eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.8هزار دنبال‌کننده
425 عکس
296 ویدیو
44 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتابِ ، فصل اول؛ بخشِ سوم 🔍 بررسیِ اجمالیِ مبانیِ فکری و اصول سه گانه ی در اقتصاد 🔰 با توجه به کتابِ آدام اسمیت، او همانندِ متفکرینِ فرانسوی [فرانسوا کنه، تورگو، روسو و ولتر] معتقد و متاثر از "مکتبِ فیزیوکراسی" است. او همانند فیزیوکرات ها قائل به وجودِ یک در جهان است. او می گوید: "حکمت طبیعت، خوشبختانه تدارکاتِ فراوانی برای جبرانِ بسیاری از تاثیراتِ نامطلوبِ حماقت و بیدادگریِ انسان فراهم آورده است." 🔰 در اندیشه ی ، باور به "نظم طبیعی" و "اصالت و آزادی فرد" باعث شد او به طرفداری از و روی آورد. بنابراین مبانیِ فکری بالا، منجر به بوجود آمدنِ سه مفهومِ کلیدیِ ، و شد و اینگونه بود که پایه های نظریِ شکل گرفت. 🔰اما توضیحِ اجمالیِ اصول سه گانه 1️⃣ ؛ اسمیت برای توضیح و تأکید بر وجودِ "نظام طبیعی" مفهومِ جدیدِ [Self-regulating Market] را ابداع و آن را با استعاره ی "دست نامرئی" تبیین می کند. به نظر او، یک دست نامرئی وجود دارد که بازار را تنظیم می کند و به کمک ها آن را به سوی تعادل می کشاند. او معتقد است؛ بازار به صورتِ غیرمتمرکز به تنظیم روابطِ و پرداخته و در شرایطِ ، وضعیت موجود را به طور خودکار تعدیل می کند. باید توجه داشت که؛ نظریه ی "دست نامرئیِ" آدام اسمیت، بر اساس این فرض بنا شده که مردم عمل می کنند و بر مبنای "اصالت فرد" در همه ی اوقات سعی می کنند رفاه و منافعِ شخصیِ خود را ارتقا دهند. همچنین با توجه به آدام اسمیت؛ پیگیریِ توسط افراد جامعه، فارغ از توجه شان به منافع عمومی، در راستایی به پیش می رود که در عین حال را نیز تأمین می کند. اسمیت با این استدلال، وجودِ موانع در برابرِ در عرصه ی بین المللی را به چالش کشیده و در این عرصه را نیز توصیه می کند. 🔰 در ادامه، دو اصلِ باقی مانده ی دیگر را مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس نقدهای وارده بر آنها بیان خواهد شد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ [دادگر]، فصل چهارم، بخش اول 🔰در این فصل که به لحاظ زمانی تقریبا از سال ۱۵۰۰ م تا ۱۷۷۶ را پوشش می دهد، به مکاتب اولیه ی ؛ یعنی [سوداگرایان]، ها که پیشگامانِ می باشند، می پردازیم. زمینه های اصلیِ سرمایه داری به دلائل گوناگون در دوره شکل گرفت. اگر عناصری مانند نفع شخصی، مالکیت خصوصی، آزادی اقتصادی، فردگرایی، رقابت، مکانیسم عرضه و تقاضا و حتی اخلاق کار پروتستانی به صورت نهادهای اقتصاد سرمایه داری مدرن بروز می کنند، ریشه در تحولاتِ رنسانس دارد. 🔰سوداگرایان [مرکانتیلیست‌ها] و عقائد آنها 🔸️شکل گیری پدیده ، زمینه های گسترش تولیداتِ صنعتی، توسعه زندگی شهری، تقویت بازرگانی و مهاجرت از روستاها به شهرها را مهیا نمود و این امر موجباتِ ظهورِ سوداگرایان را فراهم آورد. البته نمی توان مکتب سوداگرایی را دارای اندیشه ی منسجم و یکنواخت دانست، بلکه منعکس کننده ی اندیشه های پراکنده و متنوعی است. گذشته از این، دغدغه های اقتصادیِ این دوره بیشتر بحثِ بود تا اندیشه و . 🔸️ اجمالا اهمِّ اندیشمندانِ مکتبِ سوداگرایی عبارتند از: توماس مان، ژان باتیست کلبر، جرالد مالینه، چارلز داوینه، ویلیام پتی، جان لاک، جیمز استیوارت، برناندو ماندویل، ريچارد کانتیون و جان لا و غیره. برخی از صاحب نظران اقتصاد سیاسی، مورخان اقتصادی و حتی بازرگانان حرفه ای نیز در مجموعه ی ذکر می شوند. 🔰 برخی ویژگی های بارز [مرکانتیلیسم] 1️⃣ منبع اصلیِ ثروت؛ مساویِ با انباشتِ هر چه بیشتر فلزاتِ قیمتی بویژه و است. 2️⃣ دخالتِ وسیعِ در امور اقتصادی، بویژه برای کنترل صادراتِ فلزات قیمتی از کشور است. بدین صورت که دولت، صادرات طلا و نقره را به شدت ممنوع می کرد و وارداتِ آنها را کاملا آزاد می گذاشت. 3️⃣ سیاست های سوداگرایان نسبت به محصولاتِ داخلی، حالت داشت. آنها عوارضِ واردات را افزایش، ولی عوارض صادرات را حذف می کردند. 4️⃣ سوداگرایان معتقد به رشد جمعیت، تشویق به ازدواج و دادنِ جایزه به خانوارهای پرجمعیت بودند. آنها همچنین معتقد بودند که در صورتِ بروز مشکلِ مازادِ جمعیت، امکان حل آن از طریق مهاجرت وجود دارد. 5️⃣ سوداگرایانِ اولیه عقیده داشتند: افزایش دستمزد به بالاتر از سطحِ حداقل معیشت، باعث کاهش عرضه کار خواهد شد. برای این دیدگاه شان توجیه اخلاقی هم داشتند! به این شکل که؛ به عقیده آنها پرداختِ بیش از سطحِ حداقل معیشت، باعث تنبلی نیروی کار و روی آوردن او به فساد خواهد شد. 6️⃣ به نظر ژان بدن، دلیل اصلیِ افزایش قیمت ها به مقدار طلای در گردش پیوند داشت. پس از او، جان هیلز و برناندو داوان زاتی به تکمیلِ پرداختند. در افکار سوداگرایان، همچنین نرخ بهره، قیمت و هزینه پول به حساب می آمده و تعیین نرخ بهره به عرضه و تقاضای پول مربوط بود. به همین جهت آنها راه حل مبارزه با را گسترش حجم پول می دانستند. به نظر آنها کاهشِ نرخ بهره و حذفِ ربا، باعث افزایش سرمایه گذاری و تولید خواهد شد. سوداگرایانِ اولیه، مبادله را عاملِ گسترش ثروت و سود می دانستند. یعنی گسترش سود را در فرآیند فعالیت های غیر تجاری -مثل کشاورزی و صنعت- نمی دیدند. در ضمن گروه زیادی از سوداگرایان، به اهمیت و در اقتصاد اعتقاد چندانی نداشتند و عمده دشواری های اقتصادی را مربوط به بخش می دانستند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
✅️ ؛ اندیشه های اقتصادیِ 🔸️ علاوه بر آدام اسمیت، متفکران برجسته ی دیگری مانند جرمی بنتام، دیوید ریکاردو، رابرت مالتوس و دیگران، در تکامل و تثبیتِ اندیشه ی نقش داشته اند. از اینرو اجمالا به اهمِّ عقائد ایشان می پردازیم. 🔸️ جرمی بنتام [۱۸۳۲- ۱۷۴۸] بیشتر یک فیلسوف است تا اقتصاددان. لکن تواناییِ ابعادی از اندیشه های فلسفیِ او در تبدیل شدن به کاربردهای اقتصاد، وی را در اردوگاه اقتصاددانان هم قرار داده است. سهمِ اصلیِ بنتام، وارد کردن یا احیای اندیشه ی در تجزیه و تحلیلِ علم اقتصاد است. بنتام تأکید می کند که هر نوع انگیزه ی بشری را می توان به یک اصلِ ساده برگشت داد و آن تمایلِ وی به حداکثر کردنِ و و کاستن از رنج و درد است. در عین حال، مجموع رفتارهای مربوط به این لذت ها و دردهای افراد، رفتار دسته جمعی را شکل می دهد. وانگهی او ادعا می کرد که می توان دردها و رنج ها را نمود. او با این تفسیرها در رابطه با اقتصاد، زمینه ی ساختنِ علمی را فراهم می کرد که همانندِ فیزیک دارای دقتِ ریاضی باشد. بنتام معتقد بود: انسان علاوه بر آنکه به دنبالِ "حداکثر کردن لذت" است، خودخواه نیز هست؛ یعنی بر همه ی امور زندگیِ او حاکم است. [Stark, W. 1952, Jeremy Benthams Economic Writings, London Allen and Unwin, Vol. III, P.421] 🔸️ به عقیده بنتام لازم است دولت به گونه ای تلاش کند که بیشترین مطلوبیت برای بیشترین افراد جامعه حاصل شود. عقیده به حضور دولت و دستیابی به مطلوبیت برای بیشترین جمعیت، نشان می دهد که بنتام نسبت به منافع جمع هم بی توجه نبوده است. مباحثِ دیگری هم پیرامون اندیشه های اقتصادیِ بنتام وجود دارد که به جهت اطاله ی کلام از آنها خودداری نموده و علاقه مندان را به مطالعه ی کتب تفصیلی ارجاع می دهیم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
✅️ ؛ اندیشه های اقتصادی مکتب تاریخی ۱۸۴۰- ۱۹۱۷ میلادی [بخش اول] 🔸️ مکتبِ تاریخی، نخستین منتقدانِ هستند. می توان گفت که ظهور عقائد مکتب تاریخی در اقتصاد، با نوشته های و در دهه ی ۱۸۴۰ آغاز گردید و با مرگ در سال ۱۹۱۷ به پایان رسید. پیش از بیان عقائد اقتصادیِ این مکتب، مناسب است اجمالا به ریشه های آن در مکتب رمانتیک اشاره شود. 🔸️ سابقا اشاره شد که عقائد و مکتب های اقتصادی، خاص خود را دارند. فی المثل پایه ی فلسفیِ فیزیوکراتها و سوداگرایان به دیدگاه های رنسانس پیوند دارد. پایه ی فلسفی مکتب کلاسیک به عقائد عصر روشنگری قرن هجدهم مربوط می شود. و پایه های فلسفی مکتب تاریخی، با رمانتیک گرایی مرتبط است؛ که خود منتقدِ فلسفه ی عصر روشنگری است. که در اوایل قرن نوزدهم بویژه در آلمان ظهور کرد، به طور کلی حرکتی عمومی علیه اندیشه های عقل گرایانه و روشنگریِ قرن های هفدهم و هجدهم میلادی بود. این حرکت در آلمان از گستردگی بیشتری برخوردار بود. 🔸️ رمانتیک گرایی با عقائد فردگرایانه و عقلانیت ابزاری به مخالفت پرداخت. [ بر اساس عقلانیت ابزاری افراد تنها تلاش می کنند منافع شخصی کوتاه مدت خود را حداکثر کنند.] رمانتیک گرایان، بر دیدگاه های کل گرایانه و جامعه نگر، برتری هدف جمعی بر فردی و اهمیت اوضاع تاریخی، جغرافیایی و نهادیِ خاص هر کشور تأکید داشتند. آنها از این جهت با دیدگاه و فرض های فردگرایانه و عقل گرایانه و جهان شمول کلاسیک ها مخالف بودند. 🔸️ بر مبنای عقائد رمانتیک گرایان، اقتصاد درجاتی از ابعاد ملی گرایی را در بر دارد. رمانتیک گرایی اهمیت ارزش های فرهنگی را در زندگی اقتصادی مورد تاکید قرار می دهد و تلاش می کند که رابطه ی بین یک سری فعالیت های فکری و رشد نیروهای مولد را توضیح دهد. [Vikor, D(1964), Economic Romanticism in the Twentieh Century, new book Society] این نکته لازم است بیان شود که شرایط و اوضاع و احوالِ فرهنگی و اجتماعی آلمان با انگلستان - در عصر رمانتیسم- تفاوت داشت و این خود زمینه را برای بروز نگرش های جدید در امور فلسفی و اقتصادی در آلمان فراهم می ساخت. برای مثال در سنت آلمانی- برخلاف انگلستان- اگر بحث مطرح بود، رفاه جمع گرایانه مطرح بوده که بر رفاه فرد گرایانه ترجیح دارد. 🔸️ در اندیشه ی رمانتیک، جامعه و دولت صرفا مجموعه ای از افراد نبوده بلکه فراتر از آن است. در این اندیشه اصولا جامعه خود دارای روح، حیات، رشد و سقوط است. این اندیشه پایه ی فکریِ آلمان بود که به نامِ معروف است. همچنین می توان ریشه ی عقائد مکتب اقتصاد ملی گرایی را نیز به تفکر رمانتیسم مرتبط دانست. طبق عقائد رمانتیکی، فلسفه قانون طبیعی و اندیشه ی گرایانه ی مرتبط با آن، رد می شود و مدیریت دولت بر اقتصاد بیشتر می شود. @taammolatenazari