تأمُّلاتِ نظری
#بخش_هفتم: بیانِ اجمالیِ چند تئوری و #مدل_توسعه 🔰 قبل از بیانِ این #مدل ها؛ ضرورت دارد مقدمه ای بیا
2️⃣ #جان_استوارت_میل، یکی دیگر از تئوریسین های اقتصادِ لیبرالی کلاسیک است. او از تکنولوژیِ پیشرفته و استفاده از کالاهای ارزان قیمت از آسیا و آفریقا [به علت پایین بودنِ دستمزد در آن سرزمین ها] و فرصت های موجود برای صدورِ سرمایه [البته باید دانست؛ صدور سرمایه یا سرمایه گذاریِ خارجی در کشورهای جهان سوم جُز با استثمارِ نیروی انسانیِ ملل دیگر و غارتِ منابع طبیعیِ آنها ممکن میست] و افزایشِ سود به عنوانِ مقوّمِ یک اقتصاد پیشرفته نام می برد. استوارت میل، یکی از ایدئولوگ های معروف اقتصاد سرمایه داریِ لیبرالی و از مروّجینِ تئوریِ #یوتیلیتاریسم_اخلاقی است. استوارت میل در تئوریِ اقتصادی خود به دنبالِ یافتنِ راه هایی برای "انباشتِ بیشتر سرمایه" و بالا رفتنِ #نرخ_سود است.
3️⃣ #کارل_مارکس به جرگه ی اقتصاددانانِ #کلاسیک_لیبرال تعلق ندارد؛ او نیز به طور صریح و منسجم از الگویی برای توسعه سخن نگفته است، اما در توصیفاتِ خود ضمنِ انتقاداتِ اساسی و تحلیلِ مبنایی ای که از سرمایه سالاری لیبرال به عمل می آورد، برخی عناوینِ بنیادینِ یک اقتصاد سرمایه سالارِ صنعتی را به عنوانِ ایده آلی تحتِ عنوان #سوسیالیسم و سپس #کمونیسم حفظ می کند. مارکس به #انباشت_سرمایه در دستِ عده ای معدود و #تراکم_فقر در میانِ انبوه مردم و به #توزیع_نابرابر_ثروت ها و به #استثمار و نیز روابطِ از خودبیگانه در #تمدن_مدرن معترض است. اما او گمان می کند که با تغییرِ حقوقیِ #مالکیت از سرمایه دارانِ #خصوصی به #دولتی که خود را مظهرِ اراده ی #طبقه_کارگر و به تبع آن جامعه می داند، می توان استثمار را از بین برد. در واقعِ در مدلِ ایده آل او #سرمایه_داری_خصوصی محو می گردد، اما نوعی سرمایه داریِ دولتی به نام #سوسیالیسم جانشین آن می شود. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت: سوسیالیسم، همان سرمایه داری است منتها سرمایه داریِ غیرلیبرال که #نفس_امّاره ی فردی را تحت الشعاعِ نفس امّاره ی جمعی قرار می دهد.
🔰 بنابراین باید گفت: طبقِ منطقِ #اسلامی در حوزه ی اقتصاد؛ ما نه اقتصاد بازار آزاد به معنای لیبرالی آن را قبول داریم و نه اقتصادِ دولتی به معنای مارکسیستی-سوسیالیستیِ آن. بل نوعی اقتصاد مورد نظر ماست که؛ علاوه بر توجه به #بخش_خصوصی و تولیدِ ثروت، مداخلاتِ نامعقول و تصدّی گرایانه ی دولت در اقتصاد را نفی نموده و برای #دولت در اقتصاد، شأنِ #حامی، #هادی و #ناظر قائل است. ان شاء الله در تحلیلِ کتابِ #دولت_و_بازار به این مهم بیشتر خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✍️ مواضعِ جناب دکتر جبرائیلی در مقابلِ #الیگارشی_غرب_گرا مبتنیِ بر کتابِ #دولت_و_بازار ایشان است. برای اینکه متوجه شویم منشأ این موضع گیری ها چیست، کتاب مذکور بایستی مطالعه گردد. بنا داریم کتابِ خوب و کاربردیِ حاضر را در چند سلسله یادداشت تبیین کنیم.
🔰اجمالا باید گفت: همانطور که مؤلف محترم بیان می دارد؛ اصولِ ذیل راهنمای نویسنده در تألیف کتابِ حاضر است:
#اولا: فعالیتِ اقتصادی در اسلام آزاد است.
#ثانیا: برای اشراف و نظارت دولت بر این فعالیت های اقتصادی، هیچ مرز و مانعی وجود ندارد.
#ثالثا: دولت، نه باید اقتصاد را رها کند و نه در اقتصاد تصدی گری کند.
#رابعا: بخش خصوصی موتورِ محرّکِ اقتصاد است.
#خامسا: خصوصی سازی، رهاسازي نیست و دولت باید #حامی، #هادی و #ناظرِ فعالیت های اقتصادیِ بخش خصوصی در جهتِ برنامه ی ملی باشد.
🔰 کتابِ مذکور متشکل از چهار فصل می باشد که ان شاء الله هر فصل آن را در قالبِ چند یادداشت موردِ تبیین و بررسی قرار خواهیم داد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتاب #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخش دوم
✅️ چیستیِ #نظریه_حمایت_هوشمند
🔰 نظریه ی حمایت هوشمند؛ نوعی تلاش برای حلِّ معمّای #دولت و #بازار و گامی در مسیر پایان دادن به مجادله ای تاریخی درباره ی نوعِ رابطه ی این دو نهاد است. #حمایت_هوشمند؛ دقیقا در نقطه ی مقابلِ #بنیادگرایی_بازار یا همان #نئولیبرالیسم قرار دارد، اما در دامِ #دولت_گرایی به معنای "تصدی گری دولتی" نیز نیفتاده است. در این نظریه؛ دولت نقشِ #حامی، #هادی و #ناظر را ایفا می کند. و نیز نقشِ #نهاد_بازار را در پیشرفت کشور لازم می داند؛ لکن سازماندهیِ بازار را توسط دولت به اقتضای شرایط اقتصادی و هم جهت با #سیاست_صنعتی و #برنامه_توسعه_ملی یک ضرورت می داند.
🔰 دولت به عنوانِ #حامی، #هادی و #ناظر بر نیروهای بازار نقش ایفا می کند؛ بدین معنا که؛ هم از نیروهای بازار حمایت می کند، هم بر عملکردِ آنها نظارت دارد، و هم آنها را در جهتِ برنامه ی پیشرفت هدایت می کند. از اینرو؛ ایفای نقشِ سه گانه ی دولت در رابطه با نیروهای بازار دو رکن اساسی نیاز دارد که اجمالا عبارتند از:
1️⃣ دولت بایستی یک #سیاست_صنعتی داشته باشد.
2️⃣ مجهّز به یک #سامانه_اشراف باشد.
🔰 #سیاست_صنعتی داشتن بدین معناست که؛ دولت با تعریف و وضعِ "قوانین، مقررات، اصول و سیاست ها" تلاشی استراتژیک/راهبردی خواهد داشت به جهت رشد و پیشرفت در بخش های منتخب از صنعت. سیاستی صنعتی است که؛ نقشِ سیاست های #پولی_و_مالی، سیاست های #تعرفه_ای، سیاستِ #اشتغال، رویکردِ دولت به #سرمایه_خارجی و #نقش_شرکت_های_چند_ملیتی و... را در پیشرفتِ صنعتیِ کشور مشخص می کند.
🔰 و اما #سامانه_اشراف بدین معناست که؛ دولت باید اطلاعات دقیق و به لحظه ای درباره ی ظرفیت های بالقوه و بالفعلِ اقتصاد داشته باشد تا بتواند پیشرفتِ سیاستِ صنعتی را سنجیده و متناسب با آن، برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. برای ایجاد چنین سامانه ای در ایران ۱۵ مجموعهی اطلاعاتی باید تجمیع شود و پیوسته مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند که بدین قرار می باشند؛ "اطلاعاتِ مربوط به سیستم بانکی"، "بیمه"، "مالیات"، "واردات و صادرات"، "بورس"، "تأمین اجتماعی"، "بودجه عمومی عمرانی"، "ظرفیت های واقعی و بالفعل تولید"، "بازرگانی داخلی"، "مستغلات و املاک"، "شرکت ها و اشخاص حقوقی"، "سیستم کد گذاری کالا"، "ثبت سفارش کالا"، "قیمت کالاها و خدمات" و نیز "حسابرسی شرکت ها". این سامانه و برنامه ها سابقه در کشورهای دیگر هم دارد. در ایران، ستاد فرماندهی #اقتصاد_مقاومتی باید این نقش را به عهده بگیرد و سایر دستگاه های مرتبط، باید ذیل این ستاد فعالیت کنند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari