🔖 تحلیلی بر طرح ملی "زندگی با آیهها"
درباره ماه مبارک رمضان امسال و اتفاقات آن میتوان و بايد مفصل سخن گفت. به لطف خدا شاهد اتفاقات مبارکی در حوزه فرهنگ بودیم ولی از کنار بسیاری ساده گذشتیم. یکی از مواردی که باید درباره آن سخن گفت طرح #زندگی_با_آیهها است که امسال برای دومین سال اجرا شد. در این یادداشت به نقاط قوت و ضعف این طرح اشاره میکنم:
بخش اول: ظرفیتشناسی و نقاط مثبت
۱. حرکت بهسمت بازسازی فرهنگی
ما میخواهیم جامعه اسلامی بسازیم. این ادعا بزرگ است و لوازمی دارد. باید به ذهنیت ایرانیان، گفتمان حاکم بر ذهن آنها و اصول نگرش و کنش ایشان اندیشید. توسعه اندیشه قرآنی در جامعه ایرانی بهعنوان زیرساخت نگرش و کنش از این سنخ کارهاست.
همینکه این مسئله بهعنوان #هدف_فرهنگی نشانه گرفته میشود، یعنی فرهنگ در کشور دارد صاحب متولی میشود و این مهمترین امری است که اتفاق افتاد. اینکه نقطهای یافت شود که به فرهنگ عمومی، ساخت آن، طراحی و جهتدهی به آن و تولی اجرای ایده عملياتي آن به همه عناصر چرخه بپردازد، این امر مهم و مبارک است. چرا که اکنون احساس نوعی بدون متولی بودن عرصه فرهنگ محسوس است. اجزا و عناصر از سیاستگذار و طراح و مجری همه منقطع هستند. زمانی که آقا سخن از #بازسازی_ساختار_فرهنگی کشور بهمیان آوردند. ایده "زندگی با آیهها" را در این راستا میبینم. البته این یک گام، یک قطعه از پازل و یک آغاز است.
۲. هدفگذاری راهبردی: توسعه باورداشت بنیادین قرآنمحور با تمرکز بر آیات خاص و بنیادین
خب حالا جامعه را چگونه قرآن اندیش کنیم؟ اگر همه مردم یا طیف قابل توجهی از مردم با آیات قرآن زندگی کنند، آنها را در زندگی پیاده کنند، آیات را حی و حاضر در حیات خود ببینند، یعنی قرآن را زندگی میکنند، و بر اساس باورداشت های قرآنی حرکت میکنند.
از سالها قبل ایدهای در بین برخی مبارزین موثر قبل از انقلاب وجود داشت: که در قرآن ۱۵۰ آیه و در نهجالبلاغه ۱۵۰ عبارت ویژه، کلیدی و مبناساز وجود دارد که اگر در ذهن و جان کسی نهادینه شود او را عمیق، صاحب مبنای دینی و عمیقا و اصیل انقلابی میکند. این تجربه در سالهای قبل از انقلاب و منتهی به دفاع مقدس آزموده شده بود و بسیاری از شهدا با همین رویه تربیت شده بودند.
زندگی با آیهها ترجمان همین نگاه است. آیات منتخبی [سالیانه ۳۰ آیه: ۵ سال ۱۵۰ آیه] باید در جان مردم ثبت شود، به #باور_عمومی و گفتمان تبدیل شود و با آن زندگی کنند. درست شبیه آن کودکی که در غزه بر روی آوارها آیات نصرت الهی را با همه ایمان میخواند. پس این هدفگیری، دقیق و راهبردی بود و توسعه و تثبیت آن به مثابه باور و گفتمان ملی میتواند ظرفیت فرهنگی جدیدی بیافریند.
۳. پیوست حرفهای رسانهای_هنری (تجربه برندسازی فرهنگی):
گمان میکنم شیوه برندسازی "زندگی با آیهها" جزو معدود تجارب فرهنگی کشور در حوزه برندسازی فرهنگی باشد. ببینید ما میخواهیم یک مسئله را تبدیل به امر عمومی کنیم، میخواهیم توجه ملی را به یک سمت جلب کنیم. اما #فناوری_فرهنگی آن را نمیشناسیم. معمولا به ساخت تعدادی تیزر و کلیپ اکتفا میکنیم.
اما زندگی با آیهها به تنوع مخاطب، و با در نظر گرفتن تنوع ابزارهای هنری رسانهای، بهصورت متمرکز و پر حجم امر #برندینگ_فرهنگی را دنبال کرد. من نمونه مشابهی در کشور سراغ ندارم. لذا این امر را ولو یک آغاز و با کاستی، یک تجربه و الگوی ارزشمند میدانم. به برخی از ابعاد برندسازی توجه کنیم:
🔹 برنامه #محفل و جلب توجه قرآنی
محفل در یک کلان تحلیل، خود ایدهای برای جلب توجه به مسئله قرآن، ایجاد ذهنیت عمومی مثبت و علاقمند به کار قرآنی بود. محفل توجهات را به قرآن جلب کرد و حس خوب برای مردم ساخت بهنحوی که پس از محفل خاطره شیرینش بماند و مخاطب برای تکرار آن خاطره، کار قرآنی را انتخاب کند. هرچند محفل پیش از زندگی با آیهها آغاز شد اما در خطوط کلی حمایت از این ایده را دنبال میکرد.
🔹 مسابقات گسترده و دعوت عمومی در سطوح مختلف از کودک و نوجوان تا جوان و میانسال
🔹 ساخت انواع تیزرها، تبلیغات و برنامههای متنوع تلویزیونی
🔹 ساخت نماهنگ و سرود و برنامه هنری با محوریت چهرههای محبوب هنری و مذهبی با موضوع قرآن
🔹 تولید اپلیکیشن مخصوص
🔹 تولید ۱۰ عنوان کتاب
🔹 راهاندازی پویشهای مختلف
🔹 استفاده از ظرفیت بصری بیلبوردهای شهری
🔹 استفاده از ظرفیت جلسات قرآن
همه اینها در کنار هم، از برنامه کودک و نوجوان تا برنامه عمومی جوان و میانسال، از نماهنگ مذهبی تا تیزر و انیمیشن و فیلم کوتاه تا برنامهسازی با سلبریتی های مذهبی یعنی استفاده از همه ظرفیت و ابزارهای موجود برای جهتدهی عمومی نسبت به یک مسئله. نکته دیگر اینکه در این تولیدات اشارهها به طرح زندگی با آیهها عمدتا غیر مستقیم است و این نیز نوعی هوشمندی است.
📌ادامه دارد....
#سازمان_تبلیغات
#روایت_رویش
🆔 @taalighat