eitaa logo
کانال خاطرات آزادگان
1.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
250 ویدیو
10 فایل
کانال خاطرات آزادگان روایتگر مقاومت، ایثارگری, از خودگذشتگی و خاطرات اسرای ایرانی در اردوگاه‌‌ها (سیاهچال‌های) حزب بعث عراق در سال‌های دفاع مقدس است. انتشار لینک برای عموم مجاز است. دریافت ظرات، پیشنهادات‌ و انتقادات: @takrit11pw90 @Susaraeiali1348
مشاهده در ایتا
دانلود
حبیب الله احمدپور | ۱ 🔻آب با برکت بعد از سه سال، ما چند نفر رو از اردوگاه ۱۰ رمادیه به اردوگاه تازه تأسیس تکریت ۱۷ که مخصوص خرابکارها بود انتقال دادند. شب بود و من هم گرمایی و خیلی تشنه بودم و خوابم نمی‌برد. ساعت دو بامداد بود پشت پنجره آسایشگاه ۱ ایستاده بودم که یک نگهبان رد شد، صداش زدم گفتم: سیدی! انا عطشان نرید مای! نگهبان گفت: صبر کن، رفت برام یک بطری پر از آب که روش گونی پیچیده شده بود آورد بهم داد، دیدم بچه‌ها همگی خواب بودند خودم نوشیدم و رفتم سراغ حسن روزبهانی، گفتم حسن! بلند شو آب بخور، حسن خورد و به عباس بغل دستیش داد و بقیه بچه ها یکی یکی بیدار شدند و آب خوردند و آخرش بهم دادنش و دوباره خودم آب خوردم و هنوزم اب داشت دادم به عراقی و رفت. حسن گفت: حبیب این چی بود که خوردیم و تمو‌م نشد و بازم آب داشت!؟ فردا با حسن دنبال او گشتیم و هر نیروی عراقی رو می‌دیدیم حسن می‌پرسید: حبیب جان! این بود؟ می‌گفتم: نه، تا موقعی که آزاد نشده بودیم منتظر بودم که آن عراقی رو ببینم که ندیدم. آزاده اردوگاه ۱۰ رمادی و ۱۷ تکریت https://eitaa.com/taakrit11pw65 توضیح کانال: خاطره زیر از جمله روایت های انفرادی آزادگان سرافراز است و ما جهت حفظ امانت و جهت آشنایی شما عزیزان با افکار و ذهنیات آزادگان در دوران اسارت، آنرا صرفا نقل می کنیم و مسولیت صحت آن به عهده شخص راوی است.