eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.8هزار دنبال‌کننده
423 عکس
294 ویدیو
44 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ مفهوم شناسیِ آزادی ✍️ طرح مساله: عدالت چیست؟ آزادی به چه معناست؟ چه نسبتی بین ایندو برقرار است؟ آیات قرآن و روایاتِ حضراتِ معصومین علیهم السلام، پیرامونِ این دو مفهوم چه می گویند؟ مقدمه: روندِ منطقیِ بحث حکم می کند، قبل از آنی که نسبتِ بین عدالت و آزادی بیان گردد، ابتدائا این واژه ها تبیینِ مفهومی شوند و سپس نسبتِ بین شان مشخص گردد. از اینرو، نگارنده در پیِ این است ابتدا واژه ی و سپس را تبیین نموده، آنگاه در ادامه، نسبت هایشان را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. از جمله ی مباحثِ مربوط به "فلسفه سیاسی" و "فلسفه حقوق" از دیر باز تا کنون، مساله ی "آزادی" است که همواره اندیشه و ذهنِ متفکرین را به خود مشغول نموده است. با آنکه آزادی از نیازهای فطریِ بشر است و از ابتدای خلقت، انسان ها آنرا درک کرده اند، عملکردِ سوء کلیسا در قرون وسطی و تبلیغ روی نوعِ خاصی از آزادی، پس از رُنسانس، این توهم را بوجود آورده که گویا، آزادی، اختراعِ است. همچنین تعمیمِ آموزه های تحریف شده ی مسیحیت و عملکردِ سوءِ رهبران کلیسا از یک سوء و استبدادِ برخی از حاکمان دین پناه از سوی دیگر، موجب شد تا فرضیه ی تضادِ و در ذهنِ عده ای شکل بگیرد. این گروه بدون آنکه دینِ ناب را از دین ناخالص و تحریف شده تشخیص دهند، بر همه ی ادیانِ الهی حکمی واحد روا می دارند. ما در باب نسبتِ با آزادی جلوتر خواهیم گفت، اما ابتدا معقول و شایسته این است، که مفهومِ آزادی تبیین گردد. ، در زبان فارسی به معنای "رهایی، خلاصی، اختیار، قدرت انتخاب و قدرت عمل یا ترک آن گرفته اند. [لغت نامه دهخدا ذیل واژه ی آزادی و اختیار] در لغت نامه های انگلیسی، کلمه آزادی دارای دو معادل است. اولی liberty و دومی Freedom، که یکی در حوزه ی فلسفی و دیگری در حوزه ی اجتماعی به کار می رود. فارغ از تعاریفِ لغوی، باید گفت: درکِ مفهومِ آزادی، در گروِ پاسخ به سه پرسش است: ۱) فاعل آزادی کیست؟ ۲) مانع آزادی چیست؟ ۳) هدف از آزادی چیست؟ در میانِ تعاریفی که از آزادی شده است، تعریف "مک کالوم" به نظر مناسب است: X is Free From Y to do or be Z این تعریف، مشتمل بر سه پرسش یاد شده است؛ X فاعل، Y مانع و Z هدف به شمار می رود. بر این مبنا، آزادی اینگونه تعریف می شود: "رهایی انسان از قید موانع برای تحقق هدف". اجمالا بایستی گفت: این معنا از آزادی که تعریفِ درستی است، مفهومی عام دارد که شاملِ امور مثبت و منفی می گردد. یعنی اگر انسان کاری مثبت یا منفی را اراده کند، بدون مزاحمت بتواند آن را انجام دهد. با آنکه تعریفِ عام آزادی، شاملِ اقداماتِ مثبت و منفی نیز می شود، ولی هیچ عقلِ سلیمی به طور مطلق با این امور موافق نیست. بی گمان مفهومِ آزادی را باید در نگاه مثبت آن جستجو کرد. ادامه دارد... 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
؛ مفهوم شناسیِ عدالت ✍️ پیش از بیانِ تعریفِ و اقسام آن، به نظر لازم می آید، اجمالا مساله ی "عدالت" را از منظر آیات قرآن و روایاتِ حضراتِ معصومین علیهم السلام مورد توجه و تأمُّل قرار دهیم. تأمُّل و تعمق در آموزه های دین، انسان محقق و ژرف اندیش را متوجه این مهم خواهد کرد؛ دین اسلام بیش از آنکه به جنبه های فردیِ زندگیِ بشر نظر داشته باشد، جنبه های اجتماعی را برجسته می کند. از اینرو؛ مساله ی عدالت به جهت اینکه جنبه های اجتماعی اش بیشتر مورد توجه می باشد، ضرورت دارد نگاه دین نسبت به این مفهوم متعالی و ارزشمند را بدانیم، تا دقیقتر و عمیقتر به تحققِ عینیِ عدالت همّت گماریم. 🔸️ در سوره ی حدید آيه ۲۵ پروردگار می فرماید: "لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط" یعنی؛ یکی از اهداف نبوت، اقامه ی قسط و عدل در جامعه بشری می باشد؛ آن هم به نحوی که توده ی مردم باید برای اقامه ی آن تلاش جدی کنند. 🔸️ یا در روایات اسلامی از وجود اميرالمؤمنين علي عليه السلام داریم: "العدل حياة الاحكام"؛ يعني تحقق عدالت در جامعه، موجبِ اجرایی شدنِ سایر احکام الهی است. در جایی دیگر از ایشان داریم: "بالعدل تصلح الرعية"؛ بواسطه تحققِ عدالت است که کار رعیت اصلاح می شود. و نیز حضرت در جایی دیگر چنین می فرمایند: "ثبات الدول بإقامة سنن العدل"؛ پایداریِ دولت ها، به برپا داشتنِ راه و رسم دادگری است. 🔰 علی ای حال، برای مفهوم عدالت، چهار معنا متصور است: : موزون بودن؛ یعنی تناسب و هماهنگی و تعادل. (بالعدل قامت السموات و الارض) : مساوات و برابری؛ یعنی نفیِ تبعیض و تفاوت؛ یعنی بالسویه اعطاء حق کردن. : إعطاءُ كُلّ ذي حَقّ حَقَّه؛ یعنی حقِّ هر صاحبِ حقّی را دادن. : وَضعُ الشَّئِ في موضِعِه؛ قرار دادن هر چیزی در موضع و جایگاه خودش. 🔸️ همچنین خالی از لطف نیست، عدل در ادبیات پارسی را هم از نظر بگذرانیم؛ مولوی در مثنوی-معنوی چنین می گوید: عدل چبود؟ وضع اندر موضعش ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش عدل چبود؟ آب ده اشجار را ظلم چبود؟ آب دادن خار را موضع رُخ، شَه نَهی، ویرانی است موضع شَه، پیل هم نادانی است بنابراین، چون بحث ما عدالت اجتماعی است، در ادامه خواهیم گفت: عدالت اجتماعی، دقیقا به چه معناست و چه نسبتی با آزادی دارد. ادامه دارد... 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
تأمُّلاتِ نظری
#بخش_چهارم؛ مفهوم شناسیِ عدالت ✍️ پیش از بیانِ تعریفِ #عدالت و اقسام آن، به نظر لازم می آید، اجمالا
✍️ با توجه به تعریفی که از معنای عدالت شد، از میانِ چهار معنای مذکور، سه معنا از آن مورد استفاده قرار می گیرد. 1️⃣ تحققِ عدالت در جامعه، گاه به معنای است؛ فی المثل یعنی در حوزه ی آموزش و امکانات و برخورداری های آموزشی، عدالت اقتضاء می کند؛ به طور مساوی و برابر، امکاناتِ آموزشی بین افراد جامعه توزیع و تقسیم شود. 2️⃣ و نیز تحققِ عدالت در جامعه، به معنای است؛ بدین نحو که، زیستِ اجتماعی اقتضاء می کند، انسان ها در زندگیِ اجتماعی شان نوعی حقوق نسبت به هم پیدا کنند. فی المثل کسی که با کارِ خود، محصولی تولید می کند، طبعا نوعی اولویت نسبت به آن محصول پیدا می کند، و منشاءِ این اولویت هم، کار و فعالیت اوست. یا مثلا در زمینه ی پاداش و دستمزد دادنِ به افراد، عدالت به این معنا اقتضاء می کند؛ حقِّ هر صاحبِ حقّی را به میزانِ تلاش و فعالیتی که انجام داده است، داده شود. طبعا، نوعِ کار،کیفیت کار، میزانِ کار، در دادنِ پاداش و دستمزد اثر گذار است. 3️⃣ و گاه تحققِ عدالت در جامعه به معنای می باشد. به عنوان مثال، عدالت به این معنا اقتضاء می کند؛ در زمینه ی دادنِ مسئولیت ها و سِمَت ها به اشخاص، هر کسی در جایگاه حقیقیِ خودش که استحقاقش را دارد، قرار گیرد. 