#شعر_ناب
#عاشقانه ها
☘ این شعر ناب از برادر عزیزم حاج علی اکبر #لطیفیان تقدیم به رفقا، مصرع به مصرع چون جرعه های مِی عاشقی گوارای وجودتان...
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
روزگارم با غلامى على سر میشود
هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود
بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من
چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود
جاى آن دارد بگیرم حلقه دارش کنم
حلقهاى را که ز گوش بندگى در میشود
شان او را نه قلم کافىست نه دفتر نه فهم
شان سلمانش فقط صدجلددفتر میشود
نفس مثل خیبر است و هیچکس فتاح نیست
فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود
یا که اول هست و آخر نیست یا بالعکس آن
این چه موجودىست هم اول هم آخر میشود
از همینجا میشود فهمید با مهر على
عاقبت این عاقبتها خیر یا شر میشود
محضر یاد على و محضر «نادعلی»
هر که آدم میشود از این دو محضر میشود
قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على
علتش این است داماد پیمبر میشود
بیشتر کار برادر را برادر میکند
حق بده پس با تو پیغمبر برادر میشود
کار خیر ما کنار حب تو میایستد
دوبرابر، سه برابر… صد برابر میشود
معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزهست
دلدلات رد میشود سنگ همه زر میشود
تو میان خانه هم باشى همه ذبح تواند
تو به خیبر هم نیایى فتح #خیبر میشود
هر یک از #پیغمبران اول میآید محضرت
با تو بیعت میکند بعدا پیمبر میشود
دوستى از دوستان دوستان تو اگر
در جهنم هم که باشد آخرش در میشود
طفل خود را بر سر شانه نجف آوردهام
کودک است امروز، در آینده #قنبر میشود
این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد
سنگ را اینجا بیندازند #گوهر میشود
زان طرف سنگ نشانى هم ندارد #فاطمه
زین طرف دارد کف صحن تو مرمر میشود
حال من چون حال بیماریاست زیر دست تو
هر چه بدتر میشود انگار بهتر میشود
📌 علی اکبر لطیفیان
🆔 @yadhaa