eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
433 عکس
63 ویدیو
30 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️در سوگ برادری از جنس درد انقلابی که پرکشید... را از اولین سالی که به آمد می‌شناختم. جمعی بودند از بچه‌های دانشگاه شریف، اهل دغدغه و اهل کار جمعی برای تحقق اهداف. ☘ پرشور بود و با دغدغه! وقتی که با استاد عزیزمان آقای فلاح پیوند خورد، سید رشد تصاعدی در فکر و اندیشه و اقدام پیدا کرد. حالا شده بود یک تکه آتش و حرارت انقلابی اما نه تنها شور بلکه مملو از اندیشه و تحلیل و شعور انقلابی. ☘ سید اهل تفکر راهبردی بود و عمیق نگران و دغدغه‌مند می‌شد. واقعاً از نابسامانی جبهه انقلاب بهم می‌ریخت. ☘ سیدمصطفی از یکجا به‌بعد موتور پیشران فتوت شده بود. این آثاری که امروز از فتوت منتشر شده همه با رنج و تلاش سید بود. ▪️سید رفت... ▪️غصه‌ی عمیقی بر دلمان گذاشت... ▪️سید مهربان بود... اهل اخوت و فتوت بود... اهل درد بود... ▪️سیدمصطفی چقدر زیبا پرکشیدی... در راه زیارت امام رئوف و در شب شهادت پدر گرامی شان... ▪️سید ولی چقدر زود رفتی... چقدر کار بود که باید می‌کردی... چقدر دغدغه در ذهن نازنینت بود که نیمه‌کاره ماند... سید تنها گذاشتی رفقا را... ▪️سید رفت و همه ما نیز دیر یا زود خواهیم رفت... ▪️اما گرفتار روزمرگی شدن ما را از رفتن غافل کرده... ▪️سید عزیز چقدر دلم برایت تنگ شده... بااینکه همین ديروز بود صدایت را شنیدم... ▪️سیدمصطفی آنجا به یاد ما گرفتاران دنیا و اسیران عالم ماده باش... دلتنگت هستم و بغض دستم را لرزان کرده... ▪️و باخودم میگویم الهکم التکاثر... حتی زرتم المقابر... 🆔 @taalighat
چند خط برای دل خودم... 🔻 رهایمان نمی‌کند. منتظر بهانه‌ایم تا بزنیم زیر گریه. گریه برای رفتن یاران، گریه برای ماندن خودمان، گریه از دست غربت، گریه برای حال و روز بدی که داریم و دستان خالی مان... در ذهنم مرور می‌شود... 🔻 سال 94، حوالی ساعت 6 یا 7 صبح بود. دوست بزرگواری پشت هم زنگ می‌زد و من هم حوصله جواب دادن نداشتم. پیام داد کار واجب دارم، گوشی را برداشتم. گفت: از خبر داری؟ اول صبح دنبال حاج مهدی بودن نگرانم کرد. توی دلم گفتم یا علی... حاجی رو دستگیر کردن! (بحبوحه فعالیت حاجی در نقد مذاکرات هسته‌ای و تهدیدها بود) گفتم آره خبر دارم، دیروز قرار بود بره کردستان، آخر شب هم ی ایمیل زد. حالا چی شده؟ گفت: حاجی تصادف کرده. ی نفس عمیق کشیدم. کلی خوشحال شدم. باخودم گفتم خب، حالا همین که بحث امنیتی نیست خوبه، تصادف که پیش میاد. گفتم خب حالا حالش چطوره؟ مکث کرد سکوت کرد خیلی آرام گفت: تموم کرده... پاهام سست شد... گوشی تو دستم لرزید... نفسم بند اومد... بی اختیار رو زمین نشستم... سعی کردم فقط آروم آروم گریه کنم کسی بیدار نشه... 🔻 خبر تصادف و فوت محمدحسین فرج نژاد هم که بماند... بعد از کلی خاطرات خوب بعد از خاطره سفری که با خانواده به همدان آمدند و چند روزی باهم بوديم یاد آن همه غیرت و انرژی و شور و حرارت. یاد لبخند و لهجه شیرینش.. یاد آن وجود پر از شوق جهاد... مغزم را به درد می‌آورد... حالا رفته... 🔻 حالا 27 بهمن 1401، صبح بود، سبحان زنگ زد. گفت حاج آقا خبر رو شنیدید؟ گفتم کدوم خبر؟ گفت: سید مصطفی مدرسی؟ یاد یکی از شاگردام افتادم. گفتم سید محمد مدرسی رو میگی؟ داماد شد بالاخره؟ گفت: نه حاج آقا ! اون اصرار می‌کرد و من اصلاً آمادگی شنیدن خبر بد درباره سیدمصطفی رو نداشتم. گفت: سید دیشب تصادف کرده... واااااااااای خدایا دوباره خبر رفتن یک رفیق... خبر حاج مهدی ما رو بیچاره کرد خبر فرج نژاد حسرت به دلمون گذاشت حالا خبر ... 🔻 وقتی خبر اومد تا روزها حسرتم این بود که کاش آخرین بار محکمِ محکمِ محکم تو بغل می‌گرفتمش... حالا حسرت می‌خوردم آخرین بار که با سید بودم چرا پای درد دلش ننشستم... بیشتر کنارش نبودم... 🔻 این روزها غصه و داغ و رو تو دلم تازه کرد.. داغ رفیق و برادر سخته... 🆔 @taalighat
یکسال بدون مصطفای مکتب امام (گلایه‌ای از خودمان) 🖤 یکسال از عروج گذشت. چقدر زود، به‌اندازه یک چشم به‌هم زدن، الان یک‌سال است که سید کنارمان نیست و اتفاقاً در برهه‌هایی همه خیلی خوب نبودنش را احساس کردند. و دیر یا زود ما نیز خواهیم رفت... 🖤 تکلیف خودش را انجام داد. اکنون ماییم و تکالیفی که به دوش داریم در نسبت با انقلاب و تکالیفی که درباره مصطفای مکتب امام داشتیم. شايد برخی از این تکالیف را انجام ندادیم. 🖤 تکلیف ما نسبت به سیدمصطفی نه فقط از باب رفاقت که از باب تکلیف انقلابی است. سیدمصطفی ظرفیت شدن برای طلبه جوان امروز را دارد. روایت سیدمصطفی، در عصر انقلاب است. شاید موارد زیر برخی از کارهایی باشد که می‌شد انجام داد: 1⃣ انتشار یک یا کتاب، حاوی: 📝 نگاهی گذرا به زندگی سید از دانشگاه تا حوزه 📝 گزارشی از پروژه‌های فکری سید و کارهای تمام شده و نیمه تمام (به‌ویژه پروژه اطلس مصلحان) 📝 مصاحبه‌هایی با اساتید درباره سید (استاد يزدان‌پناه، استاد فلاح شیروانی، استاد ملکی و...) 📝 خاطراتی از دوستان و خانواده درباره سید 📝 انعکاس چند یادداشت برجسته‌ی سید 📝 کتاب‌شناسی سید 📝 پیوست: پیام‌های تسلیت و دلنوشته ها برای درگذشت سید + تصاویری ویژه و خاطره‌انگیز از سید 2⃣ یکی از کارها طراحی تندیس و یادبودی ویژه از سید در مدرسه معصومیه، موسسه فتوت، پژوهشکده باقرالعلوم و حوزه دانشجویی شریف بود. 3⃣ یکی از کارها به سرانجام رساندن برخی پروژه‌های ناتمام سید بود. 4⃣ یکی از کارها تولید یک روایت جذاب مکتوب و مستند از سید به‌عنوان طلبه پیشتاز مکتب امام بود برای نسل جدید طلاب. 5⃣ یک برنامه سالگرد فاخر در مسجد مدرسه معصومیه با کلی تدابیر و توجهات. 6⃣ انجام مصاحبه با همه مرتبطین سید از رفقا و اساتید و همکاران و خانواده و آرشیو خاطرات برای تولید یک روایت جامع از سید (باید درباره سید چند متن برای مطالعه و شناخت و آشناشدن تولید کرد تا بتوان به آن ارجاع داد) 7⃣ گردآوری یادداشت‌ها و مصاحبه‌های سید و انتشار در قالبی مستقل (درصورت امکان) و... 🔰️ چند مطلب مختصری که درباره نوشته بودم: 🔻در سوگ برادری از جنس درد https://eitaa.com/taalighat/889 🔻پروژه ناتمام سیدمصطفی https://eitaa.com/taalighat/913 🔻پیام‌های تسلیت برای سیدمصطفی https://eitaa.com/taalighat/892 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat