#بخش_سوم؛ کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!
✍️ آزادی در زمره ی کلمات و تعابیری است که به اشکال و صور مختلف تعبیر شده و گاه حتی حقیقتِ آن تحریف گردیده است. آنچه در تعریفِ آزادی مهم می باشد، دو نکته ای است که تقدیم می گردد:
#اولا: باید ببینیم سمت و سو و جهت گیریِ آزادی به سوی کمال و قُرب الهی است یا به سوی نفس پرستی و هواپرستی؟ به تعبیر دیگر؛ آدمی از چه چیز آزاد می شود و بنده ی چه چیز دیگری می گردد؟
#ثانیا: باید توجه داشت؛ چه چیزی آزادی را محدود می کند! در اسلام، آزادی محدود به شریعتِ اسلامی است؛ که این محدودیت، بشر را به سوی کمال و عدل سوق می دهد، اما در اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادی مشروط و محدود به اهوای نفسانی و تمایلاتِ حیوانی و سودمحورانه است. کافیست آثار و اندیشه های متفکران دوران مدرن را از نظر بگذرانید، آنگاه این مساله را بوضوح تصدیق خواهید کرد.
🔰 از اینرو، می توان چنین گفت: منشاء آزادی از منظر اندیشه های مدرن یا تفکر غربی، خواست ها و تمایلاتِ نفسانیِ آدمی است، اما منشاء آزادی از منظر تفکر اسلامی، استعدادهای الهی و متعالیِ انسان است. یعنی آزادی از این جهت ارزشمند است، که موجباتِ تحققِ استعدادها و ظرفیت های متعالی انسان را مهیا می کند.
🔸️ همچنین در آیات و روایاتِ ما "نفس أمّاره" به شدت ذمّ و نکوهش شده به گونه ای که بدترین اثر سوئی که أهوای نفسانی بر انسان می گذارد؛ از خودبیگانگی و فراموشی معبود است. از اینروست که در سوره ی حشر آیه ۱۹ پرودگار چنین می فرماید: "وَ لاتَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ." و همچون کسانی نباشید که چون خدا را فراموش کردند، خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد، آنها فاسقند.
🔸️ از سویی دیگر، نفس پرستی و تمایلات و اهوای نفسانی که مانعِ رسیدنِ آدمی به قُرب الهی است، آنقدر مَذِمَّت شده که قله های شعر پارسی در نفیِ آن چنین سروده اند:
نفس اژدرهاست او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است
گر بیابد آلت فرعون او
که به امر او همی رفت آب جو
آنگه او بنیاد فرعونی کند
راه صد موسی و صد هارون زند
(مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات ۱۵۰۳-۱۵۰۵)
🔸️ یا جنابِ حافظ چنین می گوید:
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است
نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
🔸️ و نیز جناب سعدی چنین در مذمتش سروده:
شهربندِ هوای نفس مباش
سگ شهر، استخوان شکار کند
علی ای حال، رشد و کمال آدمی، در گروِ انتخابِ آزادی است؛ منتها کدام آزادی؟! انسانی یا حیوانی؟! بی شک اندیشه های اسلامی در عرصه ی فردی و اجتماعی، آزادیِ معقول و مشروع را توصیه و تجویز می کند، اما اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادیِ أهوا و تمایلاتِ نفسانی را.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_سوم؛ عصرِ امّت واحده و افولِ آن
✍️ تاریخِ حیاتِ بشر بنا به آیات و روایاتِ دینی، ابتدائا مبتنیِ بر توحید بوده است؛ "كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً" این دوران همان عصرِ امت واحده است و جامعه ی دینی واحدی وجود داشته است. در عصرِ امت واحده؛ انسان نسبتِ حضوری و شهودی با حقیقت داشته و بشر به فطرتِ متعالیِ خود نزدیک بوده است. به تعبیر دیگر؛ عصر امت واحده، عصری بود که، سنّت های قُدسی و معنوی بر زندگیِ آدمیان حاکم بود.