🔸️ اجمالا بخشِ چهارم به اتمام رسید. در بخشِ پنجم؛ اقسام عدالت و نسبتِ بینِ و را بیان خواهیم کرد و بحثِ مورد نظر را به اتمام خواهیم رساند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
؛ وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بینِ و ✍️ عدالت هم همانندِ آزادی، گاه از منظرِ فردی مورد توجه و نظر قرار می گیرد و گاه از منظر اجتماعی. 1️⃣ عدالتِ فردی؛ یعنی آدمی همواره در ارتباط با خودش و اعمالِ شخصی اش، موضعِ اعتدال را رعایت کرده، و در ارتباطِ با دیگران؛ جانبِ تساوی و برابری و نفیِ تبعیض و إعمالِ انصاف را رعایت کند. بی جهت نیست که حضرات معصومین علیهم السلام فرمودند: "خیر الاعمال اوسطها"؛ بهترین کارها، متعادل ترینشان می باشد. 2️⃣ عدالت اجتماعی؛ خود اجزائی دارد، از جمله: ؛ فی المثل رعایت تساوی در حوزه ی آموزش و برخورداری های آموزشی میان افراد جامعه، رعایتِ شایسته سالاری در اعطای مسئولیت ها، رعایت حقوق اقوام و مذاهب در یک جامعه و... ؛ یعنی مهیا کردنِ شرائط و دادنِ امتیازاتِ برابر به جریان های مختلف سیاسی در کشور به جهتِ رقابت های سالم سیاسی. ؛ یعنی تولید، توزیع و مصرف در کشور بصورت عادلانه و بدور از هرگونه تبعیضی صورت گیرد. 🔰و اما نسبتِ بینِ عدالت و آزادی؛ در این رابطه این سوال ممکن است مطرح شود؛ "چه نسبتی بینِ دو مفهومِ عدالت و آزادی برقرار است؟ آیا این دو مفهوم متساویین هستند یا متباینین؟ و یا نسبت شان عام و خاص مطلق است یا من وجه؟" 🔸️ همانطور که سابقا ذکر شد؛ هنگامی که می خواهیم نسبت سنجی بینِ این دو مفهوم کنیم، بایستی حوزه ی فردی را از حوزه ی اجتماعی تفکیک نمائیم. از آنجایی که محل بحث ما از آغاز، موضوعاتِ اجتماعی بود، بنابراین این نسبت سنجی بینِ عدالت و آزادی را هم از منظر اجتماعی انجام خواهیم داد. بدین ترتیب سوالی را که ابتدای سخن مطرح کردیم، مجددا طرح می کنیم: "چه نسبتی بینِ عدالت اجتماعی و آزادی های اجتماعی وجود دارد؟ به تعبیر دیگر: عدالتِ اجتماعی مقدم است یا آزادی های اجتماعی؟" 🔸️ در پاسخ باید چنین گفت: "با توجه به مفهوم شناسیِ عدالت و آزادی که سابقا انجام شد، می گوییم: تحققِ عدالتِ اجتماعی به مثابه یک بستری است که اگر در جامعه شکل نگیرید، آزادی های اجتماعی اساسا محقق نخواهد شد. به عنوان مثال: چه زمانی ما می توانیم رقابت های سالمِ سیاسی بین احزاب و جریان های مختلف در کشور را آزادانه تحقق ببخشیم؟ طبعا زمانیکه "عدالتِ سیاسی" به معنای دادنِ امتیازات برابر و شرایط فعالیتِ متساوی بین احزاب و جریان ها، از سوی حاکمیت صورت بگیرد. یعنی تحققِ آزادی های سیاسی در گروِ تحقق عدالتِ سیاسی در جامعه است. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
🔰 عدالت، در کلام حضرت زهرا -سلام الله علیها- ✍️ مسأله ی مهمّ و حیاتیِ در آیات و روایاتِ اسلامی به کرّات بیان شده و خداوند متعال و حضرات معصومین -علیهم السلام- اذهان توده ی مردم را به طُرُق گوناگون متوجه این فریضه ی مهم نموده اند. فی المثل؛ در قرآن کریم یکی از اهداف انبیاء الهی معرفی شده است: "ليقوم الناس بالقسط" و یا در روایتی از وجود نازنین علی بن ابی طالب، ایشان تحقق عدالت در جامعه اسلامی را، موجب اجرایی شدن سایر احکام الهی معرفی نموده اند: "العدل حياة الاحكام" و یا نیز در جایی دیگر از وجود مقدس ایشان داریم: "بالعدل تصلح الرعية"؛ يعني بواسطه ی تحقق عدالت است که امور مردم اصلاح می شود و الخ. از اینرو به مناسبتِ ایّام شهادتِ حضرت زهرا -سلام الله علیها- روایتی از ایشان پیرامون مساله ی را محضر یکایک فرهیختگان ارجمند عرض می کنیم تا علاوه بر نورانی شدنِ قلوب بواسطه ی شنیدنِ این روایت، با تأمّل در منطوق و مفهوم روایتِ حاضر، بیش از پیش در راه تحقق این فریضه ی الهی کوشا باشیم. 🔰 ایشان در فرازی از خطبه ی پیرامون چنین بیان می دارند: «فَرَضَ اللَّهُ الْعَدْلَ تَسْكِيناً لِلْقُلُوب‏.» ترجمه: خداوند عدالت را فریضه ای جهت تسکین قلب ها قرار داد. : من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص ۵۶۸ [چاپ انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم] 🔸️ در شب های آتی پیرامونِ عدالت و اقسامِ آن مطالبی به سمع و نظر خواهیم رساند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
✍️ بچه انقلابی ای که مسأله ی اولش و اون هم خاصتا در حوزه ی مباحثِ نباشه، این بچه انقلابی؛ قطعا و حتما اولویت هاش رو گم کرده. جمهوری اسلامی؛ پاشنه آشیلش اقتصاده...فهموندن این مساله به یه عده، انصافا کار سختیه😪 🆔️ @taammolatenazari
🔰 قال الامام الحسین علیه السلام: "فَلَعَمْري، ما الإمامُ إلّا الحاكمُ بالكِتابِ، القائمُ بالقِسْطِ، الدّائنُ بِدِينِ الحَقِّ، الحابِسُ نَفْسَهُ على ذاتِ اللّه" [الارشاد، ج۲، ص ۳۹] امام حسین علیه السلام تو نامه شون خطاب به کوفی ها می فرمان: "به جان خودم سوگند، امام کسی نیست جُز اینکه بر اساس کتابِ خدا حکومت کنه، برپادارنده ی باشه، پایبند دین حق باشه و خودش رو وقف در راه خدا کنه." شاهد مثال من اون جایی هستش که یکی از ویژگی ها و وظائف امام، اقامه ی تو جامعه است. حالا که عدل این همه اهمیت داره، چرا ما به عنوان شیعه ی امام حسین علیه السلام بایستی اولویت هامون رو گم کنیم و به اقامه ی عدل تو جامعه، نسبت به مسائل دیگه کمتر توجه کنیم و بها بدیم؟!؟!؟ جالب این جاست: تو روایتی از وجود نازنین اميرالمؤمنين علیه السلام داریم: "العدل حیاة الاحکام"؛ يعني اگه عدالت تو جامعه تحقق پیدا کنه [خاصتا عدالت اقتصادی و نفیِ تبعیض] قطعا سایر احکام و فروعاتِ فقهیِ دیگه هم در سطح جامعه، جاری و ساری میشه. حالا اون وقت ما هی بیایم دوگانه های کاذب تو جامعه درست کنیم و وقت خودمون و جامعه رو بگیریم و سرمایه دارِ زالوصفتِ رانت بده و رانت خوار رو به حال خودش رها کنیم! دوستِ من! مسأله ی اول ما باید باشه و تمام. [نمی خوام قلمبه سلمبه حرف بزنم؛ خیلی ساده و خودمونی گفتم و ساده سازی کردم] 💢 کانالِ "تأمّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
🔰 قال الامام الحسین علیه السلام: "فَلَعَمْري، ما الإمامُ إلّا الحاكمُ بالكِتابِ، القائمُ بالقِسْطِ، الدّائنُ بِدِينِ الحَقِّ، الحابِسُ نَفْسَهُ على ذاتِ اللّه" [الارشاد، ج۲، ص ۳۹] امام حسین علیه السلام تو نامه شون خطاب به کوفی ها می فرمان: "به جان خودم سوگند، امام کسی نیست جُز اینکه بر اساس کتابِ خدا حکومت کنه، برپادارنده ی باشه، پایبند دین حق باشه و خودش رو وقف در راه خدا کنه." شاهد مثال من اون جایی هستش که یکی از ویژگی ها و وظائف امام، اقامه ی تو جامعه است. حالا که عدل این همه اهمیت داره، چرا ما به عنوان شیعه ی امام حسین علیه السلام بایستی اولویت هامون رو گم کنیم و به اقامه ی عدل تو جامعه، نسبت به مسائل دیگه کمتر توجه کنیم و بها بدیم؟!؟!؟ جالب این جاست: تو روایتی از وجود نازنین اميرالمؤمنين علیه السلام داریم: "العدل حیاة الاحکام"؛ يعني اگه عدالت تو جامعه تحقق پیدا کنه [خاصتا عدالت اقتصادی و نفیِ تبعیض] قطعا سایر احکام و فروعاتِ فقهیِ دیگه هم در سطح جامعه، جاری و ساری میشه. حالا اون وقت ما هی بیایم دوگانه های کاذب تو جامعه درست کنیم و وقت خودمون و جامعه رو بگیریم و سرمایه دارِ زالوصفتِ رانت بده و رانت خوار رو به حال خودش رها کنیم! دوستِ من! مسأله ی اول ما باید باشه و تمام. [نمی خوام قلمبه سلمبه حرف بزنم؛ خیلی ساده و خودمونی گفتم و ساده سازی کردم] 💢 کانالِ "تأمّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
در بابِ مسأله ی مهمِ حتما با محوریتِ کتاب، مباحثِ اساسی، ضروری و به روزی رو در کانال خواهیم داشت. باید دانست؛ توسعه به معنایِ غربیِ آن [Development] ذبح کننده ی است، اما توسعه به معنای ، عدالت محور.
🔰 گزیده‌ی بیاناتِ رهبر انقلاب درباره‌ی و پ.ن: وقتی این بیانات رو با دقت بخونیم؛ متوجه خواهیم شد که چرا رهبر انقلاب، تفاوت قائل میشن بینِ به معنای غربیِ اون با توسعه به معنای الگوی ایرانی-اسلامی. [دقت داشته باشیم این مباحث بیشتر در دوره سازندگی و دولت اصلاحات مطرح شده!] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
✍️ قبل از آنی که پیرامونِ به معنای Development صحبت کنیم، لازمه سلسله یادداشت هایی که سابقا پیرامونِ و و نسبتِ بین شون از منظر اندیشه ی اسلامی نوشتیم رو تقدیم حضورتون کنم. توسعه‌ی غربی نه آزادی را به ارمغان می آورد و نه عدالت. اساسا توسعه ی غربی مروّجِ اصلیِ بی عدالتی و نافیِ آزادیِ حقیقی است. : مفهوم شناسیِ آزادی👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/9 : وجوه و اقسام آزادی👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/11 : کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/12 : مفهوم شناسیِ عدالت👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/14 : ادامه ی مفهوم شناسی👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/15 : وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بین آزادی و عدالت👇 https://eitaa.com/taammolatenazari/16 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari