آیتالله امامی کاشانی درگذشت
🔹آیتالله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران ساعتی پیش در منزل به علت ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
🔸وی متولد ۱۰ مهر ۱۳۱۰ بود و ریاست مدرسه عالی شهید مطهری را نیز بر عهده داشت.
@TasnimNews
تأملات اجتماعی
آیتالله امامی کاشانی درگذشت 🔹آیتالله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت
خدا رحمت کند ایشان را.
بخشی از تراث علمی جهان اسلام، خصوصا آثار فیض، به اهتمام ایشان زنده شد و در دسترس قرار گرفت.
بعلاوه اهتمام ایشان به موضوع امام عصر ع در قالب هایی علمی از اقدامات ماندگار و مهم ایشان است.
ما حدود بیست سال قبل در مدرسه ی عالی شهید مطهری گاهی محضر ایشان را درک می کردیم، خصوصا نماز ایشان نماز با معنویتی بود.
نمازهای جمعه و سخنرانی های محرم ایشان در مدرسه نیز خاطرات خوش کودکی و نوجوانی ما از ایشان است.
خدایش رحمت کند و در جنان جای دهد.
@taamollat
📌تحقیق در ریشه های فرهنگ عمومی در علم اصول
🔹مرحوم مظفر ره در میانه ی بحث از ملازمات عقلیه در جلد اول کتاب اصول فقه، در خلال بحث از حسن و قبح ذاتی به معانی مختلف حسن و قبح می پردازد.
سومین معنایی که ایشان طرح می کند عبارتست از جاییکه عقلا و عرف چیزی را حسن یا قبیح بدانند. (اگر چه ممکن است آن مطلب دارای حسن یا قبح ذاتی نباشد) .
در فصل پنجم بحث حسن و قبح ایشان به ریشه های این معنا از حسن و قبح می پردازد که این بحث همان قرائت اصولی از ریشه های شکل گیری فرهنگ و ارزش در جوامع انسانی است.
ایشان در اینجا پنج مولفه را به عنوان عوامل شکل گیری حسن و قبح های عرفی یا همان ارزش ها و ضد ارزشهای اجتماعی بر می شمرد:
-کمال و نقص نفس انسانی
- درک ملائمت یا منافرت با نفس
- خلقیات انسانی
- انفعالات نفسانی
-عادات انسانی
مرحوم مظفر عوامل فوق را عمده ترین عوامل حکم عقل عملی به حسن یا قبح افعال می داند.
پس از تشریح هرکدام به این بحث می پردازد که آیا احکام عقل عملی دارای دلالت شرعی نیز می باشد یا خیر.
▪️نکاتی پیرامون حسن و قبح ذاتی افعال و مقوله ی فرهنگ
۱. بحث مرحوم مظفر با یکی از بخش های مهم مباحث فلسفه ی فرهنگ مرتبط است.
ایشان در اینجا در حال کندوکاو این پرسش است که ریشه ی ارزش های اجتماعی و عرفی و عقلایی کجاست و آیا این ارزش ها ریشه در واقعیت دارند یا خیر؟
۲. به نظر می رسد که عوامل ایجاد ارزشهای فرهنگی از عوامل بیشتری متاثر است. جهان بینی و فضای زیست (از جمله محیط طبیعی و آب و هوا و....)، زبان و..... همگی از عوامل مهم اثرگذار بر ارزش های اجتماعی هستند.
۳. یکی دیگر از بخش های مهم مباحث «فلسفه ی فرهنگ»، بحث از تاثیر جهان بینی در احکام عقل عملی است.
این مسئله، قطعا مهمترین عامل اثرگذار بر فرهنگ عمومی است.
خدا، قیامت، عالم غیب، ظاهر و باطن، نبوت، وحی، فطرت و..... همگی از عواملی هستند که پذیرش یا عدم پذیرش آنها جهان بینی متفاوت و نهایتا فرهنگ متفاوتی را شکل خواهد داد.
به نظر می رسد که قرآن کریم نیز برای تغییر فرهنگ عمومی، به سراغ همین مفاهیم عام و کلی رفته است.
۴. مهمترین پیامد بحث از ریشه های فرهنگ عمومی، اثبات امکان مدیریت فرهنگ است.
به عبارت دیگر بر خلاف گمان اولیه، فرهنگ امری رها و سرگردان نیست، بلکه از جهان بینی و فرهنگ مستقر تاثیر می پذیرد و اگر جامعه ای دارای جهان بینی خاصی است باید تلاش کن. تا فرهنگ متناسب با آن را تولید کند.
اگر جامعه ای چنین نکند، جامعه فرهنگ عاریتی متناسب با جوامع دیگر را اخذ خواهد نمود. پیامد چنین وضعیتی از خودبیگانگی فرهنگی است.
علاوه بر این، این نتیجه حاصل می شود که فرهنگ نیز بمانند مرز جغرافیایی نیازمند حفاظت و حراست است.
۵. پذیرش مراتب مختلف واقعیت خارجی و امکان شناخت آن (که از مدعیات بنیانی حکمت اسلامی است) و همچنین تفکیک میان حقایق و اعتباریات از مهمترین عوامل هستی شناختی موثر بر فرهنگ عمومی است.
پذیرش ارزش های اخلاقی و ثبات و جاودانگی آنها نتیجه ی پذیرش واقعیت خارجی آن حقایق، و حواله دادن آنها به عرف و تاریخ و جغرافیا، نتیجه ی نفی واقعیت داشتن آنهاست.
۶. این همان تقابل تاریخی حکمت شیعی و کلام اشعری است که در عصر ما با ادبیاتی دیگر ظاهر شده است و ریشه ی اصلی آن پذیرش یا انکار دامنه ی واقعیت است.
بحث کاملا زنده است.
#حکمت_اسلامی
#فرهنگ_عمومی
@taamollat
روش مطالعه آثار شهید مطهری، مرحله اول.mp3
13.78M
📌 روش مطالعه آثار استاد مطهری
مرحله اول: سبک زندگی ایمانی با رویکرد نظام جامع اندیشه اسلامی
❇️ کتابها:
#داستان_و_راستان
#حکمتها_و_اندرزها
#گفتارهای_اخلاقی
✍استاد: سید مهدی موسوی
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
https://eitaa.com/usul121/1023
تأملات اجتماعی
📌تحقیق در ریشه های فرهنگ عمومی در علم اصول 🔹مرحوم مظفر ره در میانه ی بحث از ملازمات عقلیه در جلد او
📌بعد التحریر
🔹دانش اصول موجود با مباحث گوناگون خود می تواند پشتوانه ی خوبی برای دانش اجتماعی باشد؛ باضافه ی اینکه تدوین بخش هایی از دانش اجتماعی اسلامی، به داشتن مبانی اصولی مشخص وابسته است.
این نکته هم گفتنی است که معتقدیم تدوین بخش هایی از دانش اجتماعی وابسته به علم اصول است، منظور علم اصول موجود نیست! بلکه منظور تفکر اصولی است. و تفکر اصولیست که منتج به تولد اصول فقه اجتماعی می گردد.
تعبیر «تفکر اصولی» را اول بار در کلاسهای کفایه از استاد بزرگوارم حاج آقای عصاری شنیدم و آموختم و این نگاه به اصول، در همه ی این سالها بر فهم اینجانب از دانش های. اسلامی سایه گستر بوده است.
امیدوارم بتوانم بزودی پرونده ای درین رابطه گشودن کنم.
#اصول_فقه_اجتماعی
@taamollat
📌ایت الله یزدان پناه در جلسه ی چهارشنبه ۱۶ اسفند در خلال توضیح مقدمه ی جلد ششم اسفار و در بیان اهمیت توحید نظری فرمودند: «تا توحید نظری بدرستی فهم نشود، سلوک بجایی نمی رسد» و سپس درباره اهمیت بحث توحید در نظام اندیشه ی اسلامی نکاتی فرمودند.
آیه ی ۱۹ سوره ی مبارکه ی حشر بگونه ای اشاره به همین معنا دارد که اگر خدا فراموش شود یا نادیده گرفته شود، نتیجه اش خودفراموشی است و اگر کسی خود حقیقی اش را فراموش کند اساسا سلوک درباره ی او بی معناست.
گویی توحید مقدمه ی خودشناسی و خودشناسی هم مقدمه ی سیر معنوی است.
@taamollat
📌 تهران
در این روزها بمناسبتی، رفت و آمد بیشتری در مرکز تهران و مکانهایی مانند مترو و بیمارستان و مسجد دارم.
نکاتی که قلمی می کنم، چیزهایی است که از مشاهده ی شهر و مردمانش، در این روزهای شلوغ و پرتراکم شب عید دستگیرم شده، که از کنار هم چیدن آنها شاید بتوان به نگاه جامعی درباره ی وضعیت تهران، زندگی شهری و.... رسید.
تحلیل وضعیت تهران از اینجهت مهم است که همه ی تولیدات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و.... آن به شهرهای دیگر سرریز می کند.
▪️سرفصل هایی که طی چند یادداشت بدانها خواهم پرداخت:
۱. وضعیت حجاب در بالا و پایین شهر و مکانهای دولتی و خصوصی
۲. ظهور طبقه ی جدید بیکار و سربار
۳. تراکم جمعیت شهری و منافع و مضرات آن
۴. وضعیت خدمات بهداشتی و درمانی و بیمه
۵. وضعیت حمل و نقل عمومی
۶. فضای روحی و فکری جامعه پس از حوادث ۰۱
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 تهران در این روزها بمناسبتی، رفت و آمد بیشتری در مرکز تهران و مکانهایی مانند مترو و بیمارستان و
1⃣حجاب
▪️این یادداشت صرفا در پی «توصیف» پدیده ی بی حجابی به عنوان یک کنش خلاف قانون و عرف مستقر در ایران است. «تبیین» و «تجویز» درباره ی آن را به یادداشتی دیگر واگذار می کنم.
🔹 وضعیت حجاب در مناطق جنوب و مرکز شهر با شمال شهر هم از جهت کمیت و هم کیفیت متفاوت است.
در مجموع به نظر نمی رسد که بیش از ۱۰-۱۵ درصد جامعه درگیر این این مسئله باشند و حتی با نگاه چشمی و غیر دقیق به نظر می رسد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. (البته این مسئله ممکن است بدلیل برودت هوا یا علل متعدد دیگری باشد و الزاما به معنای بازگشت بی حجاب ها نیست)
در جنوب و مرکز غیر از آنکه بی حجابی شیوع کمتری دارد، از لحاظ کیفیت نیز به نظر می رسد از پشتوانه ی اعتقادی کمتری برخوردار است.
غالب بی حجاب ها از جوانان و نوجوانان هستند و در میان افراد مسن و میانسال به طرز آشکاری کمتر است.
🔹بر خلاف آنچه تبلیغ می شود، بی حجابی ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی ندارد، بلکه بیشتر تحت تأثیر فضای عمومی و خصوصا رسانه هاست.
فلذا اگر فضای عمومی برگردد یا رسانه ها به سمت دیگری بروند، فضا کاملا تغییر پذیر است.
🔹 در حالیکه عملا مانعی برای کشف حجاب وجود ندارد و کسی تذکر نمی دهد، بی حجابی در فضاهای اداری و رسمی دولتی نسبت به فضاهای مشابه خصوصی بسیار متفاوت است.
و این نشان دهنده ی نقش حاکمیت در فرهنگ و رفتارهاست.
🔹برخی از مدل های بیحجابی کاملا معنادار است.
برخی از بی حجاب ها عملا با استایل مردانه در خیابانها تردد می کنند. این ممکن است ناشی از نوعی بحران هویت جنسی هم نشأت بگیرد.
اگر اینگونه باشد، شناخت و تحلیل جدی لازم دارد.
مسئله ی بحران هویت جنسی از مسائلی است که ما کمتر بدان پرداخته ایم و در عوض غربی ها آن را بر اساس مبانی خود جهت داده و این طبقه ی جامعه ی ما را هم درون برنامه ی خود تعریف کرده اند. متقابلا مبتلایان هم آن را پذیرفته اند.
🔹به نظر نمی رسد که وضعیت بی حجابی بی این صورت بتواند مدت زیادی دوام بیاورد، با اینحال علی رغم خشم و ناراحتی بی وصف متدینین، به نظر می رسد که نوعی همسازی و حتی همدلی عمومی بین محجبه ها و بی حجاب ها بوجود آمده است و متدینین خواه ناخواه «دارند کنار می آیند.»