🔸️ اما این روزگار کمالِ آغازین، دچار هبوط معنوی و تاریخی گردید و آدمیان تدریجا اسیرِ شرک و اختلاف و ستیز شدند و تدریجا عهدِ نخستین فراموش گردید و آدمیان گرفتارِ حجابِ ناشی از فروبستگیِ ساحتِ قُدسی گردیدند. هر چند حجاب های آغازین غلیظ نبود، اما تدریجا بر دامنه و گستره و شدت آن افزوده شد و بدین سان عصرِ امت واحده و جامعه ی معنویِ آغازین پایان یافت و عهدِ تفکرِ #میتولوژیک یا #اسطوره ای آغاز شد.
🔸️ تفکر اسطوره ای همانندِ تفکر دینی "غیب باور" بود، اما فاقدِ جوهر توحیدی. جهان نگریِ اسطوره ای -میتولوژیک- مبتنی بر خدایانِ متعدد و نحوی نسبتِ انضمامی میانِ انسان و طبیعت بود. باری، اینگونه شد که اقوامِ مختلف در مقاطعِ متفاوتِ تاریخی از عهدِ شرقی و معنویِ خود فاصله گرفتند. یونانیانِ باستان در فاصله ی قرن ۸ ق.م به بعد، پیشگامِ عبور از تاریخِ شرق و قرار گرفتن در ذیلِ تاریخِ غرب بوده اند.
🔸️ پ.ن: شرق هم به مانندِ غرب، معانیِ مختلفی دارد. از اینرو هنگامی که گفته می شود #شرق؛ مراد همان شرقِ تاریخی-فرهنگی است که بشر در ساحتِ "امت واحده آغازین" و سپس تفکر میتولوژیک و اسطوره ای زیست می نموده و ادوار تاریخی سپری گشته است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
✍️ قبل از آنی که پیرامونِ #توسعه به معنای Development صحبت کنیم، لازمه سلسله یادداشت هایی که سابقا پیرامونِ #عدالت و #آزادی و نسبتِ بین شون از منظر اندیشه ی اسلامی نوشتیم رو تقدیم حضورتون کنم. توسعهی غربی نه آزادی را به ارمغان می آورد و نه عدالت. اساسا توسعه ی غربی مروّجِ اصلیِ بی عدالتی و نافیِ آزادیِ حقیقی است.
#بخش_اول: مفهوم شناسیِ آزادی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/9
#بخش_دوم: وجوه و اقسام آزادی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/11
#بخش_سوم: کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/12
#بخش_چهارم: مفهوم شناسیِ عدالت👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/14
#بخش_پنجم: ادامه ی مفهوم شناسی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/15
#بخش_ششم: وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بین آزادی و عدالت👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/16
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
#بخش_سوم: "توسعه" و "پیشرفت"
🔰 دنیای مدرن ماهیتا مبتنیِ بر #سودجویی، #کمیت_انگاری و #سوداگری است. در واقع انگیزه ی دائمیِ پیشرفت که در #انسان_مدرن بصورت یک دغدغه درآمده است، یکی از ارکانِ روح و تفکر مدرن است که صورتِ تئوریزه ی اقتصادی-اجتماعیِ آن همانا طرح نظریه ی #توسعه است.
🔰 #هایلبرونر، اقتصاددان محقق آمریکایی می گوید: "تا آنجا که می دانیم انگیزه ی #سودجویی با پیدایشِ #انسان_مدرن پدید آمده است. حتی امروز هم اندیشه ی سودطلبی به خاطر سود، برای بسیاری از مردم جهان بیگانه است و غیبتِ آن در بیشترِ طول تاریخِ مدون محسوس و آشکار است. این سودجویی، این فکر که هر کس باید مُدام در پیِ بهبودِ زندگیِ مادی خودش باشد، فکری است که برای بیشتر مردمانِ طبقات پایین و متوسط در مصر، یونان و روم ناآشنا و با فرهنگِ قرون وسطی کاملا بیگانه بوده است و فقط در دوره ی #رنسانس و دوره ی اصلاحات در همه جا پراکنده شده، در حالیکه غیبتِ آن در بین اکثر #تمدن_های_شرقی محسوس است. مشخصه اجتماعی که در همه جا خودنمایی می کند، چیزی شبیه "صنعت چاپ" کاملا تازه است. نبودنِ فکر سودجویی بصورتی که راهنمای عادیِ روزانه باشد، موجب شده است که بین دنیای بیگانه قرن های دهم تا شانزدهم با دنیایی که پس از آن آغاز شد، تفاوت فاحشی پیدا شود."
🔰 ما؛ مخالف با آبادانی و بهروزی در زندگیِ #دنیا نیستیم، بحث بر سر این است که؛ آیا ساحتِ ملکوتی و معنویِ وجودِ آدمی غالب است و عقل و ادراک وی را به فعالیت وا می دارد و هدف، قُرب به حقیقت است یا اینکه ساحتِ نفسانی غلبه یافته و هدف صرفا ارضاء اهوای آدمی، بی اعتنا به تکامل وجودی و قُرب به حقیقت است.
🔰 بنابراین؛ #مدل_های_توسعه که از نیمه ی قرن بیستم مطرح گردید، چیزی نیست مگر بیانِ #اقتصادی و تئوریکِ تحققِ دنیایی بر مبنای #عقل_منقطع_از_وحی و دائرمداریِ بشر و #سوبژکتیویسم و حاکمیّتِ نفس امّاره.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_سوم؛ کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!
✍️ آزادی در زمره ی کلمات و تعابیری است که به اشکال و صور مختلف تعبیر شده و گاه حتی حقیقتِ آن تحریف گردیده است. آنچه در تعریفِ آزادی مهم می باشد، دو نکته ای است که تقدیم می گردد:
#اولا: باید ببینیم سمت و سو و جهت گیریِ آزادی به سوی کمال و قُرب الهی است یا به سوی نفس پرستی و هواپرستی؟ به تعبیر دیگر؛ آدمی از چه چیز آزاد می شود و بنده ی چه چیز دیگری می گردد؟
#ثانیا: باید توجه داشت؛ چه چیزی آزادی را محدود می کند! در اسلام، آزادی محدود به شریعتِ اسلامی است؛ که این محدودیت، بشر را به سوی کمال و عدل سوق می دهد، اما در اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادی مشروط و محدود به اهوای نفسانی و تمایلاتِ حیوانی و سودمحورانه است. کافیست آثار و اندیشه های متفکران دوران مدرن را از نظر بگذرانید، آنگاه این مساله را بوضوح تصدیق خواهید کرد.
🔰 از اینرو، می توان چنین گفت: منشاء آزادی از منظر اندیشه های مدرن یا تفکر غربی، خواست ها و تمایلاتِ نفسانیِ آدمی است، اما منشاء آزادی از منظر تفکر اسلامی، استعدادهای الهی و متعالیِ انسان است. یعنی آزادی از این جهت ارزشمند است، که موجباتِ تحققِ استعدادها و ظرفیت های متعالی انسان را مهیا می کند.
🔸️ همچنین در آیات و روایاتِ ما "نفس أمّاره" به شدت ذمّ و نکوهش شده به گونه ای که بدترین اثر سوئی که أهوای نفسانی بر انسان می گذارد؛ از خودبیگانگی و فراموشی معبود است. از اینروست که در سوره ی حشر آیه ۱۹ پرودگار چنین می فرماید: "وَ لاتَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ." و همچون کسانی نباشید که چون خدا را فراموش کردند، خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد، آنها فاسقند.
🔸️ از سویی دیگر، نفس پرستی و تمایلات و اهوای نفسانی که مانعِ رسیدنِ آدمی به قُرب الهی است، آنقدر مَذِمَّت شده که قله های شعر پارسی در نفیِ آن چنین سروده اند:
نفس اژدرهاست او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است
گر بیابد آلت فرعون او
که به امر او همی رفت آب جو
آنگه او بنیاد فرعونی کند
راه صد موسی و صد هارون زند
(مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات ۱۵۰۳-۱۵۰۵)
🔸️ یا جنابِ حافظ چنین می گوید:
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است
نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
🔸️ و نیز جناب سعدی چنین در مذمتش سروده:
شهربندِ هوای نفس مباش
سگ شهر، استخوان شکار کند
علی ای حال، رشد و کمال آدمی، در گروِ انتخابِ آزادی است؛ منتها کدام آزادی؟! انسانی یا حیوانی؟! بی شک اندیشه های اسلامی در عرصه ی فردی و اجتماعی، آزادیِ معقول و مشروع را توصیه و تجویز می کند، اما اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادیِ أهوا و تمایلاتِ نفسانی را.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_سوم؛ کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!
✍️ آزادی در زمره ی کلمات و تعابیری است که به اشکال و صور مختلف تعبیر شده و گاه حتی حقیقتِ آن تحریف گردیده است. آنچه در تعریفِ آزادی مهم می باشد، دو نکته ای است که تقدیم می گردد:
#اولا: باید ببینیم سمت و سو و جهت گیریِ آزادی به سوی کمال و قُرب الهی است یا به سوی نفس پرستی و هواپرستی؟ به تعبیر دیگر؛ آدمی از چه چیز آزاد می شود و بنده ی چه چیز دیگری می گردد؟
#ثانیا: باید توجه داشت؛ چه چیزی آزادی را محدود می کند! در اسلام، آزادی محدود به شریعتِ اسلامی است؛ که این محدودیت، بشر را به سوی کمال و عدل سوق می دهد، اما در اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادی مشروط و محدود به اهوای نفسانی و تمایلاتِ حیوانی و سودمحورانه است. کافیست آثار و اندیشه های متفکران دوران مدرن را از نظر بگذرانید، آنگاه این مساله را بوضوح تصدیق خواهید کرد.
🔰 از اینرو، می توان چنین گفت: منشاء آزادی از منظر اندیشه های مدرن یا تفکر غربی، خواست ها و تمایلاتِ نفسانیِ آدمی است، اما منشاء آزادی از منظر تفکر اسلامی، استعدادهای الهی و متعالیِ انسان است. یعنی آزادی از این جهت ارزشمند است، که موجباتِ تحققِ استعدادها و ظرفیت های متعالی انسان را مهیا می کند.
🔸️ همچنین در آیات و روایاتِ ما "نفس أمّاره" به شدت ذمّ و نکوهش شده به گونه ای که بدترین اثر سوئی که أهوای نفسانی بر انسان می گذارد؛ از خودبیگانگی و فراموشی معبود است. از اینروست که در سوره ی حشر آیه ۱۹ پرودگار چنین می فرماید: "وَ لاتَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ." و همچون کسانی نباشید که چون خدا را فراموش کردند، خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد، آنها فاسقند.
🔸️ از سویی دیگر، نفس پرستی و تمایلات و اهوای نفسانی که مانعِ رسیدنِ آدمی به قُرب الهی است، آنقدر مَذِمَّت شده که قله های شعر پارسی در نفیِ آن چنین سروده اند:
نفس اژدرهاست او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است
گر بیابد آلت فرعون او
که به امر او همی رفت آب جو
آنگه او بنیاد فرعونی کند
راه صد موسی و صد هارون زند
(مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات ۱۵۰۳-۱۵۰۵)
🔸️ یا جنابِ حافظ چنین می گوید:
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است
نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
🔸️ و نیز جناب سعدی چنین در مذمتش سروده:
شهربندِ هوای نفس مباش
سگ شهر، استخوان شکار کند
علی ای حال، رشد و کمال آدمی، در گروِ انتخابِ آزادی است؛ منتها کدام آزادی؟! انسانی یا حیوانی؟! بی شک اندیشه های اسلامی در عرصه ی فردی و اجتماعی، آزادیِ معقول و مشروع را توصیه و تجویز می کند، اما اندیشه ها و فلسفه های مدرن، آزادیِ أهوا و تمایلاتِ نفسانی را.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari