💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
پروردگارا! شبهای ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمیدانیم که در این روزها و شبهایی که گذشت، چه مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم: «إن لَم تَکُن رَضِیتَ مِنّا فَالآنَ فَارضِ مِنّا»؛ پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانستهایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنا میکنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما. (۱۳۸۹/۰۶/۱۴)
✍️ مقام معظم رهبری
🌸
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
⚜️ @Taammolat74
❇️ تکنکتههای قرآنی - تمدنی
🔖 برکت عمل، برکت عامل
(قسمت دوازدهم)
✍️حبیبالله بابایی
🔸عمل فی سبیل الله به تکثیر خود عمل (برکت در ناحیۀ عمل) میانجامد، یا به تکثیر نه فقط فعل خیر، بلکه فاعل خیر (برکت در ناحیۀ فاعل) منتهی میشود؟ تفسیر نمونه در این باره میگوید: عمل هر انسانی پرتوی از وجود اوست و هر قدر عمل گسترش یابد، وجود انسان در حقیقت توسعه یافته است. به تعبیر دیگر قرآن عمل انسان را از وجود او جدا نمیداند و هر دو را اشکال مختلفی از یک حقیقت میشمرد. بنابراین آیه اشاره به این دارد که انسانهای نیکوکار در پرتو نیکیهایشان نمو و رشد معنوی پیدا میکنند و این افراد همچون بذرهای پرثمری هستند که به هر طرف ریشه و شاخه میگستراند و همه جا را زیر بال و پر خود میگیرد (نمونه/ ج/2 ص 314).
🔹بدینسان برکت و تکثری که از رهگذر انفاق فیسبیل الله بوجود میآید نه به یک صورت، بلکه به صور مختلف رخ میدهد:
۱. تکثیر مال رفته (انفاق شده) و اینکه این مال دست به دست در میان مردم انتقال پیدا میکند و تمامی ندارد.
۲. تکثیر مالِ مانده پیش فرد انفاق کننده که آن نیز برای صاحب مال (انفاق کننده) برکت پیدا میکند چرا که مال انفاق شده از آن مال اصلی بوده است و انفاق مال، موجب برکت در همۀ مال میشود.
۳. اینکه فرد انفاق کننده با عملی که انجام میدهد و انفاقی که صورت میدهد از خود الگویی درست میکند و خود را به مثابه یک حبه و دانه، در جامعه تبدیل به صدها و هزاران حبه میکند و بسیاری از انفاق کنندهها در جامعه و در آیندۀ نسل او به مشی او تمسک و تأسی کرده و آنها هم انفاق فیسبیل الله میکنند.
۴. اینکه خود فرد انفاق کننده به موجب عمل بزرگ انفاق، و بزرگتر از آن عمل فیسبیلالله، بزرگتر و بزرگتر میشود و تبدیل به فردی در مقیاس یک جامعه (حبهای در مقیاس هفتصد حبه) وفردی در مقیاس یک امت بدل میشود.
🔸نکته مهم اینکه سرعت در عمل، و برکت حاصل از آن، منوط به رحمت الهی است. این رحمت الهی است که عمل نیک را برکت میبخشد و آن را ماندگار میکند. در نگرش الهیاتی، همین وسعت و رحمت الهی است که موجب میشود تناقض نمایان بین «انفاق» (کمشدگی) و «برکت» (زیادشدگی) حل شود («من ذالذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیره و الله یقبض و یبسط و الیه ترجعون»بقره/245).
💢 در نگرش اجتماعی نیز میتوان این تناقض و یا عدم تناسب را توضیح داده و آن را توجیه کرد. در فرایند انفاق آنچه اتفاق میافتد در ظاهر کاسته شدن از دارایی فرد انفاقگر است اما آنچه واقعیت دارد پیوستگی و اتصال و ارتباط تنگاتنگ دارایی فرد با داشتههای جامعه است و در یک نگاهی وسیعتر همۀ داشتههای انسانی در جامعه در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرد و همانطور که تن واحد، عضوهای مختلفی با نامهای متفاوت دارد، افراد انسانی هم اعضا و جوارح تن جامعه هستند و همه با هم و در کنار هم و برای رسیدن به یک هدف مشترک هستند.
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع نشست | رهیافت اخلاقی قرآنپژوهان از دریچۀ مبانی کلامی
🎙حجتالاسلام مهدی علیزاده
ویژهبرنامۀ «آیه در آینه»
سلسله گفتوگوهای اخلاقی با حضور اساتید حوزۀ اخلاق
خانه اخلاقپژوهان جوان
⏰ یکشنبه ۱۹ رمضان (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰)
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
آیه در آینه6.مهدی علیزاده .mp3
18.66M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع نشست |#رهیافت_اخلاقی قرآنپژوهان از دریچۀ مبانی کلامی
🎙حجتالاسلام #مهدی_علیزاده
ویژهبرنامۀ «#آیه_در_آینه»
.
.
.
🔗 برای شنیدن سخنرانی قبل این نشست، اینجا کلیک کنید.
⚜️ @Taammolat74
🔰 انتقام مقاومت
🔸تحولات روزهای اخیر ثابت کرد که موضوع بیت المقدس و مسجد الاقصی و قضیه فلسطین نه تنها پس از تلاشهای سازشکارانه برخی از کشورهای عربی و همراهی با رژیم صهیونیستی کمرنگ نشده است، بلکه مانند زخمی کهنه است که هر وقت آن را دستکاری کنید خون فوران میکند.
🔹سالها تلاش امنیتی، سیاسی، تبلیغاتی و رسانهای برخی از کشورهای عرب و رژیم صهیونیستی برای به حاشیه بردن قضیه فلسطین عملاً شکست خورده و حالا آنها باید بپذیرند که نه تشکیلات خودگردان هم در بیخیال کردن فلسطینیها برای دل کندن از قبله اول توفیقی داشته و نه بگیر و ببندهای نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی.
💢امروز مقاومت اسلامی در غزه به عنوان بازوی مسلح فلسطینیها پس از ۷۰ سال این توان را در خودش میبیند که برای فلسطین و خاک مادری وارد جنگ شود و این همان کابوسی است که موسسان رژیم صهیونیستی از آن واهمه داشتند و در همه هفتاد سال گذشته تمام تلاششان این بود تا مانع از شکل گیری گروههای مسلح فلسطینی در سرزمینهای اشغالی شوند، چرا که مبارزه آنها کاملاً مشروع و جنگ با اشغالگران برای آزادی سرزمین از دست رفته است.
🔻 پ.ن:
این روزها و شبها ضربان قلب آزادگان جهان برای #فلسطین تندتر میزند. دلها پر از شور و شوق است. موشک باران حماس و فیلمهایی که از ترس و لرز صهیونیستها منتشر میشود حس غرور و عزت را به هر انسانِ آزادهای هدیه میدهد.
گویا اکنون درخت تنومند۴۲ساله انقلاب اسلامی و خونِ شهید قدس و هزاران شهید مقاومت، دارد ثمر میدهد. بارقههای امید برای تحقق یکی از بزرگترین اهداف انقلاب روشن شده است.
⚜️ @Taammolat74
⚜️ @syriankhabar
🔰 تحول یعنی یک حرکت جهشی و جهادی برای حل مشکلات مزمن کشور
رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان:
🔸مقصود ما از تحول ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همه بخشهای اداری و حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی و به طور خلاصه حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.
🔹در کنار پیشرفتهای گوناگون در یک جاهایی عقبماندگی و مشکلات مزمنشده داریم از جمله در حوزه عدالت به طور جدی مشکل داریم، در زمینه آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم.
🔸بر اثر غفلتهای ما بسیاری از ظرفیتهای کشور معطل مانده است.
