#بخش_ششم: "توسعه"، تشدید کننده ی فاصله های طبقاتی
🔰میل به #عدالتخواهی، گرایشی فطری در نهاد آدمی است که ریشه در فطرتِ روحانی انسان دارد. هر انسان سالم و آشنا با تمامیت انسانی خود، طبعا #عدالتخواه است و به گونه ای اجمالی تصوری ارتکازی از عدالت دارد؛ زیرا که نظامِ حاکم بر هستی، عادلانه و روحانی است و نهاد آدمی با سرچشمه های معنوی و روحانیِ عالَم به گونه ای طبیعی مرتبط است. در خصوصِ #نظام_های_اقتصادی_اجتماعی نیز وضع تا حدودی به همین گونه است. برخی نظام ها مبتنی بر بنیان های معنوی و رویکردهای عادلانه شکل گرفته و می گیرند و برخی دیگر مبتنی بر بُعدِ از #حق و #عدالت. از اینرو #توسعه به معنای غربیِ آن، همانگونه که سابقا گفتیم؛ اساسا ذاتِ آن مبتنیِ بر نابرابری و اختلاف طبقاتی و نفیِ آزادیِ حقیقی است.
🔰برنامه های #تعدیل_ساختاری یکی از الگوها و سیاستگذاری های رایج برای تحققِ #توسعه_یافتگی در جوامع و اقتصادهای ماقبلِ مدرن یا نیمه مدرن است. آمار نشان می دهند؛ اجرای این برنامه ها که موردِ نظرِ #نئوکلاسیک_های_غربی است، نتیجه ای جُز #تشدید_فقر و #اختلاف_طبقاتی در پی نداشته است. اجمالا نمونه هایی ذکر می گردد که بدین قرار است:
🔰"جنوب، گرفتار بحران است. در کشورهای در حالِ توسعه حدودا ۱۳ تا ۱۸ میلیون نفر، عمدتا کودکان، هر ساله از گرسنگی و فقر می میرند؛ یعنی ۴۰۰۰۰ نفر در روز یا ۱۷۰۰ نفر در هر ساعت. تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از گرسنگی به دلیل پیشامدهای اضطراری است، بیشترین میزان گرسنگی ۸۵ تا ۹۰ درصد زاده ی #فقر است." در گزارشِ #جیمز_گوستاو_اسبت؛ رئیسِ انستیتوی منابعِ جهانی آمده است: " غیر از شرق آسیا و بعضی مناطق در جنوب آسیا، تجربه ی اکثر کشورهای جنوب، رکود یا کاهش آشکار رشد، تشدید فقر و افزایش نابرابری میان و درون کشورها را نشان می دهد. در حالیکه #درآمد_سرانه در جنوب ثابت ماند، در کشورهای شمال در دهه ی ۱۹۸۰ سالانه ۲/۴ درصد افزایش یافت. به همین دلیل شکافِ سطح زندگی میان شمال و جنوب بیشتر شده است."
🔰در گزارشِ #برنامه_توسعه_سازمان_ملل [UNDP] ذکر شده که؛ توزیعِ جهانیِ درآمد به گونه ایست که نگران کننده به نظر می رسد. ۷۷ درصدِ جمعیت جهان فقط ۱۵ درصدِ درآمدِ جهان را دارند." همچنین مناطقی که برنامه های #تعدیل_ساختاریِ گسترده تری داشته اند، صدماتِ بیشتری داشته اند. [آمریکای لاتین و افریقا] به ادعای #ریچارد_وب، رییسِ پیشینِ بانک مرکزی پرو، این سیاست های تعدیل ساختاری، کشور را دچارِ یک رشته دور باطل کرده است؛ یعنی به ازای بهبودِ ناچیز در وضعیتِ مالی و تراز پرداخت ها، بهای سنگینی به صورت تورم بالا، رکود و فرسایش بنیانِ سیاسی پرداخت می گردد." همچنین "بر اساس یک بررسی در خصوصِ #سیاست_تعدیل_ساختاری در زامبیا، مصرفِ مواد غذایی کاهش یافته است. و موارد و آمارهای بسیار زیادِ دیگر که وجود دارد."
🔰بنابراین؛ تحقق #عدالت_اجتماعی و کاهش یا رفعِ بحرانِ منازعات و فاصله های حاد طبقاتی از طریق گام نهادن در مسیرِ تفکر پارسایانه، #خودآگاهی_انتقادی نسبت به مدرنیته و تشبّه به آن و سلوک در طریقِ تقوای معنوی و قرار گرفتن در مدارِ #قُرب به خداوند ممکن است، و مُدل های شبه سوسیالیستی، شبه لیبرال، نئولیبرال و... علاوه بر اینکه کمک به بهبودِ وضع توده مردم نمی کند بلکه بر تشدیدِ فقر و اختلاف طبقاتی و بی عدالتی می افزاید.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
2️⃣ مُدلِ توسعه ی سوسیالیستیِ #پرئو_براژنسکی و #مائوئیسم
🔰 دیدگاه "روستو" و "آرتور لوئیس" در خصوصِ توسعه بر امری قرار دارد که اقتصاددانان توسعه آن را "الگوی هسته در حال گسترش سرمایه داری" می نامند [هانت، دایا، نظریه های اقتصاد توسعه، ص ۱۰۲] و به عبارتِ دیگر ماهیت سرمایه سالارِ آشکاری دارند. اما نکته ی جالب اینجاست که؛ مدل های #مارکسیستی_سوسیالیستیِ توسعه نظیرِ #مدل_پرئوبراژنسکی نیز بر چیزی جُز انباشتِ سرمایه و تشکیلِ هسته ی در حالِ گسترش سرمایه سالاری تاکید ندارد. برخی از مهمترین ارکانِ این مُدل عبارتند. از:
#اولا: به حداکثر رساندنِ "رشد تولید ناخالص ملی" و "افزایش میزان پس انداز" از طریقِ گسترش بخشِ دولتیِ اقتصاد
#ثانیا: اولویت سرمایه گذاری در #صنعت_سنگین و ایجادِ ساختارهای صنعتی از طریقِ دخالتِ فعال دولت
#ثالثا: بهره گیری از ابزارهای سیاست گذاری نظیرِ #مالیات_بندی، #تعیین_نرخ_ارز و #قیمت_گذاری و...
🔰 بنابراین؛ نگاه به تعاریفِ تئوریسین ها و اقتصاددانانِ توسعه [وابسته به مکاتب مختلف] نشان می دهد که همگیِ آنان #توسعه_یافتگی را در چهارچوبی تماما کمّی و با استانداردهایی نظیرِ #انباشت_سرمایه، #افزایش_سودآوری، #افزایش_تولید_ناخالص_ملی و در یک کلام حاکمیتِ #سرمایه_سالاری_صنعتی معنا می کنند. به عنوان مثال: #کولین_کلارک یکی از تئوریسین های #لیبرال_اقتصاد_توسعه نیز، توسعه یافتگی را عبارت از #بسط_مدرنیسم و تحول به ساختارِ اقتصاد سرمایه سالارانه می داند.
🔰 یا #پل_باران یکی از تئوریسین های #چپ_گرای_اقتصاد_توسعه نیز، توسعه یافتگی را معادلِ حاکمیت سرمایه سالاری می داند و انباشتِ عظیمِ سرمایه در #اروپای_غربی در حد فاصل قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی [ که به عنوان پشتوانه ی اقتصادیِ انقلاب صنعتی به کار گرفته شد] را نتیجه ی #غارت_منابع_طبیعی و #سرمایه ها و #بهره_کشیِ آشکار و پنهان از مردمِ آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین توسطِ #سرمایه_داران_مرکانتالیست_اروپایی می داند.
🔰از مجموع آنچه اجمالا آورده شد این نتیجه به دست می آید که؛ #اولا توسعه یافتگی چیزی نیست مگر تحققِ حاکمیت نظام سرمایه سالاری و #ثانیا مدل های پیشنهادی غربی ها نظیرِ "مدل روستو" یا #صندوق_بین_المللی_پول و یا مدل های اخیرِ #بانک_جهانی به دلیلِ مطامعِ سوداگرانه طراحان آنها، تبدیل شدنِ کشورهای توسعه نیافته به یک نظام سرمایه سالاریِ درجه ی دو غرب زده را نیز فقط و فقط به قیمت بهره کشی هر چه بیشتر از منابع طبیعیِ این کشورها و در محدوده ای که خود تعیین می کنند؛ عملی می سازند و عملا #استقلال_اقتصادی و تدریجا #استقلال_سیاسی و به طور تام و تمام #منافع_ملی این کشورها نفی کرده و یا به تابعی از منافع خود بدل می سازند.
🔰 برای مطالعاتِ بیشتر به منابع ذیل رجوع کنید:
- جیروند، عبدالله، توسعه اقتصادی، انتشارات مولوی، پاییز ۱۳۷۵
- Colin Clark, "the conditions of economics of economic progress" , Macmillan & Co. Ltd, London, 1951 pp. 170-152
- هانت، دایانا، نظریه های اقتصاد توسعه، ترجمه دکتر غلام رضا آزاد، نشر نی
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari