eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.7هزار دنبال‌کننده
344 عکس
223 ویدیو
37 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
: مفهوم شناسیِ "توسعه" 🔰توسعه [Development] لُغتا به معنای فراخی و گشادگی است. اما این واژه معنای اصطلاحیِ خاصی دارد که با معنای لغویِ آن تفاوتی جدّی دارد. توسعه در ؛ معادلِ صرفِ آبادانی و بهبودِ وضعِ زندگیِ معیشتی و رفاه زندگی نیست؛ زیرا تلاش برای آبادانی و بهبودِ وضع معاش همواره بصورت معقول و مشروع بوده است. آنچه در سال های پس از و دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی تحتِ عنوانِ به طور جدّی مطرح گردید، در واقع به معنای به جهانِ غیرغربی و در میانِ مللِ آسیایی و آفریقایی بود. 🔰بنابراین؛ هنگام بحث از توسعه، به جای توجه به معنای لغوی و ظاهری آن، باید به و که این مفهوم از آن سخن می گوید توجه کرد و دریافت که "در باطنِ ، بسطِ چه صورتی از زندگی و کدام نهفته است؟" 🔰جوهر و جانِ آنچه "توسعه" نامیده می شود: و است؛ یعنی توسعه در اساسِ خود با دو ویژگیِ و تعریف می شود، که هر دو از ویژگی های اصلیِ است. 🔰 از اینرو باید گفت: برخلاف آنچه عده ای می پندارند؛ توسعه، عبارت از مجموعه ای از برنامه های مدون برای رفاه و آبادانی نیست. در هر یک هسته ی مرکزی و وجود دارد. ؛ عبارت از ایجادِ دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به منظورِ و یا پایه های مُدلِ زندگیِ مدرن و مبتنی بر اقتصاد بورژوایی است. این نوع توسعه؛ علاوه بر اینکه نیست، موجب ، ، و خواهد شد. همانگونه که مشاهده می کنیم هم در کشورهای مدرن و هم در جوامعِ دیگر چنین شده است. پ.ن: پیرامونِ نیز سخن خواهیم گفت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
: "توسعه" و "پیشرفت" 🔰 دنیای مدرن ماهیتا مبتنیِ بر ، و است. در واقع انگیزه ی دائمیِ پیشرفت که در بصورت یک دغدغه درآمده است، یکی از ارکانِ روح و تفکر مدرن است که صورتِ تئوریزه ی اقتصادی-اجتماعیِ آن همانا طرح نظریه ی است. 🔰 ، اقتصاددان محقق آمریکایی می گوید: "تا آنجا که می دانیم انگیزه ی با پیدایشِ پدید آمده است. حتی امروز هم اندیشه ی سودطلبی به خاطر سود، برای بسیاری از مردم جهان بیگانه است و غیبتِ آن در بیشترِ طول تاریخِ مدون محسوس و آشکار است. این سودجویی، این فکر که هر کس باید مُدام در پیِ بهبودِ زندگیِ مادی خودش باشد، فکری است که برای بیشتر مردمانِ طبقات پایین و متوسط در مصر، یونان و روم ناآشنا و با فرهنگِ قرون وسطی کاملا بیگانه بوده است و فقط در دوره ی و دوره ی اصلاحات در همه جا پراکنده شده، در حالیکه غیبتِ آن در بین اکثر محسوس است. مشخصه اجتماعی که در همه جا خودنمایی می کند، چیزی شبیه "صنعت چاپ" کاملا تازه است. نبودنِ فکر سودجویی بصورتی که راهنمای عادیِ روزانه باشد، موجب شده است که بین دنیای بیگانه قرن های دهم تا شانزدهم با دنیایی که پس از آن آغاز شد، تفاوت فاحشی پیدا شود." 🔰 ما؛ مخالف با آبادانی و بهروزی در زندگیِ نیستیم، بحث بر سر این است که؛ آیا ساحتِ ملکوتی و معنویِ وجودِ آدمی غالب است و عقل و ادراک وی را به فعالیت وا می دارد و هدف، قُرب به حقیقت است یا اینکه ساحتِ نفسانی غلبه یافته و هدف صرفا ارضاء اهوای آدمی، بی اعتنا به تکامل وجودی و قُرب به حقیقت است. 🔰 بنابراین؛ که از نیمه ی قرن بیستم مطرح گردید، چیزی نیست مگر بیانِ و تئوریکِ تحققِ دنیایی بر مبنای و دائرمداریِ بشر و و حاکمیّتِ نفس امّاره. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
: "توسعه" و "امپریالیسم" 🔰 روح و جانِ ، چیزی جُز تحقق تام و تمام نیست. پیشتر گفتیم که روحِ مدرنیته نیز و است. بنابراین هر نوع "مدل اقتصادی-اجتماعیِ توسعه" حتی سوسیالیستی ترین آنها در نهایت یک مدل مادی گرایانه و سرمایه محور است. در عام ترین معنای خود [یعنی روح استیلاجویی و امپراطوری گری] و نیز در معنای خاص اقتصادی خود [یعنی مرحله سرمایه داری انحصاری سیطره جو که در سطح جهان اقدام به صدور سرمایه و چپاول اقتصادی می کند] از است. 🔰به عبارتی دیگر؛ نگاهِ سوبژکتیویستیِ تفکر مدرن که همه ی عالَم و آدم را می پندارد، در تحقق سیاسی و اقتصادی-اجتماعی خود به می انجامد و این نگاه از آغاز در تفکر سیاسی مدرن حضور داشت. در نگاه و و اغلبِ مفسرین سیاسی، امپریالیسم یک نظامِ است که محصولِ بسط و تطور دوره ای خاص از حیاتِ پنداشته می شود. تئوریِ [متوفای ۱۹۴۰] و پس از او [متوفای ۱۹۲۴] تبیینِ "امپریالیسم" به عنوان یک پدیده ی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. 🔰 یکی از منسجم ترین تئوری ها را در خصوصِ در کتابِ معروفِ "امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایه داری" که به سال ۱۹۱۸ منتشر شد مطرح کرد. مبنای تئوریِ یک تلقّیِ کاملا اقتصادی از پدیده امپریالیسم بود. او معتقد بود که در طی رشد خود دو دوره ی اصلی را طی کرده است: : دوران اقتصاد کلاسیک، : دوران اقتصادی انحصاری [امپریالیستی]. اقتصاددانِ دیگری به نامِ به طرح نظریه ای درباره ی امپریالیسم پرداخت. او برخلاف لنین، امپریالیسم را فرآورده ی سرمایه داری نمی دانست، بلکه آن را شکلی از "بازگشت به نیاکان" در عصر سرمایه داری و باقی مانده ای از تحولات پیش از صنعتی شدن می دانست. او معتقد بود؛ گرایش های امپریالیستی عوامل بیگانه ای هستند که از خارج به جهان سرمایه داری وارد شده اند و توسط عواملِ غیرسرمایه داری و زندگیِ نوین پشتیبانی می شوند. [مومسن ولفگانگ، ، ترجمه ی کورش زعیم، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۰ - ۴۲] 🔰بنابراین؛ ذاتِ تمام روابطِ سیاسی و اقتصادی در ، امپریالیستی است و محدود کردنِ امپریالیسم به چهارچوبِ یک نظامِ اقتصادی-سیاسیِ منقطع از به معنای عدم درک و دریافتِ صحیح از آن است. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
: "توسعه" و "عدالت اجتماعی" 🔰 نسبتِ با چیست؟ آیا راه تحققِ "عدالت اجتماعی" از کانالِ "توسعه" می گذرد؟ در کشور ما، برخی معتقدند که برای تحقق عدالت اجتماعی، باید مسیر توسعه را پیش گرفت؛ آنها مدعی اند که تحقق عدالت اجتماعی در گرو توسعه است. در مقابل عده ای دیگر معتقدند که "عدالت اجتماعی" امری مستقل از "توسعه" است و باید مقدم بر آن شود. 🔰 برای ورود تفصیلی به این بحث بایستی دو مفهوم توسعه و عدالت اجتماعی را دقیق تعریف کنیم. سابقا در یادداشت های گذشته، هم معنای توسعه [Development] را بیان کرده ایم و هم در باب عدالت و چیستی و اقسامش سخن گفته ایم. [به یادداشت های سابق ارجاع می دهیم؛ بالا پین شده است.] اجمالا می گوییم: روح و جانِ توسعه، چیزی جُز بسطِ و و برای ثروتمندان نیست؛ چرا که ذاتِ تمدن مدرن؛ ذاتی سرمایه سالار و به نفعِ سرمایه داران است. بنابراین توسعه به معنای غربیِ آن اساسا نافیِ آزادي و عدالت است. حقیقت آزادي و عدالت در نسبتِ قُربِ با حق، تجلّی و تحقق می یابد و که مدل های توسعه برای بسطِ آن هستند؛ اساسا اومانیستی و خودبنیاد است و مبتنی بر بُعدِ آدمی از حق و حقیقت. بنابراین "توسعه" با "عدالت اجتماعی" به لحاظ نظری قابل جمع نیست. 🔰 از سویی دیگر؛ در کشورهای و چه کشورهای به خوبی نشان دهنده ی این حقیقت است که؛ اساسا مُنجر به "بی عدالتی"، "نابرابری اقتصادی"، "ایجاد فاصله ی طبقاتی"، "فقر" و "بحران" شده است، و البته این در ذاتِ نهفته است و اصلاح شدنی هم نیست. بنابراین؛ مدل های مختلف توسعه که در کشورهای در حال توسعه در حال پیاده سازی است؛ جُز تشدید فقر و فاصله طبقاتی و بی عدالتی و بحران آورده ای ندارد [کما اینکه مشاهده می کنیم] و اتفاقا نتیجه ای جُز وابستگیِ بیشتر و بیشتر به نظام جهانیِ سلطه ی امپریالیستی نخواهد داشت. 🔰 در پایان پیشنهادِ مطالعه ی کتابِ اثر "لسترتارو" به ترجمه ی "عزیز کیاوند" را به مخاطبان فرهیخته می دهم و از این کتاب برای اثبات مدعای خود شواهدی را اجمالا ذکر می کنم. در این کتاب مستندات و آمارهای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه؛ خود کشورهای و مدرن هم که عده ای به دنبالِ پیاده سازیِ "اقتصادی-اجتماعی" آنها در کشورمان هستند، به لحاظ اجتماعی_اقتصادی دچار مشکلاتِ لاعلاج و سهمگینی از قبیلِ؛ فقر، بی عدالتی و اختلاف طبقاتی، وضعیتِ اسفناکِ اشتغال و نرخ بیکاری، و نیز حقوق و دستمزدها و هزینه ها، و وضعیتِ نابسامانِ سایر مؤلفه های اقتصادی هستند. [مجددا مطالعه ی کتابِ مذکور یادآوری می گردد.] بنابراین؛ راه این نیست که برای سامان دادنِ به نسخه های غربی که خود شکست خورده هستند رجوع کنیم؛ راه، سامان دادنِ اقتصادِ ایران مبتنیِ بر الگویی است که پیرامونش سخن خواهیم گفت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
: بررسیِ اجمالیِ چند 1️⃣ مُدلِ توسعه 🔰 این مدل یکی از معروف ترین و مطرح ترین بوده است که از طرف جناح راستِ سرمایه سالاریِ جهانی به عنوان نسخه ی شفابخش برای مطرح گردیده بود. برخی از مهمترین ارکان این مُدل عبارتند از: : ضرورتِ سرمایه گذاریِ کشورهای توسعه یافته ی سرمایه داری در جهانِ : طرحِ به روی ورودِ سرمایه خارجی : فقدانِ نظارت و کنترل بر حضورِ شرکت های خارجی در کشور هدف : حذف مالیات و مقرراتِ گمرکی برای شرکت های خارجی و... 🔰 همگیِ این موارد بیانِ تئوریکِ سپردنِ کشورهای تازه استقلال یافته و یا کهنسال جهان سومی به دستِ شرکت های کاپیتالیست است و در حقیقت به معنای نفیِ کاملِ استقلالِ اقتصادی و حتی سیاسی آنهاست. این مُدل، در قالبِ یک بیانِ آکادمیک و ظاهرا بی غرضانه، جهان سوم را دعوت می کند تا و و خود را به جولانگاهِ تُرکتازیِ بی قید و شرطِ های سرمایه سالاریِ چندملیتی تبدیل کنند؛ زیرا که به نظر او مشکل عقب افتادگی و فقدانِ توسعه جهان سوم فقط از این طریق قابل رفع است. 🔰 دیدگاه به ارائه ی مُدل عملیِ برای اقتصاد های توسعه نیافته می پردازد و دارای ویژگی های یک مدل توسعه از نوعِ راست گرای آن است. "والت ویتمن روستو" عمده دیدگاه های خود را در کتابِ معروفِ مطرح کرده است. [The stages of economic growth] او معاونِ دبیر اجراییِ جامعه اقتصادیِ اروپا در فاصله ی سال های ۱۹۴۷-۱۹۴۸ و قائم مقامِ ویژه ی معاون رئیس جمهور آمریکا در امور امنیت ملی و مشاور و رئیس شورای برنامه ریزی و خطی مشیِ وزارت خارجه آمریکا و نیز عضو آمریکایی کمیته ی آمریکای لاتین "اتحاد برای پیشرفت" و دستیار ویژه رئیس جمهوریِ آمریکا در امور امنیت ملی در کاخ سفید در فاصله ی سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹ ۶۹ بوده است. 🔰 برای آشنایی بیشتر با دیدگاه های به منابع ذیل رجوع کنید: - روستو، والت ویتمن، نظریاتِ جدید درباره ی رشد و تحول جامعه، ترجمه جلال پایدار، انتشارات بانک تهران، بی تا. - جرالد ام. مایر و دادلی سیرز، پیشگامان توسعه، ترجمه سید علی اصغر هدایتی و علی یاسری، انتشارات سمت. - Agarwala, A.N. and sing, S.P.Eds, the economics of underdevelopment, Oxford University press, 1971. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari