3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌾 #شب_جمعه است دلم
کرب و بلا میخواهد
🌸در حرم
حال #مناجات و بکا میخواهد
🌾شب #جمعه ست
دلم شوق پریدن🕊 دارد
بوسه بر پهنه #ایوان_طلا میخواهد
🌸حال و احوال دلمـ❤️
خوب #نمیباشد چون
خفقان دارد و از #عشق هوا میخواهد
#شب_جمعه_از_دور_سلام....
#کربلا
✍ متن زندگیِ آنانکه دردِ #عشق کشیدند،
و برای چشاندنش به بشر، برگزیده شدند؛
نقطهی هدف است برای نوکِ پیکانِ آنانکه دردِ #قدرت داشتهاند!
تاریخ، میدان مبارزهی #قدرت و #عشق ،است!
و روزیکه #غیرت در اهل عشق، به نقطهی بلوغ برسد؛
به نقطهی "فمعکم معکم، لا مع غیرکم"
به نقطهی "بی عشق؛ هــــرگز" ...
💥هیچ "قدرتی" جرأت دستدرازی به حریم "عشق" را نخواهد داشت.
#شجره_ملعونه
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عشق که از حد گذشت، شد..سرگذشت
یک #مادر با عشقی که هیچ ترازویی قادر بهاندازه گیری آن نیست، ۶ فرزند خود را میبوسد، در آغوش میگیرد، سربند یاحسین میبندد و از زیر قرآن راهی جهاد در راه خدا می کند...
صلابت،
استقامت
و صبوری،
معنای زینبی بودن یک زن رو تو این فیلم می تونید ببینید....
#مرحومه_حاجیهخانم_سکینه_واعظی،
ستارهای درخشان در آسمان نصف جهان بود که در سن ۸۷ سالگی، شهر شهیدان را ترک کرده بود....
.
مادری که ۶ ستاره شهید بر آسمان ایثار و فداکاری ایران اسلامی آویخته است.
مرحومه واعظی در دوران تاریک ستمشاهی، برای مبارزه باظلم و سیاهی، شمع وجود پسر، دختر، داماد و عروس خود را تقدیم کرد، اما هنوز سهم خود را از سفره انقلاب کافی نمیدانست و در دوران دفاع مقدس، ۲ پسر دیگرش را هم به جبهه فرستاد تا مدالهای شهادت این خانواده را به عدد ۶ برساند و سهم او از سفره انقلاب شد یک جمله:
«#مادر_شهید»....
کوه صبر بودن این مادر...
#مادران_شهدا_را_فراموش_نکنیم
🏴سلام بر حسین شهید🏴
🏴یاد شهدا با ذکر صلوات🏴
🏴شادی روحشان صلوات 🏴
✳️ دلت کجاست؟
🔻 یکی از اقوام #امیرالمؤمنین علیه السلام به خدمت ایشان آمدند. برادر یا دوست او مدتی بود از دنیا رفته بود و او بسیار اظهار دلتنگی میکرد. حضرت به وی فرمودند: آیا میخواهی او را ببینی؟ پاسخ داد: بله. حضرت امیر علیه السلام ردای #پیامبر را بر دوش انداختند، عصای پیامبر را به دست گرفتند و به قبرستان رفتند. سپس از خداوند طلب کردند که آن فرد از قبر خارج شده و قیام کند. وقتی که وی از قبر بیرون آمد، سلامی کرد که به غیر از لسان عربی بود. #حضرت_علی علیه السلام از او پرسیدند: مگر هنگام فوت، عربزبان نبودی؟ پاسخ داد: بله. دوباره پرسیدند: پس این چه زبانی است؟ آن فرد پاسخ داد: من #محبت و #ولایت کسی را پذیرفتم که زبان او این بود؛ تمام وجود من تبدیل شد به آن چیزی که محبوبم بوده است. زبانم نیز تغییر کرد. و این، زبان #اهل_آتش است. چون محبوب و ولیّ من اهل نار بود.
🔸 این روایت برای ما، با وضعی که داریم و محبتهایی که در دل داریم تأثرآور است. ببینید #عشق و محبت چیست و چه اثری دارد! انسان ممکن است ماشین یا خانهای را دوست داشته باشد و عشق و علاقهاش را به این امور منصرف کند. اگر انسان در این حالت بمیرد، در روایت آمده است با این تعلقی که دارد، همراه با محبوبش محشور میشود.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 از کتاب #ادب_عاشقی
📖 ص ۸۰
#⃣ #سلوک #معاد
26.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨💠#قیام_لله
#کار_تمیز_فرهنگی
#مهربان_محجبه_مهربان
میزبان دلها باشیم.چشمه محبت، قطره قطره جمع شویم، رود شویم، جاری شویم، آلودگیها را بشوییم و سرسبزی و آبادانی به ارمغان آوریم.👌
جنگ چندین سال است شروع شده. جنگی علیه چادر، علیه حجاب.
حجاب الان فقط نوع پوشش نیست بلکه نماد مقاومت است.
پوشش نوعی از مبارزه است. می گویند فرم پنجم جنگیدن، با نوع پوشش است.
آنها این جنگ را شروع کرده اند. علنی شروع کرده اند. ما باید با همین سلاح به جنگ شان برویم.
اگر هر کدام برای خودمان تکلیف قرار دهیم که یک گروه ده نفره درست کنیم ودر هفته چند ساعت به جنگ برویم، میدان را فتح خواهیم کرد.
فردا من و دوستانم بستگانم می رویم سینما. همه چادری و خوش اخلاق.
سی نفر چادری یک باره از سینما خارج می شوند. آنها مجبورند عقب نشینی کنند.
پس فردا تو و.گروهت برو فلان محله خرید،
آن یکی با گروهش برود پارک.
چند گروه برویم فلان بوستان...
ما میتوانیم پیروز بمانیم.👌
#برای_ایران_قوی
روضه خوانی زیر یک سقف برای دل خودمان روش جنگیدن نیست. در میدان باید روضه خوانی و جلسه گرفت. بعد از روضه باید رفت جنگید نباید رفت خوابید..
#برای_خواهرم_خواهرت_خواهرامون
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جنگ_شناختی
#خلاقیت
#همدلی
#عشق
2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظات و جملاتی ناب از مرحوم آية الله حائری شیرازی رضواناللهعلیه
❤️ #دین همان #عشق است...
#آیت_الله_حائری_شیرازی
بسم رب الشهدا والصدیقین
اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم.
چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم. سخنم را درباره ی عشق آغاز میکنم ما را به جرم عشق موأخذه میکنند .گویا نمی دانند که عشق کناه نیست امّا کدام#عشق؟ خداوندا معبودا#عاشقا،مرا که آفریدی#عشق به پستان مادر را به من یاد دادی ، امّا بزرگتر شدم ودیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد پس#عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی.مدتی گذشت، دیگر #عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه،به دنیا عشق ورزیدم به مال ومنال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم . به دانشگاه عشق ورزیدم امّا همه ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به #عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لایَنْفَعُ مال وَلا بَنُون) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ،پس به #عشق تو دل بستم بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم ودیدم که من کوچکتر از آن هستم که #عاشق تو شوم وتو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری،فهمیدم در این مدت که فکر میکردم #عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که #عاشق من بودهای و من را میکشانده ای، اگر من #عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم.ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام حال میفهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی، حالا می فهمم که تو #عاشق صادق بنده ات هستی، بنده را چه، که #عاشق تو بشود(عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر) آری تو #عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب #معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست برنداشتی و انقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمدهام
وه چه خیال باطنی!! این کمند #عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هرگونه هیاهو با من نبرد #عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم. آخرتو بزرگ بودی و من کوچک !! تو کریم بودی و من لئیم ! تو جمیل بودی و من قبیح ، تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم .کمند #عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم #عشق بردی، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود. من هنوز از لذت آن شراب مستم. اولین جرعهی آنرا که نوشیدم مست شدم ودر حال مستی تقاضای جرعههای دیگر کردم. امّا این بار تو بودی که ناز میکردی و مرا سر میگرداندی، پیالهام را شکستی، هر چه التماس میکردم تا از حجاب ظلمانی بیاسایم، ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی اکنون من خمارم و پیاله به دست، هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب #عشقت به سر میبرم.
ای #عاشق من !! ای اله من !! پیاله ام را پر کن و در خماریم نگذار. تو که یک عمر به انتظار نشسته حال که به من رسیدهای چرا کام دل بر نمیگیری؟ تو که از بیع و شراء متاع #عشق دم میزنی، چرا اکنون مرا در انتظار گذاشتهای؟ اگر بدانم که خریدار متاعم نیستی و اگر بدانم که پیالهام را پر نمیکنی، پیالهی خود را می شکنم و متاعم را به آتش می کشم تا در آتش حسرت بسوزی و انگشت حسرت به دندان بگزاری...
#وصیتنامه_شهید_ناصرالدین_باغانی
#قسمت_اول
#عشق
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از الگوبانو
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن تولد خانم خارجی برای رهبر
در اوج خفقان و موج بازداشت شیعیان در #آذربایجان #سیده_شهلا در خانهاش همراه با بچههای همسایه در باکو برای امام خامنهای حفظهاللهتعالی جشن تولد گرفته است.