🔹این مشکلات مزمنشده را با یک حرکت عادی و معمولی نمیشود برطرف کرد. یک حرکت فوقالعاده و جهشی و ابتکاری لازم است. این جزو مسلمات این دوره انقلاب برای #گام_دوم است.
🔻 پ.ن:
دراینباره بیشتر خواهیم گفت و نوشت...
⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰 در باب آن روشنفکری که چیز خاصی نیست! ✍️محمدحسین نظری 📍گفتوگوی اخیر عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیا
✔️ ادامه...
🔘 بخش 4 از 4
💠
ناروشنفکران نااخلاقی🔸در دوره تجدد که افراد تابع آزادی نفس و خواهشهای نفساند و برای نیل به خواستهها و مشتهیات، دستوپا میزنند و «از ظلمتی در ظلمتی» میروند، آیا تمنای اخلاقی زیستن و توصیه به آن بجاست یا آه سردی است؟ آیا تغییر تقدیر و تاریخ بهصرف تعلیم و آموزش افراد و القای روانشناسی و فلسفه و عرفان و علومانسانی و اجتماعی ممکن است؟ دودیگر اینکه آیا با نسبیانگاری اطلاقیافته، میتوان حکمی اخلاقی صادر کرد یا حسن و قبحی را نشان داد؟ پاسخ این پرسشها برعهده مدعیان است، اما با اندک تفکری واضح است که پاسخی در کار نیست. دم زدن از اخلاق هم زیبالمجلس و زینتی و صوری است و نه حقیقی و جدی. 🔹این دستافزار کردن حقیقت و اخلاق تنها هنر اینهردو روشنفکری نیست. این روشنفکری فلسفه و علم را هم پامال اغراض خود میکند. فلسفه و علم با پرسش پیش میرود و اگر کسی پرسش فلسفی نداشته باشد و صرفا انبان معلومات باشد، راهی به فلسفه نبرده است بلکه تصلب و اطلاعات متصلب را جهت تسکین خاطر استعمال کرده است. 🔸فلسفه در این موضع، درمان درد فلسفی یا پاسخی به پرسش فلسفی نیست. ملاک فلسفه در این موضع، تسکینبخشی بهتر و غفلت مضاعف است و بس، چنانکه مسکنی بهتر است که بیشتر از درد غافل کند و آن را بپوشاند. همچنین علم هم اگر پرسش علمی نباشد، دیگر علم نیست. فلسفه و علم و روانشناسی و... اگر با پرسش و طلب و تمنایی همراه نباشند، بافتن و اشتغال خاطرند. 🔹البته اشتغال خاطر میتواند مانند مخدر باشد و تسکینی موقت ایجاد کند تا باز کی Caseهای درمانپذیر سرشان به دیوار واقعیت بخورد. عالم ارض، عالم تغییر و سیلان دائم است و تسکینها و خوشیهایش ناپایدار و جاذبههایش بیدوام است؛ سلامتی را بیماری، شادی را غم و جوانی و سرزندگی را پیری و پژمردگی تهدید میکند. 🔸اهل عالم نیز –تا آنجا که میخواهند در این عالم باشند- سرگرم «مستی و شغل»اند و اقتضائات این عالم را اغلب نه میبینند و نه تاب میآورند که اگر به آن اقتضائات توجه کنند، خود را بییار و یاور و بیپناه مییابند و خوشیهای این عالم به کامشان گذرا و دلنابستنی میآید و رنجور و متألم میگردند و از همینجاست که به مستی و شغل پناه میبرند، بلکه آسوده و برکنار بمانند. اما روزگار از تغافل آدمیان تبعیت نمیکند و خواب، خفتگان را از بلایا مصون و مأمون نمیکند. 💢بهفرض امکان اخلاقیزیستن فراهم باشد و بهفرض که روشنفکری بهمعنای تقلیل مرارت و تسکین آلام و ملازم با حقیقتگویی باشد، آیا با حقیقتی بر بنیاد «آخرین دستاوردهای علوم و معارف بشری» و یا حقایق پلورال راهی به دهی باز میشود؟ چون جستوجویی نیست، یافتی هم در کار نیست و روشنفکری نه خود میجوید تا بیابد و نه دیگران را به جستن و یافتن میاندازد. روشنفکری نمیجوید و مانع است جستن و جویندگان را و یافتن را. ⚜️ @Taammolat74
🗨#نقد_و_نظر
🔴 پایان روشنفکری!
نقد و نظر درباره گفتگو اخیر دو روشنفکر!
✍️ سرآغاز
✍️ آیا روشنفکری به تکرار مکررات افتاده است؟ / محمد صادق عبداللهی
✍️ دربارۀ گفتوگوی مصطفی ملکیان و عبدالکریم سروش ؛ غایب بزرگ؛ مردمِ زمانه / علی ورامینی
✍️ گفت وگویی در نگرفت!
نگاهی به روشنفکری و روشنفکری ایرانی به بهانه برنامه مشترک و مصطفی ملکیان /
✍️ روشنفکری ملکیان یا سروش؟
(با تاملی بر دیدگاه دکتر بیژن عبدالکریمی در کتاب ما و جهان نیچهای) / محمدجواد نصرالهی
✍️ در اوصاف روشنفکری / محسن بهرامی
✍️ تعریف مصطفی ملکیان در باب روشنفکر اشکالات اساسی دارد! / محمد محمدرضایی
✍️ روشنفکری بیآینده دینی / حامد زارع
✍️ در باب آن روشنفکری که چیز خاصی نیست! / محمدحسین نظری
بخش اول / بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم
🔉 میخی بر تابوت جریان روشنفکری در ایران / احمدحسین شریفی
📩 نظرات و پیشنهادات و مطالب خود را برای ما ارسال کنید.
🔶🔸 با کانال ما همراه باشید🔸🔶
⚜️ https://eitaa.com/joinchat/2648178709C2169abb994
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۱۰ چالش فرهنگی رئیس جمهور آینده
به روایت پیام فضلی نژاد
⚜️ @Taammolat74
🔽 یادداشتهایی در اندیشه فلسفی ـ اجتماعی شهید مطهری
🔖جامعه اسلامی، جامعهای طبیعی با تسخیر طرفینی
(قسمت چهارم)
✍️علی محمدی
📍همانطور که در یادداشت سوم شهید مطهری عرض شد، ایشان مدنیبالطبع بودن انسان را به معنای فطری تفسیر میکند و معتقد است نه تنها بخشی از نیازها و کمالات انسان به وسیله جامعه تأمین میشود، بلکه اساساً بخش بسیار مهمی از استعدادهای انسان از قبیل کمالات معنوی و ارزشهای اخلاقی فقط با در جامعه بودنِ انسان زمینه بروز و تجلی پیدا میکند. از اینرو ایشان نمیپذیرد که #جامعهپذیری انسان، امری ثانوی و نتیجه اضطرار بیرونی انسان باشد و همین امر، ریشه اختلاف ایشان با استاد بزرگوارشان مرحوم علامه طباطبایی در خصوص ماهیت جامعه دینی و نحوه همبستگی اجتماعی است.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔽 یادداشتهایی در اندیشه فلسفی ـ اجتماعی شهید مطهری 🔖جامعه اسلامی، جامعهای طبیعی با تسخیر
✔️ ادامه...
🔘 بخش 1 از 2
🔸شهید مطهری معتقد است که #نظریه_استخدام، شبیه و صورت محترمانهی حرف پیروان نظریه تکامل و داروینیستهایی است که اصل اولی در حیات را #اصل_تنازع میدانند و معتقدند که اصل تنازع است که در رتبه بعد، به #اصل_تعاون تبدیل میشود. از اینرو ایشان میگوید که بنا بر نظریه استخدام مرحوم علامه، انسان مدنیبالطبع نیست، بلکه منفرد و مستخدم بالطبع و مدنیبالتبع است.
(ر.ک مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نقدى بر ماركسيسم)، ج13، ص:726 و727)
🔹در مقابل ایده استخدام و تنازع، شهید مطهری بیان میکند که جامعه اسلامى، جامعهای طبيعى است كه هر گونه بهره كشى و زندگى يك فرد به حساب فرد ديگر محكوم است، رابطه انسانها رابطه #تسخير_متقابل_و_عمومی است که همه #آزادانه و #در_حدود_امكانات_و_استعدادات_خود مى كوشند و همه مسخّر و رام يكديگرند، يعنى استخدام طرفينى حكمفرماست. اين است كه قرآن مجيد در عين اينكه #ربّ_و_مربوبى را در جامعه نفى مى كند، به واقعيّت تفاوت طبيعى و درجات مختلف استعدادها از نظر تكوينى اعتراف دارد و #رابطه_تسخير_طرفينى را تأييد مى كند.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهانبينى توحيدى)، ج2، ص: 114)
🔸این اختلاف مبنا بین استاد مطهری و مرحوم علامه طباطبایی بیش از هر جایی دیگر در ذیل تفسیر آیه 23 سوره مبارکه زخرف نمایان گردیده است. شهید مطهری معتقد است که این آیه شریفه، مهمترینِ آیاتِ بیانگر فلسفه اجتماعی اسلام است.
◀️ آیه شریفه میفرماید: أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ، نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ.
➖ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، این آیه را چنین ترجمه کرده است:
مگر اينان مقسم رحمت پروردگار تواند؟ اين ماييم كه معيشت انسانها در زندگى دنيا را تقسيم مى كنيم، و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض ديگر قرار مى دهيم، تا #بعضى_بعض_ديگر را رام و مسخر خود كنند، و رحمت پروردگار تو از آنچه جمع مى كنند بهتر است (32).
⚜️ @Taammolat74
✔️ ادامه...
🔘 بخش 2 از 2
🔸اینجاست که شهید مطهری با توجه به اختلاف مبنایی که با استاد خود مرحوم علامه طباطبایی دارند، به مخالفت برمیخیزد و تحلیل ایشان از آیه شریفه را رد می کند.
🔹شهید مطهری معتقد است که معنای عبارت «لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا»، آنگونه که مرحوم علامه گفته اند، معنایش این نیست که رفعت خداوند، زمینه مسخر شدن بعضی توسط بعض دیگر است، بلکه ایشان چنین نگاهی را توجیه گر نظام #ارباب_مربوبی_اجتماعی میداند که اسلام به تمام قدرت با آن به مخالف برخاسته است. لذا ایشان معنای آیه شریفه را اینگونه تفسیر می کند: ⬇️
"لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا اينجا نفرمود كه بعضى را بر بعضى برترى داديم براى اينكه بعضِ برتر، بعض غير برتر را مسخّر قرار بدهند، كه يكجانبه بشود...
معنايش اين مى شود: چون هر بعضى كه بر بعضى برترى دارد باز آن بعض ديگر از جنبه اى ديگر بر اين برترى دارد، نتيجه اين است كه اين آن را مسخّر قرار مى دهد آن اين را مسخّر قرار مى دهد، اين به آن محتاج مى شود آن به اين محتاج مى شود، اين به حسب احتياجش به او مسخّر اوست و آن به حسب احتياجش به اين مسخّر اين است، اين بايد از آن فيض بگيرد آن بايد از اين فيض بگيرد، همه به يكديگر محتاجند، همه مسخّر يكديگرند، همه به يك حساب و به يك نسبت فوق بعضى هستند به درجات. ... همه همه را، هر بعض هر بعض ديگر را مسخّر قرار بدهند؛ يعنى در متن خلقت، انسانها به گونه اى آفريده شده اند كه نيازمند به يكديگر هستند و بايد نيازمند به يكديگر باشند و مسخّر يكديگر هستند و بايد مسخّر يكديگر باشند.
(ر.ک مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه تاريخ(1 - 4))، ج15، ص: 777 تا 790)
ر
⚜️ @Taammolat74