🔰مجلس انقلابی به چه معناست؟ نقدی بر شعارزدگی منتخبین مجلس یازدهم ✍️ جعفر برزگر 🔸همواره سخن گفتن از ترکیب های جذاب اما مبهم در عالم سیاست ایران رایج بوده اما تنها در موارد اندکی مراد و منظور بیان کنندگان این ترکیب‌ها مشخص بوده است. ترکیب «مجلس انقلابی» از همین نوع ترکیب ها است. 🔹با مشخص شدن نتیجه انتخابات دوم اسفند و راهیابی نیروهای عمدتا اصولگرا به مجلس شورای اسلامی و سپس تشکیل فراکسیون نیروهای مردمی انقلاب اسلامی توسط این منتخبین مسئله انقلابی بودن مجلس یازدهم مطرح شد. ⚜️ @taammolat74 👇👇👇

🔸متناسب با این فضا در روز های قبل از آغاز به کار رسمی مجلس یازدهم برخی منتخبین دست به اقداماتی همانند نگرفتن خودرو مجلس، عدم دریافت هزینه مسکن و یا سر زدن به محرومین و استفاده از مترو برای رفتن به مجلس کردند و این ها را مصادیق انقلابی بودن بیان کردند و توییت های هم در این زمینه ها منتشر کردند. 🔹آیا این ها مصادیق مجلس انقلابی یا مجلس طراز انقلاب اسلامی است؟ وقتی از مجلس انقلابی سخن می گوییم مرادمان این است که نمایندگان تا می توانند از امکانات رفاهی مجلس استفاده نکنند؟ یا به فقرا و محرومان سر بزنند و یا از تریبون مجلس سخنان رهبری را تکرار کنند و یا هر حادثه ای اتفاق افتاد سریع موضع انقلابی بگیرند؟ واقعا مجلس و نمایندگان چگونه باید رفتار و عمل کنند که مجلس انقلابی تحقق پیدا کند. 🔸هر چند نمی توان منکر جایگاه و اهمیت کارهای شکلی از این دست شد اما بنظر می رسد این اقدامات همه ماجرا یا به عبارتی دیگر مقدمه ماجرا نیست. این نوع کنش گری باید ماحصل و نتیجه اقداماتی باشد که فعلا مفقود است بنابراین توسل به این اقدامات حالت شکلی و کاریکاتوری به خود می گیرد. 🔹از سوی دیگر این نوع مواجه با گفتمان انقلاب در حوزه مجلس و پارلمان و ترکیب مجلس انقلابی که در سخنان بزرگان نظام و رهبر معظم انقلاب است تقلیل دادن یک مسئله ساختاری و عمقی به مسئله ای شکلی، شعاری و سطحی است. 🔸همین نوع رویکرد باعث نقدهایی از سوی نیروهای جوان حزب الهی شده است. مانند نقد محمد صادق عبدالهی مدیر پژوهشی روزنامه جوان در مطلبی تحت عنوان «اینجا مجلس است نه حلقه‌های صالحین بسیج!» به نقد این رفتارها پرداخته و گفته بیم آن می‌رود که نمایندگان جدید ما شأن مجلس را در نیافته باشند. 🔹 مجلس انقلابی مجلسی نیست که با شعار و با کارهای شکلی خود را از مجالس دیگر متمایز کند مجلس دو وظیفه بر عهده دارد قانون نویسی و نظارت، خب اگر نماینده ای بخاطر حقوق اندک قشر مثلا کارگر نگرانی دارد نیازی نیست در کارخانه ای حضور پیدا کرده و با کارگران قدم بزند بلکه قوانین تبیعض آمیز را باید اصلاح کند این وظیفه یک نماینده انقلابی حامی قشر کارگر است. اگر این کار را کرد و سپس در کارخانه ای حضور یافت نماینده انقلابی محقق می شود اما اگر اقدامات فقط معطوف به حضور و عکس شد چیزی دست کارگر را نخواهد گرفت. 🔸اگر نمایندگان برای ازدواج جوانان دارای نگرانی هستند می تواند از توان نظارتی خود استفاده کرده و قانون تسهیل ازدواج که در مجلس هفتم تصویب شده و دولت اجرا نمی کند را عملیاتی کنند. اگر این قانون با نظارت نمایندگان عملیاتی شد ان وقت تشکیل صندوقی از حقوق نمایندگان برای ازدواج جوانان هم توجیه دارد وگرنه بدون قانون و نظارت با این صندوق یک نفر هم ازدواج نخواهد کرد. ⚜️ @taammolat74

🔉 درسگفتار ♨️ #اختصاصی 🔶 انسان‌شناسی دینی 🔸 استاد حسین سوزنچی 🔹جلسه دواردهم / بخش دوم 🔹🔹انسان قبل از دنیا 🔺آنتروپولوژی غربی‌ها با اغلب بحث‌هایی که با عنوان انسان شناسی اسلامی نوشته شده بسیار تفاوت دارند و در این درسها سعی شده با پرهیز از گرته‌برداری و تقلید، نسبتی بین این دو حوزه برقرار شود و از متن‌های اسلامی، از کتاب هستی و هبوط (آقای پارسانیا) و رساله‌های انسان علامه طباطبایی بهره‌برداری گردد. 🔻پ.ن: این درسگفتار هر شب در کانال تاملات بارگذاری میشود. ⚜️ @taammolat74 👇👇👇

🔉 درسگفتار 🔶 #انسان_شناسی_اسلامی 🕰 جلسه دوازدهم/ بخش دوم 🔸 استاد #حسین_سوزنچی 🔹تحلیل های قرآن از انسان قبل از ورود به دنیا می تواندگزاره هایی به ما بدهدکه آن ابعادغیرمادی انسان را کاملا تحلیل کنیم. 🔗 جلسه قبل را در اینجا بشنوید. ⚜️ @taammolat74

🌷امام حسن علیه السلام: عَلَیکم بِالفِکرِ، فَإنَّهُ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ ومَفاتیحُ أبوابِ الحِکمَةِ. بر شما باد به تفکّر، که تفکّر مایه حیات قلب شخص بصیر و کلید درِ حکمت است. ⚜️ @taammolat74

🔰چرا باید از سبک زندگی سخن گفت؟! ✍️ عطاالله بیگدلی 🔸ما آنگونه که زندگی می‌کنیم ، هستیم؟! سبک زندگی، روئی‌ترین و ظاهرترین جلوه حیات ماست، ظاهر ما، تمدن ما و اینکه چگونه زیست می‌کنیم. بسیاری معتقدند اسلام با صور مختلف تمدنی و انواع سبک ظاهری حیات قابل جمع است، اسلام قابلیت تلقی به قبول بسیاری از آداب و رسوم و صور نوعیه حیات را داراست و از این رو است که اسلام هم در جزیره العرب و هم در ایران و هم اکنون در دوردست ترین نقاط آمریکا با سبک‌ها و فرهنگ‌های مختلف در آمیخته است و البته رنگ و بوی همه جایی گرفته است. 🔹اما واقعیت این است که اسلام با صور مختلف حیات قابل جمع نیست. اسلام به مثابه یک عقیده، مخصوصا از آن روی که دارای فقهی فربه است و فقه رابطه‌ای سترگ با گونه‌ای زندگی دارد. هر چه اسلام نابتر و خالص تر باشد، صورت وشیوایی‌اش خاص تر و ویژه تر از حیات را اقتضاء دارد و سبک های زندگی را به سوی سبک زندگی سوق می‌دهد. 🔸تمدن از آن لحاظ قابل مطالعه و مداقه است که ظهور تفکر، عقیده و ایده است و اهمیتی به سزا اما تبعی و غیر ذاتی دارد. ما ایرانیان از آن رو که تفکری پریشان و التقاطی داریم، سبک زندگی ناهنجار و پریشانی داریم و به همین دلیل تفکرمان پریشان تر می شود، ما اکنون میانه ایستاده‌ایم و جرات خداحافظی با دین یا بریدن از تجدد را نداریم و به همین دلیل سبک زندگی ما نیز مخلوط و ملغمه‌ای از این گرایش‌های عجیب است. سبک زندگی ما ایرانیان مخصوصا از آنرو بسیار قابل توجه است که ظهور امری مبهم است. 📚 سوره اندیشه/ ش 48 و 49 ⚜️ @taammolat74

🔰آیا میشود مذهبی ماند و مدرن شد؟ ✍ پروفسور اسکات توماس (استاد دانشگاه بث انگلستان) 🔸گمان می‌رفت تحصیلات، شهرنشینی، علم، تکنولوژی و ظهور طبقه متوسط باسواد همه با هم پایان دین را رقم بزنند، اما این اتفاق رخ نداد و حتی این عوامل به ادامه حیات دین کمک کردند. 🔹بازگشت دین به زندگی عمومی و همزیستی دین و مدرنیزاسیون را می توان به خوبی در جهان جنوب مشاهده کرد. 🔸در آسیای شرقی دولت، ملت، دین و مدرنیزاسیون در کنار هم وجود دارند. 🔹امروز با این پدیده مواجهیم که پسا #مدرنتیه و #پساسکولاریته راه را برای ظهور مدرنیته های چندگانه (فروپاشی روایت #هژمونیک غرب) و مذهبی و مدرن بودن در قرن بیست و یکم باز کرده است. 🔸فروپاشی ایمان به #مدرنیزاسیون غربی و ظهور مدرنیته های چندگانه راه را برای خوانش های جدیدی از تاریخ، حتی تاریخ غرب باز کرده که اگرچه منجر به در چالش الزاماً افتادن دستاوردهای غرب نمی شود، اما شناخت بیشتر وابستگی متقابل میان مردم و فرهنگ های سراسر جهان را در پی خواهد داشت. 📚 شماره ۱۵ مجله عصر اندیشه ⚜ @taammolat74

🔰 نهادِ ابتذال و هرزگی اندیشه ✍️ میلاد نوری بخش دوم | بخش نخست 💠

خوش‌باشی روان 

🔸فریفتگی روان‌های بی‌مایه؛ دلخوش به آناتی که از مفهوم تُهی می‌شوند: «چگونه می‌توانم شاد باشم؟»! و قهرمان، روان‌شناس هرزه‌نگار است. هرزگی خالی شدن از مفهوم است. 🔹فردی‌شدگی آرمان‌ها همسو با فردی‌شدگی اطلاعات؛ داده‌ها فقط برای «تو» تولید می‌شوند! قهرمان‌های تحلیل‌گر راه‌های خوشبختی را می‌آموزند. بی‌خیالی نسبت به تاریخ، بی‌خیالی نسبت به مفهوم! 🔸همه‌چیز به برساخت‌ها تبدیل می‌شود، همه‌چیز حاصل امیال است، همگان دچار وهم مفهومند. آنچه هست فردیت است؛ آنچه هست خوش‌بختی توست. 🔹روان‌شناسی‌گری به‌قدرت بازگشته است و با شعار زندگی، مُردن را تبلیغ می‌کند. روان‌شناسی‌گری و وعظ مرگ دست به دست هم داده‌اند.  ⚜️ @taammolat74

🔰تقابل فکری امام با جریانات مخالف در حوزه علمیه ✍️ جواد موگویی 🔸امام در منشور روحانیت در ارزیابی رویایی استکبار با حوزه‌های علمیه و روحانیت معتقد است که: استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه‌ها مأیوس شد، دو. راه برای ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکی ارعاب و زور، و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راه‌های نفوذ تقویت گردید. 🔹از منظر امام اولین و مهم‌ترین حرکت، «القا شعار جدایی دین از سیاست» است که متاسفانه این حربه تا اندازه‌ای کارگر شده است، تا جایی که دخالت در سیاست، دون شان فقیه است و ورود در معرکه سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می‌آورد. 🔸امام در ادامه از جریاناتی در حوزه با تعابیر «روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته» نام می‌برد که در طول مبارزه به ایشان تهمت بی‌دینی و وابستگی به اجانب می‌زدند. 🔹به گفته امام، تحجر و واپس‌گرایی فکری در نزد برخی ساکنان حوزه علمیه م تا آنجا پیش رفت که یادگرفتن زبان خارجی، کفر بود و فلسفه و عرفان، گناه و شرک به شمار می‌رفت. این مخالفت‌ها نه با مخالفت‌های شخصی با امام، بلکه مخالفت با اندیشه‌های ناب اسلامی بود که به تعطیلی بخشی از دین یعنی بخش اجتماعی و سیاسی منجر می‌شد. 📚 خون دل، کنکاش تاریخی نامه منشور روحانیت، ص 203 - 205 ⚜️ @taammolat74

🔰 نهادِ ابتذال و هرزگی اندیشه ✍️ میلاد نوری بخش سوم | بخش دوم 💠

بی‌مایگی نیاز

🔸اقتصاد گدایی است. معامله سوداگری است. بندگان چشم‌انتظار خواجگانند. نسبتی دوسویه برقرار است. کارگران زحمت‌کش و خدوم هر روز بر رونق اقتصاد خواهند افزود، چرخ اقتصاد خواهد چرخید؛ حتی اگر کسی حال ایشان را نپرسد. عدالت سیر شدن است؛ خوشبختی بیمه‌بودن است؛ آرمان‌ها اتلاف وقتند! 🔹کجای تاریخ انسان‌ها برابر بوده‌اند؟ اقتصاد همان گذرانیدن زندگی و تمشیت نیاز است. اقتصاددانان، مدافعانِ وضع موجودند؛ کمک‌کاران انباشت سرمایه؛ می‌آموزند که چگونه هر کس در جایی که هست بماند. 🔸می‌آموزند که چگونه نیاز در مبتذل‌ترین معنایش خشنود شود. دیگر کسی از جایگاه تاریخی انسان نخواهد پرسید. تأمین اجتماعی زاده مطالبه است. خواست‌ها نهادها را می‌سازند. وقتی خواستی نباشد، نهادی نخواهد بود. برنامه‌ریزی برای آینده تنها زمانی ممکن است که مردمان دغدغه آینده را دارند. اینک نیاز به ابتذال کشیده است و زندگی روزمُزد است. ⚜️ @taammolat74

🔰قتل رومینا و کشتار خانواده: جلوی هردو را باید گرفت 🔸در قتل #رومینا چند محور را باید از هم تمییز داد:1- #غیرت_جاهلی 2- #غیرت_دینی 3- #بی_غیرتی 🔹غیرت امری ذاتی برای انسان است. غیرت ورزی انسان به خانواده اش به نوعی تلاش برای حفظ حریم خانواده از گزندها و آسیب ها و فروپاشی هاست. خانواده هویت بخش و حافظ و راهنمای فرد برای زیست فردی و اجتماعی است. پس بی غیرتی زمینه ساز اضمحلال خانواده و متعاقبا بروز بحرانهای فردی و اجتماعی است. با فروپاشی خانواده ها هم رومیناها قربانی خواهند شد. 🔸دین هم این میل و نیاز ذاتی انسانی را به خوبی تبیین کرده و حد و حدود و احکام آن را مشخص نموده است. غیرت جاهلی صورت تحریف یافته غیرت ذاتی انسانی است که به دلیل نداشتن آموزش و عقلانیت کافی منجر به رفتارهای افراطی و غلط میشود. اعراب جاهلی هم حسب آن نیاز و میل انسانی غیور بودند ولی الگو و راه غیرت ورزی را در زنده به گور کردن دختران میدیدند. دین اسلام با صحه گذاشتن به میل و نیاز فطری انسانی، الگو و راهکار درست غیرت ورزی را نشان داده است. 🔹چند روزی از قتل رومینا می گذرد. واقعیت این است که پدر رومینا دچار غیرت جاهلی است. برخی از بی غیرتان عالم هم اشتباه این مرد جاهل را بهانه کرده و به میل فطری انسانی حمله کرده اند. در حالی که در مقابل غیرت جاهلی باید غیرت دینی را توسعه داد نه بی غیرتی را. دستگاههای فرهنگی و آموزشی ما برای آموزش غیرت دینی و مهارت افزایی مردم در مواجهه با مسائل ناموسی چه کرده اند؟ 🔸نظام مشاوره کشور و رسانه ها و قوه قضائیه و ... میتوانند در این باب دو صفحه برنامه آموزشی به ما گزارش بدهند؟ متعاقبا اینکه چه کسانی در طی سالها با هجمه به دین و غیرت دینی فرآیند آموزش غیرت ورزی دینی را مختل کرده اند؟ آیا مقداری از تقصیر این پدر جاهل را نباید در کسانی جستجو کرد که مانع از آموزش درست این مرد شده اند؟ 🔹کم کاری نهادهای رسمی در آموزش که مشخص است. مروجان بی غیرتی و مانعان آموزش صحیح غیرتورزی دینی هم در جامعه ما مشخص هستند... این مروجان در چند دسته قرار میگیرند. اول کسانی که مستقیما به دین و رفتارهای دینی و شرعی هجمه میکنند. دوم کسانی که زیرساختهای رفتارهای بی دینی و غیر شرعی را ایجاد میکنند. مثلا اینستاگرام زیرساخت توسعه بی دینی در جامعه ماست. 🔸باید جلوی قتل رومیناها را گرفت، ولی برای این مهم نباید خانواده را کشتار کرد. کسانی که به بهانه قتل رومینا به جنگ غیرت اصیل انسانی که مقوم نهاد خانواده است رفته اند، دارند خانواده را سلاخی میکنند. تنها راه حل مشکلات فوق هم آموزش و ترویج غیرت دینی است و لاغیر... ⚜️ @taammolat74

🔰 قانون انبساط گستره از این هجرتِ خانگی ✍️ علی‌نجات غلامی 🔸سکنی گزیدنِ ساکن، غمگنانه است. آنکس که متوقف است خبر از این ندارد که جان آدمی تابِ ایستایی ندارد و هر دقیقه‌ای از انکشاف روح که سپری شد دیگر برگشتی بدان نیست و هر اکنونیتی گذراست و توقفی در آن نیست و آنچه حقیقت می‌پندارد، تعمیم لحظه‌ای از تبلورِ حقیقت از نما و وجهی در زمانی و مکانی بوده و عالمی ساخته است که چون تو، هزار عالم دیگرِ اینچنین نیز هستند که هر کدام فکر می‌کنند تمامِ حقیقت‌اند. 🔹بله این تلخ است اما واقعی است، ژستِ روشنفکرانه است اما واقعی است، همه چیز را به خطر می‌اندازد، اما زیستن خطر کردن است. کسانی که تصور می‌کنند حقیقت یک بار تجلی کرده و اکنون فقط باید بدان چنگ زد، منطق حرکت یک جوی آب را هم نمی‌فهمند. سه‌گانه‌ی موضوعی انسان، خدا و جهان در انکشاف‌شان نیز بی‌نهایت‌اند. «شما هرگز به عمق جان آدمی پی نخواهید برد، چراکه هر بستری بستر در بستری دیگر دارد». 🔸«پرسش خدا همواره با ماست، زیرا هرجایی که برسیم اینجایی است که افق دیدش در آنجاها محو می‌شود» و حتی مدل‌های خود ایمان نیز مدام در حال واسازی است. کیهان نیز با بی‌نهایتِ زمانی-مکانیِ خالیِ عظیمی که با نقطه‌هایی که هر کدام کهکشانی است رنگ‌آمیزی شده است، ما را با خود می‌خواند. 🔹لمسِ بدن‌مان در انکشافِ بدیهیِ متناهی بودن (یعنی خدا نبودن‌اش) به‌ما به بداهت می‌گوید که «هرآنچه هست/پدیدار است» در سیلان هراکلیتیِ دائم در حال «نزدیک‌تر شدن» است و هر «تاکنونی» نسبت به «آنچه می‌تواند باشد» قطره‌ای است در مقابل اقیانوس. کسی می‌تواند توسعه را فهم کند که با درک تناهیِ خویش امکان‌های بی‌نهایت برای «شدن» را درک کند و در مقابل این بیکرانگیِ تائویی، کرنش کند و دست از هر تفرعنی بکشد و وظیفه‌ای به‌جز رفتن و رفتن و رفتن نبیند. 🔸انسان‌هایی که فکر می‌کنند «تمام شد» متوجه نیستند که فقط «روشِ نگریستن‌‌شان» را در تمامی ظرفیت‌های‌اش مصرف کرده‌اند. انسان فقط نحوه‌ای از بودن‌اش را به پایان می‌رساند نه هیچ حقیقتی را. حقیقت خورشیدی است که هر قدمی که به سویش برمی‌داری، از تو دورتر می‌شود و در این مسیر اما افقِ خانه کردن‌ات گسترش می‌یابد، بدن‌ات مبسوط‌تر و از هستی غنی‌تر می‌شود. 🔹تاریخ بشر تاریخ «در-اعماقِ-هستی-بودن» است، از عمق کوه‌ها به عمق جنگل‌ها، به عمق دهکده‌ها، به عمق شهرها، به عمق کشورها، به عمق قاره‌ها، به عمیق کره‌ی زمین و اکنون انسان خود را در اعماق کهکشان‌ها یافته است. هر بار که خودش را یافته در گستره‌ی بزرگ‌تری خودش را گم‌بوده یافته است. 🔸این قانونِ "انبساطِ گستره" نه فقط بر جغرافیای فیزیکی، بلکه بر فضاهای اخلاقی و انسانی و هر چیز دیگری حاکم است از آن حیث که معنایی انسانی دارد. سخن از انسان‌مرکزی نیست، سخن از تنهایی در اعماق است و دستانی که به خودوانهاده شده‌اند تا آزادی را در طوفان ضرورت‌ها ممکن کنند. کمالِ آدمی همان فرایند تکمیل اوست در بی‌نهایت‌هایی که شرط ادرکِ متناهی بودنِ بدیهی‌ام هستند. 🔹در همین قانونِ «انبساطِ گستره» است که بودن و شدن یکی هستند، رفتن و ماندن یکی، تغییر و احیاء یکی و آپولون و دیونوزیوس یکی است، زیرا ایلیاد و ادیسه یکی می‌شوند، چراکه رفتن با تمامِ خانه است و انبساطِ خود خانه. سفری که عبارت است از گشودگیِ انسانها و امکان‌ها بر یکدیگر و انتشار بدنمندی و درجهان‌بودگی. هجرتِ ما خانگی است. نه به سوی خدا شدن، که سرشت و سرنوشت انسانِ متناهی در جهانِ منقبض، نیست، بلکه به سوی بالفعل‌سازی عقل چونان زندگی است در متناهیتِ خودافزا. 📚 (فرازی از مقاله‌ای با عنوان «مبادله در پساکالا و راز آن») ⚜️ @taammolat74