولان دولتی مشورت دهد. این هیئت به مدت دو هفته در ایران بود و ماموریت خود را به انجام رساند.
خردادماه نود و هشت، وقتی سازمان برنامه و بودجه، "چارچوب اصلاح ساختاری بودجه" را منتشر کرد، آنها که با صندوق بینالمللی پول آشنا هستند، کاملا دریافتند که این نسخه را صندوق برای ایران نوشته است. راقم این سطور یاد "جفری ساکس" افتاد که برای لهستان، یک شبه نسخه ۱۵ صفحهای اصلاحات نئولیبرالی پیچید و اقتصاد آن را ویران کرد.
در سند ۴۴ صفحهای "چارچوب اصلاح ساختاری بودجه"، ۷۴ بار کلمه #یارانه آمده بود و سند بر حذف یارانه بنزین و سایر حاملهای انرژی، یارانه کالاهای اساسی، یارانه تولید، یارانه کشاورزی و... تصریح داشت.
این سند آنچه رهبر انقلاب میخواستند نبود و همانگونه که انتظار میرفت، ایشان این سند را تنفیذ نکردند. اما طولی نگذشت که اجرای سند توسط دولت آغاز شد و اولین گام، افزایش قیمت بنزین بود که در آن جمعه معروف اتفاق افتاد.
با اجرای نسخه صندوق و افزایش قیمت بنزین، کشور به آشوب کشیده شد و اربابان آمریکایی صندوق، که با علم به آثار نسخه صندوق انتظار این اتفاقات را میکشیدند، وارد صحنه شدند تا از آشوبی که خود برایش نسخه پیچیده بودند، علیه نظام بهرهبرداری کنند.
دقت کنیم که ماجرای اصلاح ساختار بودجه و افزایش قیمت بنزین، صرفا ناشی از تعلق خاطر و اشتیاق تیم اقتصادی دولت به نسخههای صندوق بود. اگر ایران از این نهاد وام بگیرد، اشتیاق ۹۸ جای خود را به الزام و اجبار ۹۹ خواهد داد.
@syjebraily
✍نقش صندوق بینالمللی پول در اغتشاشات آبان ۹۸
رهبر حکیم انقلاب اسلامی آذرماه سال نود و هفت به دولت دستور دادند که در ساختار بودجه اصلاحاتی انجام شود. این دستور برای این بود که برای اشتغال و تولید بسترهای مناسبی در بودجه فراهم شود و بودجه، متناسب با چالشهای کشور تنظیم شود.
طیف نئولیبرال حاکم بر نهادهای اقتصادی دولت اما به جای اصلاح ساختار بودجه متناسب با چالشهای کشور و ایجاد بسترهای مناسب برای اشتغال و تولید در بودجه، سراغ صندوق بینالمللی پول رفت تا با مشورت این نهاد که آلت دست وزارت خزانهداری آمریکاست، ساختار بودجه کشور را اصلاح کند.
اوایل سال نود و هشت، با همکاری وزارت اقتصاد و سازمان برنامهوبودجه، یک هیئت چهار نفره از طرف صندوق بینالمللی پول به ایران آمد تا در زمینه اصلاحات ساختار بودجه کشور و برخی مسائل دیگر به مسوولان دولتی مشورت دهد. این هیئت به مدت دو هفته در ایران بود و ماموریت خود را به انجام رساند.
خردادماه نود و هشت، وقتی سازمان برنامه و بودجه، "چارچوب اصلاح ساختاری بودجه" را منتشر کرد، آنها که با صندوق بینالمللی پول آشنا هستند، کاملا دریافتند که این نسخه را صندوق برای ایران نوشته است. راقم این سطور یاد "جفری ساکس" افتاد که برای لهستان، یک شبه نسخه ۱۵ صفحهای اصلاحات نئولیبرالی پیچید و اقتصاد آن را ویران کرد.
در سند ۴۴ صفحهای "چارچوب اصلاح ساختاری بودجه"، ۷۴ بار کلمه #یارانه آمده بود و سند بر حذف یارانه بنزین و سایر حاملهای انرژی، یارانه کالاهای اساسی، یارانه تولید، یارانه کشاورزی و... تصریح داشت.
این سند آنچه رهبر انقلاب میخواستند نبود و همانگونه که انتظار میرفت، ایشان این سند را تنفیذ نکردند. اما طولی نگذشت که اجرای سند توسط دولت آغاز شد و اولین گام، افزایش قیمت بنزین بود که در آن جمعه معروف اتفاق افتاد.
با اجرای نسخه صندوق و افزایش قیمت بنزین، کشور به آشوب کشیده شد و اربابان آمریکایی صندوق، که با علم به آثار نسخه صندوق انتظار این اتفاقات را میکشیدند، وارد صحنه شدند تا از آشوبی که خود برایش نسخه پیچیده بودند، علیه نظام بهرهبرداری کنند.
دقت کنیم که ماجرای اصلاح ساختار بودجه و افزایش قیمت بنزین، صرفا ناشی از تعلق خاطر و اشتیاق تیم اقتصادی دولت به نسخههای صندوق بود. اگر ایران از این نهاد وام بگیرد، اشتیاق ۹۸ جای خود را به الزام و اجبار ۹۹ خواهد داد.
@syjebraily