این #عشق و #اعتقاد برخواسته از #اندیشه_مقاومت به هیچ وجه خاموش شدنی نیست.
#لبیک_یا_خامنهای
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
#حجاب
#جنگ_شناختی
#زن_عفت_افتخار
#زن_زندگی_آگاهی
#افول_تمدن_غرب
#دین_مبین_اسلام
#الگوی_سوم_زن
#قیام_لله
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
🌹@olgubanoo🌹
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
✾
هدایت شده از قلمزن🇵🇸
#ما_عاشق_آفريده_شديم
🍃 مشتاق هايى هستند كه مى سوزند و با صميميت و #درد و #رنج مى پرسند؛ چه كنيم كه براى #خدا باشيم؟
🍃 چگونه در خودمان #عشق و #ايمان بسازيم؟
از كجا و با چه وسيله اى مى توانيم #حركت ها را و #محرك ها را كنترل كنيم؟و از راه نزديك به #مقصد برسيم؟
🍃 اينها #خيال مى كنند كه بايد در خودشان عشقى بسازند و يا حركتى ايجاد كنند، غافل از اينكه اين همه را دارند. تمامى وجودشان #سوز و #شور است. تمامى وجودشان حركت است.
🍃 مگر از صبح تا شام بىكار هستند؟ و مگر اين همه رنج و كار، بدون عشق و نيرويى جوشنده، امكان دارد؟
🍃 ما #عاشق آفريده شدهایم و نه تنها عشق، كه حركت را، كه فعاليت را با خود داريم.
🍃 ما عاشق آفريده شدهايم. عشق را داريم، ولى معشوق هامان را انتخاب مىكنيم. عشق هميشه هست، آنچه كه جابجا مى شود #معشوقها و #محبوبها هستند.
🍃 در فاصله ى #تولد تا #مرگ، عشق هميشه #جارى است و حركت هميشه برپاست. ما نمىتوانيم از آنها جدا شويم كه اينها در ساخت ما، در تركيب ما حضور دارند.
🍃 ما تنها مىتوانيم خودمان را با معشوقهامان مقايسه كنيم، و ما مىتوانيم معشوق هامان را با يكديگر مقايسه كنيم و با اين دو مقايسه، عشق هامان را رهبرى كنيم و معشوقهامان را انتخاب نماييم.
#عین_صاد
@ghalamzann
پیرزن و پیرمرد جلوی باجه شماره یک بانک ملی ایستاده بودند
مامور باجه از پیرمرد پرسید پیامک برای حاج خانوم بره ایرادی نداره؟
پیرمرد گوشهاش سنگین بود
گفت: چی؟
پیرزن کنار گوش پیرمرد داد زد: میگه اس ام اسش برای من بیاد. بگو آره.
پیرمرد فقط "آره" آخر رو شنید و
انگار یاد "بله"ی شصتهفتاد سال پیش حاج خانوم افتاد که یهو قند تو دلش آب شد اون روز...
سرش رو چسبوند به شیشه باجه و خیلی محکم گفت: هر دومون یکی هستیم...
کارمند بانک که تندتند مشغول پرینت گرفتن و تایپ کردن بود متوجه جواب عاشقانه پیرمرد نشد. دوباره پرسید اشکال نداره پیامکش ....؟
پیرمرد بدون توجه به سوال اون کارمند همین که دید لبهاش تکون میخوره باز هم بلند فقط تکرار کرد: هر دومون یکی هستیم. هر دومون یکی هستیم.
حاج خانوم سرخ و سفید شده بود و داشت ریز ریز قربونصدقهش میرفت. البته نه با ادبیات عاشقتم و فدات بشم و اینا... میگفت:
گوشاش سنگینه (الهی بمیرم) سنی ازش گذشته حاجی (دورش بگردم) ...
چون عجله داشتم سریع کارمو انجام دادم و برگشتم اما از دیروز هی صدای اون پیرمرد تو گوشم میپیچه...
هر دومون یکی هستیم...
و بلند کنار گوش تاریخ داد میزنم:
کجاست هابز تا ببینه انسان گرگ انسانه مال اینجا نیست...
کجاست گریبکر تا ببینه ازدواج قرارداد اقتصادی نیست...
کجاست آدام اسمیت تا ببینه همه دنبال نفع شخصی نیستند...
کجاست مارکس تا ببینه توی بانک سرمایهداری هم جلوی جبر تاریخ میشه وایستاد...
✍🏻حسین عباسی فر
#خانواده
#عشق
♡♡