eitaa logo
کانال احیای تمدن نوین اسلامی
164 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
172 فایل
༺▪️ ..................................... @t_n_Eslami #احیای_تمدن_نوین_اسلامی #پای_انقلاب_ایستاده_ایم
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اقای نهاد نمایندگی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان در شبکه قرآن ؛ ❔حاج قاسم را انقلاب دانسته و وعده ظهور می دهند❗️ 💠💠 👌«نفس زكيّه» يعنى فرد بى‏ گناه، پاك، كسى كه قتلى انجام نداده است و جرمى ندارد. ( کهف 74) ❕در آستانه قيام حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف در گير و دار مبارزات زمينه‏ ساز انقلاب مهدى عليه السّلام، فردى پاكباخته و مخلص، در راه امام عليه السّلام مى ‏كوشد و مظلومانه كشته مى‏ شود. طبق بيان روايات، اين رخداد عظيم، بين ركن و مقام در بهترين مكان‏هاى زمين اتفاق مى ‏افتد ، نام او محمد بن الحسن و همان نفس زکیه است که از آل محمد بوده و ماموریت تبلیغ از جانب امام عصر را دارد و مظلومانه میانه رکن و مقام کشته می شود ، کشته شدن او از نشانه های حتمی ظهور است و ما بین کشته شدن او و ظهور ، پانزده شب بیشتر فاصله نیست . 💠 ؛ 1⃣کشته شدن نفس زکیه از نشانه های حتمی ظهور است ؛ ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « كشته شدن نفْس زكيّه نيز حتمى است و خروج قائم عليه السلام نيز حتمى است». 📚الغيبة، طوسى ص 435 ، بحار الأنوار ، ج 52 ص 288 🔸و فرمود ؛ «پنج چيز، پيش از قيام قائم، روى مى‏ دهد: [خروج‏] يمانى و سفيانى، نداى آسمانى، به زمين فرو رفتن در بيداء و كشته شدن نفْس زكيّه» 📚كمال الدين ، ص 649 ح 1، الخصال ، ص 303 ح 82، إعلام الورى‏ ، ج 2 ص 279، بحار الأنوار: ج 52 ص 203 2⃣نامش محمد بن الحسن است و از سادات و آل محمد باشد و جوان هم می باشد . ❕« قتل غلام من آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله ... اسمه محمّد بن الحسن النّفس الزّكيّة .... » « جوانی از آل محمد کشته می شود که نامش محمد بن الحسن ، نفس زکیه است » 📚کمال الدین ، دو جلدی ، ج 2 ص 330 « انّ النّفس الزكيّة هو غلام من آل محمّد .... » « نفس زکیه ، جوانی از آل محمد است » 📚الخرائج و الجرائح ج 3 ص 1154 👌روایاتی که در نکته بعدی می آید نیز ، شاهد بر این مدعا است . 3⃣ماموریت از جانب امام زمان علیه السلام دارد و ما بین رکن و مقام ، در مکه کشته می شود ؛ ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «هنگامى كه مردان، خود را به زنان و زنان، خود را به مردان شبيه كنند ... و جوانى از خاندان محمّد ميان ركن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم‏]- كه نامش محمّد بن حسن، نفْس زكيّه است ، كشته شود و بانگى از آسمان آيد كه حق نزد او و شيعه اوست، اين، هنگام خروج قائم ماست». 📚 إعلام الورى‏ ج 2 ص 291 _ بحار الأنوار ،ج 52 ص 191 👌و فرمود ؛ «قائم به يارانش مى‏ فرمايد: اى مردم! مكّيان، مرا نمى ‏خواهند! امّا من كسى را به سوى ايشان مى‏ فرستم تا همچنان كه شايسته مانند من است، بر آنان احتجاج كنم ، آن گاه مردى از يارانش را فرا مى ‏خواند و به او مى ‏گويد به سوى مكّيان برو و بگو: اى اهل مكّه! من فرستاده فلانى به سوى شما هستم و او به شما مى‏ گويد: ما خاندان رحمت، معدن رسالت و خلافت و فرزندان محمّد و از نسل پيامبران هستيم و پس از وفات پيامبرمان تا امروز به ما ستم شده و بر ما فشار آورده شده و چيرگى گشته و حقمان ربوده شده، و اكنون از شما يارى مى‏ خواهيم. يارى‏ مان دهيد. هنگامى كه اين جوان، اين سخن را مى ‏گويد، به سويش مى ‏آيند و او را ميان ركن [حجرالأسود] و مقام [ابراهيم‏] سر مى ‏برند و او همان نفْس زكيّه است. چون خبر او به امام مى ‏رسد، به يارانش مى‏ فرمايد: آيا به شما نگفتم كه مكّيان، ما را نمى‏ خواهند؟!" و يارانش، او را وا نمى‏ نهند تا خروج كند و با سيصد و سيزده مرد به شمار جنگاوران بدر، از گردنه طُوى‏ [در ورودى مكّه‏] سرازير شود و به مسجد الحرام وارد شود. او چهار ركعت نماز نزد مقام ابراهيم مى‏ خواند و پشتش را به حجر الأسود تكيه مى ‏دهد و پس از حمد و ثناى الهى و يادكرد پيامبر و درود فرستادن بر او، سخنى مى‏ گويد كه هيچ يك از مردمان آن را نگفته است». 📚بحار الأنوار: ج 52 ص 307 4⃣ما بین شهادت نفس زکیه و قیام قائم علیه السلام ، پانزده شب فاصله است . ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «ميان قيام قائم خاندان محمّد و كشته شدن نفْس زكيّه، تنها پانزده شب فاصله است». 📚الغیبه طوسی ص 445 _ اعلام الوری ج 2 ص 281 🔸ادامه 👇
🤔 ❔آیا ادیان گذشته نماز و روزه هم داشتند و اگر داشتند به چه شکلی بوده است ❗️❗️ - 💠💠 👌از بررسی آیات و روایات بدست می آید که تمام گذشته نیز دارای نماز و روزه بوده اند اگر چه کیفیت آن ، با کیفیتی که در اسلام است ، متفاوت است. ❕خداوند می فرماید ؛ « آن کس که خود را پاک کرد و نام پرودگارش را یاد کرد و نماز خواند ، رستگار است ...قطعا در صحیفه های گذشته این معنا بوده است ، صحیفه های ابراهیم و موسی» 🔶اعلی 14-19 👌و در مورد گذشته می فرماید ؛ « به ایشان انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم » 🔶انبیاء 73 ❕و از زبان عیسی علیه السلام نقل می کند ؛ « ( خداوند ) تا زنده ام مرا به و زکات سفارش کرده است »- 🔶مریم 31 ❕و می فرماید ؛ « به موسی و برادرش وحی کردیم ... برپا دارید » 🔶یونس 87 ❕همینگونه قرآن از نماز خواندن سایر پیامبران ، چون ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، سلیمان ، شعیب ، زکریا ، و ...سخن به میان می آورد که جهت آگاهی رجوع کنید ؛ 📚فرهنگ قرآن ج 31 ص391 ❕در روایات اسلامی نیز مفصلا از تشریع نماز در آیین گذشته و نماز خواندن آنها سخن به میان آمده است . 👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « چون آدم از دنیا رفت ، هبه الله بر او نماز خواند و در نمازش هفتاد و پنج تکبیر گفت » 📚بحار الانوار ج11 ص264 ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « نوح نبی در کشتی به همراه همراهان نماز می خواند » 📚بحار الانوار ج11 ص342 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « آدم نماز عصر را خواند و به عرفات وارد شد ( و توبه کرد )» 📚بحار الانوار ج11 ص178 ❕همین گونه کلیت روزه برای ادیان سابق نیز تشریع شده بود چنان که قرآن می گوید ؛ « روزه بر شما نوشته شد ، همان گونه که بر کسانی که قبل از تو بودند ، نوشته شد تا پرهیزکار شوید » 🔶بقره 183 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند شرایع انبیاء سابق را به پیامبر اسلام عطا کرد که دستورات آن توحید و اخلاص و ... ، زکات ، صیام ، حج ، امر به معروف ، نهی از منکر ...بوده است » 📚الکافی ج2 ص17 ❕ابن شهر نقل می کند ؛ « پیامبر ما با صد و پنجاه خصلت از انبیاء گذشته متمایز می شود ...در باب نماز این تمایز با اذان و اقامه و جمعه و جماعت ، رکوع ، سجود ، تشهد و سلام و نماز شب و وتر و کسوفین ، استسقاء و نماز عشا حاصل می شود و در باب روزه با وجوب روزه رمضان و شب قدر و حلال بودن خوردن و آشامیدن پس از مغرب تا صبح و حرام بودن روزه وصال حاصل می شود » 📚مناقب آل ابی طالب ج1 ص98-99 ❕در تورات و انجیل تحریف یافته کنونی نیز ، بر این مطلب وجود دارد . 👌می نویسند در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه روزه معمول بوده است ( پولس 3 : 5) ،حضرت موسی چهل روز روزه گرفت (تورات،سفر تثنیه،فصل 9 شماره 9) و حضرت عیسی چهل روز روزه گرفت ( انجیل متی،باب 4 شماره 1-2 ) و حواریون مسیح نیز روزه می گرفتند (انجیل لوقا،باب 5 شماره 33 و35) و قوم یهود در موقعی که فرصت می یافتند و می خواستند اظهار خشوع کنند روزه می داشتند تا به وسیله ان رضای حق را تحصیل کنند (سفر داوران،20 : 26) و حضرت مسیح به شاگردانش دستور داد که پس از فوت او روزه بگیرند (انجیل لوقا،5 : 34) ❕ برلی مسیحیت کنونی اعمال و عبادت خاصی نمانده است جز جمع شدن یک روز در هفته در و دعا کردن اما یهود کنونی دارای نماز و روزه است . 👌گفته شده است نماز یهودیان فصلی از زبور داود است که روزی سه بار می خوانند ، که نماز اول از سحرگاه تا طلوع خورشید خوانده می شود و نماز دوم بعد از ظهر تا پیش از غروب خورشید و نماز سوم بعد از غروب آفتاب تا نیمه شب . ❕همینطور روزهای مخصوصی از سال را می گیرند که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚تاریخ ادیان و مذاهب جهان ، ج 2 ص627 به بعد
🤔 ❔مسلمانان ميگويند ماه رمضان ماه خداست پس چرا وقتى اين مهمانى تمام ميشود جشن ميگيرند و ميكنند❕معمولا انسانها پايان غم و رسيدن شادى را جشن ميگيرند، يعنى مهمان خدا بودن اينقدر آزار دهنده است كه اتمامش را ميگيرند ❗️❗️ 💠💠 👌جشن گرفتن ما در پایان ماه مبارک رمضان و عید فطر از این جهت است که یک ماه توانستیم خداوند را انجام دهیم و با خود سازی و پاکی که حاصل کردیم ، توانستیم مشمول عفو و پرودگار شویم و عبادات و نیایش های ما مورد رضایت خداوند قرار گیرد و از و سنگینی گناهان خلاص شویم . 🔶اگر کسانی در این ماه از و روزه داری استنکاف کردند و توجه به نیایش و و تهذیب و خودسازی نداشته اند ، جشن گرفتن آنان در روز عید لغو و است . 🔷علی علیه السلام در مورد جشن عید فرمود ؛ « امروز تنها روز کسی است که روزه آن ها مقبول درگاه پرودگار و های شبانه آنها مورد پذیرش او قرار گرفته است و ( بنابراین ) هر روزی که در آن عصیان خداوند نشود آن روز است » 📚 البلاغه حکمت 428 ❕در عید فطر ملت مسلمان بعد از یک روزه داشتن به فرمان خدا و عبادات روزانه و شبانه و بر شیطان پیروز شدن این پیروزی را جشن می گیرند ، جشن فرمان حق و رهایی از قید و بند شیطان 🗯بنابراین عید برای کسانی است که روزه و طاعات آن ها قبول شده است اما کسانی که روزه نگرفتند و یا روزه های آن آلوده به گناهان و نافرمانی بوده و به همین دلیل مقبول درگاه حق واقع نشده نمی توانند شاد و باشند . 🔶شادی از آن کسانی است که طاعاتشان در گاه حق شده است . 📚 امام امیر المومنین ، ج15 ص432 👌بندگان صالح به جهت آمرزش و پاداش الهی و رهایی از غم روز عید فطر را جشن می گیرند چنان که امام علی علیه السلام فرمود ؛ « منادی در آخرین روز ماه رمضان ندا می دهد بشارت باد بر شما بندگان خدا ، تمام گذشته شما آمرزیده شد ، پس توجه کنید که چگونه اعمالتان را از نو می کنید » 📚 الانوار ج87 ص367 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « روز عید فطر روزی است که پاداش داده می شوند و ناامید می گردند » 📚 ج1 ص511 🗯البته ما از این جهت که ماه و الهی پایان یافت بسیار ناراحت هستیم لذا کردن با ماه رمضان ( با حالت حزن و گریه ) مورد توصیه ما قرار گرفته است . 👌پیامبر فرمود ؛ «با ماه رمضان کن و چنین بگو ؛ « خدایا این ماه رمضان را آخرین رمضان ما قرار مده و اگر قرار بود تا ماه رمضان سال بعد زنده نباشیم ، من را همین حالا مشمول رحمت و کن و نفرما » 📚 الانوار ج95 ص172 ❕دعاها و نیایش های دیگری نیز در با ماه مبارک رمضان در مجامع روایی ما نقل شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚 الانوار ج95 ص170 باب 8 « ادعیه شهر رمضان و اعماله »
🤔 ❔علی کریمی فوتبالیست معروف اخیرا این جمله را استوری کرده است لطفا نظر خود را بیان کنید ؛ « در حال حاضر در 179 کشور درگیر کرونا هستند، از 50 خدای مختلف درخواست کمک می شه ولی تا بحال هیچ کدام از خداها کمک نکرده اما وقتی علم واکسن آن را پیدا کند هرکسی از خدای خود تشکر می کند. » 💠💠 👌ما معتقدیم که عالم دارای خالقی یکتا و توانا است که وجودش از هیچ کمالی خالی نیست و هیچ گونه ضعف و نقصانی ندارد و منبع فیض و وجود عالم است ، ما این خدا را الله می نامیم و معتقدیم که دیگران در تشخیص خدای واقعی در گمراهی فرو رفته اند و موجوداتی را که سراپا نقص و نیاز هستند ، به عنوان خدا گرفته که توانایی انجام هیچ کاری را در عالم ندارند . 👌و معتقدیم که سراسر جهان فعل خدا است، و تمام كارها، حركت‏ها، تأثير و تأثّرها به ذات پاك او منتهى مى‏ شود، و در حقيقت: «لا مُؤَثِّرَ فى الْوُجُوْدِ الَّا اللَّهُ» «هيچ موجودى تأثير مستقل ندارد جز خداوند». حتى اگر شمشير مى‏ بُرد، و آتش مى‏ سوزاند، و آب، گياهان را مى ‏روياند، همه به اراده و فرمان او است، و خلاصه هر موجودى هر اثرى دارد از ناحيه خداوند است ، چنان که خودش می فرماید ؛ « (آرى،) اين خداى باعظمت، پروردگار شما است! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد. و او نگهبان و مدبّر هر چيزى است». ( انعام 102) و می فرماید ؛« بگو: خدا آفريننده همه چيز است؛ و اوست يكتا و حاكم بر همه چيز» ( رعد 16) 👌همان خدا ویروس کرونا را هم ایجاد کرده است که فلسفه شیوع آن در گذشته مورد بحث تفصیلی ما قرار گرفته است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11622 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11714 👌خدایی که ما می شناسیم ، مصائب و شرور را ایجاد می کند تا در پی آن جامعه بشری را رشد و پرورش دهد تا آنان بتوانند با علم و قدرت و اختیاری که خداوند به آنان داده است در زندگی دنیوی خود بهره مندی های بیشتری کسب کنند . ❕بسيار مى‏ شود كه حوادث و پديده‏ هايى كه ظاهراً در شمار شروراند سرچشمه خيرات و بركات مختلفى مى ‏شوند. بسيارى از محروميت‏ها سبب شكوفائى استعدادها و تلاش‏هاى عظيم مى‏ شود، چرا كه انسان به هر حال براى جبران محروميتش به پا مى‏ خيزد، و تمام آنچه را در درون وجود دارد به كار مى ‏گيرد، و همان‏ها غالباً سبب جهش‏هاى علمى و اجتماعى مى‏ گردد. 🔸بسيارى از نيازها و محروميت‏ها سرچشمه اختراعات بزرگ شده است، و بسيارى از كمبودها مقدّمه پيدا كردن منابع مهم جديد گرديده است . گياهانى كه در لابه ‏لاى سنگ‏ها مى ‏رويند، و درختانى كه در دل بيابان‏ها با انواع كمبودها پرورش مى ‏يابند، استحكام چوب و دوام آتش آنها از گياهان ناپرورده در كنار نهرها به مراتب بيشتر است، انسان نيز مشمول همين قانونند. 👌صحرانشينان كه دائماً با مشكلات دست و پنجه نرم مى ‏كنند، و با انواع حيوانات وحشى دست به گريبانند، مردمى شجاع و نيرومند و پر استقامت‏اند، در حالى كه شهرنشينانى كه در ناز و نعمت و امنيت به سر مى ‏برند نسبت به آنها در برابر حوادث سست و كم توان‏اند. ❕قرآن مجيد در اين زمينه بيان لطيفى دارد، مى‏ فرمايد ؛ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً- إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً: « (آرى) به يقين با سختى آسانى است. مسلّماً با سختى آسانى است». (سوره شرح آیات 5_6) 👌اشاره به اين‏كه پيوند اين دو گاه آنچنان قوى و نزديك است كه گوئى هر دو در كنار هم قرار دارند، همان‏گونه كه از كلمه «مع» استفاده مى ‏شود. ❕اين نكته نيز قابل توجّه است كه عُسر با الف و لام يسر به صورت نكره ذكر شده كه در اين‏گونه موارد براى بيان عظمت است يعنى با سختى ‏ها آسانى‏هاى مهمّى است. 👌بعضى از مورخان يكى از عوامل مهم پيشرفت سريع مسلمانان را در آغاز اسلام همان انبوه مشكلاتى مى‏ دانند كه مسلمين در ميان آن پرورش يافته بودند و در سايه آن افراد سلحشور و پرقدرت و آبديده شدند، در حالى كه يكى از عوامل عقب‏ نشنى مسلمانان قرون بعد زندگى مرفّه و بى دردسر، و پرورش در ميان انواع ناز و نعمت بود. 📚پیام قرآن ج 4 ص 563 ❕یكى از نويسندگان غرب مى‏ گويد ؛ « من عقيده ندارم كه هر فرد لازم است مصيبت بكشد، ولى اين را مى‏ دانم كه مصيبت غالباً مفيد فايده است بلكه ضرورت دارد، امّا با اين شرط كه شخص بداند چگونه با رنج‏ها روبرو شود و اين كار را از كارهاى آموزنده و اساسى زندگى بشمرد.» 📚رمز موفقیت 🔸ادامه 👇
🤔 ❔فلسفه پرداخت زکات چیست ❕❕ 💠💠 👌آنچه از روایات در مورد فلسفه پرداخت زکات به دست می آید این موارد است ؛ 1⃣زکات فطره سبب شدن روزه می گردد؛ 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « زکات فطره سبب اتمام و تکمیل شدن می گردد چنان که صلوات بر پیامبر ( و آلش ) سبب اتمام نماز می گردد زیرا کسی که روزه بگیرد و عمدا زکات فطره را پرداخت نکند ، گویی اساسا روزه نگرفته است و همینطور کسی که در نماز بر محمد ( و آلش ) صلوات نفرستد ، برای او نوشته نمی شود » 📚 ج2 ص183 👌و ؛ « کسی که روزه اش را به قول یا عمل خاتمه دهد ، خداوند روزه اش را قبول می کند . 🔷سوال شد قول و عمل چیست ؟ 🗯امام علیه السلام فرمود ؛ قول صالح شهادت ان لا اله الا الله و عمل صالح پرداخت زکات است » 📚 الاخبار ص235 2⃣پرداخت زکات فطره سبب حفظ جان اعضای می گردد؛ 👌 نقل است که امام علیه السلام خطاب به یکی از اصحاب فرمود ؛ « برو و از عیال ما و (تمام نانخواران) زکات را پرداخت کن و هیچیک از آنان را فراموش نکن زیرا اگر انسانی از آنان را کنی از بر او می ترسم » 📚 ج4 ص174 📚 الشیعه ج9 ص238 👌و ؛ « زکات فطره بر هر مسلمانی واجب است ، اگر کسی آن را پرداخت نکند ، ترس در مورد او می رود » 📚 الوسائل ج7 ص138 3⃣پرداخت زکات فطره سبب پاکسازی و روح آدمی از پلیدی ها می شود ؛ 🔷 می فرماید ؛ « مسلما رستگار می شود ، کسی که خود را کند » 🔷 14 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « پرداخت زکات است که سبب تزکیه و پاکسازی روح می شود » 📚 الاسلام ج1 ص266 👌 نیز می فرماید ؛ « از اموال آنان صدقه ای ( زکات ) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاکسازی و کنی » 🔶 103
🤔 ❔امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام زیست چنین حرم مجللی ساخته اند ❗️ آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕ 💠💠 👌ساختن حرم و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علما و صلحاء خصوصا امام خمینی ( ره ) که از سادات و پیامبر گرامی نیز می باشند از چند جهت رجحان دارد ؛ 1⃣از آیات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان و بزرگان ، یک نوع امر رایج در میان ملل قبل از اسلام بوده است آنجا که درباره اصحاب کهف می فرماید ؛ « هنگامی که وضع آنان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن آنها دو نظر ابراز داشتند ؛1_ بر روی قبور آنان بنایی بسازید_ 2_ مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» (کهف 21) 👌 قران این دو را نقل می کند بدون آنکه از آنها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ و آباد سازی آنان است . ❕اصولا بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده مى‏ دارد هميشه در ميان مردم جهان بوده و هست، و يك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشويق براى آيندگان در آن كار است، اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است. 👌وجود اينگونه بناها يك سند تاريخى بر وجود اين شخصيتها و برنامه و تاريخشان است، به همين دليل و شخصيتهايى كه قبر آنها متروك مانده تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است. 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 388 2⃣قران در آیه 32 حج می فرماید ؛ « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و کند آن نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت آن مایه تقرب به خداوند است ، به طور مسلم علمای ربانی وفقهای برجسته از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاغ دین و مایه گسترش آن در میان مردم بوده اند . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هرکس مسلمانی را اکرام و احترام کند ، خداوند را در روز قیامت در حالی ملاقات می کند که از او راضی است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 44 👌یکی از طرق بزرگداشت و اکرام علماء و فقهای ربانی ، حفظ آثار و قبورشان و آباد کردن وصیانت از فرسوده شدن و از بین رفتن قبور آنها می باشد . 3⃣در روایات دستور به حب و دوست داشتن و محبت به علما و فقهای ربانی داده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 1 ص 186 باب 2 فضل حب العلماء 👌همینطور در روایات متعدد دیگری دستور به حب سادات و نیکی کردن به آنها خصوصا اگر از باشند ، داده شده است . 📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17 ❕روشن است که یکی از مظاهر محبت و نیکی به علماء و فقهای ربانی خصوصا اگر از سادات باشند ، بازسازی و آباد قبور آنها می باشد . 👌البته در روایاتی از بنای بر روی قبور و گنبد و ساختن آن نهی شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 211 باب 44 ❕از آنجایی که این روایات ، برای عده ای قرار گرفته است تا ساخت و سازهای حرم امام خمینی را زیر سوال ببرند ، توجه به پاسخی که در گذشته داده ایم لازم است که این روایات کننده ، ناظر به قبور عموم مردم است و شامل قبور انبیاء و امامان و علماء و صلحاء نمی شود ؛ ❕زیرا ما برای بازسازی و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور امامان و علماء و صلحا دلیل خاص داریم که در سطرهای و بالا به آن اشاره شده است . 🔹مرحوم صاحب می نویسد ؛ « از روایاتی که از بناء بر قبور نهی می کند ، استثناء می شود قبور انبیاء و امامان ...همینطور بعید نیست استثناء شود قبور علماء و صلحاء چرا که بازسازی قبور آنها ، تعظیم اسلام است و مصالح دینی فراوانی بر آن مترتب می شود» 📚الحدائق الناضره ج 4 ص 131 ❕البته آنچه گفتیم به آن معنا نیست که همانند آنچه در حرم امام خمینی ( ره) می بینیم ، افراطی در صورت گیرد و خرج های غیر ضروری و پرخرجی از بیت المال جهت این کار هزینه شود ، اصل گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علماء ربانی رجحان دارد در حد معقول و تا به حدی که به اندازه اسراف و زیاده روی نرسد .
🤔 ❔آیا این مطلب صحت دارد درباره علت به کار بردن لفظ «یا علی» هنگام خداحافظی از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله ما وقتی صحبتمان، و حرفمان با یکی تمام می شود، پایان کلاممان، او را به خدا می‌سپاریم، به بیان پارسی می‌گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می‌گوییم: فی امان الله. اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشویم، نوعی بی ادبی می‌پنداریم شما وقتی در معراج با خدا هم‌صحبت شدید، پایان جمله که نمی‌توانستید به ذات خدا عرضه بدارید: تو را به خدا می‌سپارم آخرین جمله رد و بدل شده، بین شما و خدا چه بود؟ آن‌حضرت فرمود: در پایان صحبت، خداوند سبحان به من «یا علی» گفت، من نیز به خدای خود «یا علی» گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود ❕❕ 💠💠 👌حکایت مربوطه در روایتی نیامده است ، آنچه در مورد علی علیه السلام در آمده است موارد دیگری است که از جمله آن دو حکایت زیر است . ❕امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی می فرماید ؛ « زمانی که به رفته بودم ، در دل عرش ملکی را دیدم که در دستانش شمشیری از نور است که با آن شمشیر بگونه ای حرکت انجام می داد که علی بن ابی طالب با ذو الفقار انجام می داد ، فرشتگان هر گاه مشتاق علی بن ابی طالب می شدند به صورت آن ملک نگاه می کردند ، من گفتم پرودگارا آیا این فرد ، علی بن ابی طالب است ؟ پرودگار مرا مخاطب قرار داد که ای محمد این فرشته ای است که او را به صورت علی خلق کرده اند و حسنات و تسبیح و تقدیس او را تا روز قیامت برای علی بن ابی طالب می نویسم » 📚عیون الاخبار ج2 ص131 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « فرشتگان از محبتشان به علی نزد خدا شکایت کردند ، خداوند نیز آن ملک را از نور به صورت علی ( برای آنها ) آفرید ...» 📚ارشاد القلوب ج2 ص233 👌در نقل دیگری آمده است که از پیامبر گرامی پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ 👌 آن‌حضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابی‌طالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا ، تو با من سخن می‌گویی یا على. سپس فرمود: اى احمد .من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمی‌شوم و به موجودات تعریف نمی‌شوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست‌تر از على بن ابی‌طالب پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا آرام بگیرد». 📚بحار الانوار ج38 ص312 📚کشف الغمه ج1 ص106 📚الطرائف ج1 ص155 👌البته باید توجه داشت که منظور از سخن گفتن خدا سخن گفتن با زبان نیست زیرا سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و درباره خداوند که منزه از جسم وجسمانیت است مفهوم ندارد بلکه منظور سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتی در فضاست چرا که خدا قادر است بر اینکه امواج صوتی را در فضا بیافریند و این امواج را به گوش انبیا و پیامبرانش برساند و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ کند آنچنان که قرآن درمورد تکلم با موسی بن عمران در وادی ایمن گواهی میدهد که امواج صوتی درآن درخت مخصوص ایجاد شده وموسی را به سوی خود فرا خوانده است 📚تفسیر نمونه ج2 ص478
_امام_صادق_علیه_السلامص 🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144
🤔 ❔ملخ‌خواری در اسلام قابل توجه آن دسته از مسلمین ناآگاهی که تصور می‌کنند حشره‌خواری تنها مختص آسیای شرقی و مکزیک و... است! غافل از اینکه امام اول شیعیان هم به خوردن ملخ امر می‌کند! ➖امام علی: و في عن عمرو بنهارون الثقفي عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: الجراد ذكي فكله : امام صادق: امیر المومنین علی گفت ملخ پاک است پس آن را بخور : روضه المتقین ٫ جلد۷ ٫ صفحه۴۶۷ 💠💠 👌در میان انواع حشرات تنها خوردن ملخ جایز و حلال شمرده شده است ، چنان که در کتاب تحریر الوسیله چنین آمده است ؛ « تذكيه ملخ، زنده گرفتن آن است؛ چه با دست باشد يا با وسيله؛ پس اگر قبل از گرفتنش بميرد حرام است. و تسميه و اسلام در آن معتبر نيست چنان كه در ماهى گذشت. البته اگر آن را در دست كافر، مرده ببيند، مادامى‏ كه نداند كه زنده آن را گرفته بوده، حلال نمى ‏باشد و يد كافر و خبر دادن او در محرز شدن آن، فايده نمى‏ بخشد.ملخ مادامى‏كه در پريدن استقلال پيدا نكرده، حلال نمى‏ باشد و آن به نام «دبى» بر وزن «عصا» مى ‏باشد و آن ملخى است كه حركت مى‏ كند، ولى هنوز بال‏هايش روييده نشده است. » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 155 👌این مضمون در روایات ما در مورد ملخ آمده است که فرمودند ؛ « ماهى تذكيه شده است و ملخ تذكيه شده و گرفتن زنده‏ اش تذكيه آنست » ، « ملخ پرنده خورده شود و تذكيه ماهى و ملخ گرفتن آنها است » ، « باكى ندارد خوردن انواع ملخ و آنچه رواست خوردنش از شكار دريا از انواع ماهى كه پولك دارند خوردنشان حلال است و هر آنچه پولك ندارند خوردنش حرام است » ، « هر ماهى كه پولك دارد حلال است و تذكيه ماهى و ملخ گرفتن آنست و حرام است آنچه در آب بميرد از ماهى و ملخ و جز آن » ، « خوردن ملخ حلال نيست تا پرواز كند » 📚وسائل الشیعه ج 24 ص 87 باب 37 _ مستدرک الوسائل ج 16 ص 155 باب 33 ❕با توجه به آنکه به ما فرموده اند که هر آنچه که در آن ضرر است حرام شمرده شده و هر آنچه که دارای منافع و مصلحت است ، حلال شمرده شده است چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» 📚بحار الانوار ج100 ص51 ❕یا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « كليه چيزهايى كه به تهيّه آنها فرمان يافته ‏اند، از آنچه خوراك بندگان خداست و مايه قوام زندگى آنها مى‏ باشد و زندگى ايشان جز با آنها ميسّر نيست، مانند آنچه مى‏ خورند و مى ‏نوشند و مى‏ پوشند و ازدواج مى‏ كنند و تملّك مى‏ نمايند و از جهت تملّكى كه دارند از آنها استفاده مى‏ كنند و به كار گرفتن آنها در راه كسب سودها و منافعى كه پايندگى زندگيشان بدانهاست و به نحوى از انحاء به مصلحت كار آنان مى ‏باشد. خريد و فروش و نگهدارى و به كار گرفتن و بخشيدن و عاريه دادن همه اينها حلال و رواست.اما گونه ‏هاى حرام خريد و فروش، هر چيزى كه مايه فساد و تباهى است و از خوردن و آشاميدن يا كسب آن يا ازدواج كردن با آن يا مالك شدن آن يا نگه داشتن آن يا بخشيدنش‏ یا عاريه دادنش، نهى شده يا چيزى كه در آن به نحوى از انحاء فساد و تباهى است؛ مانند بيع ربوى كه مايه فساد و تباهى است، يا فروش مُردار يا خون يا گوشت خوك يا گوشت و پوست درندگان، اعم از انواع درندگان وحشى يا پرندگان، يا شراب يا هر چيز نجس، همه اينها حرام و تحريم شده است؛ چرا كه از خوردن و آشاميدن و پوشيدن و تملّك و نگه داشتن و تصرّف در آنها به هر نحوى، به علّت فسادى كه در آنهاست، نهى شده است. پس، هر گونه تصرّفى در اين وجهِ فساد حرام مى ‏باشد. » 📚تحف العقول ص 333 👌این که خوردن ملخ هم حلال شمرده شده است ، از این حکم خالی از مفسده و حاوی مصلحت مستثنی نیست ؛ 1⃣جهانپور سخنگوی سابق وزارت بهداشت در گفتگویی در مورد خوردن ملخ گفت ؛ « اینکه گزارشی بر اینکه مصرف غذایی ملخ، نوعاً مشکل بهداشتی داشته باشد، وجود ندارد » 🌐https://b2n.ir/119224 2⃣عزیزی رییس انجمن صنایع غذایی ایران گفت ؛ « ملخ به‌ عنوان خوراک اصلی افراد به کار نمی‌رود، اما به ‌طور کلی حشرات از خاصیت‌های غذایی بالایی برخوردارند ، در جای ‌جای دنیا، استفاده از حشرات به‌عنوان منبع غنی‌شده پروتیین، روی و آهن و ویتامین و املاح هستند و با داشتن پتاسیم، کلسیم، منیزیم، روی و آهن و ویتامین B منبع باارزشی به حساب می‌آیند. به همین جهت برخی کشور‌های پیشرفته درحال تحقیق بر این موضوع هستند که بتوانند از حشرات به‌عنوان جایگزین گوشت استفاده کنند.» 🌐https://b2n.ir/930556 🔸ادامه👇
🤔 ❔آیا علی ابن ابیطالب آدم بی تربیت و فحاشی بوده است ❗️❗️❗️❗️ در کتاب سفینه البحار شیخ عباس قمی جلد ۸ صفحه ۴۷۳ امده : روی ابومخنف ( از شیعیان ثقه می باشد ) من عبدالله علی امیر المومنین الی عبدالله بن قیس اما بعد 👈یا ابن الحائک یا عاض ایر ابیه👉 علی در نامه ای به ابوموسی اشعری می نویسد : از بنده خدا علی بن ابی طالب امیر مومنان به ابوموسی اشعری والی کوفه ، ای بافنده زاده ، ای کسی که آلت پدرت را خورده ای ❗️❗️ 💠💠 1⃣در مورد سب و دشنام به دیگران و حرمت و موارد استثناء آن ، در گذشته بحث مفصلی داشته ایم ، نمایه ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 2⃣شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار ، نقل مذکور را از کتاب بحار الانوار علامه مجلسی می آورد . 📚بحار الانوار ج 32 ص 86 ❕علامه مجلسی هم نقل مذکور را از کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید سنی مذهب می آورد ؛ 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 14 ص 10 ❕ابن ابی الحدید هم بدون ذکر سند ، به نقل از « ابو مخنف » نقل مذکور را می آورد . 👌 بنابراین ؛ 🔸1 _ مستند اصلی نقل فوق یکی از کتب اهل سنت است نه تشیع . 🔸2_ در کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید هم نقل مذکور بدون سند آمده است که این گواه بر ضعف روایت مذکور است . 3⃣ جریان نامه علی علیه السلام به عبد الله بن قیس یا همان ابوموسی اشعری ، در نهج البلاغه نامه 63 هم آمده است ، اما تعبیر مذکور در آن نیست . ❕ماجراى نامه چنين است كه وقتى امام امير المؤمنين عليه السلام با لشكر خود به سوى‏ بصره آمد و آتش جنگى را كه طلحه و زبير و عايشه برافروخته بودند خاموش كند دو نفر از ياران خود به نام محمد بن جعفر و محمد بن ابى بكر را براى بسيج مردم كوفه فرستاد. گروهى از مردم كوفه بعد از شنيدن پيام على عليه السلام شبانه به سراغ ابوموسى‏ اشعرى رفتند تا با او در اين زمينه مشورت كنند كه آيا همراه اين دو نفر به سوى على عليه السلام حركت كنند يا نه. ابو موسى (با لحن شيطنت ‏آميزى) گفت: اگر راه آخرت را مى‏ خواهيد در خانه‏ هاى خود بنشينيد و تكان نخوريد و اگر راه دنيا را مى‏ خواهيد همراه اين دو نفر حركت كنيد و به اين ترتيب مانع از خروج اهل كوفه شد. اين سخن به نمايندگان على عليه السلام رسيد. آنها شديدا به ابو موسى اعتراض كردند. او در پاسخ گفت: بيعت عثمان بر گردن على و بر گردن من و گردن‏هاى شماست‏ و مطابق نقل دیگر گفت مردم! ياران محمد و اصحاب او، نسبت به مسائل از ديگران آشناترند و اين فتنه‏اى كه برپا شده انسان خواب در آن بهتر از بيدار و بيدار نشسته بهتر از ايستاده است ... بنابراين‏ شمشيرها را در غلاف كنيد و وارد اين معركه نشويد (او با اين شيطنت مى ‏خواست امام را در حكومت و خلافتش به ضعف بكشاند، زيرا از پرونده تاريك خود باخبر بود) ❕به ‏هرحال هنگامى كه سخنان نابخردانه ابوموسى به على عليه السلام رسيد، امام نامه فوق را براى او نوشت. خلاصه نامه توبيخ شديد ابوموسى و دعوت به حركت كردن با مردم كوفه به‏ سوى امام و عزل او از فرماندارى كوفه در صورت عدم شركت و نكوهش او به سبب موضع‏ گيرى‏ هاى نابخردانه اوست. 📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 249 4⃣تعبیر « یا عاض ایر ابیه » با توجه به آنکه « عاض » به معنای « گاز گیرنده » و « ایر » هم به معنای « آلت تناسلی » است چنین معنا می شود ؛ « ای کسی که گاز گیرنده آلت پدرش است » چنین تعبیر در زبان عرب ، ضرب المثلی است برای کسی که قدم در جای پای پدران گمراهش بر می دارد و از طریقه پدرانش جدا نمی شود ، چنان که علامه مجلسی در شرح عبارت مذکور می نویسد ؛ « شاید معنای سخن مذکور ، اخذ و گرفتن سنت پدر کافر و تن دادن به رویه جهل گونه و تعصب گونه و پر عیب پدر باشد » 📚بحار الانوار ج 32 ص 91
🤔 ❔چرا اسلام دین توحش است؟ بی هیچ سخنی شما را به خواندن آیه ۵ سوره‌ی توبه و تفسیر آن از علامه طباطبایی دعوت می‌کنیم: ▪️توبه-آیه۵ ترجمه: و چون ماههاى حرام به سرآمد، آنگاه مشركان را هرجا كه يافتيد بكشيد و به اسارت بگيريدشان و محاصره‏شان كنيد و همه جا در كمينشان بنشينيد، آنگاه اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، آزادشان بگذاريد كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ ▪️تفسیر آیه‌ی ۵ توبه (آیه‌ سیف) در قرآن: جمله «فَاقْتُلُوا الْمُشرِکِینَ حَیْث وَجَدتُّمُوهُمْ» نشان دهنده برائت و بیزارى از مشرکین است و مى خواهد احترام را از جانهاى کفار برداشته و خونهایشان را هدر سازد...و تشریع این حکم براى این بوده که کفار را در معرض فنا و انقراض قرار داده و به تدریج صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک کند، و مردم را از خطرهاى معاشرت و مخالطت با آنان نجات دهد ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم ، جهاد در اسلام دفاعی است ، بعنی جنگ و نبرد تنها با کسانی است که به مخالفت علنی بر ضد مسلمین برخیزند و به آنها حمله کنند و با فراهم کردن زمینه ها ، قصد نابودی مسلمین را داشته باشند ، جهاد تنها با چنین کسانی است ، چنان که امام صادق علیه السلام به لزوم جهاد با دشمنان حربی تصریح کردند و فرمودند ؛ « جهاد با عدو و دشمن بر جمیع امت فرض و واجب است به نحوی که اگر جهاد را ترک کنند ، گرفتار عذاب می شوند » 📚الکافی ج 5 ص 9 ❕اما کسانی که بر علیه مسلمین نبرد و دسیسه ای نمی کنند ، اسلام دستور به حسن معاشرت با آنها را می دهد ، چنان که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕با توجه به شأن نزول هايى كه درباره اين دو آيه و آيات قبل از آن در سوره ممتحنه آمده است، و نيز با توجّه به قرائن موجود در خود آيات، كاملًا واضح است كه آيات ناظر به مشركان و بت پرستان است و آنها را به دو گروه تقسيم مى‏ كند ؛ ❕ گروهى كه با مسلمانان سر جنگ داشتند و مؤمنان را آزار مى‏ دادند و از هيچ گونه كارشكنى ابا نداشتند و گروهى كه حاضر به زندگى مسالمت ‏آميز با مسلمين بودند. در اين آيات از پيوند و دوستى و محبّت با گروه اوّل منع شده و نسبت به گروه دوّم اجازه داده شده است، و كسانى كه با گروه اوّل پيوند دوستى برقرار سازند جزء ظالمان شمرده شده، ولى دوستى كنندگان با گروه دوّم را جزء عدالت پيشگان. 📚پیام قرآن ج 10 ص 346 ❕بعضى از مفسّران در مورد اين آيه روايت كرده‏ اند كه همسر مطلّقه ابوبكر براى دخترش‏ اسماء هدايايى از مكّه آورد، و از آنجا كه مادرش هنوز جزء مشركان بود، اسماء از پذيرفتن آن اجتناب كرد و حتّى اجازه ورود را به مادرش نداد، آيه فوق نازل شد، و پيامبر به او دستور داد كه مادرش را بپذيرد و هديه‏ اش را قبول كند و او را احترام نمايد. 📚روح البیان ج 9 ص 481 ❕به هر حال از اين آيات يك اصل كلّى و عمومى در مورد چگونگى رابطه مسلمانان با غير مسلمانان استفاده مى ‏شود كه محدود به زمان و مكان خاصّى نيست، و آن اين كه مسلمين موظّف‏ اند كه در برابر هر فرد يا گروه و جمعيّت و هر كشورى كه موضع خصمانه با آنها نداشته باشد و بر ضدّ اسلام و مسلمين قيام نكند و دشمنان اسلام را يارى ندهد، راه مسالمت پيش گيرند، خواه از مشركان باشد يا اهل كتاب ، حتّى اگر جمعيّت يا كشورى در صف دشمنان باشند و تغيير موضع دهند مسلمانان بايد آنها را بپذيرند و با آنها دشمنى نكنند، و معيار، وضع فعلى آنها است. 👌شاهد دیگر بر این مساله کلام علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر است که مى ‏فرمايد ؛ ❕ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند یا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان اعم از اهل کتاب یا مشرکین پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. 🔸ادامه👇
🤔 ❔ شرحی بر ایرادات علمی قرآن | برجهای آسمان ! ❃در ستاره شناسي قدیم دايره بزرگی را که خورشید در طول یک سال طی میکند، به ۱٢ قسمت فرضي تقسیم کرده و به آنان برجهای دوازده گانه ميگفتند و هر برج را بر اساس صورت فلکي که مسیر از آن میگذشت نامگذاری کرده بودند. این برجها توسط بطلمیوس در قرن دوم میلادی نامگذاري شد. طبعا مردم قدیم این برجها را واقعی میپنداشتند. محمد هم مطابق تفکرات افراد هم عصر خود آنان را واقعي پنداشته و در آیات زیر گفته که خدا این برجها را در آسمان قرار داده است.: ❶-سوره الحجر ۱۶: و به راستی در آسمان برجهايی آفريدیم و آنرا در چشم تماشاگران آراستيم. ❷-سوره البروج ۱: سوگند به آسمان که داراي برجهای بسیار است. واضح است که این آیات از يك انسان است نه از خدا، وگرنه خدا میدانست که اینها فرضیات غلطي هستند که بزودي برمى افتند. 💠 💠 👌خداوند در آیاتی ، سخن از برجهای آسمان به میان می آورد و می فرماید ؛ « ما در آسمان برجهايى قرار داديم، و آن را براى بينندگان تزيين كرديم » ( حجر 16) و می فرماید ؛ « سوگند به آسمان كه داراى برجها است » ( بروج 1) ❕بروج جمع « برج » در اصل به معنى قصر است، و بعضى آن را به معنى « شى‏ء ظاهر و آشكار » مى‏ دانند، و نامگذارى قصرها و عمارتهاى بلند و مرتفع را به اين نام به خاطر وضوح و ظهورشان دانسته‏ اند، به همين جهت قسمت مخصوصى از ديوار اطراف شهر يا محل اجتماع لشكر كه بروز و ظهور خاصى دارد برج ناميده مى‏ شود، و هنگامى كه زن زينت خود را آشكار سازد « تبرجت المراة » مى‏ گويند . 📚لسان العرب ج 2 ص 211 👌 برجهاى آسمانى يا به معنى ستارگان درخشان و روشن آسمان است يا به معنى صورتهاى فلكى است، يعنى مجموعه‏اى از ستارگان كه در نظر ما شباهت به يكى از موجودات زمينى دارد، و برجهاى دوازده گانه دوازده صورت فلكى است كه خورشيد در مسير سالانه خود در هر ماه محاذى يكى از آنها قرار مى ‏گيرد (البته خورشيد حركت نمى‏ كند بلكه زمين به دور آن مى ‏گردد ولى به نظر مى ‏رسد كه خورشيد جا به جا مى ‏شود و محاذى يكى از اين صورتهاى فلكى مى ‏گردد .) ❕اين صورتهاى دوازده گانه عبارتند از حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو، و حوت كه به ترتيب به صورتهاى گوسفند، گاو دو پسر بچه كه مشغول گردوبازى هستند، خرچنگ، شير، خوشه، ترازو، عقرب، كمان، بز، دلو، و ماهى است ، معاند گمان کرده است که امروزه نظریه برجهای دوازده گانه باطل شده است ، در حالی که در این گمان نیز اشتباه کرده است ، در ذیل بیشتر بخوانید ؛ ❕ سوگند به هر يك از اين معانى باشد حكايت از عظمت آن مى‏ كند، عظمتى كه شايد در آن زمان در نظر عرب روشن نبود، ولى امروز براى ما كاملا شناخته شده است، هر چند بيشتر به نظر مى ‏رسد كه منظور همان ستارگان درخشان آسمانى باشد لذا در حديثى آمده است كه از پيغمبر اكرم تفسير اين آيه را خواستند فرمود ؛ « منظور كواكب و ستارگان است » 📚درالمنثور ج 6 ص 331 _ تفسیر نمونه ج 26 ص 328 👌بنابراین مقصود از آسمان دارای برج ها ، آسمان دارای ستارگان درخشان و خیره کننده است ، این معنای ظاهری آیه است ، اما از آنجایی که آیات قرآن دارای بطون متعددی نیز است ، معنای باطنی آن تفسیر شده است به آسمان هدایت و ستارگان درخشان آن که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت علیهم السلام هستند ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «آسمان، من هستم و برج‏ها، امامان پس از من هستند. نخستين آنها، على‏ و آخرين ايشان، مهدى است. درودهاى خدا بر همه آنان باد ». 📚اختصاص مفید ، ص 223 _ بحار الانوار ج 36 ص 370 🔸ادامه
🤔 ❔کانال ضد دین می گوید از جمله دروغ های اسلامگرایان آن است که می گوید قرآن به حرکت کوهها و زمین اشاره کرده است در حالی که آیه مذکور راجع به حوادث خارق العاده و از هم پاشیدگی نظم دنیا است نه حرکت زمین ❗️❗️ 💠💠 👌در آيه 88 سوره مى‏خوانيم: ❕« و َتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» 👌«كوهها را مى بينى، و آنها را ساكن و بى حركت مى پندارى، در حالى كه مانند ابرها در حركتند؛ اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن و استوار آفريده؛ به يقين او از كارهايى كه شما انجام مى دهيد آگاه است». 💠در اين آيه چند ديده مى‏ شود: 1⃣ نخست اين‏كه كوه‏ها كه در نظر شما ساكن است با سرعتى همچون سرعت ابرها در حركت مى ‏باشد. (توجه داشته باشيد سرعت‏هاى زياد را به سرعت ابر تشبيه مى ‏كنند، به علاوه حركت ابرها خالى از تزلزل و سر و صدا است). 2⃣ديگر اين‏كه، اين خداوندى است كه همه چيز را روى حساب آفريده است. 3⃣سوم اين‏كه او از اعمال شما آگاه است. 👌با دقّت در اين جمله ‏هاى سه گانه روشن مى‏ شود كه آيه، آن گونه كه بعضى از مفسران و کانال ضد دین ، پنداشته‏ اند مربوط به قيامت نيست بلكه؛ مربوط به همين دنيا است، مى‏ گويد آنها را چنين مى‏بينى و چنين خيال مى‏ كنى در حالى كه چنين نيستند؛ در حركت كوه‏ها در قيامت يا در آستانه قيامت چيزى نيست كه مخفى و ناپيدا باشد، و چنان آشكار و وحشتناك است كه كسى تاب و تحمل مشاهده آن را ندارد. ❕به علاوه اتقان آفرينش و حاكميت نظم و حساب در آن، اشاره به وضع كنونى آنها است نه زمانى كه در آستانه قيامت نظام جهان در هم مى‏ ريزد تا بر ويرانه آن نظام نوينى بر پا شود. 👌از اين گذشته آگاهى خداوند نسبت به كه ما انجام مى‏ دهيم مربوط به اعمال ما در اين دنيا است، و گرنه قيامت روز حساب است نه روز عمل، با اين قرائن سه گانه به خوبى معلوم مى‏ شود كه اين آيه به هيچ وجه قابل تطبيق بر حركت كوه‏ها در پايان جهان و آستانه قيامت نيست. منتها جمعى از مفسران چون نتوانسته‏ اند به عمق مفهوم آيه راه يابند چاره‏ اى جز قبول خلاف ظاهر در آيه و تفسير آن به مسأله قيامت نديده‏ اند. 👌اين مسأله نيز روشن است كه كوه‏ها حركتى جداى از زمين ندارند و همه يك واحد به هم پيوسته ‏اند؛ اگر كوه‏ها حركت مى‏ كنند مفهومش اين است كه كره زمين در است. ❔منتها اين سؤال پيش مى ‏آيد كه چرا انگشت روى كوه‏ها گذاشته است و نگفته زمين را مى‏ بينى و گمان مى‏ كنى كه ساكن است در حالى كه به سرعت حركت مى‏ كند؟ 👌پاسخ اين سؤال روشن است؛ چون كوه‏ها عظيم‏ترين موجودات روى زمين مى‏ باشند و مظهر صلابت و استحكام و پابرجايى هستند حتّى‏ به عنوان ضرب المثل مى‏گوييم فلان‏كس مانند كوه استوار و پابرجا است؛ لذا حركت كوه‏ها با آن عظمت و صلابت و پابرجايى مى‏تواند نشانه‏اى از قدرت بى پايان حق باشد؛ ولى مسلم است كه حركت كوه‏ها چيزى جز حركت زمين نيست. ❕به هر حال آيه فوق، يكى از علمى قرآن است؛ زيرا مى ‏دانيم در عصر نزول قرآن و حدود يك هزار سال بعد از آن، عقيده ثابت بودن زمين و حركت كرات به دور آن كه از هيأت بطلميوس نشأت مى‏ گرفت، عقيده رايج و حاكم بر تمام محافل علمى جهان بود، و حدود يك هزار سال بعد نخستين دانشمندانى كه حركت زمين را كشف كردند گاليله ايتاليايى و كپرنيك لهستانى بودند كه در اواخر قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم ميلادى اين عقيده را ابراز داشتند و بلافاصله ارباب كليسا، آنها را شديداً محكوم كرده و تا آستانه كشتن پيش بردند در حالى كه قرآن مجيد ده قرن پيش از آن، پرده از روى اين حقيقت برداشته بود؛ و حركت زمين را با عبارات زيباى فوق، به عنوان نشانه‏اى از توحيد و عظمت خدا مطرح كرده بود. ❕به هر حال شك نيست كه اين آيه از حركت كوه‏ها (وبه تعبير ديگر حركت زمين) در همين دنيا سخن مى‏ گويد؛ زيرا حركت كوه‏ها در آستانه قيامت، چنان زلزله‏ اى در كره زمين ايجاد مى ‏كند كه زنان باردار وضع حمل كرده و زنان شيرده، نوزاد خود را فراموش مى‏كنند و هوش از سرها مى‏ پرد؛( مزمل 14_حاقه14_ واقعه 5_6) و اين هرگز با جمله جامِدَةً: «آنها را ساكن وبى حركت مى ‏پندارى»، سازگار نيست . ❕قرار داشتن آيات مربوط به قيامت در ما قبل يا ما بعد آيه فوق دليل قطعى بر ارتباط مفهوم اين آيه به قيامت نيست؛ زيرا در قرآن نظير اين مطلب كم نيست كه يك آيه درباره مطلبى سخن مى ‏گويد و قبل و بعد آن راجع به مطلب ديگر بحث مى ‏كند ، ملاحظه محتواى خود آيه و قرائن موجود در آن از ملاحظات ديگر مهم‏تر و برتر است.
🤔 ❔مگر خداوند است و دست دارد که خدا در قرآن می گوید انسان را با دو دست خویش خلق کردم یا در آیاتی سخن از دست راست خداوند به میان آمده است ❕آیا این تناقض نقل و عقل نیست ❗️ 💠💠 ❕روشن است که جسميّت براى خداوند مساوى با نفى الوهيت و واجب الوجود بودن او است، چرا كه هر جسمى اجزائى دارد، و وجود کل وابسته به جزء است و این مستلزم خداوند است ، بعلاوه هر جسمى داراى زمان و مكان، و در معرض حوادث و تغيير است، و دائماً رو به فرسودگى و فنا مى ‏رود، و اينها اوصافى است كه هريك از آنها براى نفى الوهيت و واجب الوجوب بودن خداوند كافى است. 👌از اين گذشته اگر او جسم باشد و مانند دارد، و مى ‏دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است‏ (لیس کمثله شی ء ) 📚پیام قرآن ج4 ص284 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید » 📚بحار الانوار ج3 ص303 👌خداوند به شیطان فرمود ؛ «يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ» « اى ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با دو خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردى، يا از برترين بودى » ( ص 75) 👌بديهى است تعبير به « » (دو دست) به معنى دستهاى حسى نيست كه خداوند از هر گونه و جسمانيت پاك و منزه است، بلكه دست در اينجا كنايه از قدرت است، چرا كه انسان معمولا قدرت خود را با دست اعمال مى‏ كند، لذا در تعبيرات روزمره اين كلمه در معنى قدرت، فراوان به كار مى‏ رود، گفته مى‏ شود فلان كشور در دست فلان گروه است، يا فلان معبد و ساختمان بزرگ به دست فلان كس ساخته شده، گاه گفته مى‏ شود دست من كوتاه است يا دست تو پر است. 👌دست در هيچكدام از اين استعمالات به معنى مخصوص نيست، بلكه تمام اينها كنايه از قدرت و سلطه است. ❕و از آنجا كه انسان كارهاى مهم را با دو دست انجام مى‏ دهد، و به كار گرفتن دو دست نشانه نهايت توجه و علاقه انسان به چيزى است، ذكر اين تعبير در آيه فوق كنايه از عنايت مخصوص و اعمال قدرت مطلقه ‏اش در آفرينش انسان است. 📚تفسیر نمونه ج19 ص338 👌و نیز می فرماید ؛ « وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ » « آنها خدا را آن گونه كه شايسته است نشناختند، در حالى كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه قدرت او است و آسمانها پيچيده در دست راست او، خداوند منزه و بلند مقام است از شريكهايى كه براى او درست مى‏كنند.» 🔰زمر 67 👌" قبضة" به معنى چيزى است كه در مشت مى ‏گيرند، و معمولا كنايه از قدرت و سلطه كامل بر چيزى است، همانگونه كه در تعبيرات روزمره مى‏گوئيم فلان شهر در دست من است و يا فلان ملك در قبضه و مشت من مى‏باشد. ❕تعبیر فوق اشاره به آن است که كسى كه طومارى را درهم پيچيده و در دست گرفته كاملترين تسلط را بر آن دارد، مخصوصا انتخاب" يمين" (دست راست) به خاطر آن است كه غالب اشخاص كارهاى مهم را با دست راست انجام مى‏ دهند و قوت و قدرت بيشترى در آن احساس مى‏كنند. 👌همه اين تشبيهات و كنايه از سلطه مطلقه پروردگار بر عالم هستى در جهان ديگر است، تا همگان بدانند در عالم قيامت نيز كليد نجات و حل مشكلات در كف قدرت خداوند است، تا به بهانه شفاعت و مانند آن به سراغ بتها و معبودهاى ديگر نروند مگر در اين دنيا زمين و آسمان به همين صورت در قبضه قدرت او نيست. 👌بنابراین تعبیر به دست راست اشاره به آن است که انسان كارهايى را كه با دست انجام مى ‏دهد از قدرت بيشترى برخوردار است، و به اين ترتيب« يمين » كنايه از قدرت است‏ 📚تفسیر نمونه ج19 ص530
‌🤔 ❔آیا در زمان معاویه رضی الله عنه مردم در عرفات بخاطر بغض علی رضی الله عنه لبیک نمی گفتند!؟ : چنین چیزی واقعیت ندارد و تنها خوارج که دشمن علی بودند چنین می کردند ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی باید از این کارشناس و مدیر مفت خور شبکه وهابی کلمه تعجب کرد که چگونه مخاطبین خود را نادان فرض می کند و حقایق تاریخی را تحریف می کند تا از معاویه که لعنت خدا بر او باد دفاع کند . ❕نسائى در «سنن» و بيهقى در «السنن الكبرى» از طريق سعيد بن جبير اين روايت را ثبت كرده است ؛ « ابن عباس در عرفه بود. از من پرسيد: سعيد! چرا نمى‏ شنوم كه مردم لبيك اللهم لبيك بگويند؟ گفتم: از معاويه مى ‏ترسند. ابن عباس از چادرش بيرون آمده گفت: لبيك اللهم لبيك گرچه معاويه بدش بيايد. خدايا! اينها را لعنت كن زيرا از سر دشمنى با على سنت پيامبر را ترك كرده‏ اند » 📚سنن نسائی ج 2 ص 419 _ سنن الکبری بیهقی ج 5 ص 11۳ ❕ «سندى» در شرحى بر سنن نسائى در شرح «از سر دشمنى با على» مى ‏گويد ؛ « يعنى به خاطر دشمنى‏ یى كه با علی ع داشتند چون وى پايبند به سنن و رويه پيامبر بود آنها از سر دشمنى با وى سنن را ترك مى‏ كردند و بجا نمى ‏آوردند » 📚حاشیه السندی علی النسائی ج 5 ص 253 ❕در كتاب «كنز العمال» اين سخن ابن عباس بنقل از ابن جرير طبرى آمده است كه گفت ؛ « خدا فلان شخص ( معاویه ) را لعنت كند كه از گفتن لبيك اللهم لبيك در اين روز- يعنى روز عرفه- منع مى ‏كرد، زيرا على در آن روز لبيك مى ‏گفت » 📚کنزالعمال ج 5 ص 152 ❕احمد حنبل در «مسند» به اين عبارت ثبت كرده كه سعيد بن جبير مى‏ گويد ؛ « در عرفه نزد ابن عباس رفتم، داشت انار مى‏ خورد، گفت: پيامبر خدا در عرفه افطار كرد و ام الفضل برايش شير فرستاد و نوشيدش. و افزود: خدا فلان شخص ( معاویه ) را لعنت كند تعمدا عظيم‏ ترين روزهاى حج را هدف قرار داده آراستگى و شكوهش را از بين بردند و مايه آراستگى و شكوه حج گفتن لبيك اللهم لبيك است‏ » 📚مسند احمد ج 1 ص 358 ❕در تاريخ ابن كثير آمده است ؛ « ابن عباس نام معاويه را برد و به شدت به او حمله كرد و گفت كه او شب عرفه‏اى لبيك اللهم لبيك گفت، اما وقتى اطلاع يافت كه على شب عرفه لبيك مى‏ گفته آن را ترك كرد. » 📚البدایه و النهایه ج 8 ص 139 ❕ابن حزم در «المحلى» مى‏ نويسد: «معاويه از اينكار منع می کرد » 📚المحلی ج 7 ص 136 ❕علامه امینی می نویسد ؛ «معاويه چون با على عليه السلام دشمن است و مى‏ بيند حضرتش به اين سنت پايبند است براى اين كه برخلاف وى عمل كند برخلاف سنت عمل مى‏ كند و ثابت مى ‏نمايد در دشمنى و مخالفت با مولاى متقيان تا جائى پيش مى‏ رود كه سنت و احكام الهى را زير پا مى‏ گذارد و آنچه را مايه آراستگى و شكوه حج است از بين مى ‏برد. اين نظريه و رويه كسى است كه برخى خليفه مسلمانانش شمرده ‏اند و اين‏ مقدار بهره‏ منديش از دين و پايبنديش به سنت و رويه پيامبر اكرم ! واى بحال مسلمانان كه چنين موجود پليدى بنام خلافت به زور بر آنان چيره و مسلط گردد » 📚الغدیر ج 10 ص 298 ❔پرسش ما از اهل سنت و وهابیت این است که آیا به راستی معاویه که دشمنی اش با علی علیه السلام اظهر من الشمس است ، شایسته ستایش و تعظیم و تکریم است در حالی که در روایات صحیح خودتان وارد شده است که علی علیه السلام می فرمود ؛ « سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را آفرید پیامبر چنین فرمود که مرا جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمن نمی دارد» 📚صحیح مسلم ج 1 ص 86 _ فتح الباری ج 7 ص 58 ❕یا می بینیم علمای شما از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید ؛ «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 _ ینابیع الموده ج2 ص272 🔸یا نقل می کنند ؛ « کسی بغض و دشمنی با علی نمی کند ، مگر آنکه شیطان در نطفه او مشارکت داشته است » 📚تاریخ بغداد ج 3 ص 289 👌و از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ « کسی که حق علی را نشناسد یا مادرش زناکار است ، یا مادرش در غیر طهر به او باردار شده است و یا منافق است » 📚ینابیع الموده ص 252
🤔 ❔ بستن آب بر روى دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام ؟؟ سرى به متون تاريخى خود مسلمانان ميزنيم. در كه هدف آن از پا درآوردن قلعه خيبر و بدست آوردن و رئيس قبيله بود نيز پيامبر اسلام ازين تاكتيك ناجوانمردانه استفاده كرده است. - پیامبر دستور داد: آب کاریز‌ها و منابع قطع شد و یهودیان به واسطه تشنگی از قلعه خارج شدند و جنگیدند و شکست خوردند. : المغازی، ج ٢ صفحه ٦٦٦ دلائل النبوة البیهقی، ج ٤ صفحه ٢٢٤ حال از و طرفدارانشان ميپرسيم اگر در مقابل و يارانش اين تاكتيك ناجوانمردانه را بكار بردند، فقط و فقط سنت پيامبر اسلام را به جا آورده است و بدعتى در كار نبوده است. 💠💠 👌انگیزه پیامبر گرامی از نبرد خیبر به دست آوردن طلا و جواهرات نبوده است و اساسا نبردهای پیامبر گرامی همه با انگیزه الهی بوده است نه انگیزه مادی ، چنان که از خود پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « جز اين نيست كه اعمال به نيّت‏هاست و براى هركس همان چيزى است كه نيّتش را دارد. پس هركه براى تحصيل آنچه نزد خداست بجنگد، بى‏ گمان اجرش با خداست و هركس براى رسيدن به متاع دنيا يا به نيّت (زانوبند شتر) بجنگد، او را [نصيب و پاداشى‏] جز همان چه برايش جنگيده است، نباشد. » 📚امالی طوسی ص 618 ❕جرم بزرگى كه يهوديان خيبر داشتند، اين بود كه تمام قبايل عرب را براى كوبيدن حكومت اسلام تشويق كردند و سپاه شرك با كمك مالى يهودان خيبر، در يك روز از نقاط مختلف عربستان حركت كرده، خود را به پشت مدينه رسانيدند. در نتيجه، جنگ احزاب رخ داد و سپاه مهاجم با تدابير پيامبر و جان‏فشانى يارانش پس از يك ماه توقف در پشت خندق، متفرق شدند و به وطن خود- از آن جمله يهودان خيبر به خيبر- بازگشتند و مركز اسلام آرامش خود را بازيافت. 👌ناجوانمردى يهود خيبر، پيامبر را بر آن داشت كه اين كانون خطر را برچيند و همه آنان را خلع سلاح كند، زيرا بيم آن مى‏ رفت كه اين ملت لجوج و ماجراجو، بار ديگر باصرف هزينه ‏هاى سنگين، بت ‏پرستان عرب را بر ضد مسلمانان برانگيزند و صحنه نبرد احزاب، بار ديگر تكرار شود. به خصوص كه تعصب يهود به آيين خود، بيش از علاقه مردم قريش به بت ‏پرستى بود و براى همين تعصب كور بود كه هزار مشرك اسلام مى‏ آوردند، ولى يك يهودى حاضر نبود دست از كيش خود بردارد . ❕عامل ديگرى كه پيامبر را مصمم ساخت، قدرت خيبريان را درهم شكند و همه آن‏ها را خلع سلاح كند و حركت‏هاى آنان را زير نظر افسران خويش قرار دهد، اين بود كه او با ملوك و سلاطين و رؤساى جهان مكاتبه كرده و همه آنان را با لحن قاطع به اسلام دعوت كرده بود. در اين صورت هيچ بعيد نبود كه ملت يهود آلت دست كسرى و قيصر شوند و با كمك اين دو امپراتور، براى گرفتن انتقام كمر ببندند و نهضت اسلامى را در نطفه خفه سازند و يا خود امپراتوران را بر ضد اسلام بشورانند، چنان كه مشركان را بر ضد اسلام جوان شورانيدند. خصوصا، در آن زمان ملت يهود در جنگ‏هاى ايران و روم، با يكى از دو امپراتور همكارى داشت. از اين‏رو، پيامبر لازم ديد كه هرچه زودتر اين آتش خطر را براى ابد خاموش سازد. 📚فروغ ابدیت ص 722 ❕آب بستن به روی دشمن در نبرد عملی ناصواب است که مردان الهی ، هیچ گاه به آن تن در نمی دهند ، چنان که علی علیه السلام که طبق بیان خودش ، شاگرد و تربیت شده پیامبر گرامی است و می فرمود ؛ « من عبدی از عبدهای محمد هستم » 📚الکافی ج1 ص90 ❕آب بستن به روی دشمن را صحیح نمیدانست و می فرمود ؛ « آب بستن به روی دشمن جایز و حلال نیست » 📚مراه العقول ج 18 ص 354 👌علی علیه السلام در نبرد صفین وقتی که سپاه معاویه آب را به روی سپاهش بست از مقابله به مثل و بستن آب به روی سپاه معاویه خود داری کرد ، چنان که ابن اثیر نقل می کند ؛ «[سپاه على عليه السلام‏] با سپاه شام جنگيدند تا ميان آب و آنان فاصله انداختند و آب در چنگ ياران على عليه السلام افتاد. پس گفتند: به خدا سوگند، شاميان را از آن نمى‏ نوشانيم! على عليه السلام به يارانش پيك فرستاد: «به قدر حاجت از آب برگيريد و اجازه دهيد كه ايشان [هم‏] برگيرند، كه همانا خداوند، پيروزىِ شما را از رهگذرِ سركشى و ستمِ آنان مقرّر فرمود [پس شما، خود، ستم مكنيد]». 📚الكامل في التاريخ ، ج 2 ص 365، تاريخ الطبري ، ج 4 ص 572 🔸ادامه 👇
🤔 ❔جواز نکاح بدون در معتبر ترین کتاب شیعه از زبان امام صادق علیه‌السلام عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ اَلْمَرْأَةَ بِغَيْرِ شُهُودٍ فَقَالَ لاَ بَأْسَ بِتَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ إِنَّمَا جُعِلَ اَلشُّهُودُ فِي تَزْوِيجِ اَلْبَتَّةِ مِنْ أَجْلِ اَلْوَلَدِ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بِهِ بَأْسٌ ترجمه فارسی زراره بن اعین میگوید از امام صادق عليه السّلام پرسيدند: مردى با زنى بدون گرفتن شاهد ازدواج كرده است چه حكمى دارد؟ فرمود: البتّه ازدواج بين خود و خداى خود اشكالى ندارد، گرفتن شاهدان در امر ازدواج به خاطر فرزند است؛ اگر از اين جهت نبود اشكالى نداشت الکافي ج ۵، ص ۳۸۷ مجلسی در مرآة العقول جلد ۲۰ صفحه ۱۲۰ در مورد روایت مذکور میگوید 👈 الحديث الأول : حسن سوال از شیعه اگر یک مرد با یک زن رو در حال زنا دیدید گفتن ما باهم ازدواج کردیم چی دلیل برای تکذیب شون دارید؟ آیا این دروغ زراره بن اعین بیانگر این نیست که زمینه زنا رو مساعد میکرده ❗️❗️ 💠💠 1⃣ما اگر چه معتقدیم که در عقد ازدواج ، شاهد گرفتن شرط نیست ، اما شاهد گرفتن و اعلان را مستحب می دانیم ؛ 📚 العروه مع التعلیقات ، ج 2 ص 751 _ الحدایق الناضره ج 23 ص 33 ❕و در روایت مورد استناد وهابی نیز می بینیم ، امام صادق ع ، گرفتن شاهد را برای آنکه در نسب و ارث فرزندان ، اختلافی ایجاد نشود ، خوب می داند ، چنان که در نقل دیگری امام باقر و امام صادق ع فرموند ؛ « بینه و شهادت در امر نکاح ( به عنوان امری مستحب ) قرار داده شده است به خاطر مساله مواریث و نسب » 📚الکافی ج 5 ص 387 _ التهذیب ج 7 ص 248 _ وسائل الشیعه ج 20 ص 99 2⃣وهابی که در مساله شاهد گرفتن در عقد ازدواج به ما اشکال می کند ، غافل از آن است که علمای خودشان ، شاهد گرفتن در عقد ازدواج را شرط نمی دانستند و معتقد بودند که پیامبر گرامی ، برای عقد ازدواج شاهد نمی گرفت و هیچ روایتی در شرطیت شهادت در عقد ازدواج ، وجود ندارد . ❕ابن منذر می گوید ؛ « در این که دو شاهد در نکاح شرط است ، هیچ روایتی نیست ، پیامبر صفیه را به عقد خود در آورد ، بدون آنکه شهودی بگیرد » 📚الشرح الکبیر ، ابن قدامه ج 7 ص 458 👌یزید بن هارون می گفت ؛ « خداوند امر به شهود در بیع کرد نه در نکاح ، اما اصحاب رای شهود را در نکاح شرط کردند ، نه در بیع » 📚همان مدرک ❕احمد معتقد بود که عقد بدون شاهد صحیح است و ابن عمر و حسن بن علی و ابن زبیر و سالم و حمزه دو فرزند ابن عمر به همین معتقد بودند ، و عبدالله بن ادریس و عبدالرحمان و یزید بن هارون نیز به همین معتقد بودند » 📚مغنی ابن قدامه ج 7 ص 339 👌مالکیه نیز به تبع مالک بن انس معتقدند که در هنگام عقد ، شاهد شرط نیست و عقدی که بدون شهادت شهود باشد ، صحیح است 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 2 ص 296 🔸ادامه 👇
🤔 ❔آشنایی با معاویه رضی الله عنهم و فضایل او 1ـ معاویه رضی الله عنه یکی از کاتبان وحی بوده است . 📚 صحيح مسلم (2604). ــ شیخ الاسلام رحمە اللە میفرماید :《 استَكْتَبَه النبي ﷺ لخِبْرَتِه وأمانته 》. 📚 منهاج السنة (4/439) یعنی: "رسول الله ﷺ او را از کاتبان وحی قرار داد به خاطر خبره و امانتداری اش ". 2ـ دعای رسول الله ﷺ برای معاویه کە فرمود : ( اللهمَّ علِّمْ معاوية الكتاب والحساب،وقِهِ العذاب). 📚 السلسلة الصحيحة (3227). واتە: (ای الله متعال معاویە را علم قرآن و حساب بیاموز،و از عذاب دور نگه دار).و فرمودند: (اللهمَّ اجعلْهُ هادياً مهدياً واهْدِهِ واهْدِ به). 📚 السلسلة الصحيحة (1969) یعنی‌: 👈(یا الله راهنمای اش کن و او را هدایتگر قرار ده و به وسیله او دیگران را هدایت کن ). 💠💠 👌وهابیون فضای مجازی به دنبال فضیلت سازی و اسطوره سازی از معاویه ملعون ، هستند ، در حالی که بزرگان اهلسنت ، تصریح کرده اند که هیچ روایت صحیحی در فضیلت معاویه وجود ندارد . ❕بدر الدین عینی ، شارح مشهور صحیح بخاری می نویسد ؛ « هیچ فضیلتی برای معاویه وجود ندارد ، اگر کسی بگوید که در فضیلت معاویه ، روایات فراوانی وجود دارد در پاسخ می گوییم ، بله ، روایات فراوانی وارد شده است ، اما در هیچ یک از آنها ، حتی یک روایت ، با سند صحیح وجود ندارد ، اسحاق بن راهویه ، نسائی و دیگران بر این مطلب تصریح نموده اند » 📚عمده القاری ج 16 ص 249 ❕یا خود ابن تیمیه که وهابی به سخن او استناد کرد ، می گوید ؛ « در فضائل معاویه احادیث فراوان و کتابهای مستقل نوشته شده است که اهل حدیث ، هیچ یک از آنها را صحیح نمی دانند » 📚منهاج السنه ج 7 ص 371 ❕شوکانی نیز می گوید ؛ « در فضیلت معاویه ، هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد » 📚الفوائد المجموعه ج 1 ص 407 ❕سیوطی نیز می گوید ؛ « در فضیلت معاویه هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد » 📚اللالی المصنوعه ج 1 ص 388 ❕معاویه در ماههای پایانی عمر پیامبر گرامی ، مسلمان شد و هیچ گاه کاتب وحی نبود ، تنها چند نامه ای از طرف پیامبر ، به سران قبائل نوشت ، چنان که ابن حجر عسقلانی به نقل از مدائنی می آورد ؛ « زید بن ثابت کاتب وحی بود و معاویه ، چند نامه بین پیامبر و بین عرب می نوشت » 📚الاصابه ج 3 ص 434 🔸ادامه 👇
🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹 🔮 ✳️ چرا در قرآن نامی از حضرت علی علیه السلام و خلافت و جانشینی او و همینطور نام دیگر امامان و امام زمان علیهم السلام نیست⁉️ 🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸 🛎 ✅ اینگونه نیست که اگر کسی دارای فضیلت های ویژه مانند جانشینی پیامبر اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله باشد، باید نامش در قرآن بیاید و نمی توان گفت اگر نامش در قرآن نیامده پس او فضیلت و برتری بر دیگران ندارد. 👈👈لذا از اهل سنت که خلفای سه گانه را برترین مردم و جانشینان پیامبر اکرم می دانند می پرسیم چرا نام آنان در قرآن نیامده است⁉️🤔 اساسا آمدن یا نیامدن نام در قرآن دلیل بر فضیلت یا بی فضیلتی نیست❗️ در قرآن نام هیچ یک از اصحاب پیامبر اکرم (ص) نیامده است، بجز نام “زید” در آیه ۳۷ سوره احزاب. آیا می توان گفت، زید از سایر صحابه برتر است⁉️ پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در روز غدیر خم، برای معرفی علی علیه السلام، از حضور منافقین برای برهم زدن جلسه خوف داشتند، لذا خداوند فرمود : وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس‏، خداوند تو را از خطرات احتمالى مردم حفظ می کند و نه تنها در روز غدیر بلکه در طول رسالت ۲۳ ساله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با توجه به این که آن حضرت توصیه به وصایت و خلافت بعد از خودشان در زمان های مختلف می کردند. این کار باعث ایجاد حسد و کینه می شد و با توجه به مجاهدت ها و شجاعت علی علیه السلام در کشتن مشرکین و دشمنان اسلام در جنگ های بدر، خیبر، حنین این کار باعث شد که نسبت به علی علیه السلام کینه توزی و دشمنی نمایند همانگونه که در دعای ندبه هم به این مطلب اشاره شده است: (فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّه) مراسم غدیر انجام گرفت اما آتش کینه آماده شعله ور شدن بود. لذا با توجه به این فضای نفاق در طول رسالت و ایام غدیر و آنچه در علم خدا نسبت به عملکرد منافقین در مورد وصایت و خلافت بود و این که بناست قرآن بدون تحریف و به عنوان معجزه جاوید باقی بماند بنابراین خداوند متعال در قرآن تصریح به نام علی علیه السلام و اوصیاء آن حضرت در مورد خلافت نفرموده است. زیرا با آن جوّ نفاق و کینه توزی نسبت به علی علیه السلام قطعاً آنها بعد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در قرآن دست برده و برای رسیدن به مقاصد شومشان آن را مورد تحریف قرار می دادند مثل کتاب های آسمانی دیگر و ما الان قرآنی تحریف شده در دست داشتیم اما این کار صورت نگرفت. و قرآن به عنوان معجزه جاوید بدون تحریف باقی ماند و اما خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر حجت را بر همگان تمام کرد و دراین خطبه پیامبر به حدود ۱۰۰ آیه که تفسیرش در مورد ولایت علی علیه السلام است اشاره فرموده اند و نشانه عملی دشمنی منافقین با علی علیه السلام، تحریف در روایات و سوزاندن و پاره نمودن اسناد کتبی در مورد فضائل ایشان در زمان خلفای غاصب می باشد.  🍃منبع:  کتاب واقعه قرآنی غدیر، نوشته ی محمد باقر انصاری 🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸▫️🔸 این پیام را منتشر کنید...
یاس پیامبران از رحمت خداوند !!!!! 🤔 : ❓یکی شبهه کرد که در قرآن گفته شده است که کافران از خدا مایوس می شوند و در جای دیگر گفته است که پیامبران از خدا مایوس شدند !!! یعنی طبق قرآن پیامبران کافرند !!!!!! 💠💠 👌قرآن در مورد یاس از رحمت خداوند می فرماید : "از رحمت خدا مايوس نشويد كه از رحمت خدا جز قوم كافر مايوس نمى‏شوند " " لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ " (یوسف ٨٧ ) 👌یاس از رحمت الهی از گناهان کبیره و در حد کفر به خداوند است , چنان که مرحوم دستغیب می نویسد : "دوم از گناهان كبيره نااميدى از رحمت الهى است. «اليأس من روح اللّه» روح در لغت نسيمى را مى‏گويند كه انسان از آن لذت و راحت مى‏برد. چون سبب يأس از پروردگار عالم اعتقاد نداشتن به قدرت و كرم و رحمت بى‏پايان او است در قرآن مجيد آن را از صفات كفار قرار داده و مى‏فرمايد «نااميد از رحمت الهى نمى‏شود مگر كسى كه كافر است» حضرت صادق (ع) و حضرت كاظم و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السّلام آن را جزء گناهان كبيره شمرده‏اند " 📚گناهان كبيره، ج‏1، ص: 69 👌حال شبهه افکن مدعی شده است که پیامبران هم از رحمت الهی مایوس شده اند , استناد شبهه افکن به آیه ١١٠ سوره یوسف است : " حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ " در حالی که این آیه ارتباطی با یاس پیامبران از رحمت خداوند ندارد بلکه مورد آیه ناظر به یاس پیامبران از قومشان و عدم یاری شدن از سوی افراد قوم است و همینطور متذکر می شود که اقوام پیامبران بر پایه کمی ایمان به پیامبران و دعوت آنان سوء ظن می بردند اما خداوند با یاری پیامبران سوء ظن افراد را از بین می برد , چنان که در تفسیر نمونه در شرح آیه مورد بحث می خوانیم : "كار پيامبران به جايى مى‏رسيد كه گمان مى‏كردند همه مردم بدون استثناء آنها را تكذيب خواهند كرد، و حتى گروهى از مؤمنان كه اظهار ايمان مى‏كنند آنها نيز در عقيده خود ثابت قدم نيستند!. ❕اين احتمال نيز در تفسير آيه داده شده است كه فاعل" ظنوا"، مؤمنان است يعنى مشكلات و بحرانها بحدى بود كه ايمان آورندگان، چنين مى‏پنداشتند نكند وعده نصرت و پيروزى كه پيامبران داده‏اند خلاف باشد؟! و اين سوء ظن و تزلزل ناشى از آن براى افرادى كه تازه ايمان آورده‏اند چندان بعيد نيست. " 📚تفسیر نمونه ج 10 ص 99 ❕لذا در تفسیر نمونه آیه مورد اشاره چنین ترجمه می شود : "(پيامبران به دعوت خود و دشمنان به مخالفت هم چنان ادامه دادند) تا رسولان مايوس شدند و گمان كردند كه (حتى گروه اندك مؤمنان) به آنها دروغ گفته‏اند، در اين هنگام يارى ما به سراغ آنها آمد هر كس را مى‏خواستيم نجات مى‏داديم و مجازات و عذاب ما از قوم زيانكار بازگردانده نمى‏شود. " ❕آنچه گفتیم در روایتی مورد بیان امام رضا علیه السلام هم واقع شده است . 👌راوی می گوید : "در مجلس مأمون حضور داشتم و امام رضا علیه السلام نیز نزد او بود. مأمون از او پرسید: ای پسر رسول خدا! مگر شما نگفته اید که پیامبران معصومند؟ فرمود: بله. مأمون به امام رضا علیه السلام عرض کرد: مفهوم آیه «حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا» چیست؟ امام رضا ع فرمود : "مقصود آن است که خداوند متعال می‌فرماید تا آن وقت که پیامبران از مردم قوم خویش مأیوس گشتند و مردمان قوم گمان بردند که پیامبران دروغ گفته اند، در این جا بود که یاری و نصرت ما به کمک پیامبران آمد. " " حضرت مجلس المأمون و عنده الرضا علي بن موسى (عليه السلام)، فقال له المأمون: يا بن رسول الله، أليس من قولك، إن الأنبياء معصومون؟ قال: «بلى» و ذكر الحديث إلى أن قال فيه: فقال المأمون لأبي الحسن (عليه السلام): فأخبرني عن قول الله تعالى: حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا. قال الرضا (عليه السلام): «يقول الله تعالى حتى إذا استيأس الرسل من قومهم، و ظن قومهم أن الرسل قد كذبوا، جاء الرسل نصرنا». " 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۱۷۹، باب ۱۰، ح ۱.