🔹امر بمعروف و نهی از منکر اگرچه یکی از فروغ و واجبات دینی است، اما به جهت عدم ارائه ی ساز و کار اجرایی مشخص، عملا معطل مانده است.
به نظر می رسد که این فریضه باید با نگاه جامعه شناختی و روانشناختی مجددا باز تعریف و بر اساس آن راهکار عملی طراحی شود.
تقریبا برای همگان روشن شده است که امربمعروف و نهی از منکر بدون اقناع فکری و بدون حمایت اجتماعی، بیفایده و عملا موجب تقویت جبهه ی مقابل خواهد گردید.
🔹- به نظر می رسد پدیده ی بی حجابی در شرایط کنونی را باید بیشتر در قالب آشفتگی اجتماعی پدیدآمده پس از حوادث ۰۱ تحلیل کرد.
بی حجابی ها غالبا از پشتوانه های فکری و اعتقادی خالی است، و بیشتر بحران هویتی و اجتماعی است که آن را پیش میبرد.
شاهد آنکه به موازات شیوع بی حجابی وضعیت رانندگی و رعایت حقوق عمومی نیز به شدت متغیر شده و این بیشتر نشان دهنده ی نوعی آشفتگی روانی و اجتماعی است.
@taamollat
📌 پهنای علم و فناوری
🔹امروز و در آستانه ی ماه مبارک و بمناسبت یک برنامه ی درمانی، ساعاتی طولانی را پشت در اتاق رادیوتراپی و رادیو سرجری در یکی از بیمارستانهای تهران گذراندم.
ساعات طولانی انتظار این فرصت را داد که با یکی از نزدیکان که از قضا متخصص همین رشته است و برخی دیگر از کادر درمان صحبت های علمی خوبی در بگیرد.
از عالم پیچیده و تودرتو و ناشناخته ی مغز آدمی، از مواد و تشعشعات ناپیدا در عالم طبیعت و اثر آنها بر بخش های مختلف طبیعت و بخش های مختلف بدن انسان.
یکی از بحث های بسیار جالب امروز در پشت در اتاق «گاما نایف», نحوه بکارگیری تشعشعات رادیو اکتیو در درمان بیماری ها بود.
در حالیکه تیغ جراحی به بسیاری از نقاط حساس مغز راه ندارد، اما این تشعشعات بدون آسیب به نواحی گوناگون دیگر، مستقیم به سراغ توده ی مورد نظر می روند و با قطع کردن رگ های خونی آن را از بین می برند.
دو نکته ی بسیار حیرت انگیز در این میان یکی طیف وسیع امواج نور از مادون قرمز گرفته تا ماوراء بنفش که غالب آنها دیده نمی شوند، اما در طبیعت هستند و بر آن (و از جمله جسم انسان) اثرگذارند.
یکی از این اشعه ها،اشعه ی گاماست که تاثیرات عجیبی بر سلول های سرطانی دارد و دوز مناسب درمان آن، تنها در سنگ های خاص . در مناطقی محدود از جهان یافت می شود.
دیگر تکنولوژی بسیار پیشرفته و دقیق «استحصال و ذخیره ی تشعشعات رادیواکتیو از طبیعت» و سپس هدایت آن در مسیر درمان.
▪️امروز از آن کارشناسان سوال کردم که شما تشعشعات سنگ را چگونه جمع آوری و ذخیره می کنید و آیا با این اقدام، هسته ی اتم آن از حرکت نمی افتد؟
در اینصورت چگونه آن را مجددا فرآوری کرده و به حرکت در می اورید؟
(دنیایی از سوالات فلسفی، از جمله در بحث حرکت جوهری در اینجا وجود دارد که مجال طرحش و بحثش نیست.)
جواب ها خیلی علمی و تقریبا برای من کمتر قابل فهم بود.
یکی دیگر از نکات جالب، نحوه تنظیم و پرتاب تشعشعات رادیویی به توده های سرطانی بود، بنحویکه از میان ده ها لایه ی پوستی و گوشتی و عصبی بدون آسیب بگذرد و تنها توده ی سرطانی را مورد تهاجم قرار دهد.
این هم از نکات محیر العقول تکنولوژی پزشکی امروز است که فهمش برای عموم اصلا آسان نیست.
اینها همه بخشی از نتایج شناخت جهان سحرانگیز طبیعت، و بکارگیری آن در جهت تکامل تاریخی بشریت است.
❓آیا اینها را می شود نادیده گرفت؟
آیا با تکنولوژی های چنین می توان برخورد سلبی داشت؟
آیا نگاه اسلام و قرآن به این سرمایه های معرفتی و تکنیکی (که همه ی بشریت در حصول آن شریکند)، نفی و انکار است؟
🔹 اگر موقعیت سرک کشیدن به اتاق عمل، آزمایشگاه پزشکی، یا فیزیک یا شیمی یا سالن تشریح و.....را دارید، حتما این کار را انجام دهید.
برنامه ی «چرخ» و «چهار سوی علم» شبکه چهار را هم که مرتب پخش می شود از دست ندهید.
به چیزهای جالبی می رسید.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 پهنای علم و فناوری 🔹امروز و در آستانه ی ماه مبارک و بمناسبت یک برنامه ی درمانی، ساعاتی طولانی را
📌بعد التحریر
(درباره ی روش بیهوشی از گذشته تاکنون و نتایج آن)
🔹کتاب «سینوهه طبیب فرعون» در قسمتی، روش بی حسی بدن یا همان بیهوشی برای درمان های سخت را شرح می دهد. در آنجا راوی داستان توضیح می دهد که چگونه با برخی گیاهان مانند تریاک و.... عضلات و بافت ها را طوری شل می کند که گویی بیمار به یک خواب بسیار عمیق و سنگین فرورفته.
از جمله داستان بیهوش کردن فرعون و جراحی جمجمه ی او را به زیبایی شرح می دهد.
چند سال قبل که شبی خاص را در اتاق ای سی یو گذراندم، در حالت هوشیاری از دکتر بیهوشی ام درباره ی اینکه «در بیهوشی چه اتفاقی می افتد؟» سوال کردم.
با نگاهی که از تعجب او -بخاطر سوالی چنین در شرایطی چنان- حکایت داشت، توضیحاتی داد که تقریبا با روش های مرسوم در مصر باستان خیلی شبیه بود.
از جمله اینکه اکنون هم عمل اصلی در بیهوشی، شل کردن عضلات حسی است، اما با مواد دیگر از جمله گازهای بی حس و بیهوش کننده و....
▪️اصل کار از عصر باستان تاکنون تغییری نداشته و گویی برخاسته از طبیعت بدن انسان است که فطرت انسان هم به همین توجه می دهد، در نتیجه دین و اعتقاد و پیشفرض ها تاثیری در آن ندارد.
واقعیت، طبیعت و فطرت حقایقی هستند که بشر گریزی و گزیری از پذیرش آنها ندارد. انکار آنها مساوی اثبات آنهاست و پایه ی هر معرفتی هستند.
@taamollat
📌 گزارشی از خط سیر مطالب کانال
۱. رویکر کلی این درگاه تحقیق درباره علوم اجتماعی مبتنی بر نظام اندیشه ی متفکران مسلمان است.
۲. در همین راستا قریب چهل یادداشت در باب «نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره» عرضه شد که عمدتا مبتنی بر مطالعات و تحقیقات گذشته ی این جانب بود. ادامه مطالب نیازمند مطالعات بیشتر و عمیقتر است و به یاری خدا ادامه خواهد یافت.
۳. در یادداشت «تهران» که به تازگی شروع کردم، تلاش دارم تا مورد «تهران» را بعنوان پدیده ای اجتماعی با ساختاری مدرن-سنتی و .... مبتنی بر نظام اندیشه ی شهید مطهری تحلیل نمایم تا نظریه ی اجتماعی آن استاد شهید لباس عصر بخود بپوشد و به میدان عمل نزدیکتر شود.
این یادداشت ها نیز نیازمند مطالعه و تحقیق و مباحثه استو از این جهت با تامل و فاصله منتشر خواهد شد؛ انشالله
۴. مشاهداتم از یک مرکز درمانی و نکاتی درباره ی پزشکی مدرن و ابزار آن نیز ناظر به مباحثه ی استاد فاضل جناب حجت الاسلام و المسلمین سیدمهدی موسوی با یکی از منتقدان شان در کانال«امتداد حکمت قرآنی و فلسفه ی الهی» است.
آنجایی که ایشان موضع برخی جریانهای انقلابی در موضوع غرب ستیزی را با اتکا و تاکید بر اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی به نقد می کشند.
اگر دو یادداشت اخیر (درباره ی علوم پزشکی) و استنتاج نهایی آن شاهد و مویدی بر مدعای ایشان باشد، نگارنده به هدف خود رسیده است.
۵. در نتیجه تشتت و پراکندگی در مطالب کانال رخ نداده و همگی در پی اثبات و تبیین همان مدعای اصلی (نظام اندیشه ی متفکران مسلمان است.)
والحمدلله اولا و آخرا🌷
@taamollat
📌 از کف جامعه
🔹امشب دو جوان بصورت اتفاقی به مسجد ما آمده بودند.
یکی مسافری از غرب ایران بود که برای کار به تهران آمده بود و دیگری پسری از شمال تهران.
یکی کلا عقل تعطیل و غیر منطقی و دیگری کمی عاقل و منطقی.
هر دو از لحاظ اقتصادی رد داده بودند و خسته و ناامید و فقط فحش می دادند.
علی رغم خستگی و بیماری، با یک یک آنها وارد گفت و گوی جداگانه شدم.
کار اولی که عقلش تعطیل بود و اصلا گوش نمی داد، خیلی زود به فحاشی کشید، اما دومی کمی بهتر بود.
آنقدری که از احوالشان پرس و جو کردم، در خانه و خانواده ی خود وضعیت الزاما بدی نداشتند، ولی تعدد بحرانهای کوچک، انبوه سوالات پیچ در پیچ سیاسی، رفتارها و مواضع نابخردانه متدینین و انقلابی ها و نهایتا فشار جنسی و اقتصادی، آنها را به یک نقطه ی ناامیدی مطلق رسانده بود.
از ۴۰۱ تاکنون، از این دست جوانان بسیار دیده ام.
حرفها و سوالاتشان کاملا قابل توجه است، اما عمده ی آنها جواب دارد.
پس چه چیز نمی گذارد که آرام شوند:
به گمانم دو چیز:
اول: فشار اقتصادی و نداشتن کار مناسب و در نتیجه ناامیدی مفرط نسبت به آینده
دوم: برهم خوردن فکر منطقی و در نتیجه عدم توانایی برای حل مسئله
▪️با آن جوان دوم که قدری عاقل تر بود، گفت و گوی مفصل تری داشتم.
از لحاظ اقتصادی، تحصیلات، و امکانات زندگی وضعیت خوبی نداشت، اما بد هم نبود و وضعیت معمولی داشت.
اما معترض بود و مدام وضع خودش را یه سیاست های کلان کشور ربط می داد.
ابتدا تلاش کردم تا از خلط مباحث بی ربط و با ربط جلوگیری کنم، بحمدلله شد و اول از همه ذهن خودش آرام شد.
بعد رفتیم سراغ وضع داخلی خودش و اینکه چگونه می تواند از سرمایه های موجودش وضعش را بهتر کند، ازدواج کند و.... .
جلسه با این دومی، به قرار بعدی با او منتهی شد و قرار گذاشتیم که در دیدار بعدی درباره پلن کلان تغییر وضعیتش گفت و گو کنیم.
راضی و با حال نسبتا خوش خداحافظی کردیم.
▪️بارها این مطلب به ذهنم رسیده است که مسئله ی اصلی در جامعه ی کنونی ما -خصوصا تهران- فقدان عقلانیت و تفکر منطقی است.
بسیاری از مسائلی که با آنها درگیر هستیم، اگرچه نامطلوب اما لازمه ی طبیعی زندگی شهری است، اما ما راه حل آن مسائل را نه خود آموخته آیم و نه به فرزندانمان یاد داده ایم.
این است که حرمان ها و سختی ها بجای آن که ما را به فکر وا دارد، به ناامیدی می کشاند.
جوانان انقلابی، طلبه ها، ائمه ی جماعات، در شکل دادن این تفکر منطقی و رشد عقلانیت خیلی خیلی می توانند مؤثر باشند.
@modmasjed
@taamollat