#بخش_هفتم: بیانِ اجمالیِ چند تئوری و #مدل_توسعه
🔰 قبل از بیانِ این #مدل ها؛ ضرورت دارد مقدمه ای بیان شود و سپس بصورتِ چکیده وار آرای سه تن از #اقتصاددانان مطرحِ غربِ مدرن یعنی #آدام_اسمیت، #جان_استوارت_میل و #مارکس که نخستین زمینه های شکل گیریِ مفهوم #توسعه بواسطه ی آرای ایشان شکل گرفت را بیان کنیم.
🔰 همانطور که سابقا اشاره شد؛ #توسعه_یافتن و تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته یعنی کاپیتالیستی شدن و در مدارِ سرمایه داری قرار گرفتن، نخستین آرای اقتصادی ای بود که در #قرن_هجدهم مطرح شد و بدون آنکه نامی از "توسعه" ببرند، از امکاناتِ بسطِ #کاپیتالیسم سخن می گفتند و بعد ها در نخستین سال های #قرن_بیستم و بویژه در سال های پس از #جنگ_جهانی_دوم و تبدیل شدن سیاره ی زمین به یک ساختارِ به هم پیوسته ی جهانی که قطب های سرمایه سالارِ چپ و راست یعنی؛ #کاپیتالیسم و #سوسیالیسم، بر آن حاکمیت داشتند، برای نخستین بار تلاش "خودآگاهانه" و برنامه ریزی شده برای رسیدن به قلمروِ سرمایه سالاری و مدرنیته تحتِ عنوانِ برنامه ها و مدل های مختلفِ توسعه مطرح گردید و به هدف اصلی و محورِ برنامه های اقتصادی-اجتماعی بسیاری از دولت ها تبدیل گردید.
1️⃣ در آرای #آدام_اسمیت [متوفی به ۱۷۹۰ میلادی] اثرِ چندانی از مفهومِ قرنِ بیستمیِ "توسعه" به معنای برنامه ای مشخص از سیاستگذاری های اقتصادیِ خودآگاهانه برای رسیدن به #اقتصاد_صنعتی_مدرن که توجه آن متمرکز بر ملل آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین باشد سراغ نداریم، اما نطفه های آنچه که بعد ها #تئوری_و_مدل_توسعه نامیده شد را شاهد هستیم. آدام اسمیت یک "اقتصادِ مدرن" و پیشرفته را اقتصادی سرمایه مدارانه می دانست و از "تراکم انباشت سرمایه"، "تخصصی شدنِ روندِ تولید و پیداییِ متخصصین و حاکمیت آنها بر روند تولید"، "تقسیم کار در پروسه ی تولید" به عنوانِ ارکانِ یک اقتصادِ پیشرفته و توسعه یافته نام می برد. #اسمیت معتقد بود که؛ انباشتِ سرمایه موجبِ استفاده ی بیشتر از "ماشین آلات" و موجب گسترده تر #کار می شود و این امر علاوه بر افزایشِ کارایی کارگران، موجبِ سوددهی بیشتر و انباشتِ سرمایه ی فزون تر می گردد. اسمیت صراحتا از ضرورتِ تصرف کشورهای دیگر و استفاده از نیروی کار و بازار مصرف آنها به منظورِ افزایش سودآوری در روندِ تولید سخن می گفت. [همتی، عبدالناصر، نگرشی بر دیدگاه ها و مسائل توسعه ی اقتصادی، ص ۴۱ و ۴۳] در واقع او صراحتا اقتصاد صنعتی و توسعه یافته را دعوت به نفوذ و ایجادِ سیطره در میانِ ملل و سرزمین های دیگر می کرد. همچنین او صراحتا اقتصاد مدرن و پیشرفته را یک اقتصادِ مبتنی بر #سودمحوری و #انباشت_سرمایه و #اقتصاد_بازار می دانست و نیز بازرگانان و کارخانه داران را منبعِ اصلیِ انباشتِ سرمایه برای پیشرفت بیشتر می دانست. [هانت، دایانا، نظریه های اقتصاد توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، ص ۲۳-۲۵]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصلِ اول؛ بخشِ دوم
🔰 بررسیِ دیدگاه دو تن از اقتصاددانانِ برجسته ی معتقد به #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد [اسمیت و ریکاردو]
🔰 در قرن هجدهم میلادی نخستین بار #مرکانتیلیسم با طرح نظریه ی #بازار_آزاد توسط دو اقتصاددانِ انگلیسی به نام های #آدام_اسمیت و #دیوید_ریکاردو به چالش کشیده شد. طرفداران بازار آزاد با ابداعِ دو مفهومِ #مزیت_مطلق و #مزیت_نسبی در حوزه ی تجارت خارجی این نظریه را مطرح نمودند که:
#اولا: استفاده از منابع کمیاب ایجاب می کند هر کشوری به تولید کالا و خدماتی بپردازد که به طور مطلق یا نسبی ارزان تر از کشورهای دیگر توانایی تولید و عرضه ی آن را دارد.
#ثانیا: متابعت از چنین رویه ای از سوی تمام کشورها به نفعِ همه خواهد بود، چرا که تجارت آزاد یک بازی #برد_برد و نه یک بازیِ #حاصل_جمع_صفر است.
🔰 بحث های نظری درباره ی "تجارت آزاد" به عنوان اصلی ترین رکن رویکردِ بازار آزاد در قرن ۱۹ م و بویژه اوایل قرن ۲۰ در آمریکا و بریتانیا به اوج خود رسید، طوری که سیاستمدارانی چون "کوردل هال" به تبعیت از "جان استوارت میل" بر این نظریه اصرار نمودند که #تجارت_آزاد موجبِ تثبیتِ صلح بین المللی خواهد شد! و "وودرو ویلسون" با همین استدلال بر ضرورتِ از میان رفتنِ کلیه ی موانع تجارت آزاد در #اعلامیه_چهارده_ماده_ای خود پس از جنگ جهانی اول تاکید کرد. به هر حال این دیدگاه در سطح جهان بصورت غالب مطرح شد. البته #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد همواره هم در حوزه ی نظر و هم در محدوده ی عمل مخالفانی داشته است که در ادامه دیدگاه موافقان و مخالفان و نقد آنها بیان خواهد شد.
🔰 پن: در ادامه ابتدا دیدگاه موافقانِ "تجارت آزاد" و "بازار آزاد" نظیرِ #اسمیت و #ریکاردو مطرح خواهد شد، البته به همراه نقدشان و سپس دیدگاه مقابل و مخالف همچون #فردریک_لیست بیان خواهد شد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل اول؛ بخشِ سوم
🔍 بررسیِ اجمالیِ مبانیِ فکری و اصول سه گانه ی #آدام_اسمیت در اقتصاد
🔰 با توجه به کتابِ #ثروت_و_ملل آدام اسمیت، او همانندِ متفکرینِ فرانسوی [فرانسوا کنه، تورگو، روسو و ولتر] معتقد و متاثر از "مکتبِ فیزیوکراسی" است. او همانند فیزیوکرات ها قائل به وجودِ یک #نظم_طبیعی در جهان است. او می گوید: "حکمت طبیعت، خوشبختانه تدارکاتِ فراوانی برای جبرانِ بسیاری از تاثیراتِ نامطلوبِ حماقت و بیدادگریِ انسان فراهم آورده است."
🔰 در اندیشه ی #اسمیت، باور به "نظم طبیعی" و "اصالت و آزادی فرد" باعث شد او به طرفداری از #بازار_آزاد و #تجارت_آزاد روی آورد. بنابراین مبانیِ فکری بالا، منجر به بوجود آمدنِ سه مفهومِ کلیدیِ #دست_نامرئی، #تقسیم_کار_بین_المللی و #مزیت_مطلق شد و اینگونه بود که پایه های نظریِ #اقتصاد_کلاسیک شکل گرفت.
🔰اما توضیحِ اجمالیِ اصول سه گانه
1️⃣ #دست_نامرئی؛ اسمیت برای توضیح و تأکید بر وجودِ "نظام طبیعی" مفهومِ جدیدِ #بازار_خود_تنظیم [Self-regulating Market] را ابداع و آن را با استعاره ی "دست نامرئی" تبیین می کند. به نظر او، یک دست نامرئی وجود دارد که بازار را تنظیم می کند و به کمک #مکانیسم_قیمت ها آن را به سوی تعادل می کشاند. او معتقد است؛ بازار به صورتِ غیرمتمرکز به تنظیم روابطِ #عرضه و #تقاضا پرداخته و در شرایطِ #رقابت_کامل، وضعیت موجود را به طور خودکار تعدیل می کند. باید توجه داشت که؛ نظریه ی "دست نامرئیِ" آدام اسمیت، بر اساس این فرض بنا شده که مردم #عقلانی عمل می کنند و بر مبنای "اصالت فرد" در همه ی اوقات سعی می کنند رفاه و منافعِ شخصیِ خود را ارتقا دهند.
همچنین با توجه به #دست_نامرئیِ آدام اسمیت؛ پیگیریِ #نفع_شخصی توسط افراد جامعه، فارغ از توجه شان به منافع عمومی، در راستایی به پیش می رود که در عین حال #منافع_اجتماعی را نیز تأمین می کند. اسمیت با این استدلال، وجودِ موانع در برابرِ #تجارت_آزاد در عرصه ی بین المللی را به چالش کشیده و #عدم_مداخله_دولت در این عرصه را نیز توصیه می کند.
🔰 در ادامه، دو اصلِ باقی مانده ی دیگر را مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس نقدهای وارده بر آنها بیان خواهد شد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari