eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.7هزار دنبال‌کننده
341 عکس
217 ویدیو
37 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتابِ ، فصل اول؛ بخشِ ششم 🔍بررسی و نقدِ دیدگاهِ در حمایت از 🔰 بعد از آدام اسمیت، از جمله مدافعانِ و "دیوید ریکاردو" اقتصاددانِ انگلیسی است. اگر آدام اسمیت را به عنوانِ بنیانگذارِ مکتب کلاسیک بشناسیم، نیز مهمترین اندیشمندِ این مکتب است که نظریاتش "اصولِ مکتب کلاسیک" را به بالاترین حد خود توسعه داد. مهمترین اثر او کتابِ است که در سال ۱۸۱۷ میلادی منتشر شد. با بررسیِ آثار او می توان به این نتیجه رسید که مبانیِ فکریِ او نیز همچون ها و آدام اسمیت متاثر از است. 🔰 ریکاردو ۴۰ سال بعد از اینکه اسمیت نظریه ی را ارائه نمود، نظریه ی را مطرح کرد. ریکاردو با ارائه ی نظریه ی خود چنین استدلال کرد: " در یک فضای دو کالایی، حتی اگر یک کشور در تولید هر دو کالا نسبت به کشور دیگر کمتری داشته باشد، هنوز هم پایه ای برای تجارتِ دو جانبه ی سودآور وجود دارد." مبنای ارائه ی این نظریه؛ نوعِ متفاوتِ نگاه ریکاردو به مسأله ی است. ارزش از نظر او تنها بر اساسِ که برای تولید یک کالا صرف شده و در آن نهفته است، تعیین می شود. به هر حال ریکاردو در دفاع از بسیار پرشورتر از اسمیت و هم عصران خود بود. 🔰نقدِ نظریه ی "دیوید ریکاردو" 🔸️اجمالا باید گفت: تمام اشکالاتِ مبنایی که به نظریه ی و سایر اصولِ اسمیت وارد شد، بر نظریه ی ریکاردو هم وارد است. همچنین مسأله ی منشاء مزیت، نوع کالای تولیدی، فقدانِ شرایط رقابتِ کامل و فقدانِ شرایطِ صلح کامل، که برای تأمین نیاز در محیطِ بین الملل ضروری است، درباره ی نظریه ی "مزیت نسبی ریکاردو مطرح می باشد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ [دادگر]، فصل چهارم، بخش اول 🔰در این فصل که به لحاظ زمانی تقریبا از سال ۱۵۰۰ م تا ۱۷۷۶ را پوشش می دهد، به مکاتب اولیه ی ؛ یعنی [سوداگرایان]، ها که پیشگامانِ می باشند، می پردازیم. زمینه های اصلیِ سرمایه داری به دلائل گوناگون در دوره شکل گرفت. اگر عناصری مانند نفع شخصی، مالکیت خصوصی، آزادی اقتصادی، فردگرایی، رقابت، مکانیسم عرضه و تقاضا و حتی اخلاق کار پروتستانی به صورت نهادهای اقتصاد سرمایه داری مدرن بروز می کنند، ریشه در تحولاتِ رنسانس دارد. 🔰سوداگرایان [مرکانتیلیست‌ها] و عقائد آنها 🔸️شکل گیری پدیده ، زمینه های گسترش تولیداتِ صنعتی، توسعه زندگی شهری، تقویت بازرگانی و مهاجرت از روستاها به شهرها را مهیا نمود و این امر موجباتِ ظهورِ سوداگرایان را فراهم آورد. البته نمی توان مکتب سوداگرایی را دارای اندیشه ی منسجم و یکنواخت دانست، بلکه منعکس کننده ی اندیشه های پراکنده و متنوعی است. گذشته از این، دغدغه های اقتصادیِ این دوره بیشتر بحثِ بود تا اندیشه و . 🔸️ اجمالا اهمِّ اندیشمندانِ مکتبِ سوداگرایی عبارتند از: توماس مان، ژان باتیست کلبر، جرالد مالینه، چارلز داوینه، ویلیام پتی، جان لاک، جیمز استیوارت، برناندو ماندویل، ريچارد کانتیون و جان لا و غیره. برخی از صاحب نظران اقتصاد سیاسی، مورخان اقتصادی و حتی بازرگانان حرفه ای نیز در مجموعه ی ذکر می شوند. 🔰 برخی ویژگی های بارز [مرکانتیلیسم] 1️⃣ منبع اصلیِ ثروت؛ مساویِ با انباشتِ هر چه بیشتر فلزاتِ قیمتی بویژه و است. 2️⃣ دخالتِ وسیعِ در امور اقتصادی، بویژه برای کنترل صادراتِ فلزات قیمتی از کشور است. بدین صورت که دولت، صادرات طلا و نقره را به شدت ممنوع می کرد و وارداتِ آنها را کاملا آزاد می گذاشت. 3️⃣ سیاست های سوداگرایان نسبت به محصولاتِ داخلی، حالت داشت. آنها عوارضِ واردات را افزایش، ولی عوارض صادرات را حذف می کردند. 4️⃣ سوداگرایان معتقد به رشد جمعیت، تشویق به ازدواج و دادنِ جایزه به خانوارهای پرجمعیت بودند. آنها همچنین معتقد بودند که در صورتِ بروز مشکلِ مازادِ جمعیت، امکان حل آن از طریق مهاجرت وجود دارد. 5️⃣ سوداگرایانِ اولیه عقیده داشتند: افزایش دستمزد به بالاتر از سطحِ حداقل معیشت، باعث کاهش عرضه کار خواهد شد. برای این دیدگاه شان توجیه اخلاقی هم داشتند! به این شکل که؛ به عقیده آنها پرداختِ بیش از سطحِ حداقل معیشت، باعث تنبلی نیروی کار و روی آوردن او به فساد خواهد شد. 6️⃣ به نظر ژان بدن، دلیل اصلیِ افزایش قیمت ها به مقدار طلای در گردش پیوند داشت. پس از او، جان هیلز و برناندو داوان زاتی به تکمیلِ پرداختند. در افکار سوداگرایان، همچنین نرخ بهره، قیمت و هزینه پول به حساب می آمده و تعیین نرخ بهره به عرضه و تقاضای پول مربوط بود. به همین جهت آنها راه حل مبارزه با را گسترش حجم پول می دانستند. به نظر آنها کاهشِ نرخ بهره و حذفِ ربا، باعث افزایش سرمایه گذاری و تولید خواهد شد. سوداگرایانِ اولیه، مبادله را عاملِ گسترش ثروت و سود می دانستند. یعنی گسترش سود را در فرآیند فعالیت های غیر تجاری -مثل کشاورزی و صنعت- نمی دیدند. در ضمن گروه زیادی از سوداگرایان، به اهمیت و در اقتصاد اعتقاد چندانی نداشتند و عمده دشواری های اقتصادی را مربوط به بخش می دانستند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari