✴️ ایدههای تشکیل دولت آینده؛ چرا دولت شایستگان؟ /1
🔸انتخابات با همه مسائل و مواردش به پایان رسید و حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی با کسب بیش از 17میلیون و 900 هزار رای منتخب مردم ایران برای اداره قوه مجریه شد. حواشی این انتخابات در کشور همچنان زیاد است و جریانهای سیاسی هر کدام نگاه خود را به این انتخابات دارند. اگر زبان تیز و برنده عدهای که چیزی از الفبای سیاست نمیدانند و با زخم زبان و نیش و کنایه دنبال منافع فردی و گروهی خود هستند اجازه دهد، میشود کاری کرد. در واقع، این افراد که تعدادشان کم، اما صدایشان زیاد است در حالی که کمترین رابطه فکری و سیاسی را با رئیسجمهور منتخب دارد، بیش از او خط و نشان میکشند.
🔸به زبان بسیار ساده، این انتخابات دو روی مهم دارد، یک روی آن میتواند جمهوری اسلامی را احیا کند، آن را قدرتمندتر کرده و نشان دهد ایرانیها چه ظرفیت بزرگی برای توسعه و پیشرفت دارد و یک سویه دیگر آن میتواند لبه پرتگاهی باشد که فاتحه نظام را بخواند، نه اینکه منجر به سقوط حاکمیت شود، بلکه باعث خواهد شد تا حاکمیت در حوزه اقتدار داخلی دچار ضعف شود. بنابراین، روند حرکت سیدابراهیم رئیسی و تیم همراه او در این 42 روز تا زمان تشکیل دولت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در همین 40 روز، به سادگی میتوان مسیر چهار سال دولت او را تشریح کرد.
🔸همانگونه که بارها گفته و نوشتهام، مهمترین، اصلیترین، محوریترین و در نهایت بنیادیترین مشکل امروز کشور مساله اقتصاد است. موضوعی که متغیر اصلی در رفتار انتخاباتی ایرانیها بود و باعث شد تا برای اولین بار مشارکت زیر 50درصدی رقم بخورد و آرای باطله در جایگاه دوم قرار بگیرد. در مورد پیام انتخابات قرار نیست صحبت کنیم، اما خیلی خوب میشود دلخوری مردم را از شرایط دید و متوجه شد. پس مهمترین ماموریت رئیس فعلی دستگاه قضا در قوه اجرایی به سامان کردن شرایط اقتصادی کشور است. اما این مهم و ماموریت چگونه به دست میآید و او باید با این وظیفه بسیار مهم که آینده ایران و نظام در آن نهفته است چگونه برخورد کند؟
🔸آقای رئیسی نه اقتصاد خوانده و نه اقتصاد را میداند، مانند همه روسای جمهور پیش از خود! روسای جمهور ایران همه به صورت سیاسی، احساسی و در رقابتهای جریانی انتخاب میشدند که دلیل آن نیز نبود احزاب قدرتمند در ساختار حکومتی است. با این حال، رئیس جمهور منتخب باید اقتصاددانها را به کار بگیرد و یک تیم اقتصادی هماهنگ، همراه و البته چابک بسازد، تیمی که تجربه کار اجرایی داشته و نخواهد وارد بحث آزمون و خطا شود، جمهوری اسلامی در طول 42 سال گذشته به اندازه کافی آزمون و خطا کرده و به نظر دیگر نیازی به تکرار اشتباهات گذشته نیست، باید از تجربیات گذشته برای ساخت آینده استفاده کرد.
🔸ظرفیتهای داخلی اقتصاد برای همه تقریبا مشخص است و کسی نمیتواند در کوتاهمدت و حتی میانمدت به این ظرفیتها ضریب داده و آن را با سرمایههای موجود در کشور چند برابر کند، بر همین اساس باید گفت ظرفیتی که در اختیار دولت سیزدهم است تعریف شده و قابل سنجش است، نکته مهم در نوع و شیوه بهرهبرداری از این ظرفیتها است. اینکه قرار است در چه ساز و کار و بر اساس چه طرح و برنامهای پیش رفت. در ایران متخصصان آگاه و دانشمندی که بتوانند حوزه اقتصاد را مدیریت کنند، کم نیستند اما اینجا همان اصلی مبنا است که در ابتدای این عریضه آوردیم!
🔸آیا آقای رئیسی میخواهد آینده را بسازد یا اینکه آن را از دست بدهد؛ همه گزینه اول را انتخاب میکنند و این گزینه با افرادی که فکر میکنند برای هر خانواده میشود یک شرکت در ابتدای ازدواج تشکیل داد یا فلان بلا را بر سر زمینهای کشاورزی درآورد تا اقتصاد پیشرفت کند به دست نمیآید؛ اینها همان وامهای اشتغالی است که به جای اشتغال صرف خرید ملک و دلالی در کشور شد. به نظر هم میرسد کشور آن اندازه منابع مالی ندارد که بخواهد با پولپاشی شغل ایجاد کند، بنابراین نیاز به برنامهریزی دقیق و صحیح دارد و این برنامه را همان تیم هماهنگ اقتصادی باید اجرایی کنند.
🔸به نظر میرسد رئیسجمهور منتخب برای اینکه در حوزه اقتصاد موفق شود، باید نگاهی به سایر حوزهها هم داشته باشد حوزههایی که محرک بخش اقتصادی بوده و میتوانند کشور را از فرصتی که در این هشت سال در اختیارش است، عبور دهند. بر اساس تعاریف صورت گرفته، پنجره جمعیتی ایران فقط 8 سال دیگر باز است و اگر این پنجره جمعیتی بسته شود، دیگر هیچ وقت ایران رنگ پیشرفت را نخواهد دید. این پنجرهها هر یک قرن شاید یک بار در هر کشوری به وجود بیایند، بنابراین به سادگی میتوان ماموریت خطیر دولت آینده را تحدید کرد.
@syriankhabar
✴️ ایدههای تشکیل دولت آینده؛ چرا دولت شایستگان؟ / 2
🔸برای این منظور، آقای رئیسی باید خود را از فشار گروهها، جریانها، افراد و افکاری که دنبال منافع گروی، جریانی، فردی و فکری خود هستند جدا کند، به جای اندیشیدن به به این جماعت باید همه مردم ایران را ببیند، در واقع اشتباهاتی که سایر دولتها در طول دو دهه گذشته کردهاند را نکند. اینکه نوشتم ما نیاز به تشکیل دولت شایستگان، نخبگان و به عبارت بهتر دولتی شایستهسالار داریم تنها راه خروج کشور از بحران فعلی است. آقای رئیسی به این منظور سه راه در پیش رو دارد و راه چهارمی هم در مقابلش نیست. اگر واقعا راه چهارمی وجود دارد، دوستان میتوانند اشاره کرده و برای من بفرستند.
🔸در راه رسیدن به موفقیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، راه اول همان دولت شایستگان است. به این منظور فارغ از گرایشات سیاسی افراد، فارغ از نگاههای سیاسی موجود رئیسجمهور منتخب سراغ کسانی برود که تخصص و در کنار آن تعهد لازم برای اداره یک مجموعه را دارند، یعنی هر چه ظرفیت در کشور وجود دارد را جمع کرده و به آنها ماموریت اجرایی بدهد. به عنوان مثال، فردی مانند آقای .... که میگوید دنبال خدمت است را به عنوان استاندار خوزستان انتخاب کند و به او ماموریت بدهد که مشکلات این استان را حل کند، در حوزه فرهنگ فردی را انتخاب کند که از همین جنس باشد و عموما گرایش سیاسی نداشته باشد.
🔸در دولت شایستگان، باید وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیسجمهور یک تیم هماهنگ و با تجربه قبلی باشند. به زبان سادهتر، در این دولت کسی نباید خانهنشین شود و هر کسی هر ظرفیتی که در حوزه تخصصی خود دارد پای کار آمده و کمک کند. با حضور همه ظرفیتها، دولت از حواشی نجات پیدا کرده و همه با ورود به متن دلبسته به کار میشوند. در این دولت، نظام هم با خیال راحت میتواند مسائل منطقهای و بینالمللی را پیگیری کند، برجام را به نتیجه برساند، رژیم صهیونیستی را سرجایش نشانده، روابط با متحدان منطقهای و بینالمللی را گسترش دهد و در سایه انسجام گسترده داخلی میخ خود را محکم بکوبد.
🔸اما رویه دوم رفتن به سراغ سیاسیکاری و به قولی تشکیل دولت جریانی و جناحی است. در این دولت آقای رئیسی میتواند با توجه به همراهی کامل نمایندگان مجلس افرادی را که در جریان سیاسی اصولگرایی و نزدیک به آن تعریف میشوند معرفی کرده و دولتی کاملا سیاسی تشکیل دهد. در این دولت افراد مورد نظر میتوانند وزیر و معاون وزیر شوند و همان تجربیات قدیمی را تکرار کند. دولت کارش را میکند اما توسعه اقتصادی و اجتماعی روی نخواهد داد، در داخل مخالفتها حتی در درون جریان اصولگرایی تشدید خواهد شد و به دلیل نارسایی مدیریتی دولت دوم آقای رئیسی احتمالا شکل اجرایی نخواهد گرفت.
🔸اما سومین شکل، یک دولت ائتلافی از همه جریانهای اصولگرایی است. درست مانند دولت دوم شیخ حسن روحانی؛ دولتی مبتنی بر امتیازدهی به جریانهای مختلف اصولگرا که دارای تعارضات شدید با هم هستند. در این دولت اختلافات از داخل دولت به بیرون آمده و کارایی دولت زیر سوال میرود. همانگونه که گفته شد، دولت دوم روحانی نمونه بسیار خوبی در این زمینه است. وزرا هر روز با هم دچار اختلافنظر هستند، وزارتخانهها ناهماهنگ بوده و هر کسی ساز خودش را میزند. رئیس دولت هم همه توانش صرف راضی کردن اعضای کابینه شده و کاری از پیش نخواهد برد. نتیجه چنین دولتی را میتوانید از هماکنون حدس بزنید.
🔸حالا باید دید که سیدابراهیم رئیسی کدام یک از این سه مسیر را انتخاب میکند. باتوجه به ایدهها و نظرات شخصی که افرادی مانند ما داریم و دنبال یک ایران قدرتمند، قوی و منسجم هستیم همان ایده دولت شایستگان را بهتر میپسندیم، این دولت میتواند همه آرزوهای ما را هم برآورده کند، از اختلافات داخلی به شدت کاسته و فرصت سرمایهگذاری دشمن بر افراد و جریانها بگیرد. در چنین دولتی به دلیل همافزا شدن ظرفیتهای مدیریتی در کشور، هر ایدهای برای اجرا با توجه به حضور مدیران قدرتمند و باسابقه ارزیابی میشود و خروجی آن هم به دلیل نبود ساز و کار حزبی مشخص است.
🔸نکتهای که فراموش کردم به آن اشاره کنم این است که در این دولت، نیروهای جوان و مستعد در لایههای دوم و سوم حضور خواهند داشت، این نیروها به عنوان مدیران کل وزارتخانهها، معاونان استاندارها و نهادهای مختلف به تجربهاندوزی روی آورده و در دولت بعدی آقای رئیسی به نقشآفرینی خواهند پرداخت. یادمان باشد که ما مشکلات بسیاری برای حل شدن داریم و در یک دوره انتقالی بسیار مهم به سر میبریم. جای اشتباه برای ما دیگر وجود ندارد. آقای رئیسی به هیج عنوان نباید در مسیر تشکیل چنین دولتی اسیر جوسازی افراد و جریانهای فرصتطلب شود، او باید قدر فرصتها را بداند و ایران را نجات دهد...
@syriankhabar
آقای خبرگزاری فارس، دست بردار!!
تقسیم کشور به خودی و غیرخودی، به انقلابی و غیرانقلابی، به مسلمان و غیرمسلمان شیوه پسندیدهای نیست، من نمیدانم چه کسی این خط و خطوط را به شما میدهد، اما به خوبی میدانم که دارید کشور را به پرتگاه میبرید! پس بفرمایید آن چهار نفر دیگری که شورای نگهبان منت بر مردم ایران گذاشت و تایید کرد، انقلابی نبودند! اگر قاضی زاده هاشمی هم کنار میرفت، انقلابی بود! دست بردارید، آن تیتر «مسببان وضع موجود» برای یک عمر در خاطره همه باقی میماند، این کارها را نکنید که بعدها یک عدهای بردارند و بروند و برای شما بنویسند، این کارها را نکنید، کشور نیاز به همگرایی دارد؛ خوب است دیگران هم بیایند و بنویسند که «جریان انقلابی مورد نظر شما» هم اگر نبود حمایت فلان آقا نسبت به سال 1396 پایگاه رایش هیچ رشدی نکرده بود؟ چرا درک نمیکنید؟ چه چیزی را دارید برجسته میکنید؟ از چه چیزی حرف میزنید؟ یک مرتبه همه را خلاص کنید و بگویید بقیه ملت ایران بقچهاشان را ببندند و بروند... تکرار میکنیم، دست از تقسیم کردن جامعه متزلزل ایران بردارید...
ادامه در پست بعد...
@syriankhabar
اخبار سوریه
آقای خبرگزاری فارس، دست بردار!! تقسیم کشور به خودی و غیرخودی، به انقلابی و غیرانقلابی، به مسلمان و
هنوز دردهای سال 1388 خوب نشده، هنوز مصائبی که بر این کشور رفته فراموش نشده، بگذارید حواشی این انتخابات به پایان برسد؛ با دست خودتان کاری نکنید که مردم را دورتر و دورتر کنید... اگر دست برندارید و بخواهید به این کارهایتان ادامه بدهید دو سال دیگر انتخابات مجلس است و چهار سال دیگر هم دوباره همین انتخابات، انتظار نداشته باشید مردمی که به باور غلط اندر غلط شما امروز انقلابی نیستند، در آن انتخابات انقلابی شوند...
من نه سر پیازم، نه تهِ پیاز، اما شناخت بسیار خوبی از این رفتارها و درک عجیبی از این رویدادها دارم... میدانم نویسندگان این مطالب خیر مردم را نمیخواهند؛ کاری نکنید که برایتان بنویسند که به باور شمار «جریان انقلابی» چگونه برنده شد... گزگ دست دشمنان این آب و خاک ندهید، خیر سرتان آقای رئیسی امروز گفت که این انتخابات نشان دهنده «انسجام ملی» بود، شما چه مینویسید؟ چه کسانی پشت این نوشتهها هستند؟ چرا نمیخواهید اجازه دهید مردم ایران زندگیشان را کنند؟
به خدا این نوشتهها خوبیت ندارد، دشمن شاد کن است، مردم را از نظام گریزان میکند، مردم را فراری ندهید، مردم را بیش از این مسخره نکنید، به شعور مردم توهین نکنید... نمیخواهم بیشتر بنویسم، اما خودتان را بکشید، تکه پاره کنید، بالا و پایین بروید، هر کاری کنید... مردم ایران گرفتار این رفتارهای زننده و غیراخلاقی نمیشوند. این تیتر شما یعنی 30درصد انقلابی و 70درصد غیرانقلابی!! مگر غیر این است؟ هنوز دولت آقای رئیسی تشکیل نشده دارید چه میکنید؟
من دلم میسوزد، سالهای سال بر ضرورت انسجام و وحدت حرف زده و نوشتهام، اما نمیدانم چه کسانی هستند که دوست ندارند این وحدت و انسجام وجود داشته باشد؟ از بیتالمال پول میگیرد و علیه وحدت ملی مطلب مینویسد. به خدا چند سال دیگر همین بلا را سر خودتان در میآورند، به قول معروف دست بالای دست بسیار است؛ خوبی کنید، نیکی کنید، رفتار صحیح داشته باشید تا آیندگان هم همین کار را کنند. باز هم درمانده شدهام و نمیدانم هدف از این رفتارها چیست...
بنویسد «همه مردم ایران پیروز این انتخابات بودند» بنویسند، پیروز این کارزار، پیروز این نبرد مردم ایران بودند، همه آنهایی که آمدند و رای دادند، همه آنهایی که آبرو گذاشتند و پای صندوق رای حاضر شدند، همه آنهایی که باوجود همه به قولی آقای رئیسی «گلهمندیها» آمدند و رای دادند... اینها را پشیمان نکنید که چهار سال بعد هر چه التماس کنید حاضر نشوند پشت سرشان را هم نگاه کنند. این شما هستید که به مردم نیاز دارید، مردم هیچ نیازی به شماها ندارند....
خدا میداند این تیترها و حرفهای عدهای را که میخوانم تمام بدنم درد میگیرد، یادم نمیرود آنهایی که امروز برای حاج قاسم اشک میریزند چه بلاهایی سرش در میآوردند و چه حرفهایی پشت سرش میزدند... تیرهای سمی که به سویش میانداختند و در هر نشست چند نفری تخطئهاش میکردند... همهاش فکر میکنم همین قماش آدمها هستند که با ادعای «انقلابی» دارند مردم را از انقلاب و نظام دلسرد و دور میکنند. اینها را نوشتم تا یک چند ماه دیگر داستانهای عجیبی تعریف کنم که شاید در باورتان هم نگنجد!!
@syriankhabar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 شکار خوب ارتش سوریه...
امروز «محمد قاضی» فرمانده سپاه یکم ارتش به حساب ملی تروریستهای سوری وابسته به ترکیه برای بازدید از محورهای درگیری در استان ادلب وارد منطقه میشود. ارتش سوریه این بابا را تعقیب کرد تا رسید به این سنگر توپ 23 مم... حالا تروریستهای مستقر در این سنگر هم برای آنکه خودی نشان دهند شروع به تیراندازی میکنند و جای دقیق سنگر لو میرود...
یگان ضدزره ارتش سوریه مستفر در منطقه با آتشباری توپ 23، به سمت آن شلیک میکند که در نتیجه این شلیک محمد قاضی به همراه تعدادی از همراهانش کشته میشوند. ارتش وطنی تروریستهای مورد حمایت ترکیه دو سپاه یا به حساب لشکر دارد و برخی از محورها در ادلب در کنترل تروریستهای حقوقبگیر این لشکر که سلیم ادریس فرماندهی آن را بر عهده دارد سازماندهی شده است!
@syriankhabar
این را هم عرض کنم که بر اساس نقشهای که یکی از دوستان برایم فرستاده، منطقه سهلالغاب برای چندمین روز متوالی هدف حملات توپخانهای سنگین ارتش سوریه قرار گرفته است. این حملات در پی حملات خمپارهای و راکتی تروریستهای مورد حمایت ترکیه به شهرها و مواضع ارتش سوریه صورت میگیرد. البته برخی بر این باور هستند که این حملات توپخانهای در واقع مقدمهای است برای حمله سنگین ارتش جهت تامین امنیت بزرگراه حلب به لاذقیه که در طول 15 ماه گذشته ارتش تروریستی ترکیه حاضر به انجام آن نشد...
@syriankhabar
هر کدام از دوستان نگاهشان به گنبد طلا افتاد، یادی از ما هم کنند، طلب زیارت برای این بنده فقیر حضرت ایزد هم داشته باشند... خوشا به سعادت آنهایی که توفیق زیارت نصیبشان میشود و میروند و دلشان را خالی میکنند... کلی حرف نگفته دارم که باید گوشهای خلوت کنم و بگویم که هیچ جایی جز در جوار امام رئوف، نمیتواند باشد...
خلاصه، دعای این برادر کوچکتر را فراموش نکنید، به ویژه مشهدیها که مجاور هستند...
@syriankhabar
پهپادهای مقاومت عراق بار دیگر پایگاه اشغالگران آمریکایی را در عراق هدف قرار داد گ. به گفته منابع عراق این پهپادها پایگاه ویکتوری در نزدیکی فرودگاه بغداد را مورد حمله قرار دادند.
@syriankhabar
دومین پهپاد اسکن ایگل آمریکایی در یمن سرنگون شد. این پهپاد در آسمان منطقه صرواح در استان مأرب هدف موشک قرار گرفت. در پستهای بعد در این مورد خواهیم نوشت....
@syriankhabar
در پست قبل نوشتم که دومین پهپاد امریکایی در آسمان استان مارب سرنگون شده است. به نظر میرسد طرف امریکایی به شکلی عجیب اصرار دارد که جنگ در مارب متوقف شود، در این زمینه از قرار معلوم آتش امریکاییها بسیار بیشتر از انگلیسیها و سعودیها است.
در پست بعد، توضیحی مفصل در مورد سیاست طرف امریکایی در مورد مارب و دلایل سرنگونی دومین پهپاد اسکن ایگل امریکایی خواهم داد.
@syriankhabar
✴️وحشت امریکا از پیروزی یمنیها و مداخله مستقیم در جنگ /1
🔸نبردها در مأرب و سایر جبهههای جنگ یمن به شدت ادامه دارد. پس از شکست بزرگ مزدوران سعودی برای اشغال مجدد پایگاه راهبردی الخنجر در شهرستان خب و شعف استان الجوف که با تلفات بسیار سنگین مزدوران مواجه شد، به نظر میرسد کسترش نبردها موید شکست ایده طرف عمانی برای برقراری آتشبس بوده است. گفته میشود در حمله به پایگاه الخنجر بیش از 200 نفر از مهاجمان کشته، زخمی و اسیر شدند که بخش بزرگی از این کشتهها، در حمله جنگندههای سعودی به مزدوران در حال فرار صورت گرفته است.
🔸در گزارشی دیگر در مورد عملیات بزرگ پهپادی و موشکی ارتش و کمیتههای مردمی در روزهای شنبه و یکشنبه خواهم نوشت، اما علیالحساب باید بدانیم که طرف امریکایی جنگ در یمن، به ویژه مأرب را بخشی از پروژه کلان رقابتهای منطقهای و بینالمللی خود میداند. اصرار طرف امریکایی برای توقف جنگ در یمن و بازیهای بچهگانهای مانند پایان حمایت نظامی از ائتلاف سعودی-اماراتی متجاوز هم نتوانست بر راهبرد کلان طرف امریکایی و اهمیت یمن در این راهبردها را بپوشاند. در واقع، یمنیها این روزها به صورت رسمی با ائتلافی از کشورهای عربی و غربی میجنگند.
🔸همانگونه که گفته شد، طرف عمانی عملا در ماموریتش شکست خورد، چرا سعودی به وعدههای شفاهیش به طرف عمانی درباره موافقت با جداکردن مسائل انسانی (بازگشایی فرودگاه صنعاء برای انجام سفر به مقصدهایی مشخص و اجازه ورود کالا و فرآوردههای نفتی به بندر الحدیده) از دیگر امور داده، پایبند نمانده است. مقرر شده بود که هنگام بازگشت به مسقط، روند تهیه توافق و مکتوب کردن آن آغاز شود؛ اما ریاض از تعهدات خود پا پس کشیده است و شروطی را مطرح کرده که از جمله مهمترین آن میتوان به متوقف کردن حملات در مأرب اشاره کرد؛ شرطی که به گفته الاخبار، از آن حکایت دارد که واشنگتن، در جریان مذاکرات اخیر در تحمیل این شرط به صنعاء بیش از ریاض پافشاری داشته تا این گونه از نقش ژئوپولتیک یمن در منطقه و جهان ممانعت به عمل آورد.
🔸در توضیح این مهم، روزنامه الاخبار بخشی از این راهبرد کلان را مورد اشاره قرار داده است؛ در بخشی از گزارش این روزنامه میخوانیم: «واشنگتن تلاش خود را برای تأمین دستهای از منافع در آن واحد پنهان نمیکند؛ منافع اسرائیل در دریای سرخ و باب المندب و منافع آمریکا در دریای مکران و اقیانوس هند که این مورد به رقابت با چین ارتباط دارد. به معضلات دشوار و شروط سیاسی سخت طرف یمنی و سعودی، جنگ آمریکا و چین بر سر تنگهها، کریدورهای تجارت دریایی و جزایر حیاتی نیز اضافه شده؛ جنگی که یمن به خاطر برخوردار بودن از موقعیت جغرافیایی خاص، به یکی از میدانهای اصلی آن مبدل شده است».
🔸آمریکا برای جلوگیری از استفاده یمن از موقعیت راهبردی خود و به منظور ممانعت از تسلط صنعاء بر شهر مأرب و تأسیسات نفتی موجود در این استان، خود را از نظر سیاسی و نظامی به آب و آتش آتش میزند تا مانع تحقق این هدف شود. واشنگتن بر این باور است در صورت آزادسازی شهر مأرب، امکان استفاده یمن از موقعیت راهبردیش در سطح گسترده فراهم خواهد شد و پس از این استان، مقصد آتی ارتش و کمیتههای مردمی یمن، بازپسگیری مناطق غربی مشرف بر باب المندب خواهد بود ازاینرو نبرد مأرب در مرکز توجهات دیپلماسی آمریکایی و در صدر دستور کار «تیم لندرکینگ» فرستاده آمریکا در امور یمن قرار گرفته است.
🔸در این راستا، فرستاده امریکا در امور یمن که متوجه شده بود کسی در صنعا هیچ اهمیتی به اظهارات نماینده ابرقدرت!! جهان نمیدهد، دست به تهدید شد، یعنی کار به جایی رسید که [نماینده آمریکا] در یکی از مراحل مذاکره با ادبیاتی قاطع تهدید کرد که در صورت عدم توقف نبرد [مأرب]، «ما سخن دیگری خواهیم داشت».
🔸این روزنامه لبنانی در بخش دیگری از این گزارش به نفوذ واشنگتن و لندن برای دستیابی به این هدف اشاره میکند و میافزاید تعدادی از افسران آمریکایی و انگلیسی در کنار نیروهای سعودی ضمن مدیریت عملیاتهای هوایی ائتلاف سعودی-اماراتی علیه یمن، عملیات نظامی در این کشور را نیز مستقیما مدیریت میکنند و بر طرحها و تاکتیکهای نظامی نظارت دارند. در دوره دولت جدید آمریکا هیچ گونه عملیات هوایی جدیدی علیه سازمان تروریستی القاعده در یمن به ثبت نرسیده، عناصر داعش و القاعده که از استان «البیضاء» گریخته بودند، اجازه جنگ در کنار نیروهای دولت منصور هادی و تسلیحات داده شده و همچنین مسوولیت برخی محورها برعهده آنها گذاشته شده است.
🔸در واقع، امروز ارتش و کمیتههای مردمی یمن به صورت مستقیم علاوه بر ارتش سعودی و امارات، مزدوران منصور هادی، شبهنظامیان اخوان الشیاطین القاعده و داعش، در حال نبرد با انگلیس و امریکا هم هستند. حضور مستقیم پهپادها و جنگندههای امریکایی در این نبرد، حکایت از ضرورت تغییر معادلات دارد.
@syriank
✴️وحشت امریکا از پیروزی یمنیها و ضرورت مداخله بیشتر ایران / 2
🔸در طول سالهای گذشته نوشته بودم که امریکا برای محاصره چین و جلوگیری از ارتباط فراآسیایی این کشور برخی از نقاط راهبردی و مهم جهان را در کنترل گرفته و تلاش دارد تا محاصره این کشور را تنگتر کند. یکی از مناطقی که در آن رقابت سنگینی میان چین و امریکا در جریان است، خلیج عدن، تنگه باب المندب و دریای سرخ است. در واقع، چینی یکی از اولین پایگاههای نظامی خارج از سرزمین خود را در جیبوتی ایجاد کرد و هدفش هم، نه مبارزه با دزدان دریایی که متوقف کردن دزد بزرگتر که همان امریکا است، بود. با این حال، در حوزه نظامی و سخت هنوز قدرت امریکا برای اثرگذاری بر کشورها بیش از چین است که این همه دو عامل مهم دارد، یکی سابقه بیشتر امریکا و دوم هم ترس و دلهره مقامات پکن از مقابله مستقیم با امریکا.
