#کلام_نابِ_ولیّ
#اختلافات را نباید #علنی کرد؛ #اختلافات را نباید به #مردم کشاند
یکی از کارهای مهم #دشمنان این است که با روشهای موذیانه و موریانهوار، بین ما #اختلاف بیندازند؛ این جزو کارهای رائج اینهاست، این کار را از قدیم انجام میدادند. البته متبحر و کارشناس کامل این کار، #انگلیسیهای خبیثند؛ آنها در زمینهی ایجاد اختلاف، از همه کارشناسترند؛ آمریکائیها پیش آنها شاگردی میکنند، از آنها یاد میگیرند! ایجاد اختلاف از راههای نفوذ، مثل موشهای دزد، مثل موریانه، وارد شدن و نفوذ کردن؛ اینها جزو کارهای متعارف آنهاست. ما باید حواسمان جمع باشد. باید #اختلافات به حداقل برسد.
البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالی هم ندارد _دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است_ اما #اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به #اختلاف_علنی، به #گریبانگیری، به #مچگیری در مقابل چشم مردم منتهی شود؛ چون آن #اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهای مهمی است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این #اختلافاتی که انسان میبیند بین این #حضرات هست، چیزهائی نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهای گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوی چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتی هم ندارد. #اختلافات را نباید #علنی کرد؛ #اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد.
۱۳۹۱/۸/۱۰
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
علت دعوای تمام نشدنی با #آمریکا
نظام جمهوری اسلامی با دنیای #استکبار، با #آمریکا، با دولتهای دیگری از بلوک استکبار، معارضات و #اختلافاتی دارد. اختلاف بر سر چیست؟ این نکتهی مهمی است. دعوا سر چیست که امروز وقتی تحلیلگران تحلیل میکنند، میگویند در مسائل گوناگون دنیا که آمریکا وارد میشود، گوشهی چشمی به جمهوری اسلامی و ملت ایران دارد؛ چرا؟ علت چیست؟ ما هم وقتی به مسائل داخلی خودمان نگاه میکنیم، میبینیم بسیاری از مشکلات ملت و کشور ما به طرق مختلف، از ناحیهی تحمیل آمریکاییهاست؛ چرا؟ علت چیست؟ بایستی این را با نگاه دقیق جستجو و پیدا کرد.
دعوا بر سر چند مسئلهی سیاسی نیست. خب، دو کشور با همدیگر سر مسائلی ممکن است اختلاف داشته باشند که مینشینند با مذاکره این اختلاف را حل میکنند؛ تمام میکنند. مسئلهی جمهوری اسلامی و دولت مستکبر آمریکا از این قبیل نیست. مسئله، مسئلهی دیگری است؛ مسئله ریشهایتر است. مسئله این است که رژیم ایالات متحدهی آمریکا از بعد از جنگ جهانی دوم، داعیهی #ابرقدرتی مطلق دنیا را داشت. البته آن روز شوروی در مقابلش بود، اما این مسئلهی رقابت بین آمریکا و شوروىِ آن روز صرفاً رقابت بین دو ابرقدرت نبود. آمریکا میخواست بر روی تمام منابع حیاتی عالم دست بگذارد. عملاً هم منطقهی عظیم و حساسی که به آن خاورمیانه میگویند و شمال آفریقا و خلیج فارس -منطقهی نفت- در پنجهی اقتدار آمریکا بود. نفت، خون حیاتبخش تحرک دنیای امروز است. حالا فردا چه بشود، نمیدانیم؛ اما امروز و توی این دنیا، نفت مایهی تولید، مایهی گرما، مایهی نور و روشنائی و در واقع مایهی حیات برای خیلی از کشورهاست. اگر نفت نباشد، کارخانهها نیست، تولیدات نیست، تجارتها نیست. نفت یعنی خون؛ یعنی زندگی. حالا بخش اعظم این نفت توی این منطقه است؛ منطقهای که اسمش خاورمیانه است. تسلط بر اینجا مهم است که آمریکا هم تسلط پیدا کرده بود.
در وسط این بحبوحهی روزافزونىِ اقتدار استکباری و در حساسترین نقطه، #انقلاب_اسلامی در ایران به وجود آمد که #مهمترین شعار این انقلاب مقابله با #ظلم و #استکبار بود؛ دفاع از حقوق ملتها بود. انقلاب اسلامی این نقطهی اصلی یعنی ایران را از زیر سیطرهی آمریکا بیرون کشید. یک روز آمریکاییها توی همین کشور شما، توی همین تهران شما، توی مناطق مختلف کشور، در همهی نقاط حساس، آدم داشتند؛ در نیروهای مسلح، در بخشهای مربوط به مالیه و دارائی، در بخشهای حساس سیاست، در بخشهای امنیت، عناصر و آدمهای آنها همهکاره بودند. خودِ شاه مملکت هم که رئیس همهی دستگاههای کشور بود و دخالت در همهی امور میکرد، گوشش به دهان سفیر آمریکا و سفیر انگلیس بود. اگر آنها چیزی میخواستند و اصرار داشتند، او ناگزیر، خواه و ناخواه، اطاعت میکرد. گاهی هم نمیخواست، اما مجبور بود اطاعت کند و اطاعت میکرد. از یک چنین نقطهای آمریکاییها بیرون رانده شدند. خب، این خیلی حادثهی مهمی بود؛ این زخم کوچکی نبود.
رهبر انقلاب اسلامی ۸۷/۸/۸
@t_manzome_f_r
تبیین منظومه فکری رهبری