eitaa logo
「 ایــھامـ」
1.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
124 ویدیو
4 فایل
به حال خویش میخندیم میگرییم میمیریم جهانِ رنج و اندوهیم ما، مایی که انسانیم _محدثه‌نبی‌حسینی [بانوی‌ایهام] ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8268156894 حرفاتون: @hrf_dl منشورِ شروط(تبلیغ،تبادل): @MANSHOOR_T جهت تب و ضرورت: @Artist55
مشاهده در ایتا
دانلود
「 ایــھامـ」
[_☕️]
_- نمِ باران، شب گیلان، نشستی بر لب ایوان... کنار استکان خود برایم استکان بگذار:) [🌿]
「 ایــھامـ」
•☁️✨ جهان غار حرا بود؛ که با نوای اقرا، با نور واژه های تو روشن شد...(: Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ
•° آمدی لیلا شدی، تا یک جهان مجنون شود(: [𝚃_𝚐𝚑𝚊𝚕𝚊𝚖💛]
「 ایــھامـ」
_-👣
_- رفتی اما ببین که ساعت هاست رد پای تو مانده در دل برف رفتی و چایت از دهن افتاد رفتی و ماند در دهانم حرف... ❄️
-_ میروی اما فقط اینبار پیش از رفتنت خاطراتت را ببر تنهاییم را پس بده..! [] ⓔⓔⓗⓐⓜ🧳
• . بیابان در بیابان تشنه یک قطره بارانیم ترک خورده، پر از دردیم از غصه فراوانیم زمین دور خودش میگردد و ماهم به دور او اسیر دور باطل، رفت و آمد های یکسانیم همه چون کور مادر زاد صبح و شاممان یکسان... همه در بند تاریکی، میان نور حیرانیم به حال خویش میخندیم، میگرییم، میمیریم جهانِ رنج و اندوهیم، ما، مایی که انسانیم شبیه یک کلاف پیچ در پیچ گره خورده کلافه منزوی اشفته و سر در گریبانیم شبیه دود بی سامان میان بادها حیران فرار از خویش کردیم و به هر سمتی گریزانیم در این کابوس تکراری میان خواب و بیداری، پریشانِ پریشانِ پریشانِ پریشانیم بهار ای قهرمان قصه‌ی دنیای افسرده بیا برگرد! ما بی تو، زمستان زمستانیم Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ🤍
°• بهارجان! داشتی می آمدی در راه، بهارِ مرا ندیده‌ای؟ 📷🖋| Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ
_- من گریه ام در خنده پنهانم من بغض ابری در بهارانم🌧 شب گریه هایم را نمیفهمی از ظاهر آرام و خندانم :) از دور خوبم من، فقط از دور... مثل سرابی در بیابانم یک قایق بی سرنشینم که بازیچه‌ی دستان طوفانم سر تا سر قلبم پر از زخم است دیگر غزل هم نیست درمانم❤️‍🩹 کی درد عشقت می رود از من کی می کند ترکم؟ نمی دانم... [] 🤍'
「 ایــھامـ」
_-🌿
🌧 • در حالت احتضار افتاده جهان ما دشت کویریم کران تا به کران خشکیده، ترک خورده، پر از درد و غمیم برگرد، بیا، ببار بر ما باران! [] . -یامهدی🤍
هدایت شده از 「 ایــھامـ」
🌸🌿 🌿 آیا علی خداست؟ نه! اما خدا علی‌ست در کشتی نجات فقط ناخدا علی‌ست بر هر دلی نوشته شده نام دلبری تقدیر قلب عاشق ما، از قضا علیست قیمت گرفته خاک وجود از ابوتراب بر ذره ذره‌ی گِلِ ما کیمیا علی‌ست طوفان رسیده است ولی نوح بی هراس مشغول ذکر مستمر ایلیا علی‌ست معراج رفت و دید نبی وقت گفت و گو در واژه ها خداست ولی در صدا علی‌ست موسی به اضطرار رسیده کنار نیل در دست او عصا و لبش گرم یا علی‌ست با نام او بلند شد از جای خویش آب وقتی که راه بسته شود ره گشا علی‌ست در آیه آیه های خدا هم نشان اوست در هل أتی علی‌ست و در انما علی‌ست تأویل لفظ أنفسنا در مباهله یعنی که روح و نفس و خودِ مصطفیٰ علی‌ست با کیسه های هر شب او خو گرفته شهر با خنده‌های گرم یتیم آشنا علیست در حد عقل ناقص ما نیست فهم او وقتی که مظهر جلوات خدا علی‌ست [] [𝓣_𝓰𝓱𝓪𝓵𝓪𝓶🌿]
هدایت شده از 「 ایــھامـ」
♥ ○ • ○ • سلامت میدهم از دور با حالی کہ میدانی نگاهے غرق در باران، دلے آشفتہ، طوفانے سکوت واژه هایم میچکد از عمق چشمانم تمام حرف‌ها را از خطوط اشک، می‌خوانی خیالم تا حرم رفت و میان جمعیت گم شد ضریحت را بغل کرد و رها شد از پریشانی اجابت کرده ای هر سائلی را با نگاه خود همیشه خانه‌ات پر بوده از رعیت، چه سلطانی! زمین سرد است و افسرده تمام قلب ها مرده دوباره زنده کن ما را! مسیحای خراسانی () 🅃_🄶🄷🄰🄻🄰🄼