🔸نگرانی امریکا از موفقیت ارتش و کمیتههای مردمی یمن شاید یک بعد قضیه باشد، اما مداخله مستقیم امریکا حکایت از آن دارد که ارتش سعودی و مزدوران سودانی و یمنی آنها برای متوقف کردن رزمندگان یمنی بسیار ناتوان هستند. آنچه در سال 2017 در منطقه ساحلی در کوهستان کهبوب با مداخله مستقیم اماراتیها از دست رفت، به سادگی قابل بازیابی است، طرف امریکایی نگران است که با رسیدن رزمندگان یمنی به این کوهستان، اشراف دوباره آنها بر تنگه باب المندب برقرار شود. این مساله از چنان اهمیتی برخوردار است که یک گردان پهپادی ارتش امریکا با مستقر شدن در پایگاه هوایی ملک خالد در خمیس مشیط، به صورت مستقیم برای جمعآوری اطلاعات از محورهای درگیری ورود کرده است.
🔸سرنگونی دو فروند پهپاد در کمتر از چهار روز، میزان این مداخله را نشان میدهد. راهبرد امریکاییها برای عقب راندن ارتش و کمیتههای مردمی از یکسو بیانگر دروغگویی دولت جدید امریکا در عدم مداخله در یمن و تلاش برای پایان جنگ در این کشور است و از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که سعودیها در ماموریتی که به آنها محول شده بود، شکست مفتضحانهای خوردهاند. سیاست امریکا برای دور نگه داشتن ارتش و کمیتههای مردمی از مأرب همانگونه که در بالا گفته شد، در اولویت ماموریت فرستاده این کشور در امور یمن قرار دارد، ولی مشکل عمده لیندرکینگ این است که او ابزارهای لازم برای فشار سیاسی و اقتصادی بر یمنیها را در اختیار ندارد، چرا که پیش از این، این ابزارها مورد استفاده قرار گرفته بودند.
🔸تنها ابزار در اختیار، گسترش مداخله نظامی است که این مساله هم باعث واکنش شدید یمنیها خواهد شد. این مساله با توجه به توانمندی پهپادی و موشکی یمنیها مشکلی اساسی برای طرف امریکایی تبدیل شده، چرا که با برجسته شدن این مداخلات (کما اینکه با سرنگونی دو فروند اسکن ایگل کاملا مشخص شده) پاسخگویی رزمندگان یمنی هم معتبر میشود و به همین دلیل باید انتظار داشت که مواضع امریکاییها در جیبوتی، عربستان، داخل یمن و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس هدف حملات موشکی و پهپادی قرار بگیرد. این مسالهای است که در روز شنبه و یکشنبه یگان پهپادی و موشکی یمن، گوشهای از آن را نشان دادند.
🔸تنگه باب المندب در کنارهای تنگههای هرمز و مالاکا، یکی از ضلعهای «مثلث طلایی» است؛ گرچه تنگه هرمز به خاطر عبور نفت از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ اما باب المندب نیز در طول تاریخ یکی از عوامل اصلی جنگهای یمن بوده است. یمنیها بیش از 2500 کیلومتر ساحل دارند که دهها جزیره بزرگ و کوچک، دهها شهر ساحلی به آن عمق راهبردی مهمی میدهند. مشخص است که طرف امریکایی به سادگی حاضر نیست دست از این کشور بکشد. اینجاست که در تهران مقامات باید هم طرف چینی و هم روسی را هوشیار کنند که همراهی آنها با سعودیها در مساله یمن، در واقع بازی در زمین امریکاییها است. این میزان بازی خوردن نشان از سطح پایین تحلیل در مسکو و پکن نسبت به مسائل جهانی دارد.
🔸با این حال، در تهران مقامات مسوول باید میزان حمایت و کمک خود به یمنیها را به شکل معناداری گسترش بدهند. مدخله مستقیم نظامی امریکا در یمن، با توجه به دروغگویی طرف امریکایی مبنی بر بیطرفی در جنگ یمن این کمکها را توجیه میکند. ضرورت پرداختن بیشتر و عمیقتر به یمن یکی از اولویتهای اصلی ایران باید باشد. خروج امریکاییها از افغانستان در واقع، برای تمرکز جبهههای دیگر بود که یکی از این جبههها یمن است که ارزشی دهها برابری برای امریکایی دارد که با وجود ضعف بسیار زیاد، همچنان در اندیشه باطل سلطه بر جهان است.
@syriankhabar