#بخش_پنجم: "توسعه" و "عدالت اجتماعی"
🔰 نسبتِ #توسعه با #عدالت_اجتماعی چیست؟ آیا راه تحققِ "عدالت اجتماعی" از کانالِ "توسعه" می گذرد؟ در کشور ما، برخی معتقدند که برای تحقق عدالت اجتماعی، باید مسیر توسعه را پیش گرفت؛ آنها مدعی اند که تحقق عدالت اجتماعی در گرو توسعه است. در مقابل عده ای دیگر معتقدند که "عدالت اجتماعی" امری مستقل از "توسعه" است و باید مقدم بر آن شود.
🔰 برای ورود تفصیلی به این بحث بایستی دو مفهوم توسعه و عدالت اجتماعی را دقیق تعریف کنیم. سابقا در یادداشت های گذشته، هم معنای توسعه [Development] را بیان کرده ایم و هم در باب عدالت و چیستی و اقسامش سخن گفته ایم. [به یادداشت های سابق ارجاع می دهیم؛ بالا پین شده است.] اجمالا می گوییم: روح و جانِ توسعه، چیزی جُز بسطِ #سوداگری و #سودمحوری و #انباشت_سرمایه برای ثروتمندان نیست؛ چرا که ذاتِ تمدن مدرن؛ ذاتی سرمایه سالار و به نفعِ سرمایه داران است. بنابراین توسعه به معنای غربیِ آن اساسا نافیِ آزادي و عدالت است. حقیقت آزادي و عدالت در نسبتِ قُربِ با حق، تجلّی و تحقق می یابد و #روح_تمدن_مدرن که مدل های توسعه برای بسطِ آن هستند؛ اساسا اومانیستی و خودبنیاد است و مبتنی بر بُعدِ آدمی از حق و حقیقت. بنابراین "توسعه" با "عدالت اجتماعی" به لحاظ نظری قابل جمع نیست.
🔰 از سویی دیگر؛ #تجربه_عملی در کشورهای #توسعه_یافته و چه کشورهای #در_حال_توسعه به خوبی نشان دهنده ی این حقیقت است که؛ #مدل_های_توسعه اساسا مُنجر به "بی عدالتی"، "نابرابری اقتصادی"، "ایجاد فاصله ی طبقاتی"، "فقر" و "بحران" شده است، و البته این در ذاتِ #نظام_های_مدرن نهفته است و اصلاح شدنی هم نیست. بنابراین؛ مدل های مختلف توسعه که در کشورهای در حال توسعه در حال پیاده سازی است؛ جُز تشدید فقر و فاصله طبقاتی و بی عدالتی و بحران آورده ای ندارد [کما اینکه مشاهده می کنیم] و اتفاقا #مدل_های_توسعه_غربی نتیجه ای جُز وابستگیِ بیشتر و بیشتر به نظام جهانیِ سلطه ی امپریالیستی نخواهد داشت.
🔰 در پایان پیشنهادِ مطالعه ی کتابِ #آینده_سرمایه_داری اثر "لسترتارو" به ترجمه ی "عزیز کیاوند" را به مخاطبان فرهیخته می دهم و از این کتاب برای اثبات مدعای خود شواهدی را اجمالا ذکر می کنم. در این کتاب مستندات و آمارهای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه؛ خود کشورهای #توسعه_یافته و #متروپلِ مدرن هم که عده ای به دنبالِ پیاده سازیِ #نسخه_های "اقتصادی-اجتماعی" آنها در کشورمان هستند، به لحاظ اجتماعی_اقتصادی دچار مشکلاتِ لاعلاج و سهمگینی از قبیلِ؛ فقر، بی عدالتی و اختلاف طبقاتی، وضعیتِ اسفناکِ اشتغال و نرخ بیکاری، و نیز حقوق و دستمزدها و هزینه ها، و وضعیتِ نابسامانِ سایر مؤلفه های اقتصادی هستند. [مجددا مطالعه ی کتابِ مذکور یادآوری می گردد.] بنابراین؛ راه این نیست که برای سامان دادنِ #اقتصاد_ایران به نسخه های غربی که خود شکست خورده هستند رجوع کنیم؛ راه، سامان دادنِ اقتصادِ ایران مبتنیِ بر الگویی #ایرانی_اسلامی است که پیرامونش سخن خواهیم گفت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
#بخش_هفتم: بیانِ اجمالیِ چند تئوری و #مدل_توسعه
🔰 قبل از بیانِ این #مدل ها؛ ضرورت دارد مقدمه ای بیان شود و سپس بصورتِ چکیده وار آرای سه تن از #اقتصاددانان مطرحِ غربِ مدرن یعنی #آدام_اسمیت، #جان_استوارت_میل و #مارکس که نخستین زمینه های شکل گیریِ مفهوم #توسعه بواسطه ی آرای ایشان شکل گرفت را بیان کنیم.
🔰 همانطور که سابقا اشاره شد؛ #توسعه_یافتن و تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته یعنی کاپیتالیستی شدن و در مدارِ سرمایه داری قرار گرفتن، نخستین آرای اقتصادی ای بود که در #قرن_هجدهم مطرح شد و بدون آنکه نامی از "توسعه" ببرند، از امکاناتِ بسطِ #کاپیتالیسم سخن می گفتند و بعد ها در نخستین سال های #قرن_بیستم و بویژه در سال های پس از #جنگ_جهانی_دوم و تبدیل شدن سیاره ی زمین به یک ساختارِ به هم پیوسته ی جهانی که قطب های سرمایه سالارِ چپ و راست یعنی؛ #کاپیتالیسم و #سوسیالیسم، بر آن حاکمیت داشتند، برای نخستین بار تلاش "خودآگاهانه" و برنامه ریزی شده برای رسیدن به قلمروِ سرمایه سالاری و مدرنیته تحتِ عنوانِ برنامه ها و مدل های مختلفِ توسعه مطرح گردید و به هدف اصلی و محورِ برنامه های اقتصادی-اجتماعی بسیاری از دولت ها تبدیل گردید.
1️⃣ در آرای #آدام_اسمیت [متوفی به ۱۷۹۰ میلادی] اثرِ چندانی از مفهومِ قرنِ بیستمیِ "توسعه" به معنای برنامه ای مشخص از سیاستگذاری های اقتصادیِ خودآگاهانه برای رسیدن به #اقتصاد_صنعتی_مدرن که توجه آن متمرکز بر ملل آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین باشد سراغ نداریم، اما نطفه های آنچه که بعد ها #تئوری_و_مدل_توسعه نامیده شد را شاهد هستیم. آدام اسمیت یک "اقتصادِ مدرن" و پیشرفته را اقتصادی سرمایه مدارانه می دانست و از "تراکم انباشت سرمایه"، "تخصصی شدنِ روندِ تولید و پیداییِ متخصصین و حاکمیت آنها بر روند تولید"، "تقسیم کار در پروسه ی تولید" به عنوانِ ارکانِ یک اقتصادِ پیشرفته و توسعه یافته نام می برد. #اسمیت معتقد بود که؛ انباشتِ سرمایه موجبِ استفاده ی بیشتر از "ماشین آلات" و موجب گسترده تر #کار می شود و این امر علاوه بر افزایشِ کارایی کارگران، موجبِ سوددهی بیشتر و انباشتِ سرمایه ی فزون تر می گردد. اسمیت صراحتا از ضرورتِ تصرف کشورهای دیگر و استفاده از نیروی کار و بازار مصرف آنها به منظورِ افزایش سودآوری در روندِ تولید سخن می گفت. [همتی، عبدالناصر، نگرشی بر دیدگاه ها و مسائل توسعه ی اقتصادی، ص ۴۱ و ۴۳] در واقع او صراحتا اقتصاد صنعتی و توسعه یافته را دعوت به نفوذ و ایجادِ سیطره در میانِ ملل و سرزمین های دیگر می کرد. همچنین او صراحتا اقتصاد مدرن و پیشرفته را یک اقتصادِ مبتنی بر #سودمحوری و #انباشت_سرمایه و #اقتصاد_بازار می دانست و نیز بازرگانان و کارخانه داران را منبعِ اصلیِ انباشتِ سرمایه برای پیشرفت بیشتر می دانست. [هانت، دایانا، نظریه های اقتصاد توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، ص ۲۳-۲۵]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari